قسم به قلم و آنچه می نویسد به امید آنکه نور نگاهت بر قلب و قلمم بتابد و باران یادت بر کویر قلبم ببارد و یاری ام کنی تا وقتی نفس دارم برایت بنویسم امام زمانم #نگین_نقیبی 🌻 امروز ۱۴ شهریور ۱۴۰۲ در #نجوای_باران بماند به یادگار به مناسبت انتشار اولین کتاب مشترک بخشی از اشعارم به همراه جمعی از شاعران فرهیخته با عنوان "#رد_پای_انتظار" که به همّـت جناب آقای صفوی گردآوری و در انتشارات زهره علوی تهران به چاپ رسیده است. ✒️ ͜͡‌‌‌‌‌‌‌❥᭄ @najvayebaran

🏴🏴🏴 ذکر امروز دلم باشد همین عاشقِ جامانده ام از #اربعین 😭😭 #نگین_نقیبی ۵ مهر ۱۴۰۰ (اربعین۱۴۴۳) کپی‌‌‌فقط‌با‌ذکرنام‌شاعر @najvayebaran 🏴🏴🏴

🏴سلام و عرض تسلیت اربعین حسینی

🏴همراه با کاروان پیاده دلسوختگان و جاماندگان دعاگوی دوستان هستم🏴

لبیک یا حسین😭

کاش امــــــــروز یکی تو کربلا یادمــــــــون کنه😭

"#یوم_الحسرة" 😭 یعنی امــــــــــــروز...

. کجایی حضرت شعرم، الفبا رفته از یادم هجایی حبسِ در دردم، ببین لبریز فریادم شکسته بال افکارم، خمیده قامت شعرم فراقت صبر را برده، غم تو داده بر بادم بدون تو چه هستم من؟! بجز یک مصرع ناقص! شبیه نوحه ای غمگین، کمر تا کرده بنیادم تو ایجاز قلم هستی و من مبهوت اعجازت کویری بوده قلب من، نگاهت کرده آبادم تو! ای مفهوم ابیاتم، تو ای زیبا گل نرگس اسیر نفسِ صیادم، بیا از غم، کُن آزادم ✍#نگین_نقیبی 📚 #رد_پای_انتظار ۱۶ اسفند ۱۴۰۱ ✒️‌‌‌‌‌‌‌‌❥᭄➜@najvayebaran .

💔 گفتندگریه کم کن،خشکیده‌ اشک‌چشمت گفتم نمانده اشکی،خون گریه میکنم من! #نگین_نقیبی ۶ دی ۱۴۰۱ کپی‌‌‌فقط‌با‌ذکر‌نام‌شاعر ✒️ ͜͡‌‌‌‌‌‌‌❥᭄ @najvayebaran

📿 ࡅߺ߲ܘܢ̇ߊ‌‌ܩܢ‌‌ ܩܣܝ‌ࡅߺ߲ߊ‌‌ࡍ߭‌ ࡅߺ߳ܝ‌ࡅ࡙ߺࡍ߭

#یا_کریم_اهل_بیت سائلم، جز کرمش نیست پناهی هرگز عاشقم جز به کلامش، بخدا دم نزنم "بارها گفته ام و بار دگر می گویم" "من حسینی شده ی دست امام حسنم" #نگین_نقیبی ۱۳ شهریور ۱۴۰۱ کپی‌‌‌فقط‌با‌ذکرنام‌شاعر ┅─⊱✾♡✾⊰─┅ @najvayebaran ┅┅⊱✾♡✾⊰─┅

دلم که پشت سر زائران پیاده شکست💔 قاصدکی مهمان من شد... به گمانم آمد تا سلام مرا از اینجا ببرد به بارگاه ضامن آهو 😭 السلام‌علیک‌ یاعلی‌بن‌موسی‌الرضا علیه‌السلام #نگین_نقیبی ۲۱ شهریور ۱۴۰۲ ✒️ ͜͡‌‌‌‌‌‌‌❥᭄ @najvayebaran

♥️ ܟ۬ߺܥ‌ߊ‌‌ ܥ‌❟ࡄࡅߺ߳ࡅߺ߳ࡉ‌ ܥ‌ߊ‌‌ܝ‌ܩܢ‌‌ ♥️ ♡@najvayebaran♡

از زیبایی های #موکب دعا کنیم برای سلامتی زائرین پیاده که تو این باد شدید که به سختی آدم میتونه راه بره، دارن طی طریق می کنن به سمت بارگاه حضرت عشق حضرت سلطان خاک قدم هاشون سرمه ی چشمان منِ جامانده😭😭😭

زیبایی های #موکب پاهاش ورم کرده بود بهش گفتن بیا با ماشین بریم گفت همه ی جانم فدای ضامن آهو😭😭😭