نمکتاب
📚کمی دیرتر #کمی_دیرتر #جوان #جوان_رمان_مهدویت #سیدمهدی_شجاعی #نیستان 📚دوست دارم این کتاب را به همه
#عکس_هنری
#عکس_هنری_کمی_دیرتر
برشی از کتاب:
اسد با قاطعیتی که تعارف نبودن کلامش را برساند می گوید:
-نه مزاحم نمیشیم.
باید یک پیغام در مورد ظهور حضرت بدهم و رفع زحمت کنم!
ابوماجد, کنجکاو و متعجب می پرسد:
-پیغام؟ ظهور؟ حضرت؟
اسد می گوید:
-برای این که آقا ظهور کنن, باید تعداد یارانشون به حدّ نصاب برسه.
حضور شما برای این منظور الزامیه.
رنگ چهره ی ابوماجد به وضوح تغییر می کند. با لکنت می پرسد:
-یعنی الان؟!
و این را با چنان غلظتی ادا می کند که بوی محال از آن به مشام می رسد.
اسد تایید می کند:
-بله. همین الان.
هر یک روز دیرتر به حدّ نصاب برسه, ظهور به تعویق می افته.
ابوماجد می گوید:
-نه. صلاح نیست. الان که اصلا صلاح نیست.
اسد, حیرت مرا هم به تعحب خودش ضمیمه می کند:
-صلاح نیست؟! یعنی چی صلاح نیست؟!
ابوماجد توضیح می دهد:
-یعنی به صلاح من نیست.
باید فرصت تمدید بشه.
من احتیاج به فرصت دارم. که جبران مافات کنم.
که دو قدم برای رضای حضرت بردارم.
که دو تا تیر به طرف اسرائیل غاصب بندازم.
ما تو این سال ها اصلا فرصت نکردیم که با اسرائیل بجنگیم,
از بس معیشت سخت بود.
یعنی گذران زندگی.
مجبور بودیم واسه یه لقمه نون و یه لیوان ماءالشعیر, برچسب هر کس و ناکسی رو روی بازومون بچسبونیم و زیر عَلَمِش سینه بزنیم …
💠namaktab.ir
🔶namaktab.blog.ir
🔷 @namaktab_ir
#کودک
#کودک_5تا7سال
#کالای_ایرانی_بخر
کتاب کالای ایرانی بخر : اهمیت #تولید_ملی و خرید #کالای-داخلی از منظری کودکانه
کتاب کالای ایرانی بخر : #سیدمحمد_مهاجرانی
نشر #بهاردلها
معرفی:📖
یکی از اقوام مان که اصلا به خرید جنس ایرانی اعتقاد نداشت و در خانه اش هیچ چیز ایرانی پیدا نمیشود عید سال گذشته میهمان ما بود.
من هم این کتاب را به دخترش عیدی دادم.🎁
عید امسال که مهمان مان بودند با خنده به من گفتند: خدا بگویم چه کارت نکند هر جا میرویم چیزی بخریم دخترم👧 میخواند:
کالای ایرانی بخر
ایرانیان را شاد کن
این سرزمین خوب را
با این خرید آباد کن
بریده کتاب:🔪📙
کالای ایرانی بخر
ایرانیان را شاد کن
این سرزمین خوب را
با این خرید آباد کن👏👏
◀️ ادامه معرفی در 👈🏻سایٺ نمڪٺاب
💠namaktab.ir
🔶namaktab.blog.ir
🔷 @namaktab_ir
#کتب_خارجی
#جدال_قهرمان
#نوجوان_خارجی
کتاب جدال قهرمان : مأموریتی در جدال با شرایط سخت، شرایط ننگ
نویسنده : #دیوید_گریم_استون
مترجم : #رضوانه_سیدعلی
انتشارات #محراب_قلم
خلاصه:📜
دسیموس و دوستش به طریق مشکوکی دزدیده می شوند و به محل دور از خانه شان منتقل گشته و زندانی می گردند.
آنها کم کم متوجه می شوند که اربابان آنها را برای بردگی می برند😢 بردگانی که باید با مسابقه و مبارزه با همدیگر وک تک زدن هم، دیگران را سرگرم کنند تا اربابان پول بدست آورند.💰💰
◀️ ادامه معرفی در 👈🏻سایٺ نمڪٺاب
💠namaktab.ir
🔶namaktab.blog.ir
🔷 @namaktab_ir
📚آرزوهای دستساز:
#تازه_های_کتاب
#آرزوهای_دست_ساز
#جوان
#رمان
ماجرای شکل گیری یک شرکت دانش بنیان در حوزه فناوری و کامپیوتر
😎یک بار یکی از اساتید در کلاس خاطرهای از «فایمن» برایمان تعریف کرد،
فایمن، یکی از برندگان جایزه 🎁نوبل است.
او مهارت زیادی در تدریس دارد.
