-٢ - غسّان بصرى از معاوية بن وهب از امام صادق عليه السلام روايت كرده است كه آن حضرت فرمود:
اى معاويه! بخاطر ترس از چيزى يا كسى زيارت قبر امام حسين عليه السلام را ترك مكن، زيرا هر كس زيارت او را ترك كند دچار چنان حسرتى مىشود كه آرزو مىكند قبرش در كنارش باشد. آيا دوست ندارى خداوند تو را در بين كسانى كه رسول خدا صلى الله عليه و آله، على عليه السلام، فاطمه عليها السلام و ائمه عليهم السلام برايشان دعا مىكنند، ببيند
٥ - ابنبكير مىگويد به امام صادق عليه السلام عرض كردم:
من در شهر ارجان اقامت داشتم و براى رفتن به زيارت قبر پدر شما با خود در كشمكش بودم. وقتى از شهر خارج شدم قلبم هراسان شد و از ترس سلطان و پاسبانان به خانه بازگشتم؟
حضرت فرمود:
اى ابن بكير! آيا دوست ندارى خداوند تورا به خاطر ما ترسان ببيند؟ آيا نمىدانى كه هر كس به خاطر ما ترسان شود، خداوند او را در سايهى عرش خود پناه مىدهد، امام حسين عليه السلام در زير عرش با او سخن مىگويد و خداوند او را از ترسهاى قيامت در امان مىدارد. مردم مىترسند و او نمىترسد و اگر هم بترسد فرشتگان به او آرامش و سكينه مىدهند و با بشارت قلب او را آرام مىكنند٢.
- محمد بن مسلم در حديثى طولانى مىگويد:
امام باقر عليه السلام به من فرمود: آيا به زيارت امام حسين عليه السلام مىروى؟
گفتم: آرى، با خوف و ترس.
حضرت فرموند: هر چه در اين راه بيشتر بترسيد ثواب آن بيشتر است. هر كس در رفتن به زيارت او بترسد خداوند در روز قيامت، روزى كه مردم براى خداوند جهانيان برپا مىشوند، او را از ترس در امان مىدارد و با مغفرت باز مىگردد. فرشتگان بر او سلام و درود مىفرستند، پيامبر صلى الله عليه و آله به ديدارش مىآيد و برايش دعا مىكند. و با نعمت و فضلى از سوىخداوند باز مىگردد كه هيچ بدى به او نمىرسد و به بهشت خداوند مىرسد٣.
٧ - حسن بن محبوب از حسين پسر دختر ابوحمزه ثمالى چنين نقل مىكند:
در اواخر زمان بنىمروان دور از چشم اهل شام براى زيارت قبر امام حسين عليه السلام از شهر خارج شدم تا به كربلا رسيدم. در گوشهاى از شهر پنهان شدم نيمه شب كه شد به سمت قبر به راه افتادم. وقتى نزديك آنجا رسيدم مردى به سوى من آمد و گفت: بازگرد كه نمىتوانى نزديك قبر بروى.
ترسان بازگشتم تا زمانى كه نزديك طلوع فجر شد و دوباره به سوى آنجا رفتم و وقتى نزديك شدم، مردى به سويم آمد و گفت: اى مرد تو نمىتوانى به زيارت بروى.
به او گفتم: خداوند تو را سلامت بدارد، چرا نمىتوانم زيارت كنم در حالى كه از كوفه به قصد زيارت او آمدهام؟ بين من و او حائل مشو - خداوند تو را سلامت بدارد - مىترسم كه صبح شود و اهل شام مرا در اينجا بيابند و بكشند؟
او به من گفت: كمى صبر كن، موسى بنعمران عليه السلام از خداوند خواسته تا به او اجازه زيارت قبر حسينبن على عليه السلام را بدهد، پس خداوند به او اجازه داده و او به همراه هفتادهزار فرشته فرود آمده. ايشان از اول شب همراه او هستند و منتظرند تا فجر طلوع كند و به آسمان برگردند.
به او گفتم: خداوند تو را به سلامت دارد، تو كيستى؟
گفت: من از فرشتگانى هستم كه از قبر امام حسين عليه السلام حراست و نگهبانى مىكنم و براى زائرانش طلب مغفرت مىكنم.
بازگشتم و نزديك بود هوش از سرم برود. هنگام طلوع فجر به نزد قبر بازگشتم و هيچ كس بين من و او مانع نشد. نزديك قبر شدم و بر او سلام فرستادم و بر قاتلان آن حضرت نفرين كردم. نماز صبح را خواندم و از ترس اهل شام با سرعت بازگشتم١.
روزت را زیبا کن!
