eitaa logo
کانال اهل ولایت (نَحنُ صامِدون سابق)
97 دنبال‌کننده
3.2هزار عکس
1.1هزار ویدیو
9 فایل
#نحن‌صامدون سابق 👊💪 @ahle_velayat ☑️خبرهای جبهه مقاومت 🌈💥 ☑️متن مذهبی 📃 ☑️کلیپهای مذهبـــے⚡️✨ ☑️تحلیلهای سیاسی💫🌈 ☑️ کــلیــــپ های شهدایی 📽🎞 ☑️معـــرفـــے شهدا 🌷🌷 @ahle_velayat کپی با ذکر صلوات خادم کانال = @Jannatol_baghee
مشاهده در ایتا
دانلود
اشک و نگاه حسرت و تصویر کربلا این است روزگار زیارت نرفته ها 💚
ذِکرِ هَمهِ سینهِ زَن ها حُبُّ الحُسَین یَجمَعُنا ....!
اگر دین ندارید... لااقل آزاده باشید! ❤🍃✋ 💚
مݧ مانده امــ و دلہره اربعیݧ ...
Reza Narimani - Parchame Meshki.mp3
5.82M
آی نوکراا ماه محرمه هر کی که غرق شده برسه به کشتی نجات #نریمانی @nahno_samedon
س👋لام 🌺کار بالا فقط ۶۰ ارزانتر از بقیه کانالها😃👍 نمد سرای تک دختر با انواع کارهای نمدی با قیمت های واقعا مناسب👌در خدمت شما عزیزان 🌺بانوان خوش سلیقه ایران زمین منتظرتان هستیم.🌹🌷 http://eitaa.com/joinchat/3702259730C85d3ba7423
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#امام_حسین_ع #شفاعت #مادر_شهید #شهید_معماریان #التماس_دعای_فرج @nahno_samedon
•.•|خـاطره_شهــید| •.• ↓ آخرآذرماه بود. باابراهـیم برگشتیم تهراڹ. درعیڹ خستگے خیلے خوشـ☺️ـحال بود. مے گفت :((هیچ شهــیدے یامجروحےدرمنـطقہ دشــمن نبود، هـرچہ بودآوردیم.)) بـعدگفت:((امشـب چقدرچشــــم هاے منتظــرراخوشحال ڪردیم،مادرهـرڪدام ازشهــداسرقبرفرزندش برود،ثوابش براے ماهم هــست.)) من بلافاصـلہ ازموقعیت استفاده ڪردم وگفٺم:((آقاابراهیم پس چراخودت دعامیڪنے کہ گمنام باشــ😒ـے!؟)) منتظرایڹ سوال نبود. لـحظہ اے سکوت ڪرد وگفت:من مادرم روآماده ڪردم ،گفتم منتظرمن نباشہ حتے گفتم دعاکنہ کہ گمنام شهــیدبشم. ولے بازجوابی کہ میخواستم نگفت. •|بہ نقل ازعلی صادقي وعلی مقدم|• @nahno_samedon
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تجدید پیمان جوانان لبنانی با رهبر معظم انقلاب چه حرارتی میگیره وقتی مصی اینو ببینه😊 @nahno_samedon
بسم رب الشهدا ♡
🍃✨ بزرگۍ‌میگفت: ↓ زیادذڪر‌یا‌رحمٰن‌ویا‌رحیم‌بگید ڪه‌یادمون‌باشه‌سر‌و‌ڪارمون‌با‌یه‌ خداۍ‌بی‌نهایت‌‌مهربونه♥️✨ @nahno_samedon
••✾🌻🍂🌻✾•• #سلام‌اربابم✋ از ڪُنج این دلِ تاریڪ خود #حسین، گفتم: سلام و این دل من رو براه شد :) 💌 @nahno_samedon
یا راهی خواهیم یافت  یا راهی خواهیم ساخت بسیجی بن‌بست نداره!!👊🏻 یا‌علی✌
^ آقــاحوالے‌حــرمٺ‌زندگے‌قشنگٺرســــٺ♥️ @nahno_samedon
. - نزاریم قبحِ گنآه بریزه..، - .. @nahno_samedon
آقا جان مادلمون خوشه به اربعین و زیارتتااا، نکنه جا بمونیم !نکنه دعوتمون نکنی !! ما به همه گفتیم اربعین میایم ،اقا جان ،آبرو داری کن برامون ... 💔 ♥️ ...:))🌱 @nahno_samedon
Mahmoud Karimi - Be Mozhgane Sieh Kardi (1).mp3
4.97M
به مژگانـ سیهـ کردے هزاران رخنه در دینمـ حسین جانـمـ ❤️ حسین جانـمـ❤️ #محمود_کریمی @nahno_samedon
#پروفایل✨ @nahno_samedon
میگفت؛ کسی که دوست نداشته باشه بیاد ، مؤمن نیست! علامت مؤمن اینه که هرچند وقت یکبار دلش تنگ میشه... برای دلش تنگ میشه؛ میگ؛ نمیدونم برای چی! ولی دلم میخواد برم کربلا... |🍃💕 @nahno_samedon
جای مدیران نالایق؛ بنشانید درخت تا هوا تازه شود. و یا حتی کلم و هویج ...
