eitaa logo
نجوای عاشقانه(کانال تخصصی روانشناسی و تربیت خانواده ).
331 دنبال‌کننده
2.7هزار عکس
1.7هزار ویدیو
8 فایل
💞 آرامش 💖 💌 این کانال مختص تمام مردان و بانوان سرزمینم ایران است که دنبال آرامش الهی هستند. 👪👪 آرامش در خانه ای است که با یاد خدا مملو شده باشد و اهل خانه به هم عشق بورزند و نماز کلید این آرامش‌ است.😍
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴 سند این گفتار حکیمانه ✍اميرالمومنين (عليه السلام) اين جمله را چندين بار در حوادث مختلف بيان كرده است از جمله در داستان «ذوالثدية مخدج» است «ذوالثدية مخدج» كسى بود كه چون پيامبر(صلى الله عليه وآله) مشغول تقسيم غنايم جنگى بود آمد و با عصبانيت گفت: 🔹عدالت را رعايت نكردى. پيامبر(صلى الله عليه وآله) فرمود: واى بر تو اگر من به عدالت رفتار نكنم چه كسى به عدالت رفتار خواهد كرد؟ ✔️به دنبال اين رخداد آيه 58 سوره توبه نازل شد: «(وَمِنْهُمْ مَّنْ يَلْمِزُكَ فِي الصَّدَقَاتِ فَإِنْ أُعْطُوا مِنْهَا رَضُوا وَإِنْ لَّمْ يُعْطَوْا مِنْهَا إِذَا هُمْ يَسْخَطُونَ) و در ميان آنها كسانى هستند كه در (تقسيم) غنايم به تو خرده مى گيرند اگر سهمى از آن (غنايم) به آنها داده شود راضى مى شوند و اگر چيزى به آنها داده نشود خشمگين مى شوند (هر چند حقى نداشته باشند)» 👈در اين ماجرا يكى از حاضران (عمر بن خطاب) از پيامبر(صلى الله عليه وآله)اجازه خواست گردن او را بزند، ولى پيامبر(صلى الله عليه وآله) او را از اين كار باز داشت و فرمود: او را رها كن او در آينده پيروانى پيدا خواهد كرد كه از دين خدا خارج مى شوند، همان گونه كه تير از كمان رها مى شود. آنها گروهى خواهند بود كه (به ظاهر) نماز و روزه خود را در برابر نماز و روزه آنان ناچيز خواهيد شمرد. قرآن (بسيار) مى خوانند ولى از شانه و گلوگاهشان فراتر نمى رود. 🔷اميرمؤمنان به پيروان خود پيش از جنگ نهروان خبر داده بود كه آن مرد در ميان خوارج است و كشته خواهد شد; ولى بعد از جنگ جسد او را پيدا نكردند. امام(عليه السلام) فرمود: نه من دروغ گفته ام و نه آن كسى كه به من خبر داده به من دروغ گفته است ناگهان مردى آمد عرض كرد: اى اميرمؤمنان جنازه او را يافتيم. امام(عليه السلام)به سجده افتاد و خدا را شكر گفت. 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 کانال تربیتی نجوای عاشقانه (نماز و تربیت و مباحث روانشناسی خانواده) @najva14
💠 «هرگز دروغ نگفته ام و هيچ گاه دروغ به من گفته نشده است و هرگز گمراه نبوده ام و كسى نيز به وسيله من گمراه نشده است» 📘١٨٥ 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 کانال تربیتی نجوای عاشقانه (نماز و تربیت و مباحث روانشناسی خانواده) @najva14
📚سلیمان و زبان حیوانات... مردی به پیامبر خدا، حضرت سلیمان، مراجعه کرد و گفت: ای پیامبر میخواهم به من زبان یکی از حیوانات را یاد دهی. سلیمان گفت: تحمل آن را نداری. اما مرد اصرار کرد. سلیمان پرسید: کدام زبان؟ جواب داد: زبان گربه ها! سلیمان در گوش او دمید و عملا زبان گربه ها را آموخت. روزی دید دو گربه با هم سخن میگفتند. یکی گفت: غذایی نداری که دارم از گرسنگی میمیرم! دومی گفت: نه، اما در این خانه خروسی هست که فردا میمیرد، آنگاه آن را میخوریم. مرد شنید و گفت: به خدا نمیگذارم خروسم را بخورید، آنرا فروخت! گربه آمد و از دیگری پرسید: آیا خروس مرد؟ گفت نه، صاحبش فروختش، اما گوسفند نر آنها خواهد مرد و آن را خواهیم خورد. صاحب منزل باز هم شنید و رفت گوسفند را فروخت. گربه گرسنه آمد و پرسید آیا گوسفند مرد؟ گفت : نه! صاحبش آن را فروخت. اما صاحبخانه خواهد مُرد و غذایی برای تسلی دهندگان خواهند گذاشت و ما هم از آن میخوریم! مرد شنید و به شدت برآشفت. نزد پیامبر رفت و گفت گربه ها میگویند امروز خواهم مرد! خواهش میکنم کاری بکن ! پیامبر پاسخ داد: خداوند خروس را فدای تو کرد اما آنرا فروختی، سپس گوسفند را فدای تو کرد آن را هم فروختی، پس خود را برای وصیت و کفن و دفن آماده کن! حکمت این داستان : خداوند الطاف مخفی دارد، ما انسانها آن را درک نمی کنیم. او بلا را از ما دور میکند ، و ما با نادانی خود آن را باز پس میخوانیم !!! 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 کانال تربیتی نجوای عاشقانه (نماز و تربیت و مباحث روانشناسی خانواده) @najva14
🔹در خیابان شمس تبریزی شهر تبریز زیارتگاهی وجود دارد که به قبر حمال تبریزی معروفه. 🔸فرد بی‌سوادی در تبریز زندگی می‌کرد و تمام عمر خود را در بازار به حمالی و بارکشی می‌گذراند تا از این راه رزق حلالی به‌دست آورد. 🔹یک روز که مثل همیشه در کوچه پس کوچه‌های شلوغ بازار مشغول حمل بار بود، برای آنکه نفسی تازه کند، بارش را روی زمین می‌گذارد و کمر راست می‌کند. 🔸صدایی توجهش را جلب می‌کند؛ می‌بیند بچه‌ای روی پشت‌بام مشغول بازی است و مادرش مدام بچه را دعوا می‌کند که ورجه وورجه نکن، می‌افتی! 🔹در همان لحظه بچه به لبه بام نزدیک می‌شود و ناغافل پایش سُر می‌خورد و به پایین پرت می‌شود. 🔸مادر جیغی می‌کشد و مردم خیره می‌مانند. حمال پیر فریاد می‌زند: نگهش دار! 🔹کودک میان آسمان و زمین معلق می‌ماند. پیرمرد نزدیک می‌شود، به آرامی او را می‌گیرد و به مادرش تحویل می‌دهد. 🔸جمعیتی که شاهد این واقعه بودند، همه دور او جمع می‌شوند و هرکس از او سوالی می‌پرسد. 🔹یکی می‌گوید تو امام زمانی، دیگری می‌گوید حضرت خضر است، کسانی هم می‌گویند جادوگری بلد است و سحر کرده. 🔸حمال که دوباره به سختی بارش را بر دوش می‌گذارد، خطاب به همه کسانی که هاج و واج مانده و هر یک به گونه‌ای واقعه را تفسیر می‌کنند، به آرامی و خونسردی می‌گوید: خیر، من نه امام زمانم، نه حضرت خضر و نه جادوگر، من همان حمالی هستم که پنجاه شصت سال است در این بازار می‌شناسید. 🔹من کار خارق‌العاده‌ای نکردم بلکه ماجرا این است که یک عمر هرچه خدا فرموده بود، من اطاعت کردم، یک بار هم من از خدا خواستم، او اجابت کرد. 🔸اما مردم این واقعه را بر سر زبان‌ها انداختند و این حمال تا به امروز جاودانه شد و قبرش زیارتگاه مردم تبریز شد. 🔹تو بندگی چو گدایان به شرط مزد مکن 🔸که خواجه خود روش بنده پروری داند 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 کانال تربیتی نجوای عاشقانه (نماز و تربیت و مباحث روانشناسی خانواده) @najva14
کارگردان دنیا خداست! مهم نیست نقش ما ثروتمند است یا تنگدست،، سالم است یا بیمار! مهم این است که محبوبترین کارگردان عالم نقشی به ما داده! نباید از سخت بودن نقش گله مند بود، چرا که سخت بودن نقش، نشانه اعتماد کارگردان به شایستگی بازیگر است. امیدوارم خوش بدرخشید! غر نزن گله نکن خدا حکمت همه کارها را میدونه فقط بهش بگو: ای که مراخوانده ای راه نشانم بده... 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 کانال تربیتی نجوای عاشقانه (نماز و تربیت و مباحث روانشناسی خانواده) @najva14
