💢 سیل میاد بچه بسیجی!
زلزله میشه بچه بسیجی!
جنگ میشه بچه بسیجی!
لب مرز بچه بسیجی!
تیر و ترکش بچه بسیجی!
داعش میاد بچه بسیجی!
فحش خوردن بچه بسیجی!
اما حقوق، مزایا، ژن خوب، سفر خارج کشور، اختلاس واسه دیگران!
توی تعطیلات عید، سلبریتی ها یا رفتن آنتالیا یا دبی عشق و حال، یا اینکه کل شبکه های صدا و سیما رو گرفتن!
هرجای دنیا اگر چنین نیروی پایه کاری داشت که بی منت کار کنن حلوا حلواشون میکردن نه مثل ما با طعنه و کنایه تخریبشون کنن
@nahnoll_hosseineun
🔻 روایت یک #خواب_زیبا
🔹شبی در خواب #جوان زیبا و خوشرویی را دیدم😍 که لحظات گرمیِ نگاهش و طراوت و شادابیِ سیمایش من را #مجذوب خودش کرد. من به او گفتم شما چه کسی هستی⁉️ گفت: اسمم #عباس_دانشگر است
🔸و در فاصله ی چند متری دیدم که فرشی با گلهای رنگارنگ💐 پهن است و #فضا آکنده از شمیم عطری دل انگیز💖 است. و تعدادی از #شهدا روی فرش ایستاده اند👥
🔹عباس به من گفت: به #مادرم بگویید زیاد نگران من نباشد❌ جای من بسیار خوب است؛ من پروانه وار و #آزاد پر کشیده ام. به نیت من به مدت دو سال🗓 #نماز قضای احتیاطی بخوانید؛ من نیاز به نماز دارم.
🔸از خاله ام #خانم_عبدوس که معلم
روخوانی و روانخوانی قرآن📖 شماست تشکر کنید که به #نيت_من زیاد قرآن می خواند. صبح از #خواب بیدار شدم وقتی به کلاس قرآن رفتم برای خانم عبدوس تعریف کردم
🔹اشک در چشمانش حلقه زد و گریست😭 گفت عباس را مثل #فرزندم دوست می داشتم. وقتی خبر شهادتش🌷 را شنیدم در تمام مجالسی که شرکت میکنم به #یاد_او قرآن میخوانم و #صلوات میفرستم
📚 اذان صبح به وقت حلب
#شهید_عباس_دانشگر 🌷
#شهید_مدافع_حرم
@nahnoll_hosseineun
💢 او ڪجا و من ڪجا
دلنوشتہ ای از ....
🌷 #شهید_حسین_معز_غلامی 🌷
در فراغ دوستان شهیدش
@nahnoll_hosseineun
°°|••نَـحـنُ الْـحُـسَـیـنـیـون°°|••
💢 او ڪجا و من ڪجا دلنوشتہ ای از .... 🌷 #شهید_حسین_معز_غلامی 🌷 در فراغ دوستان شهیدش @nahnoll_hoss
#پیشنهاد_ویژه_مطالعه
📝دلنوشتہ #شهید_حسین_معز_غلامی در فراغ دوستان شهیدش
بِسمِ رَبِ الشُّهَدا وَ قُلوبِ الصابِرین
💢 #او_ڪجا_و_من_ڪجا
دهه هفتادی ها ڪمی دور و بَرمان را ڪه بهتر نگاه ڪنیم هم سن و سال های ما با دو یا سہ سال ڪم و زیاد خوب بر آیہ شریفہ
"السابِقونَ السابِقون" تحقق بخشیدند و با سرعت زیادی از جوار ما عبور ڪردند .
و اما من و شما شدید قافیہ را باختیم .
قافیہ باختن هم دارد وقتی ڪه با پدر و مادر تندی می ڪنیم !
قافیه باختن هم دارد وقتـی ڪه نمازهایمان می ماند دَم قضا شدن !
قافیه باختن هم دارد وقتـی ڪه نگاه هایمان تحت ڪنترل ما نیست !
قافیہ باختن هم دارد وقتـی ڪه از ترس، ڪسـی حق نزدیڪ شدن بہ گوشی موبایلمان را ندارد !
قافیہ باختن هم دارد وقتـی ڪه در دانشگاه بگو بخند با نامحرم را راحت می دانیم !
"قافیہ باختن هم دارد وقتی ڪه حرف زدن از اعتقاداتمان ( از جملہ رهبر ، حضرت اباعبدالله و امیرالمومنین ) برایمان ڪاری مسخره و خجالت آور است.!
