eitaa logo
نمکتاب
16.3هزار دنبال‌کننده
4.7هزار عکس
786 ویدیو
188 فایل
💢نمکتاب: نهضت ملی کتابخوانی💢 『ارتــــباط بــــا نمکتاب🎖』 💌- @p_namaktab 『سفارش کتاب نمکتاب』 🛒 @ketab98_99 『قیمت + موجودی کتب』 『📫- @sefaresh_namaktab 『مشاوره کتاب نمکتاب』 📞 @alonamaktab 『سایت جامع نمکتاب』 🌐- https://namaktab.ir
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
2⃣ 🎬 🔹 فراداستانی از میان جامعه ایران 👀 داستان زنانی که مرزها را می‌شکنند😱 و مردانی که فرا مرزی زندگی می‌کنند 📕 🖌 📚 @namaktab_ir 📎namaktab.ir 📎Namaktab.blog.ir
نقد کتاب فرمان یازدهم 📙 ‼️‼️‼️‼️‼️ هر چقدر تلاش کردم تا این رمان را با علاقه بخوانم نشد!☹️ نه به خاطر اینکه محتوا نداشت! ونه چون اینکه قلم وسبک نداشت!📝 ونه به خاطر نویسنده و یا حتی انتشاراتش! ونه به دلیل گرمای هوا وسردی مزاج...!🌇 بلکه کتابی که با سبک واگویه ی فکری و ذهنی نویسنده با خودش نوشته شده است وهدف مشخصی هم دارد،آن قدر حاشیه دارد و شخصیت هایش گنگ هستند ،آن قدر زمان و مکان را گم می‌کنی... که تمام ذوق خواندنت کور می‌شود. شخصا برای آن خواندم که بتوانم با انصاف نظرم را بدهم😔. جای‌جای رمان تکه های زیبایی از ذهن نویسنده تراوش کرده بود، اما یکنواخت بودن کل داستان وبدون هیجان بودن اتفاقات باعث خستگی می شد. البته نویسنده سعی کرده بود با قرار دادن یک زن یهودی زیبا🙍 در داستان و دختری به نام سوفی👱‍♀کمی فضا بدهد اما باز هم خستگی خواننده را پاسخ نمی‌داد.😕 حالا اصل داستان چه بود؟! در سرزمین فلسطین لوحی📜 در دست مسلمانان بود که در آن یازده فرمان «یهود» نوشته شده بود و اثبات حقانیت دین اسلام را می‌کرد.‌ این نوشته را خود یهودیان دیدند و بر اصل بودن آن صحه گذاشتند و حالا در خانه‌ی مسلمانی که در آن یهودی هجرت کرده ‌ای زندگی می‌کرد پنهان شده بود ودو مسلمان با روندی توانستند آن را در بیاورند و بخوانند. به هر حال رمان شاید میتوانست خیلی بهتر از این نوشته شود.😌
📚زنان عنکبوتی: ♨️ 📣انتظار به پایان رسید.....📣 👠👠کتاب رسید👠👠 💢و این بار با یک پرونده امنیتی و بر اساس یک پرونده ی واقعی...😎 از نویسنده صاحب سبک، نرجس شکوریان فرد...✍ ♨️♨️♨️♨️♨️ من فقط عکسای خودمو می ذاشتم.📸 عکس های مهمونیا و گردشایی که می رفتم. یا گردش و تفریح.🏞 عکسای خودمو دوست داشتم. البته برام مهم بود که لایک ❤️و پیام هم داشته باشم💌. پیجم مثل بچه ام شده بود. مثل خونه خودم. هم دوستش داشتم، هم توش راحت بودم💞. خیلی راحت... همین که نامحدود بود و آزادی رو لمس می کردم، احساس قدرت می کردم. ◀️ادامه معرفی در 👈🏻 سایت نمکتاب 💠💠💠💠💠 بشتابید🏃🏃🏃 قیمت با تخفیف ویژه ۲۲۰۰۰ تومان از طریق👇 📦 @sefaresh_namaktab
📚ناخدا رحمت: 📗 🌀 معرفی: اگر می بینی👁 سختته از جات پاشی و حرکت کنی🚶 ، اگه بی حوصله ای🙍‍♂ ،اگه... این کتاب📘 رو از دست نده . 👳 همه چیزش را وقف جبهه کرده بود . اموال🚙 ⛴ 🏠، بچه ها👦👱 ، وقت⏰ ، نیرو💪و... ******* سرسپرده ودست نشانده که باشی ، تا هروقت بخواهند در امانی😊 و هروقت نخواهند باید بروی... 😟 اما آزاده ✊که باشی حتما به فکر🤔 نابود کردنت می افتند...اما تو تا هروقت بخواهی، آنگونه که بخواهی می مانی و می روی. هر چند که فنا برای همه است... اما آنچه که می ماند است. چون فداییانی💪 دارد از جنس .....👳 👇👇👇👇👇👇👇