هیأت عاشقان حضرت مهدی عج الله پایگاه ابوذر غفاری برگزار می‌کند: 👈 دسته عزاداری خیابانی به مناسبت شهادت حضرت علی علیه السلام 👈 تاریخ : شنبه سوم اردیبهشت ساعت ۱۵ /۱۸ عصر مصادف با ۲۱ ماه مبارک رمضان 👈 شروع عزاداری از جلو مسجد حضرت علی اکبر علیه(خیابان پاسداران _۱۸ متری معرفت) 👈 مداحان اهل بیت علیهم السلام: کربلایی احمد صیام ، کربلایی بهزاد حقی و کربلایی محمد ناطقی👈 🏴🖤خاک پای شما عاشقان اهل بیت، توتیای چشم خادمان هیأت 🖤🏴
🌹ارزش آبرو ✍حضرت اميرالمؤمنين امام علی علیه السلام مقدار "پنج بار شتر" خرما براى شخصى آبرومند که از كسى تقاضاى كمك نمى كرد فرستادند . یک نفر که در آن جا حضور داشت به امیرالمؤمنین گفت : "آن مرد كه تقاضاى كمك نكرد ، چرا براى او خرما فرستادید ؟ يك بار شتر هم براى او كافى بود!" امام علی (ع) به او فرمودند: "خداوند امثال تو را در جامعه ما زياد نكند ! من می بخشم و تو بخل مى ورزى !؟ اگر من آن چه را كه مورد حاجت او است ، پس از درخواست کردن بدهم ، چيزى به او نداده ام ؛ بلكه قيمت آبرویش را به او داده ام ؛ زيرا اگر صبر كنم تا از من درخواست كند، در حقيقت او را وادار كرده ام كه آبرويش را به من بدهد." 📚 وسائل الشيعة ، ج۲ ، 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 کانال تربیتی نجوای عاشقانه (نماز و تربیت و مباحث روانشناسی خانواده) @najva14
💚میزان علاقه خداوند به حضرت علی علیه السلام ✍جابر مي گويد : من و عباس عموي پيامبر در حضور پيامبر صلی الله علیه و آله وسلم بوديم ، ناگهان علي علیه السلام نزد ما آمد و سلام كرد. 🖤پيامبر به احترام او برخاست و جواب سلام او را داد و بين دو چشم او را بوسيد و سپس با احترام خاصي آن حضرت را در جانب راست خود نشاند . 🔰عباس عرض كرد : اي رسول خدا آيا علي علیه السلام را دوست داري؟ 🖤پيامبر صلی الله علیه و آله فرمود : اي عمو! سوگند به خدا،خداوند بيشتر از من علي(علیه السلام) را دوست دارد.. 🖤سپس فرمود : خداوند ، فرزندان هر پيامبري را در نسل خود آن پيامبر قرار داد ولي فرزندان مرا در نسل علي ( علیه السلام ) قرار داده است... 🖤آجرک الله یا صاحب الزمان‌‌‌‌‌...🖤 *کانال ندبه های انتظار* 📒ذخائر العقبي طبري ، ص 67 ، ميزان الاعتدال ، ج 2 ، ص 116
⚫️هرگز صدای خود را بلند نکنید: مواقعی وجود خواهد داشت که والدین از شما بخواهند کاری را انجام ندهید. درست است که سعی خواهید کرد که والدین خود صحبت کرده تا را درکتان کنند، اما درست نیست که فریاد بزنید یا صدای خود را بلند کنید. مهم نیست والدینتان با شما چقدر دوستانه باشند، هرگز نباید صدای خود را در آنها بلند نکنید. ⚫️همیشه عذرخواهی کنید: سوء تفاهم ها و بین والدین و فرزند طبیعی است. اگر فکر می کنید با والدین خود به سختی صحبت کرده یا صدایتان را بلند کرده اید، از دریغ نکنید. ممکن است اشتباه نکنید، اما اگر فکر می کنید رفتارتان باعث رنجش پدر و مادرتان شده است، عذرخواهی کنید. این کار می تواند جهانی متفاوت برای آنها ایجاد کند و با آن احترام به والدین خود را نشان دهید. ألـلَّـھُـمَــ ؏َـجِّـلْ لِوَلـیِـڪْ ألْـفَـرَج🙏 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 کانال تربیتی نجوای عاشقانه (نماز و تربیت و مباحث روانشناسی خانواده) @najva14
تمام خير در سه چيز جمع شده است: 🌺 نگاه 🌼 سكوت 🌸 سخن 🌺 هر نگاهى كه پندى در آن گرفته نشود، فراموشى است. 🌼 هر سكوتى كه انديشه اى در آن نباشد، غفلت است. 🌸 هر سخنى كه ذكرى در آن نباشد، بيهوده است. خوشا بحال كسى كه: نگاه او پند، سكوت او انديشه و سخن او ذكر باشد، بر گناهش گريسته و مردم از شرش در امان باشند. "امير المومنين عليه السلام" 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 کانال تربیتی نجوای عاشقانه (نماز و تربیت و مباحث روانشناسی خانواده) @najva14