فیزیک را چرخ میکند و با ادبیات ساده سرخ میکند و به خورد دانشجویان می دهد.🥘 از این لحاظ شهرت زیادی برای برای خود دستوپا کرده است.
فایمن روزی برای سخنرانی به دانشگاه آرژانتین دعوت میشود.
⁉️ در حین سخنرانی، از #دانشجوها میپرسد:
«شما چرا همان کاری را میکنید که ما در آمریکا انجام می دهیم؟ وضعیت کشور ما طوری است که باید روی لبه علم حرکت کنیم، اما شما که کشور تا مشکلات متعددی دارد، بروید و مشکلات خودتان را حل کنید، نه اینکه به علومی بپردازید که شاید صد سال آینده هم به دردتان نخورد.»
✂✂✂✂✂
برادر یکی از دوستانم تصادف کرد 😕و فوت شد، اما خانوادهاش نمیتوانستند اثبات کنند که طرف مقابل مقصر است از اینکه نمیشد مقصر را مشخص کرد خیلی ناراحت بودم☹️
یک بار هم یکی از همکلاسیهایم با عصبانیت😡 به دانشگاه آمد. توی خیابان ماشینی 🚖جلویش پیچیده بود و بعد از تصادف فرار کرده بود.
اما این اتفاقات ما را به این ایده رساند🧐 که برویم دوربین روی ماشین مردم بگذاریم تا بتوانند از جلوی ماشینشان عکس و فیلم بگیرند..
◀️ ادامه معرفی در 👈🏻سایٺ نمڪٺاب
╔═ ⚘════⚘ ═╗
@namaktab_ir
╚═ ⚘════⚘ ═╝

#ستاره_درخشان
#جوان
#شهید_علم
#شهید_رضایی_نژاد
شهید علم: روایتی خواندنی از زندگی شهید رضایی نژاد که جانش را داد به بهای پیشرفت کشورش.
شهید علم : #سیدمحمدحسین_حسینی
بریده کتاب:🔪📙
یک روز مهمانشان بودیم. صحبتمان گل انداخته بود که آرمیتا آمد. اورا نوازش کرد و بوسید. او را سخت در آغوش گرفته بود و میفشرد انگار میخواست آرمیتا 👧را بخشی از وجودش کند. آرمیتا که رفت داریوش گفت :”من نمیدونم اونایی که تو حادثه ای کشته میشن چی به سر بچه هاشون میاد؟”😢
بعد ازشهادت این جمله مدام در ذهن من تکرار میشد. آن را با یکی از نزدیکان شهید مطرح کردم.
ایشان گفت:”مثل اینکه یادتون رفته شهدا زنده ان😇
◀️ ادامه معرفی در 👈🏻سایٺ نمڪٺاب
💠namaktab.ir
🔶namaktab.blog.ir
🔷 @namaktab_ir
#خاطرات_کتابخوانی
خاطره اولین هدیه کتابم، کنار ضریح ارباب …
با شوق فراوان کتاب 📖 رو برای خودم خریده و همراه با یه کتاب دعا📿 📖 گذاشته بودم توی کوله ام.
میخواستم تا توی ازدحام جمعیت و صف طولانی تا رسیدن به ضریح امیرم (که نزدیک به یک ساعت طول کشید.) اون رو بخونم.
اما تو این انتظار یک ساعته، هدیه اش کردم به یک خانم مشهدی که نزدیک من توی صف بود …
ایشون با ذوق کتاب 📖رو گرفت و قبل از هر کاری همونجا از کتاب و ضریح عکس گرفت و عکس رو برام فرستاد …
بعد از چند ثانیه
ازم پرسید: راستی کتاب در مورد چیه؟!؟
به ضریح اشاره کردم و گفتم: داستان های کوتاه،
کوتاه در مورد #امیر_من ،
امام حسین علیه السلام …
…
حالش عوض شد 💧
دیدم به ضریح خیره شده با چشمای پر از اشک😭 …
فقط تونستم بهش بگم با این حال خوشت زیر قبه برای فرج خیلی دعا کن✋🤚 …
همین …
💠namaktab.ir
🔶namaktab.blog.ir
🔷 @namaktab_ir
⌛#پنج_دقیقه_با_رمان
⏰ هر شب ساعت ۲۳ همراه هوای من💞 اینجا منتظرمون باشید👇👇👇👇👇
https://b2n.ir/087803
#مهدویت
#جوان
#راهی_به_آسمان
#حسن_محمودی
معرفی:📖
چرا باید برای امام زمانمان دعا کنیم؟
بریده کتاب🔪📙:
عبدالحمید واسطی به امام باقر علیه السلام عرض کرد:
ما در انتظار امر فرج همه زندگی خود را وقف کردیم به گونه ای که برای بعضی از ما مشکلاتی را به همراه داشته است.😣
امام در پاسخ فرمود:
ای عبدالحمید: آیا گمان می کنی که خداوند راه رهایی را برای آن بنده ای که خود را وقف خداوند کرده باشد قرار نداده است.😞 خداوند رحمت کند بنده ای را که امر ما را زنده دارد.
