eitaa logo
🇮🇷|♡نجــوا؎ نـوࢪ♡|🇵🇸
333 دنبال‌کننده
12.2هزار عکس
4.8هزار ویدیو
161 فایل
یانورَڪُلِّ‌نور...! :)☀️ تا‌ ڪه‌ آید‌ بھـ‌ جهان‌ عشق‌ و امید آورد‌ او بگذرد دوره غــم دورِ جدید آورد اوツ • . شࢪایط ٺبادل وکپے کانال رو بخونید⇩⇩ @sharayetnajvaye_noorr جهٺ انٺقاد وپیشنهاد در خدمٺم⇩⇩ بخاطر دلایلی کلا برداشته شد((:
مشاهده در ایتا
دانلود
پهپاد لبنانی: سلام خونه نتانیاهو کدوم وره؟؟ بالگرد اسراییلی: یکم جلوتر دست راست.😂 پی‌‌نوشت؛ ساعتی پیش پهپاد لبنانی با طی مسیری هفتاد کیلومتری به اقامتگاه نتانیاهو اصابت کرد. 🌻.|@najvaye_noorr | نجوای نور
بچه‌های لبنان یه پهپاد هوا کردن فرستادن بره تو خونه نتانیاهو پهپاده هفتاد کیلومتر راه رفته، رسیده به مقصد، صاف تو خونه نتانیاهو منفجر شده. نه پدافندی عمل کرده؛ نه آژیری زده شده. فقط همسایه‌های نتانیاهو گفتن؛ اول یه صدای ویز ویز اومد بعد یهو یه صدای انفجار مهیبی شنیدیم. هنوز از خسارات احتمالی خبری منتشر نشده 🌻.|@najvaye_noorr | نجوای نور
پیام رهبر انقلاب اسلامی در پی شهادت مجاهد قهرمان، فرمانده «یحیی السنوار» بسم اللّه الرّحمن الرّحیم ملّتهای مسلمان! جوانان غیور منطقه! مجاهد قهرمان، فرمانده یحیی السّنوار، به یاران شهیدش پیوست. او چهره‌ی‌ درخشان مقاومت و مجاهدت بود؛ با عزم پولادین در برابر دشمن ظالم و متجاوز ایستاد؛ با تدبیر و شجاعت به او سیلی زد؛ ضربه‌ی جبران‌ناپذیر هفتم اکتبر را در تاریخ این منطقه به یادگار گذاشت؛ و آنگاه با عزّت و سربلندی به معراج شهیدان پرواز کرد.. کسی چون او که عمری را به مبارزه با دشمن غاصب و ظالم گذرانده است، سرانجامی جز شهادت شایسته‌ی او نیست. فقدان او برای جبهه‌ی مقاومت البتّه دردناک است، ولی این جبهه با شهادت برجستگانی چون شیخ احمد یاسین، فتحی شقاقی، رنتیسی و اسماعیل هنیّه از پیشروی باز نماند، و با شهادت سنوار هم کمترین توقّفی نخواهد داشت؛ باذن اللّه. حماس زنده است و زنده خواهد ماند. ما چون همیشه، در کنار مجاهدان و مبارزان بااخلاص خواهیم ماند؛ بتوفیق من اللّه و عونه. اینجانب شهادت برادرمان یحیی السّنوار را به خاندانش، به همرزمانش، و به همه‌ی دلبستگان جهاد فی‌سبیل‌اللّه تبریک، و فقدانش را تسلیت میگویم. والسّلام علی عباد اللّه الصّالحین سیّدعلی خامنه‌ای 🌻.|@najvaye_noorr | نجوای نور
27.31M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔅نیم پلاک 💢کوچه های دلت را به نام شهدا کن بدان در کوچه پس کوچه های دنیا وقتی گم می شوی تنهایت نمےگذارند... با معرفتند رفیقشان باشی می کنند. ♻️پنج شنبه ای دیگر با شهدا بودیم واین هفته به دعوت شهید علی بلندبالا در کنار خانواده محترمش ،به کلام حجت الاسلام همتیان ونفس کربلایی ملک زاده... 📱خبرگزاری بسیج نجف‌آباد 🌻.|@najvaye_noorr | نجوای نور