مغزِ کوچک و دهانِ بزرگ میلِ ترکیبیِ بالایی دارند کلماتی که از دهانِ شمابیرون می آید ویترینِ فروشگاهِ شعورِ شماست پس وای بر جمعی که لب را بی تامل وا کنند چرا که کم داشتن و زیاد گفتن مثلِ نداشتن و زیادخرج کردن است پروفسور سمیعی 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 کانال تربیتی نجوای عاشقانه (نماز و تربیت و مباحث روانشناسی خانواده) @najva14
نادر پسر شمشیر عکس العمل و سخنان اشرف را به اطلاع شاه تهماسب رساندند ، شاه ، سنگدل ترین جلاد خود را احضار کرد و همگان دیدند چیزی در گوش او گفت که بجز آن دژخیم سنگدل ، کسی دستور شاه را نشنید اشرف با همان تن تب دار و حدقه چشمانش که اکنون ، چرکین نیز شده بود از بلندای داربست برج متحرک ، دستورات خود را به مدافعین می رساند که ناگهان متوجه سوزشی شدید در ناحیه قوزک پای خود شده و بدنبال آن پی برد که دژخیم شاه تهماسب در حال فرو کردن نِی به زیر پوست اوست ، اشرف که درد و سوزشی شدید را تحمل می کرد همچنان با صلابت ، غرور خود را حفظ می کرد و هیچ ناله و عکس العملی از خود بروز نمی داد ، دژخیم سنگدل لبهای خود را بر سرِ نِی گذاشت و شروع به دمیدن در آن کرد ، هوا به زیر پوست اشرف میرفت و پوست او را از بافت های زنده و زیرین بدنش جدا می کرد ، سوزش آنچنان شدید بود که تاب و توان و تحمل را از اشرف گرفت و به ناچار نعره ای از سرِ رنج و درد از عمق جان خود برآورد ، نعره های جانسوز اشرف با آه و فغان سرداران و سپاهیان وفادارش در کنار دژ شیراز درهم آمیخته شده و منظره ای بس دردناک بوجود آورده بود ، دژخیم سنگدل اما فارغ از هیاهو و ضجه این سو و آن سوی دژ ، با خونسردی کامل در حال کندن پوست قربانی و سرگرم کار خویش بود ، نعره های اشرف کم کم به ناله و پس از آن به زوزه مبدل و سرانجام خاموش شد ، در حالیکه اشرف هنوز زنده بود و همگان می دیدند که اشرف تبدیل به خیک باد بزرگی شده بود ، جلاد که تا این لحظه فقط نیمی از ماموریت خود را بانجام رسانیده بود دشنه خود را از کمر گشوده و اینک مانند قبل با خونسردی و مهارت تمام به کندن پوست اشرف مشغول شد ، مدت زمان زیادی نگذشته بود که پوست اشرف از نوک پا تا مغز سر بطور کامل کنده شد و سرتاپای بدن خون آلود و گوشتهای بی پوست بدنش در مقابل پرتوهای آفتاب سوزان شروع به خشک شدن کرد ، اشرف در حالیکه هنوز زنده و در حال نفس کشیدن بود اما دیگر رمق و توانی حتی برای فریاد کشیدن نداشت دژخیم سنگدل بدستور شاه تهماسب پوست اشرف را پر از کاه کرد و به اصفهان فرستاد تا برای عبرت سایرین ، بر سر در بازار بزرگ اصفهان آویخته شود آن روز به پایان خود نزدیک می شد ، کسی ندانست اشرف که اینک از بالای داربست برج متحرک با دستان بسته ، بین زمین و آسمان آویزان بود تا چه ساعتی زنده بود ، ولی هر چه بود عاقبتی تلخ دامن اشرف افغان و پسرعمویش ، محمود افغان را گرفت و هر دو نفرشان مایه عبرت مهاجمین ریز و درشت و یاغیان ایران زمین شدند دیدن این همه بی رحمی و شقاوت بجای اینکه روحیه سرداران محاصره شده اشرف را ضعیف کند نتیجه معکوس داد و آنها تصمیم گرفتند تا واپسین لحظات مقاومت کرده و به شاه تهماسب بتازند ، بهمین خاطر شورای جنگی تشکیل داده و دروازه های شهر را گشوده و با شدت تمام به سپاهیان شاه تهماسب تاخته و پس از زد و خوردی خونین و وارد کردن تلفات به آنان ، شب هنگام برای تجدید قوا و حمله های مجدد به دژ شیراز بازگشتند 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 کانال تربیتی نجوای عاشقانه (نماز و تربیت و مباحث روانشناسی خانواده) @najva14