فرزند آدم را با نازیدن چڪار؟! اولش نطفـە و آخرش مردار است، روزے خود را نمےدهد و مرگش را از خود نمے‌راند! •| حضرت‌امیرالمومنین علیه‌السلام |• @nahno_samedon
••✾🌻🍂🌻✾•• عاشقِ نامِ حسینم و حسین می‌گویم گل که بویم طَمَعِ عطرِ حسین می‌بویم اهلِ عالم همه می‌گریدُ و جَنّٺ طلـبد من رَواق حَرَمُ و قبر حسین میجویم 【 السلام علیڪ یا اباعبدالله】 💌 @nahno_samedon
برای کانال : @nahno_samedon برای هماهنگی به ادی زیر پیام دهید : @vagozar
ادمین نوشت: سلام از امروز روزی سه پارت از داستان زیبا و خواندنیه جنگ با دشمنان خدا در کانال قرار داده میشه امیدوارم خوشتون بیاد💐
((بسم الله الرحمن الرحیم)) 🍃 اکثر مسلمانان کشور من، سنی هستن و به علت رابطه بسیار نزدیکی که دولت ما با عربستان داره ، جامعه دینی ما توسط علما و مفتی های عربستانی مدیریت میشه ...🙄 عربستان و تفکراتش نفوذ بسیار زیادی در بین مردم و علی الخصوص جوان ها پیدا کرده تا جایی که میشه گفت در حال حاضر، بیشتر مردم کشور من، وهابی هستند. من 👱هم در یک خانواده بزرگ با تفکرات سیاسی و وهابی بزرگ شدم ... و " مهمترین این تفکرات ... ⁉️ "بذر تنفر از شیعیان و علی الخصوص ایران بود... 😠 من توی تمام جلسات مبلغ های عربستانی شرکت می کردم ...و این تنفر😤 در من تا حدی جدی شده بود که برعکس تمام اعضای خانواده ام، به جای رفتن به دانشگاه، 🏢تصمیم گرفتم به عربستان برم. .. می خواستم اونجا به صورت 🤓تخصصی روی شیعه و ایران مطالعه کنم 📕و بتونم همه شون رو نابود کنم " کسی که سر هفت شیعه رو از بدن جدا کنه، بهشت بر اون واجب میشه˝... تصمیمم روز به روز محکم تر می شد تا جایی که بالاخره شب تولد 16 🎊🎉🎂 سالگیم از پدرم خواستم به جای کادوی تولد🎁، بهم اجازه بده تا برای نابودی دشمنان خدا به عربستان برم و.. پدرم 👨هم با خوشحالی، پیشانی منو بوسید ... و مشغول آماده سازی مقدمات سفری برای 👝🎒نابودی دشمنان خدا... در حال آماده سازی مقدمات بودیم ... با مدارس عربستان ارتباط برقرار 🏫 کردیم ... و یکی از بزرگ ترین مبلغ ها، نامه تایید و سفارش برای من نوشت✉️.. پدر و مادرم و بقیه اعضای خانواده 👨‍👩‍👧‍👦می خواستن برای بدرقه من به فرودگاه بیان ... اما من بهشون اجازه ندادم و گفتم :من شاید 16 سال بیشتر ندارم اما 👱 از امروز باید به خاطر خدا محکم باشم و مبارزه کنم .مبارزه برای خدا راحت نیست و باید تنها برم تا به تنهایی و سختی عادت کنم. .. اشتیاق حرکت باعث شد که خیلی زودتر از خانه خارج بشم ... تنها، توی فرودگاه و سالن انتظار، نشسته بودم که جوانی 👤کنار من نشست و سر صحبت باز شد.. وقتی از نیت سفرم مطلع شد با یک چهره 🗣جدی گفت :خوب تو که این همه راه می خوای به خاطر خدا هجرت کنی، چرا به ایران نمیری؟ برای مبارزه و نابود کردن یک مردم، هیچ چیز مثل این نیست که بین خودشون زندگی کنی و از نزدیک باهاشون آشنا بشی ... اشتباهات و نقاط ضعف و قوت شون رو ببینی و.... تمام طول پرواز تا عربستان، مدام حرف های اون جوان توی ذهنم تکرار می 🤔 شد ... این مسیر خیلی سخت تر بود ... اما هر چی بیشتر فکر می کردم🤔، بیشتر به این نتیجه می رسیدم که این کار درست تره من تمام این مسیر سخت رو به خاطر خدا انتخاب کرده بودم و از اینکه در مسیر سخت تری قدم بزارم🚶 اصلا نمی ترسیدم😏 نویسنده: 💚 @nahno_samedon
🍃 هواپیما🛩 که در خاک عربستان نشست، من تصمیم خودم رو گرفته بودم🙂" من باید به ایران میومدم🇮🇷 " اما چطور🤔🗯؟... بعد از گرفتن پذیرش و ورود به یکی از حوزه های علمیه عربستان، تمام فکرم شده بود که چطور به ایران برم که خانواده ام، هم متوجه نشن؟..😑 سه ماه تمام، شبانه روزی و خستگی ناپذیر، وقتم رو روی یادگیری زبان🤓📚 فارسی و تسلطم روی عربی گذاشتم ... و همزمان روی ایران، حوزه های علمیه اهل سنت و شیعه و تاریخچه هاشون مطالعه می کردم📖 ... تا اینکه بالاخره یه ایده به ذهنم رسید💡😃. ... با وجود ترس شدید از شیعیان و ایران 😰... از طرف کشورم به حوزه های علمیه اهل سنت درخواست پذیرش دادم تا بالاخره یکی از اونها درخواستم رو قبول کرد..😬 به اسم تجدید دیدار با خانواده، مرخصی گرفتم ... وسایلم رو جمع کردم👝 و برای آخرین بار به دیدار خانه خدا رفتم🕋 ... دوری برام سخت بود اما گفتم 🗣: خدایا !من به خاطر تو جانم رو کف دستم گرفتم و به راهی دارم وارد میشم که. ... به کشورم برگشتم ... از ترس خانواده😰، تا زمان گرفتن تاییده و ویزای تحصیلی جرات نمی کردم به خونه برگردم ... شب ها کنار مسجد میخوابیدم😴 و چون مجبور بودم پولم💶 رو برای خرید بلیط نگهدارم ، روزها رو روزه می گرفتم. ... بالاخره روز موعود فرا رسید ... وقتی هواپیما توی فرودگاه امام خمینی 🛩 نشست، احساس سربازی💂 رو داشتم که یک تنه و با شجاعت✊ تمام به خطوط مقدم دشمن حمله کرده ... هزاران تصویر از مقابل چشم هام رد می شد ... حتی برای سخت ترین مرگ ها☠، خودم رو آماده کرده بودم.😥 ... هر چیزی رو تصور می کردم؛ جز اینکه در راهی قدم گذاشته بودم که ... سرنوشت من، دیگه توی دست های خودم نبود. ... 🤗 از بدو ورود و پذیرش در ایران ... سعی کردم با مردم ارتباط برقرار کنم ... با اونها دوست می شدم👬 و گرم می گرفتم و تمام نکات ریز و درشت رو یادداشت می کردم📝 کم کم داشت تفکرم در مورد ایرانی ها کمی نرم تر می شد 😉... تا اینکه ... یکی از شیعه هایی که باهاش ارتباط داشتم منو برای خوردن کله پاچه به مهمانی دعوت کرد🤧😬. ... نویسنده: 💚 @nahno_samedon