👆👆👆👆👆 موقعی که به دنیا آمد ، باران🌧 زیبایی باریدن گرفته بود و برای همین ، اسمش را "رحمت الله" گذاشته بودند. رحمت چهار سال👦 بیشتر نداشت که مأمورهای 👮ثبت احوال آمدند و فامیلی اش را گذاشتند"شکوریان فرد" بی بی از صبح 🌞که بلند می شد، مشغول کار بود تا شب، پدر تاجر بود و برای کار به شهرها و کشورهای عربی رفت و آمد داشت، گاهی این رفت و آمد تا دوسال طول می کشید. خبر آمدن کاروان تجار که رسید، بچه ها 👦👧👱تا بیرون شهر دویدند تا پدر👳 را ببینند؛ اما پدر بین آن ها نبود، خبر دهان به دهان میگشت. پدر، دو سال قبل ، در راه رفتن مرده بود.😔 یکی دو سالی که گذشت، رحمت👱 مکتب را رها کرد چون می خواست خیال بی بی را راحت کند که از خرج زندگی و یتیم داری نترسد.👌 برای بچه ای به سن او کاری جز پادویی و شاگردی در مغازه ها👨‍🔧 نبود. حقوقش💵 را که می گرفت با خوشحالی تا خانه🏃 می دوید تا پول ها را به بی بی بدهد. ...حالا که جوان رشیدی👨‍ شده بود، کارهای بزرگتری می کرد.... راه های طولانی را که از بیابان های ترسناک‌ می گذشت، به تنهایی و با ذکر و دعا طی می کرد تا کار را انجام دهد. و به همین دلیل آرامش عجیبی پیدا کرده بود. توی همین رفت و آمدها شنید که پالایشگاه نفت🏭 آبادان کارگر👷 می خواهد، پالایشگاه را انگلیسی ها اداره می کردند. ایرانی ها تنها کارگر ساده 👷بودند و با آن ها مثل برده رفتار می کردند. از صبح🌞 زود مشغول کار سخت می شدند و مهندس های انگلیسی با فخر بالای سرشان می رفتند و مثلا نظارت می کردند، رحمت👱 پیش خود می گفت: سگ 🐶ایرانی 🇮🇷شرف دارد به مهندس انگلیسی. چندماهی ماند، اما انگار استخوان در گلویش بود. باید روی پای 👣خودش می ایستاد. با پول💶 کمی که داشت چند طاقه پارچه گرفت و کنار خیابان بساط کرد. خیلی زود توانست در خیابان احمد آباد مغازه ای اجاره کند. مغازه اش را پارچه فروشی کرد. ✅ سرت که به کار خدا گرم باشد دنیا و آخرتت یک جا درست می شود. ◀️ ادامه معرفی در 👈🏻سایٺ نمڪٺاب ┅┅═•❥◎•🌺•◎❥•═┅┅ بشتابید🏃🏃🏃 قیمت با تخفیف ویژه از طریق👇 📦 @sefaresh_namaktab ╭┅──────┅╮ @namaktab_ir🌺 ╰┅──────┅╯
📸 📕 ✍ چه حیف شد که از همان دوران نوجوانی دنبال هوای نفس رفتم.... ╭┅──────┅╮ @namaktab_ir🌺 ╰┅──────┅╯
هدایت شده از نمکتاب
23.8M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
حرفهای من و مادرم ❤️    أَمَنْ یُجیِبُ المُضْطَرَ      إِذَا دَعَاهُ وَ یَکْشِفُ السُوء دعــــایمان؛ تنها با آمین | تو | از نردبانِ اجابت،  بالا می رود!.. مـــادر! می دانی که ما چند فاطمیه..... در انتظار ! و او چند فاطمیه.... در اضطرار است ! 💠namaktab.ir 🔶namaktab.blog.ir 🔷 @namaktab_ir