مردم شیراز که اینک می دیدند اشرف کشته شده ، بنای مخالفت با سرداران اشغاگر اشرف گذاشته و با تجمع در مقابل مقر حکومتی شیراز خواستار تسلیم شهر به شاه ایران شدند که البته بجز گلوله و نیزه های ماموران حکومتی و سینه های شکافته شده نصیبی عایدشان نشد ، بزرگان شهر که اینچنین دیدند مخفیانه و شبانه پیکی نزد شاه تهماسب فرستاده و با اعلام وفاداری به وی ، دروازه های شهر را در یک اقدام هماهنگ بر روی سپاه شاه گشودند در بامداد روز بعد با هجوم سپاهیان شاهی بداخل شهر شیراز و همچنین حمایت مردمی از آنان در مقابل سربازان اشرف ، جنگ شهری هولناکی سرتاسر شهر را فراگرفت و سرانجام با هلاکت بسیاری از سربازان اشرف و تسلیم عده اندکی که به اسارت درآمدند ، شهر شیراز آزاد شد و به مام میهن بازگشت ، شاه تهماسب پس از باز پس گیری شیراز ، پیروزمندانه به اصفهان بازگشت خبر ورود پیروزمندانه شاه در اصفهان پیچید ، مردمی که تا دیروز پس از پیروزی محمود افغان ، شاه سلطان حسین را نفرین می کردند و از بی لیاقتی بی عرضگی وی شکایت داشتند و به وی ناسزا می گفتند اینک در مساجد با برپائی مراسم‌ سوگواری بر سر وسینه خود می زدند و هزاران صفت نیک و پسندیده به او نسبت می دادند و به نیکی از او یاد می کردند در چنین اوضاع و احوال ، نادر نیز وارد دربار اصفهان شد ، شاه تهماسب با دیدن نادر از تخت سلطنت که آنرا مدیون نادر می دانست پائین آمده و او را درآغوش گرفته و برای قدردانی از نادر و ارتقاء مقام و جایگاه وی ، خواهر خود را به همسری وی درآورد و از او خواست وزارت جنگ را در اصفهان بعهده گرفته و به اصلاح امور بپردازد ، اما روح نا آرام نادر با این عناوین و مقامات ، رام شدنی نبود لذا در همان جلسه نخست با شاه تهماسب به او پیشنهاد کرد با اعزام پیک حکومتی به حاکم عثمانی شهر همدان بنام عثمان نعیم پاشا ، اولتیماتوم دهد که بایستی ظرف یکهفته همدان را تخلیه و تحویل نماینده اعزامی ایران نماید چند روز بعد نادر در حالیکه سپاه خود را آراسته بود بدون مقدمه مجددا به حضور شاه تهماسب رسیده و از وی درخواست کرد به جنگ حاکم اشغالگر عثمانی همدان برود ، شاه با تعجب به نادر گفت ، پیک ما هنوز به همدان نیز نرسیده ، اجازه بده پس از پاسخ به اولتیماتوم ما ، به آنجا خواهیم رفت ، نادر به شاه گفت پاسخ عثمانیان قطعا منفی است ، لذا قبل از هر گونه عکس العمل از سوی آنان باید بی درنگ به آنان حمله کنیم ، شاه که بی قراری نادر را دید ، اجازه حمله را صادر کرد و نادر همان روز با سی هزار جنگجوی جان بر کف ایرانی ، بسوی همدان رهسپار شد پایان قسمت چهاردهم 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 کانال تربیتی نجوای عاشقانه (نماز و تربیت و مباحث روانشناسی خانواده) @najva14
✅پنج سفارش فوق العاده زیبا ✍از حضرت امیر المومنین علی (علیه السلام) : شما را به پنج چیز سفارش می کنم که اگر در طلب آنها متحمل رنج زیاد شوید سزاوار است: 1⃣ جز به خدا امیدوار نباشید . 2⃣ غیر گناه خود از چیزی نترسید. 3⃣ اگر چیزی بلد نیستید از گفتن نمیدانم خجالت نکشید. 4⃣ اگر چیزی را نمی‌دانید در یادگیری آن خجالت به خود راه ندهید . 5⃣ همواره صبر پیشه کنید که صبر در ایمان مانند سر در بدن است. بدنی که سر نداشته باشد خیری در آن نیست و ایمانی که صبر نداشته باشد نیز خیر ندارد. 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 کانال تربیتی نجوای عاشقانه (نماز و تربیت و مباحث روانشناسی خانواده) @najva14