قافیہ باختن هم دارد وقتـی ڪه عڪس نامحـرم را با هزار رنگ و لعاب بی اِبا لایڪ می ڪنیم و با ڪامنت قلب گذاشتن ازخجالتش در می آییم !
آری من و شما قطعا قافیہ را می بازیم چون فرقمان با شهدا از زمین است تا آسمان .
آنها از تمام حلال های خود گذشتند اما ما از حرام خود نمی گذریم .
وقتی چهره شهدای هم دهہ ای خودم را میبینم خیلی متأثر می شوم
اینڪه هم سن و سال های من می توانند بہ خدا برسند ولی من اَندر خم یڪ ڪوچه ام !
ڪمـی با خودمان خلوت ڪنیم آیا این دنیای فانی ارزش این همه اشتباه را دارد ؟؟!
بدانیم نگاه همین شهدای هم سن و سال ما عجیب بہ ما است .
✍ نشر بمناسبت سالروز شهادتشان
#التماس_دعا
💢التماس تفڪر
@nahnoll_hosseineun
ما از رای به #روحانی راضی هستیم و اونو لایک میکنیم
اگه رئیسی بود اوضاع بد تر میشد...
@nahnoll_hosseineun
🏴بمناسبت وقوع تاسفبار سیل
🏴در خوزستان گلستان و شیراز
🏴وضعفعملکرددستگاهایدولتی
🏴تجربه، خاطره و عملکرد رهبری
🏴ازسیلایرانشهر در دورانتبعید/۳
📌گزیده کتاب شرح اسم؛
‼️عصر یکشنبه ۱۱تیرماه ۱۳۵۷ ابرهای تیره در آسمان ایرانشهر متراکم شد، مرد برای جشن بعثت پیامبر در مسجد آلرسول به نماز آقای خامنهای اقتدا کرده بودند که ناگهان صدای غرش رعدوبرق آمد، باران با شدت بارید بقدری که سیل در ایرانشهر جاری شد، آقای خامنهای مردم را به رویارویی با سیل فراخواند، فرشهای مسجد را جمع کردند، برق رفت، خانههای مردم یکی یکی فرو میریخت، همه جا تاریک بود، مردم وحشت زده بودند، به سید تبعیدی التجا میکردند، انسان در این لحظات هراسناک به هر وسیلهای متوسل میشود تا از بحران نجات پیدا کند، ناگهان سید علی به یاد تربت کربلا که همیشه باخود داشت افتاد، کمی از آنرا درون آب ریخت، سیل آرام گرفت، با آرام گرفتن سیل گروهی را برای امداد ساماندهی کرد، بازگشت تا اهالی خانه خود را ببینید، اما سیل به آنجا اثر نکرده بود، خبر سلامتی خانه سید تبعیدی در شهر پیچید، همه آنرا کرامت سید دانستند اما خود آقای خامنهای گفت اینکه سیل به خانه ما نرسیده علتش قرار داشتن خانه در بلندی است نه کرامت ما! شرح اسم ص۵۹۷
#نشربامنبع
@nahnoll_hosseineun
داستان خواندنی سیل آذربایجان و
🌹شهید مهدی باکری شهردار شهر
🔹مهدی به خانه ای رسید که پیرزنی در حیاطش فریاد می کشید. مهدی در را هل داد. آب تا بالای زانوانش رسیده بود. پیرزن به سر و صورت می زد. مهدی گفت: چه شده مادر جان؟ کسی زیر آوار مانده؟ پیرزن که انگار جانی تازه گرفته بود با گریه و زاری گفت: قربانت بروم پسرم ...خانه و زندگی ام زیر آب مانده کمکم کن! چند نفر به کمک مهدی آمدند. آنها وسایل خانه را با زحمت بیرون می کشیدند و روی بام و گوشه حیاط می گذاشتند.
🔹پیرزن گفت: جهیزیه دخترم توی زیرزمین مانده. با بدبختی جمعش کرده ام. مهدی رو به احمد و هاشم کرد و گفت: یا الله زود جلوی در سد درست کنید! احمد و هاشم سدی از خاک جلوی در خانه درست کردند. راه آب بسته شد. مهدی به کوچه دوید. وانت آتش نشانی را پیدا کرد و به طرف خانه پیرزن آورد. چند لحظه بعد شیلنگ پمپ در زیرزمین فرو رفت و آب مکیده شد. پمپ کار می کرد و آب زیرزمین لحظه به لحظه کم می شد. مهدی غرق گل و لای شده بود. پیرزن گفت: خیر ببینی پسرم . . . یکی مثل تو کمکم می کند آنوقت شهردار ذلیل شده از صبح تا حالا پیدایش نیست. مگر دستم بهش نرسد . . . مهدی فرش خیس و سنگین شده را با زحمت به حیاط آورد. اگر دستم به شهردار برسد حقش را کف دستش می گذارم.
