eitaa logo
نجوای عاشقانه(کانال تخصصی روانشناسی و تربیت خانواده ).
329 دنبال‌کننده
2.7هزار عکس
1.7هزار ویدیو
8 فایل
💞 آرامش 💖 💌 این کانال مختص تمام مردان و بانوان سرزمینم ایران است که دنبال آرامش الهی هستند. 👪👪 آرامش در خانه ای است که با یاد خدا مملو شده باشد و اهل خانه به هم عشق بورزند و نماز کلید این آرامش‌ است.😍
مشاهده در ایتا
دانلود
10.32M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
. 🔷مواد لازم :👇 🔹خمیر پیتزا مواد گوشتی پیتزا ؛ برای من شامل(گوشت و فلفل و پیاز و ذرت و هویج و نخود فرنگی،یکم رب گوجه فرنگی بود که تفت دادمش) شما می‌تونین هر موادی دوس دارین درست کنین حتی مرغ و مواد دیگه. 🔹پنیر پیتزا 🔹سس سفید یا قرمز 🔹گوجه بزرگ یا گیلاسی حلقه شده ♨️دستور تهیه :👇 خمیر پیازا رو حسابی پهنش می‌کنیم به قطر یک سانتی متر (چون بره داخل فر خودش کمی پف می‌کنه)،بعد با ی لیوان یا کاسه که دایره شکل هست (هر سایزی که دوس دارین) دایره دایره قالب بزنین و بعد داخل سینی فر که چربش کردین بذارین و نون هارو ۳ دقیقه داخل فر با دمای ۱۸۰ درجه بذارین. بعد که دراومد روی نون هارو با سس سفید و سس گوجه بمالید و انواع ادویه هایی که دوس دارین بزنین و بعد از مواد گوشتی روش بریزین،پنیر پیتزا روش بریزین و بعد روش حلقه گوجه و جعفری خورد شده می تونین بریزین، بذارین داخل فر فر رو از قبل ۱۰ دقیقه گرم کنین با دمای ۱۸۰ درجه و بعد ۱۵ الی ۲۰ دقیقه بذارین داخل فر با همون ۱۸۰ دردرجه 🌷🌹🌷🌹🌷 @najva14
🌷🌹🌷🌹🌷 🌹🌷زن ها می توانند در اوجِ دلتنگی لبخند بزنند، آواز بخوانند، غذای دلخواهت را تدارک ببینند، کودکانه با بچه ها بازی کنند زن ها می‌توانند با قلبی شکسته باز هم دوستت بدارند، ببخشند و بخندند... تو از طرزِ آرایشِ موهایش یا رنگِ لب‌هایش، لباسش یا حتی حرف‌هایش هرگز نمی‌توانی حدس بزنی زنی که روبرویت ایستاده دلتنگ یا دلشکسته است...! " زن بودن کارِ ساده ای نیست " ‌ به بانوان عزیز کانال ❤️ 🍃❤️ عاشقانه دل ❤️🎻 کانال تربیتی نجوای عاشقانه(نمازوتربیت ومباحث روانشناسی خانواده) 🌷🌹🌷🌹🌷 @naiva14
✅️دیدار دختر سید حسن نصرالله با خانواده شهید رئیسی 🔹زینب نصرالله دختر سید حسن نصرالله و خانم سیده بتول موسوی دختر شهید سید عباس موسوی دبیرکل فقید حزب الله لبنان به همراه ۵ نفر از نمایندگان این جنبش، با حضور در بیت رئیس‌جمهور شهید، پیام تسلیت سید حسن نصرالله خطاب به خانواده شهید رئیسی را ابلاغ کردند. 🌷🌹🌷🌹🌷 @najva14
12.72M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
خوب این کلیپ رئیس جمهور آینده ببیند.... کانال تربیتی نجوای عاشقانه(نمازوتربیت ومباحث روانشناسی خانواده) 🌷🌹🌷🌹🌷 @najva14
🌷🌹🌷🌹🌷 💕 زهرا (سلام الله علیها)فرمود: 🍃خداوند ايمان را مايه پاكيزگى شما از شرك قرار داد و نماز را مايه دور شدن شما از تكبر قرار داد و زكات را بخاطر پاكيزگى جان و روان و افزايش روزى واجب كرد.🌺 📚 الحتجاج ، 99 کانال تربیتی نجوای عاشقانه(نمازوتربیت ومباحث روانشناسی خانواده) 🌷🌹🌷🌹🌷 @najva14
5.84M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌷🌹🌷🌹🌷 هممون دیر می فهمیم........💔 کانال تربیتی نجوای عاشقانه(نمازوتربیت ومباحث روانشناسی خانواده) 🌷🌹🌷🌹🌷 @nakva14
9.06M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌷🌹🌷🌹🌷 ✘ اونایی که تفریح ندارن ؛ عقل ندارن! | کانال تربیتی نجوای عاشقانه(نمازوتربیت ومباحث روانشناسی خانواده) 🌷🌹🌷🌹🌷 @najva14
9.55M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌷🌹🌷🌹🌷 🎥 تصاویر منتشر نشده از حضور سید حسن نصرالله بر بالین مادرش.... کانال تربیتی نجوای عاشقانه(نمازوتربیت ومباحث روانشناسی خانواده) 🌷🌹🌷🌹🌷 @najva14