فرمول زندگی پرنشاط 🌿🌸 وقتی با گناه مواجه شدی بگو 🌹✨استغفرالله ربی و اتوب الیه اگر با نعمت مواجه شدی بگو 🌹✨اَلحَمدُ للّه اگر با غم مواجه شدی بگو 🌹✨لا حَولَ و لا قوّة الّا بِاللّه 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 کانال تربیتی نجوای عاشقانه (نماز و تربیت و مباحث روانشناسی خانواده) @najva14
🥀سه گام با امام علی (ع)🥀 گام اول: دنیا دو روز است... یک روز با تو و روز دیگر علیه تو روزی که با توست مغرور مشو و روزی که علیه توست ناامید مشو زیرا هر دو پایان پذیرند. گام دوم: بگذارید و بگذرید ببینید و دل نبندید . چشم بیاندازید و دل نبازید که دیر یا زود باید گذاشت و گذشت. گام سوم: اشکهاخشک نمیشوندمگر بر اثر قساوت قلبها و قلبها سخت و قسی نمیگردند مگر به سبب زیادی گناهان 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 کانال تربیتی نجوای عاشقانه (نماز و تربیت و مباحث روانشناسی خانواده) @najva14
شما هم دعوتید.....👆👆👆👆👆 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 کانال تربیتی نجوای عاشقانه (نماز و تربیت و مباحث روانشناسی خانواده) @najva14
🛑زندگی نامه نادر شاه افشار پسر شمشیر ، سردار نا آرام*قسمت پانزدهم* *نخستین رویاروئی نادر با بیگانگان اشغالگر* نادر که در تمام عمر خود از سکونت در دربار و زندگی مجلل و تشریفاتی گریزان بود مانند ماهی که از تنگ آب بداخل دریا انداخته شده با سرعت تمام به سوی همدان تاخت ، عثمان نعیم پاشا که از مقصود نادر آگاه شده بود بلافاصله پیکی به پادگان کرمانشاه و پیک دیگری به پادگان بغداد فرستاد و درخواست نیروهای پشتیبانی کرد و خود نیز سپاه تحت امر خود را آراسته و در نزدیکی نهاوند منتطر ورود نادر گردید ، مدت زمانی نه چندان طولانی ، نعیم پاشا سیاهی لشگر ایران را بهمراه فرمانده پر آوازه اش که اینک شهرتش در تمام منطقه فراگیر شده بود را مشاهده ، که آرام در حال نزدیک شدن بود در اینجا شایسته است یاد آور شویم که ترکهای عثمانی با توجه به ثروت فراوان و همچنین نبردهای زیادی که در اروپا انجام داده بودند دارای تفنگ و تجهیزات مدرن و توپخانه نیرومندی بودند و از اینطرف کشور ایران با توجه به خالی بودن خزانه و اختلافات داخلی و این اواخر حمله محمود و اشرف افغان که باعث از هم گسیختگی و یکپارچگی ایران شده بود از لحاظ تجهیزات جنگی به هیچوجه قابل مقایسه با امپراتوری عثمانی نبود و توپخانه ایران کهنه و فرسوده و تفنگ در سپاه ایران حکم کیمیا را داشت نادر که بخوبی به این امر واقف بود پس از آرایش جنگی سپاه خود ، به یکی از سرداران خود بنام حسینقلی خان زنگنه از خطه لرستان که فرماندهی پنج هزار سوار لر که در جنگ و گریز مهارت خاصی داشتند ماموریت داد که پس از دستور وی ، از جناح چپ به نیروهای ترک عثمانی یورش ببرند نادر با توجه به اینکه توپخانه عثمانی دارای برد بیشتری بود از نزدیک شدن بیش از حد به سپاه نعیم پاشا خودداری می کرد و با تحرکات ظاهری وانمود می کرد که بزودی حمله خود را شروع خواهد کرد ، نعیم پاشا در نهایت متفاعد شد که نادر عنقریب دست به حمله خواهد زد ، لذا به توپخانه دستور شلیک به سوی سپاهیان ایران را صادر کرد ، سربازان ایرانی که بدستور نادر درون سنگرها بودند به ندرت آسیب جدی می دیدند ، توپخانه عثمانی بی محابا با شدت مواضع سپاه ایران را می کوبید ولی هیچ تحرکی بجز تحرکات ظاهری و دروغین ، از سپاه ایران مشاهده نمی شد ، کم کم لوله های توپ داغ و داغ تر می شدند و از شدت شلیک آنها کاسته می شد که ناگهان نعیم پاشا مشاهده کرد به یکباره سیلی عظیم با سرعت تمام به سمت جناح چپ لشگرش در حال حرکت است 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 کانال تربیتی نجوای عاشقانه (نماز و تربیت و مباحث روانشناسی خانواده) @najva14