🔹 چند ساعت بعد جلوی سیل بطور کامل گرفته شد. مهدی پمپ را خاموش کرد و پیرزن هنوز دعایش می کرد. گروههای امدادی پتو و پوشاک و غذا بین سیل زده ها تقسیم می کردند. مهدی رو به پیرزن گفت: خب مادر جان با من امری ندارید؟ پیرزن گریه کنان دست رو به آسمان بلند کرد و گفت: پسرم ان شاء الله خیر از جوانی ات ببینی. برو پسرم دست علی به همراهت. خدا از تو راضی باشد. خدا بگویم این شهردار را چه کند. کاش یک جو از غیرت و مردانگی تو را داشت. مهدی از خانه بیرون رفت. پیرزن همچنان او را دعا می کرد و شهردار را نفرین! دریغ از این که پیرزن بداند شهردار شهرشان همین جوان است آقا مهدی باکری
هدیه به ارواح طیبه ی شهداء صلوات
@nahnoll_hosseineun
✍آیت الله جاودان🌾
ما همان طور که نماز خواندیم
قبض روح می شویم.
اگر نماز ما خوب باشد،
مرگ ما عروسی است.
@nahnoll_hosseineun
🔴🔴🔴آقایون لطفا #مترسک نباشید
👈دیدید بعضی از مزرعه دارها برای اینکه کلاغ ها وپرنده ها از محصولشون نخورند یدونه مترسک میذارند وسط,مزرعشون ..
بعضی ها فقط بعضی از مردها هم حکم مترسک دارند کنار خانمشون 😕
بعضی از مرد ها مثل مترسک میمونن .... کنارخانمشون که هزار قلم آرایش💄 کرده و لباس نامناسبی هم پوشیده راه میان ...
ولی حکم مترسک دارند 😏
یعنی ...... آقایون نامحرم فامیل ,مردهای محله ,پسرهای جوون و همه نامحرم ها به ناموسش نگاه میکنند از دور و نزدیک و لذت میبرند ……
ولی فقط,نمیتونند بهش دست دراز کنند چون یه مترسک کنارش که نمیتونن بهش نزدیک بشند ...🙄
آقایون !! لطفا مترسک نباشید
ناموستون رو حفظ کنید زیبایی هاشو،خنده هاشو ،عطرشو ،فقط وفقط برای خودتون نگهدارید .....
نگذارید ناموستون واسه همه باشه .....
اونوقت که میتونید اسم خودتو بذارید مرد ...
خدا غیرتو به مرد داده برای اینکه مترسک نباشه ... این یک حقیقت است
نباید اجازه بدهی محرم تو تبدیل به توالت عمومی نامحرمان بشود!!
@nahnoll_hosseineun
✅برخی ویژگی های شخصیتی امام خامنه ای :
عالم پارسا و ساده زیست
تاریخ شناسی
دلبستگی به زبان فارسی
مردم داری
عشق به امام خمینی ره
انقلابی گری
میثاق طلبگی
سخنوری و قلم پردازی
📷 تصویر دیدار فرزندان و خانواده شهیدان با امام خامنه ای
@nahnoll_hosseineun
﷽؛ چرا خداوند نماز را واجب نموده است؟
برای واجب شدن نماز علت هایی ذکر شده است که به بعضی از آنها اشاره میکنیم:
1⃣ جلوگیری از تحریف دین
امام صادق علیه السلام : "اگر خداوند در فرستادن دین، تنها به فرستادن کتاب آسمانی اکتفا میکرد و عملی برای محافظت و یادآوری روزانۀ آن قرار نمیداد، حتما دین تحریف می گردید و به سرنوشتی دچار میشدند که ادیان گذشته گرفتار شدند؛ که دینشان از بین رفت و به عاقبتی دچار شدند که نبایست میشدند".
📚 علل الشرایع، ج2، ص317
2⃣ جلوگیری از فراموشی زحمت های پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله
امام صادق علیه السلام : "یکی از علتهای واجب شدن نماز این است که خداوند می خواست مسلمانان هرگز یاد پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و کوششهای او برای اسلام را فراموش نکنند". چون در اذان واقامه و تشهد نماز نام پیامبر به میان آمده است.
📚 علل الشرایع ، ج2، ص317
@nahnoll_hosseineun
14.1M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬غسل شهادت به روايت
#حاج_حسين_يكتا
📍برشي از شب هاي بله برون
⏱اسفند ١٣٩٧ - شلمچه
#به_امید_شهادت_ان_شالله...
#در_آرزوی_گمنامی
@nahnoll_hosseineun