🌷🌹🌷🌹🌷 🔅داستانی زیبا و پندآموز ✍ کار خوبه برای رضای خدا باشه 🔹راننده آمبولانسی که بازنشسته شده، تعریف می‌کند سالیان دور تماس گرفتند و آمبولانسی برای حمل جسد درخواست دادند. تماس از منطقه ارمنی‌نشین شهر بود. 🔸وقتی به آدرس رسیدم نزدیک درب منزل متوفی تراکم جمعیت با خودروی پلیس را شاهد بودم. پلیس مرا با دست به درون خانه راهنمایی کرد. بوی بدی در داخل حیاط خانه بود که با نزدیک‌ترشدن به ساختمان این بو شدیدتر و تهوع‌آورتر می‌شد. 🔹جسد را دیدم چند روز از مرگش گذشته و به دمر بر روی زمین خوابیده بود، در حالی که لباس‌هایش بر اثر تورم بدن پاره شده بود. 🔸به پلیس گفتم: من مأموریت حمل جنازه با ماشین را دارم. حمل جنازه تا ماشین، با صاحب میت است و این فرد گویی بی‌وارث است. 🔹پلیس نگاهی به نماینده دادستان کرد و نماینده دادستان هم کلام مرا تأیید کرد. با شهرداری تماس گرفتند، کارگری برای این امر بفرستد. 🔸در این زمان من برای رضای خدا مانع شدم و داوطلب شدم جنازه را در آمبولانس قرار دهم ولی نیاز به یک نفر برای کمک داشتم. از شدت بوی تعفن جسد کسی حاضر به کمک نشد. 🔹برای رضای خدا و حفظ آبروی میت دستمالی بر دماغ و دهان خود بستم و داخل خانه شدم. 🔸تا خواستم جنازه را بلند کنم ناگاه کیسه پلاستیکی سفیدی که با چسب به‌هم پیچیده شده بود توجه مرا جلب کرد. از صدایش فهمیدم محتوای آن سکه است. 🔹برای اینکه کسی را متوجه امر نکنم، بیرون آمدم و از سر خیابان به منزل زنگ زدم و از همسرم خواستم خود را به آدرس برساند. 🔸به همسرم وقتی وارد منزل شد، گفتم: طوری خم شو چادرت دید پشت‌سرت را بپوشاند تا از بیرون چیزی دیده نشود. 🔹با مهارت تمام بدون اینکه از تماشاگران کسی به آن بسته در زیر شکم جنازه پی ببرد، بسته را همسرم در درون پیراهن خود جای داد و با کمک او جنازه را به آمبولانس انداختیم و من سمت گورستان شهر حرکت کردم. 🔸شب که به منزل رسیدم دیدم بسته بیش از ۱۰۰ سکه طلا دارد. در حلال‌وحرام‌بودن آن ماندیم و منتظر شدیم تنها ورثه پسر او از خارج از کشور به ایران برگردد. 🔹دو ماه بعد داستان را به ورثه گفتم و سکه‌ها را به او تقدیم کردم و امید داشتم چند سکه به من از آن‌ها برگرداند، اما داستان بهتر از انتظار من پیش رفت. 🔸پسر مرحوم گفت: می‌دانی چرا پدرم روی سکه‌ها خوابیده بود؟! این از طمع او نبود، بلکه می‌دانست ممکن است بعد از مرگش وقتی پیکر او متعفن شده است به جنازه او دسترسی پیدا کنند و کسی حاضر به نزدیک‌شدن و بلندکردن او نباشد. 🔹پس قبل از جان‌دادنش روی این سکه‌ها افتاده بود تا پاداشی دهد بر کسی که جنازه او را از زمین بلند می‌کند، و تمام این سکه‌ها پاداش اخلاص تو از نزد خدا برای کاری است که برای رضای او کردی. 🔸راننده می‌گوید: در آن روز در جلوی منزل دوستی داشتم که خیلی فقیر بود. هر کاری کردم حاضر نشد مرا کمک کند که اگر کمک می‌کرد بی‌تردید ۵۰ سکه خدا به او رسانده بود که به‌راحتی می‌توانست برای خود خانه جمع و جوری بخرد و از مستأجری برای ابد رها شود. 💢آری! گاهی آدمی یک بار برای رضای خدا کاری می‌کند و خداوند آن بنده را با بخشش خود از دنیا برای ابد راضی می‌گرداند.💫 کانال تربیتی نجوای عاشقانه(نمازوتربیت ومباحث روانشناسی خانواده) 🌷🌹🌷🌹🌷 @najva14
✨﷽✨ 📝 ✍در بنی اسرائیل یک نفر قاضی بود که بین مردم به حق قضاوت می کرد. او وقتی که در بستر مرگ قرار گرفت به همسرش گفت هنگامی که مُردم، مرا غسل بده و کفن کن و چهره ام را بپوشان و مرا بر روی تخت بگذار که به خواست خدا چیز بد و ناگواری نخواهی دید. 🔹وقتی که او مُرد، همسرش طبق وصیت او رفتار کرد و پس از چند دقیقه، روپوش را از روی صورتش کنار زد، ناگاه کرمی را دید که بینی او را قطعه قطعه می کند. از این منظره وحشت زده شد و روپوش را به صورتش افکند. 🔸همان شب در عالم خواب شوهرش را دید، به شوهرش گفت آیا از آنچه در مورد آن کرم دیدی وحشت کردی؟ زن گفت آری. قاضی گفت سوگند به خدا آن منظره وحشتناک به خاطر تمایل من به برادرت بود. 🔹روزی برادرت با یک نفر نزاع داشت و نزد من آمد. وقتی که آنها نزد من نشستند تا بین آنها قضاوت کنم، من پیش خود گفتم خدایا، حق را با برادر زنم قرار بده. وقتی که نزاع آنها بررسی گردید اتقاقاً حق با برادر تو بود، خوشحال شدم. 🔸آنچه از کرم دیدی مکافات عمل من بود که چرا چنین مایل بودم که حق با برادر زنم باشد و بی طرفی را در هوای نفس خودم حفظ نکردم.