در که به عادت همیشگی خود ، پیشاپش سواران سپاه خود علیرغم غرش توپخانه عثمانی که سواران را مانند برگ خزان بر زمین می ریخت بدون واهمه و با سرعتی وصف ناپذیر خود را به قلب سپاه نعیم پاشا زد شدت حمله برق آسای نادر چنان شدید بود که بعد از یکساعت نبرد ، آثار شکست در سپاه دشمن هویدا شده و نعیم پاشا دستور عقب نشینی صادر کرد ، نادر که مطمئن بود بزودی نیروهای پشتیبان نعیم پاشا از کرمانشاه و بغداد به کمک وی خواهند آمد به لشگر لرستان به فرماندهی حسینقلی خان زنگنه که هنوز بی محابا می جنگید دستور داد تا حد ممکن دست از تعقیب سپاهیان نعیم پاشا برنداشته و آنها را اسیر و در صورت مقاومت به هلاکت برساند ، پس از آن نیز به افراد خود دستور داد تا تجهیزات جنگی و دیگر غنائم باقیمانده دشمن را جمع آوری و به اردوی سپاه ببرند و خود نیز به حالت آماده باش منتظر هر گونه تحرکات احتمالی عثمانیان گردید سربازان نعیم پاشا که بصورت پراکنده در حال عقب نشینی بودند طعمه آسانی برای سواران حسینقلی خان زنگنه بودند ، ولی نعیم پاشا با هر سختی که بود در نهایت توانست باقیمانده سپاه خود را جمع آوری کرده و به دژ همدان پناه برد ، مردم همدان که از شکست عثمانیها مطلع شده بودند سر به شورش برداشتند ، نعیم پاشا که از داخل و بیرون شهر همدان تحت فشار قرار گرفته بود شبانه همدان را رها کرده و پنهانی به سمت کرمانشاه گریخت ، صبح روز بعد خبر عقب نشینی نعیم پاشا به حسینقلی خان رسید ، او که شهر همدان را محاصره کرده بود دستور جمع آوری چادرها را صادر و بیدرنگ به تعقیب نعیم پاشا پرداخت و در نزدیکی تویسرکان به او رسید و آرایش جنگی گرفت ، سپس دو سپاه مشغول ورانداز کردن یکدیگر شدند ادامه دارد... 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 کانال تربیتی نجوای عاشقانه (نماز و تربیت و مباحث روانشناسی خانواده) @najva14
🔺 کلامی از علما ⭕️ آیت‌الله فاطمی نیا ❓آیا از رحمت خدا ناامید باشیم ؟ 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 کانال تربیتی نجوای عاشقانه (نماز و تربیت و مباحث روانشناسی خانواده) @najva14
↯🕊 🌿حرڪات عجیـب سرلشڪرشهیـدیوسف‌ڪلاهدوز در قبال همسایگان خود 🍀ما طبقه پایین زندگی می‌کردیم و آقای کلاهدوز طبقه بالا • هیچ‌وقت متوجه ورود و خروجِ ایشان نشدم • یه شب اتفاقی در رو باز کردم دیدم آقای کلاهدوز پوتین‌هاش رو درآورده ، توی دستش گرفته و از پله‌ها میره بالا • طوری رفت و آمد می‌کرد که مزاحم همسایه‌ها نشه • صبح‌ها هم چون زود می‌رفت بیرون ، ماشینش رو خاموش تا سرِ کوچه هُل می‌داد و اونجا روشن می‌کرد تا برا همسایه‌ها مزاحمت ایجاد نشه • 📚منبع : سالنامه عطش‌ظهور۱۳۸۵ 🌷⃟🔗¦↫ 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 کانال تربیتی نجوای عاشقانه (نماز و تربیت و مباحث روانشناسی خانواده) @najva14