فکر نمی کنی دعای 👐من و تو می تواند راه گشا باشد در احیای امر اهل بیت و راه را برای زنده کردن امرشان هموار سازد.
◀️ ادامه معرفی در 👈🏻سایٺ نمڪٺاب
💠namaktab.ir
🔶namaktab.blog.ir
🔷 @namaktab_ir
نقد کتاب
فتح خون
#نقد_کتاب
#فتح_خون
#مرتضی_آوینی
فتح خون : عشق همراه با تلنگر در قالب تاریخ، تحلیل و متون ادبی
#فتح_خون ، #شهید_مرتضی_آوینی
ناتمام ماندن کتاب فتح خون و شهادت نویسنده، تحلیل خاصی در پی داشت: گویا عمق پیام کتاب چیزی نبود که از دریچهی برگهای کاغذی به مخاطب برسد.
بلکه خون شهید پیام را رساند و جاودانه کرد.
توصیف واقعه کربلا به قلم✏ شهید آوینی، یک روایت صرفا تاریخی نیست.
که تاریخ 📃را نویسندگان بسیاری نوشتهاند!
بلکه راوی، قلم و احساس را به تمام و کمال درخدمت گرفته، تا اثری کاملا متمایز و بیبدیل به جای بگذارد.
از یک سو مستندات 📝تاریخی را روایت میکند و از سوی دیگر نگاهی تحلیلی دقیق و در عین حال ادبی بر آن دارد.
آن هم از جنس تلنگر.
تفاوت این دو قلم در کنار یکدیگر که از پس هر روایت آمده است، کشش نوشتار را افزون کرده است.
متن کتاب اگر در به کار بردن کلمات جدید و کم کاربرد، امتناعی ندارد، لیکن از خوانش متعارفی بهره برده است.
استفاده از پیامهای قرآن، نهج البلاغه و کلمات معصومین نه تنها موجب قوام و اصالت معنایی آن شده، بلکه بر زیبایی ادبی و هنری نوشته نیز افزوده است.👌👌
در این کتاب سعی شده اسامی افراد که در تاریخ مستند شدهاند، یک به یک به کار رود .لیکن حجمِ کمِ کتاب، گنجایش این تعداد اسامی را ندارد.😊
والسلام علیکم و رحمه الله….
💠namaktab.ir
🔶naghdbook.blog.ir
🔷 @namaktab_ir
15.14M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎶 #هم_خوانی
☘ #تو_نشونه_بهاری...
╔═ ⚘════⚘ ═╗
@namaktab_ir
╚═ ⚘════⚘ ═╝
📚#رمان #جوان
📘#سرزمین_نوچ
✍نویسنده: #کیوان_ارزاقی
📖انتشارات: #افق
معرفی📙:
یک زوجِ عاشقِ خوشبخت، که رفته اند در سرزمین رویاها (بخوانید #آمریکا) زندگی کنند..ظاهرا همه چیز خوب پیش می رود تا زمانی که یک اتفاق، مردِ داستان را……….!؟
بخوانید تا ببینید چه می شود!!😮😮
خلاصه:📝
دختر و پسر جوانی که تازه ازدواج کرده اند و عاشق هم اند… اما دختر، یک عشق دیرین هم دارد و آن، زندگی در آمریکاست! این زوج عاشق همه چیزشان را می فروشند و برای زندگی به آمریکا می روند. ظاهرا همه چیز خوب پیش می رود تا اینکه پسر بخاطر اتفاقاتی که مشاهده می کند، کم کم به یک بیماری عصبی دچار می شود😦 و پزشکان راه درمانش را برگشت به ایران می دانند… اما دختر که عشق گمشده اش را پیدا کرده، عشق زندگی اش را همراهی نمی کند و پسر مجبور است این دوره درمان را تنها در ایران بگذراند و بعد از بازگشت به آمریکاست که می بیند… بله! چیزهایی عوض شده!…😮😮
بریده کتاب:📙🔪
دختر کلاس اول دبستان دستخط های کج ومعوج، نقاشی کاردستی📃، ارشیو مجله ها، وروزنامه ها، آلبوم عکس ها🎆، خنزرپنزر هایی که سالها از این خانه وآن خانه کشیدی حالا باید تکلیفش را مشخص کنی”وقتی تصمیم به مهاجرت میگیری، دوتا چمدان 💼💼۲۰کیلویینه قدرت تحمل این همه خاطره را دارد ونه تومیتوانی دل بکنی از همه چیز هایی که زمانی دلخوشی تمام زندگی ات بود.
وقتی آرش وصنم ایران را ترک می کردند نمی دانستنند مهاجرت به امریکا با اتفاق های غیر منتظره، شادی ها وتلخی های😶 بزرگی همراه است.
کیوان ارزاقی در سرزمین نوچ بخشی از زنگی ایرانیان ساکن امریکا را به شکل واقعی ترسیم کرده😌😌
@namaktab_ir