تصویر تازه منتشر شده از دیدار شهید مجاهد، یحیی سنوار با حضرت آقا 🔻 اینکه این مرد چطوری از غزه‌ی محاصره‌شده اومده بیرون، بعد اومده ایران،‌ بعد با آقا دیدار کرده و بعد دوباره برگشته غزه. خودش هفت خان رستم بوده. یکی از بچه‌های فلسطینیِ مقیم ایران روایت میکرد: می‌گفت؛ اگه تصمیم گرفتی از غزه خارج شی، باید جونت رو بگیری دست و بسم الله بگی، ممکنه کشته شی، ممکنه اسیر شی، ممکنه بازداشت شی و... خودش می‌گفت ما چند نفر بودیم که با هم تلاش کردیم از غزه خارج شیم، تو همون گیر و دار، سه نفرمون ناپدید شدن و دیگه ازشون خبری نشد، الان چند سال هم گذشته. واقعا پیش یکی مثل لنگ میندازه. 🌻.|@najvaye_noorr | نجوای نور
9.88M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بر و بچ عراقی ، کرکره شبکه MBCعربستان تو بغداد رو کشیدن پایین و اونجا رو با خاک یکسان کردند‼️😎 🌻.|@najvaye_noorr | نجوای نور
دفتر دانش آموزم وایت بردی کردم دائم محور و نکشه تا زمان داشته باشه تعداد بیشتر تمرین حل کنه؛ هی میگه خانم چطوری دفترم تابلو شده؟🤦‍♂😂 زمان ما روزی ۳۰تا جمع و تفریق قطاری با محور میکشیدیم دیگه آخر شب کنارِ انگشتامون بی حس بود چون دائم مداد به دست تمرین حل میکردیم.😫 کاش خلاقیت الانمو زمان ابتداییم داشتم😂📏
نتانیاهو قرار بود آواره‌های شمال رو برگردونه ‏خونه‌شون، خونه خودش رو با پهپاد زدن ‏شب تو خیابون نخوابی حالا پلشت :))) ‏همه رو خبردار کنین حزب‌الله خونه نخست وزیر ‏چهارمین قدرت نظامی دنیا رو با پهپاد زد 😂🤦‍♂️ 🌻.|@najvaye_noorr | نجوای نور
9.52M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
کشاورز بوشهری کل محصول امسالش و به فلسطین هدیه داد 🌻.|@najvaye_noorr | نجوای نور
🇮🇷|♡نجــوا؎ نـوࢪ♡|🇵🇸
🌼❥✺﷽ ✺❥🌼 #قسمت_چهل_و_هشتم 📚 #تنها_میان_داعش انگار هول حال یوسف جان عباس را گرفته بود که پیکرش را ر
🌼❥✺﷽ ✺❥🌼 📚 سپس از بار تویوتا پایین پرید، چند قدمی به سمتم آمد و مقابل ایوان که رسید با رشادتی عجیب وعده داد: - از هیچی نترس خواهرجون! مرگ داعش نزدیک شده، فقط دعا کن! احساس کردم در همین یک ساعت در سینه برادرم قلبی پولادین کاشته که دیگر از ساز و برگ داعش نمیترسید و برایشان خط و نشان هم میکشید، ولی دل من هنوز از وحشت داعش و کابوس عدنان میلرزید و میترسیدم از روزی که سر عباسم را بریده ببینم. بیش از یک ماه از محاصره گذشت، هر شب با ده ها خمپاره و راکتی که روی سر شهر خراب میشد از خواب میپریدیم و هر روز غرش گلوله های تانک را میشنیدیم که به قصد حمله به شهر، خاکریز رزمندگان را میکوبید، اما دلمان به حضور گرم بود که به نشانه مقاومت بر بام همه خانه ها پرچم های سبز و سرخ یاحسین نصب کرده بودیم. حتی بر فراز گنبد سفید مقام امام حسن پرچم سرخ "یا قمر بنی هاشم" افراشته شده بود و من دوباره به نیت حیدر به زیارت مقام آمده بودم. حاج قاسم به مدافعان رمز مقاومت را گفته بود اما من هنوز راز تحمل دلتنگی