#هر_صبح_یک_سلام
اول صبـح به سمـــت حرمــت رو کردم
دست بر سینه سلامی به تو دادم ارباب
🌹السَّـــلامُ عَلَى الْحُسَــيْنِ
🌹و عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَيْنِ
🌹و عَـــلى اَوْلادِ الْحُــسَيْنِ
🌹و عَلى اَصْحابِ الْحُسَيْنِ
💔 از کـربلا جـــا نمـونی
شيخ جعفرشوشترى رحمه الله مىگويد:
اگر نتوان به اين روايات در صورت ترس از مرگ عمل نمود، درصورت ترس از ضرر مالى و جراحت بدن و اذيتهاى جسمى كه مىشود به آنها عمل نمود. علاوه بر اينكه در صورت ظَنّ بر احتمال ضرر و عدم سلامت مىتوان به اين روايت - جواز ضرب و جرح - عمل كرد٣.
صفوان جمّال از امام صادق عليه السلام در حديثى طولانى روايت كرده است:
به آن حضرت گفتم: كسى كه نزد او - يعنى قبر امام حسين عليه السلام - كشته مىشود چه پاداشى دارد؟
فرمود: اولين قطره از خون او كه بريزد تمام خطاهايش بخشيده مىشود و سرشت او كه فرشتگان از آن خلق شدهاند، پاك مىشود تا مانند پيامبران مخلص، خالص گردد. آنچه از آلودگىهاى سرشت اهل كفر و فساد كه او را آلوده كرده از وجودش بيرون مىرود و قلبش شسته مىشود، سينهاش گشاده مىگردد و از ايمان پر مىشود. در حالى خدا را ملاقات مىكند كه از هر چه با بدنها و قلوب آميخته مىشود، خالص شده است و شفاعت خانوادهاش و هزار نفر از برادرانش براى او نوشته مىشود. فرشتگان به همراه جبرئيل و ملكالموت بر او نماز مىگزارند، كفن و كافور او از بهشت آورده مىشود، قبرش وسيع مىگردد، چراغهايى در قبر او قرار داده مىشود و درى از بهشت به روى او باز مىگردد.
فرشتگان با هدايايى از بهشت نزد او مىآيند و پس از هجده روز به سوى عالىترين مدارج بهشت بالا مىرود. درآنجا به همراه اولياى خدا باقى مىماند تا زمانى كه نفخه قيامت به او مىرسد كه چيزى را باقى نمىگذارد. وقتى نفخه دوم دميده شود از قبرش خارج مىشود و او اولين كسى است كه رسول خدا صلى الله عليه و آله، اميرالمؤمنين عليه السلام و اوصياء عليهم السلام با او مصافحه مىكنند و به او بشارت داده و مىگويند: همراه ما شو. او را در كنار حوض اقامت مىدهند تا از آن بنوشد و به هر كس دوست دارد بنوشاند١.
هشام بن سالم از امام صادق عليه السلام در حديثى طولانى روايت كرده:
مردى نزد ايشان آمد و گفت: اى پسر رسول خدا صلى الله عليه و آله آيا پدرت را زيارت كنم؟فرمود: آرى.
تا آنجا كه راوى مىگويد: گفتم: كسى كه در كنار قبر او كشته شود چه ثوابى دارد؟
فرمود: اولين قطره ازخونش كه بر زمين بريزد تمام خطاهايش بخشيده مىشود و سرشت او كه فرشتگان از آن آفريده شدند، شستشو داده مىشود تا جايى كه مانند انبياء مخلص، خالص و پاك مىگردد. و آنچه از آلودگيهاى سرشت كفار با او آميخته شده، از وجودش بيرون مىرود، قلبش شستشو داده مىشود، سينهاش گشاده مىگردد و از ايمان پر مىشود، خدا را ملاقات مىكند در حالى كه از هر آنچه با بدنها و قلبها آميخته مىگردد، خالص گشته، شفاعت دربارهى خانوادهاش و هزار نفر از برادرانش برايش نوشته مىشود، جبرئيل و ملكالموت همراه فرشتگان بر او نماز مىگزارند، كفن و حنوط او را از بهشت مىآورند، قبرش گسترده مىگردد، چراغهايى در قبرش قرار داده مىشود، درى از بهشت بر او گشوده مىشود، فرشتگان از بهشت برايش هديه مىآورند و پس از هجده روز به حظيرةالقدس بالا مىرود و پيوسته همراه اولياى خدا در آنجاست تا نفخه صور كه چيزى را زنده باقى نمىگذارد، به او برسد. وقتى نفخه دوم دميده شود از قبرش بيرون مىآيد و اولين كسى است كه رسول خدا صلى الله عليه و آله، اميرالمؤمنين عليه السلام، و امامان عليهم السلام با او دست مىدهند و به او بشارت مىدهندكه: همراه ماباش و او را در كنار حوض جاى مىدهند و از آن مىنوشد و هر كس را بخواهد، سيراب مىكند١.