☘️برگی از کتاب مادر: 🔅مادر مدیر است. قاضی نیست. 🌎تمام عالم بر محور مادر می‌چرخد. محور فاطمه‌ی زهرا. 🔸این را خدا بنا نهاده است. شیطان دارد نقش مادری را کمرنگ می‌کند، بی قدر و قیمت نشان می‌دهد. 💎مادر، معدن است. ذخیره‌اش تمام نمی‌شود. هیچ شغلی به پای مادری نمی‌رسد؛ مهندسی، پزشکی، معلمی... ┅┅═•❥◎•🌺•◎❥•═┅┅ بشتابید🏃‍♂️🏃‍♂️🏃‍♂️ قیمت با تخفیف ویژه ۶۰۰۰ تومان از طریق👇 📦 @sefaresh_namaktab ╭┅──────┅╮ @namaktab_ir🌺 ╰┅──────┅╯
هدایت شده از  تک رنگ
یکی از گام های کلمب برای آشناسازی بومیان سرزمین جدید با حقوق بشر، فهماندن نسبت «طلا و مس» به آنها بود!!..😬😬 #نه_به_آمریکا #مرگ_بر_آمریکا🔥 #تاریخ_مستطاب_آمریکا 🌼 @yaran_samimii samimane.blog.ir🌼
♨️ 📙 ۷۵ ‼️‼️‼️‼️‼️ چند نکته: اگر یک ظرف🍲 تمیزی داشته باشی وآن را کسی از شما امانت بگیرد ویا برعکس از کسی ظرف تمیزی را امانت بگیری،انصاف این است که موقع برگرداندن، همان گونه تمیز و پاکیزه تحویل داده شود.🍲 اگر با کسی با مهربانی وادب برخورد می‌کنی❤️،عدالت این است که طرف مقابل هم با تو مهربان ومودب باشد.💛 اگر به کسی.....اگر به کسی....و این اگر های بسیار را دیگر ادامه نمی‌د‌هم. چون هر عقل سالم این حرفها را قبول دارد وتأیید می‌کند.😌 انسان باید بالا خانه‌ی مبارکش خش داشته باشد تا این حرف های ساده وبدیهی را قبول نکند.🏡 حرف حساب: و حالا حرف من این است که: دختری 🙎که پاک وباخداست آیا باید همسر مردی شود 🙍‍♂که تا اوج جوانی اش به تمام گناهان آلوده شده است؟ یعنی نبوده که دختری را ببیند ودوری کند وبرعکس پسری خوب وپاک نبوده که.....؟!نمی‌دانم چه اصراری است در این رمان های 📚۹۸ ای ها که خلاف این را بگوید. دون جووان:یعنی مردی که هوس باز است وهوسی را نبوده که تجربه نکرده باشد برخورداری از تمام روابط با تمام دخترانی که.....😢 👇👇👇👇👇👇👇
👆👆👆👆👆👆👆 وحال این دون جووان که پسر شهید است با دختری که دور از هر گناهی است سر زندگی می‌رود ودختر هم با عشق❤️ و آگاهی تمام دل به این زندگی می‌دهد . در حالی که خدای عادل می‌گوید: زن های پاکدامن برای مردان پاکند.💑 و زن های آلوده دامن با مردان آلوده واین عین عدالت است. در بین تمام مشاوره هایی که تابه حال داشته ام،نا بسامانی رفتاری وفکری و فرهنگی و تربیتی بسیار بوده که دو زوج درگیر آن بوده‌اند اما ندیده‌ام که ظرف ناپاک وظرف پاک با هم...... منظورم ظرفیت روحی و روانی است که جسم را از مرداب بیرون می‌کشد. به هر حال « خالکوبی»،« می‌گل»،« آسمان دیشب،آسمان امشب»،«دردم»،«دون جووانی»و...رمان هایی است که علاوه برآنکه به شدت این امر را پشت و رو نشان می‌دهد.📔 هر چقدر هم که دستشان رسیده دین و خدا را زیر سوال برده اند که این مقوله ی دیگری است.‼️‼️‼️
5.68M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#کلیپ_معرفی_کتاب یک خانه کاهگلی بود، از این قدیمی ها که وقتی واردش می شوی از در و دیوارش انرژی مثبت می خورد به سر و صورتت خب به نظرم، اهلش از آسمان آمده اندو اهل این خانه، مادری دارد که معدن محبت خداست و برای همین هم است که محبتش در دل ها نشسته و تمام نمی شود #کتاب_مادر #نرجس_شکوریان_فرد 📚 @namaktab_ir 📎namaktab.ir 📎Namaktab.blog.ir