حیدر را نمیدانستم که دلم از دوری اش زیر و رو شده بود. تنها پناهم کنج همین مقام بود، جایی که عصر روز عقدمان برای اولین بار دستم را گرفت و من از حرارت لمس احساسش گرما گرفتم و حالا از داغ دوری اش هر لحظه میسوختم. چشمان محجوب و خنده های خجالتی اش خوب به یادم مانده و حالا چشمم به هوای حضورش بیصدا میبارید که نیت کردم اگر حیدر سالم برگردد و خدا فرزندی به ما ببخشد، نامش را "حسن" بگذاریم. ♻ ادامه دارد... ‌‌ اللهم‌صل‌علی‌محمدو آل‌محمدوعجل‌فرجهم ــــ|💕🌸|ـــــــــــــــــــــــــــــــ ❁⎨@najvaye_noorr⎨🌙⎬
🇮🇷|♡نجــوا؎ نـوࢪ♡|🇵🇸
🌼❥✺﷽ ✺❥🌼 #قسمت_چهل_و_نهم 📚 #تنها_میان_داعش سپس از بار تویوتا پایین پرید، چند قدمی به سمتم آمد و مق
🌼❥✺﷽ ✺❥🌼 📚 ساعتی به افطار مانده، از دامن امن امام دل کَندم و بیرون آمدم که حس کردم قدرتی مرا بر زمین کوبید. از موقعیت اطرافم تنها هیاهوی مردم را میشنیدم و تلاش میکردم از زمین بلند شوم که صدای انفجار بعدی در سرم کوبیده شد و تمام تنم از ترس به زمین چسبید. یکی از مدافعان مقام به سمت زائران دوید و فریاد کشید: - نمی بینید دارن با تانک اینجا رو میزنن؟ پخش شید! بدن لمسم را به سختی از زمین کَندم و پیش از آنکه به کنار حیاط برسم، گلوله بعدی جای پایم را زد. او همچنان فریاد میزد تا از مقام فاصله بگیریم و ما وحشت زده می دویدیم که دیدم تویوتای عمو از انتهای کوچه به سمت مقام می آید. عباس پشت فرمان بود و مرا ندید، در شلوغی جمعیت به سرعت از کنارم رد شد و در محوطه مقابل مقام ترمز کشید. برادرم درست در آتش داعش رفته بود که سراسیمه به سمت مقام برگشتم. رزمندهای کنار در ایستاده و اجازه ورود به حیاط را نمیداد و من میترسیدم عباس در برابر گلوله تانک ارباً ارباً شود که با نگاه نگرانم التماسش میکردم برگردد و او در یک چشم به هم زدن، گلوله های خمپاره را جا زد و با فریاد "لبیک یا حسین" شلیک کرد. در انتقام سه گلوله تانک که به محوطه مقام زدند، با چند خمپاره داعشی ها را در هم کوبید، دوباره پشت فرمان پرید و به سرعت برگشت. چشمش که به من افتاد با دستپاچگی ماشین را متوقف کرد و همزمان که پیاده میشد، اعتراض کرد: - تو اینجا چیکار میکنی؟ تکیه ام را به دیوار داده بودم تا بتوانم سر پا بایستم و از نگاه خیره عباس تازه فهمیدم پیشانی ام شکسته است. با انگشتش خط خون را از کنار پیشانی تا زیر گونه ام پاک کرد و قلب نگاهش طوری برایم تپید که سد صبرم شکست و اشک از چشمانم جاری شد. ♻ ادامه دارد... ‌‌ اللهم‌صل‌علی‌محمدو آل‌محمدوعجل‌فرجهم ــــ|💕🌸|ـــــــــــــــــــــــــــــــ ❁⎨@najvaye_noorr⎨🌙⎬
8.73M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴 ⚠️آرزوی رزمنده های حزب الله در جنوب لبنان تو این شبای سخت شبایی که مدام توی کمین هستن و آماده باش تا تروریست های صهیونیست وارد خاک لبنان‌ نشن 🏛 🌐 🌻.|@najvaye_noorr | نجوای نور