حاج عباس رفتار و کردارش با پذیرفتن فرماندهی لشگر ۲۷ محمد رسول الله (ص) تغییر نکرد و او کسی نبود که این القاب را افتخاری برای خود بداند، به همین خاطر هیچ وقت نخواست عنوان کند که فرمانده لشگر است. حاج عباس، بسیجیان را فرماندهان واقعی جنگ می‌دانست... اموالی را که در اختیار داشت متعلق به خداوند و تمامی‌ مردم می‌دانست و معتقد بود که او وظیفه نگهبانی از آنها را بر عهده دارد و اجازه نمی‌داد بیت‌المال حتی یک سر سوزن جابجا شود. تواضع و فروتنی عباس باورنکردنی بود... 🌷 ❣❣❣❣❣ 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 کانال تربیتی نجوای عاشقانه (نماز و تربیت و مباحث روانشناسی خانواده) @najva14
✨﷽✨ 🌸‍ نصیحت امام صادق علیه السلام 🌸‍ ✍سفیان ثوری می گوید: به حضرت صادق علیه السلام عرض کردم: یا بن رسول الله مرا نصیحت کن، حضرت ابتدا چهار نصیحت سپس به تقاضای بیشتر وی حضرت تعداد پنج نصیحت دیگر فرمود: روی هم نه نصیحت شد، آنها عبارتند از: ❶ دروغگو؛ جوانمردی ندارد. ❷ پادشاه؛ رفیق ندارد( ریاست رفاقت نمی شناسد). ❸ حسود؛ آسایش نبیند. ❹ بد اخلاق؛ مجد و بزرگی نیابد. ❺ به خدا اعتماد کن؛ که ایمان همین است؛ ❻ به آنچه که خدا داد راضی باش؛ که بی نیازی همین است. ❼ با همسایگان خوش رفتاری کن؛ تا مسلمان باشی. ❽ با بی دین رفقات نکن؛ که فسق و فجورش را به تو می آموزد. ❾ با مردم خدا ترس مشورت کن. 📚 خصال، ج1، ص169 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 کانال تربیتی نجوای عاشقانه (نماز و تربیت و مباحث روانشناسی خانواده) @najva14
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 یک بام و دو هوای جمعیتی 🔹وقتی فرزندآوری برای غربی‌ها خوب است اما برای ایرانی‌ها نه! 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 کانال تربیتی نجوای عاشقانه (نماز و تربیت و مباحث روانشناسی خانواده) @najva14
و مردم چه کسی است؟ صلوات الله علیه فرمودند: 🌿« مردم کسی است که در برخورد با شبهه توقّف کند؛ 🌿 مردم کسی است که واجبات را انجام دهد؛ 🌿 مردم کسی است که حرام را ترک نماید 🌿و مردم کسی است که گناهان را کنار بگذارد.» 💠 «عَنْ أَبِي مُحَمَّدٍ الْعَسْكَرِيِّ علیه‌السلام قَالَ: أَوْرَعُ النَّاسِ مَنْ وَقَفَ عِنْدَ الشُّبْهَةِ أَعْبَدُ النَّاسِ مَنْ أَقَامَ عَلَى الْفَرَائِضِ أَزْهَدُ النَّاسِ مَنْ تَرَكَ الْحَرَامَ أَشَدُّ النَّاسِ اجْتِهَاداً مَنْ تَرَكَ الذُّنُوبَ.» 📚 تحف العقول (ابن شعبه)، ص۴۸۹ 📚 بحار الانوار (علامه مجلسی)، ج۷۵، ص۳۷۳ ‌‌‎🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 کانال تربیتی نجوای عاشقانه (نماز و تربیت و مباحث روانشناسی خانواده) @najva14
💏 همسر شما همونی میشه که مدام تو گوشش میخونید به صورت مستقیم یا غیر مستقیم..! پس همیشه او را سلطان دل... با گذشت.. مدیر مدبر .. فداکار و خانواده دوست بنامید 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 کانال تربیتی نجوای عاشقانه (نماز و تربیت و مباحث روانشناسی خانواده) @najva14
💕به همسرتان در رفتار با والدینش آزادی عمل بدهید. 🔰علاوه بر تعهدی که زوجین در برابر یکدیگر دارند، با رفتن به زیر یک سقف نیز باید بپذیرند که هر کدامشان در برابر خانواده و پدر و مادرش هم تعهدی دارد. 🔰پس اگر همسر شما نسبت به شما برخوردی شایسته دارد، اجازه بدهید آزادانه آنچه را دوست دارد برای والدین‌اش انجام بدهد. در واقع هرچقدر به همسرمان آزادی عمل بیشتری بدهیم، خودمان هم آزادی عمل بیشتری خواهیم داشت. ⬅️از تنگ‌نظری و خودخواهی‌هایی که دامن‌گیر خود شما هم می‌شود بپرهیزید. 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 کانال تربیتی نجوای عاشقانه (نماز و تربیت و مباحث روانشناسی خانواده) @najva14