eitaa logo
نمکتاب
16.3هزار دنبال‌کننده
4.6هزار عکس
764 ویدیو
187 فایل
💢نمکتاب: نهضت ملی کتابخوانی💢 『ارتــــباط بــــا نمکتاب🎖』 💌- @p_namaktab 『سفارش کتاب نمکتاب』 🛒 @ketab98_99 『قیمت + موجودی کتب』 『📫- @sefaresh_namaktab 『مشاوره کتاب نمکتاب』 📞 @alonamaktab 『سایت جامع نمکتاب』 🌐- https://namaktab.ir
مشاهده در ایتا
دانلود
بزودی منتظر نقد و نظر و معرفی کتاب باشید😉
هدایت شده از ساحل رمان
____🦋ـــــــــــــــــ عمده مشکلات، همه از.... ❣@saheleroman
هدایت شده از  تک رنگ
🌱🕌....〖♡ پویش ۱۴۵۲ قدم ♡〗 😷 امسال 🎒 پیاده روی نمی‌شود رفت! 👣 اما«قدم» که می‌توان برداشت! 🌴 راه حسین‌‌؏ که تعطیل نشده است! نیت کرده ایم همراه هم، از ۱۴۵۲ عمود بگذریم و به «او» برسیم! با ۱۴۵۲ قدم! هر کس هر قدمی می‌تواند، بردارد... هر کاری از دستش برمی‌آید، بکند... 💌| منتظر ثبت قدم های شما هستیم: 🦋⇨ @yaranesamimi از جا نمانے ...😭😍 ‌💙⇨ @yaran_samimii ☆ یادتون نره به رفقاتونم بگید(:
هدایت شده از KHAMENEI.IR
▫️ قرائت زیارت اربعین، همنوا با رهبر انقلاب 📅 پنجشنبه ۱۷ مهر، ساعت ۱۰ 📲 پخش زنده از شبکه یک و شبکه‌های اجتماعی KHAMENEI.IR
قسمت سی و پنجم.mp3
892.5K
〖`🎧°✿°📖´〗 ● • 💔| چهل روز از ریختہ شدن خون سید شهیدان بر زمین ڪربلا گذشت. 💦| نه خاڪ سرد شد و نه آسمان آرام گرفت. 📿|چهل روز ذکر همه‌ے دلدادگانِ آلِ علے «اَللَّهُمَّ الْعَنْهُمْ جَمِيعاً» بود و تسبیحشان، اشک چشم‌ها. 👀|‌ هزار سال است که دنیا هر چهل روز، چشم‌انتظار میےنشیند تا منتقم خون خدا، پیش‌قدم شود برای انتقام از «أَوَّلَ ظَالِمٍ ظَلَمَ حَقَّ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ آخِرَ تَابِعٍ لَهُ عَلَي ذَلِكَ». 🦋| هزارسال است که دنیا منتظر است دفتر تاریخ برسد به فصل ظهور. اربعین حسینی تسلیت باد. اللهم عجل لولیک الفرج 🖤 🎧⃟ 🌱 لذت خــــــواندن و شــــــــنیدن ڪتاب ها ↷''✿°. https://eitaa.com/namaktab_ir/2311 ╭┅──────┅╮ 🖤 @namaktab_ir ╰┅──────┅╯
نمکتاب
┄┄┅═✧❁✦﷽❁✧═┅┄┄ امسال؛ پاهای‌مان راهی کربلا نمی‌شود...😔 چشم‌هایمان به گنبد و بارگاه حض
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
〖`🤝°✿°🎁´〗 ارسالی مخاطبین من هر ساله سعی میکردم نذر فرهنگی داشته باشم تو پیاده روی اربعین، امسال بدجوری بی قرار بودم.😔 نمیدونستم باید چیکار کنم... اما خداروشکر پیام نذری تون رو دیدم و خوشحالم از اینکه من هم تونستم در نذری اربعین امسال شریک باشم. 🇮🇷⃟⃟🇮🇶 @namaktab_ir
نمکتاب
🧐یادداشت های یک رمان اینترنتی خوان رمان اینترنتی 💢#رمان_اینترنتی 5⃣#قسمت_پنجم 😤✍🏻اصلاً یک‌چیزی را ا
🧐یادداشت‌های یک رمان اینترنتی خوان 💢 6️⃣ 👨‍🎓✍🏻نرگس که چند روزی خفه شده است، امروز لب باز میکند و می‌گوید که پدرش دعوایش کرده، گفتند اگر آنقدر که به تیپ و قیافه ات میرسی به عقل و فکرت میرسیدی، الآن یک پروفوسور حسابی شده بودی! 😣✍🏻می‌گوید: دو سه روزیه که حسابی حالم گرفته‌شده، حسابی به‌هم ریخته‌ام، حسابی دارم فکر میکنم که پدرم چرا درکم نمیکنه. خب جوونم و دلم این چیزها رو می‌خواد. 😎✍🏻هدی با آن مانتوی اندامی اش سری تکان می‌دهد و می‌گوید: حالا که خودمونیم، بگم خانم شریفی اون روز که رفتم برای مشاوره چی گفت.  😞✍🏻 حوصله شریفی، شهیدی، شکوری، شفیقی، را ندارم. اما برای پر کردن حس فضولی، همه زوم می‌کنیم روی صورت هدی، که با کمی قیافه گرفتن، لب خوشگلش را باز میکند... جداً هدی از همه ما خوشگل‌تر است. برای جو دادن گفتم... 👀✍🏻 شریفی گفته بود: دقت کردید توی این رمان‌ها همش از شخصیت دختر رمان، جسمش رو تحسین می‌کنند ؟ انگار دخترها عقل و فکر و شعور ندارند. چشم و دو ابرو و دماغ عملی و موی بلوند و لب قلوها و اندام فقط دارند و دیگر هیچ... 🤬✍🏻جا خوردم. میخواهم مقابله‌ به‌ مثل کنم و فَک شریفی و هدی را پایین بیاورم. ذهنم تند تند رمان‌ها و شخصیت‌های نازنین دختر رمان را زیر و رو می‌کند . لامصب نیست! 🧐✍🏻ترسا، دلآرام، دلنواز، امین، فریبا، زهره، نگین، نسرین، نوا، نوشین، یکتا، یلدا، نسیم، نیلو، نفس، نگار، پریا... نیست! قابل دفاع نیست! ◀️ادامه دارد... ╭┅──────┅╮ 📖 @namaktab_ir ╰┅──────┅╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از  تک رنگ
💭 تو این شکلات آبی خوشمزه😋 پولیه که یکی از رفقا برای نذری کتاب🎁📕 دادن(: تا یه قدم قشنگ👣 برای رشد محبت و معرفت بقیه به امام زمان(💚) برداشته باشن... {کلا آدم مال امامش باید خوشگل و خستگی ناپذیر کار کنه...😍🌱} و البته ما هم می‌تونیم از این کارا بکنیم...😊 (..🌷..) روش پرداخت نذورات: 1⃣ 🌐 واریز از طریق درگاه idpay.ir/namaktab 2⃣ 💳 شماره کارت نذورات 5041721039933271 🌸‌@yaran_samimii samimane.blog.ir🌸
19 امام من.mp3
399.4K
〖`🦋°✿°💙´〗 • . 🔺چرا تمام روزها عاشورا و تمام زمین ها کربلاست؟ ❄️⃟🌱 تا زمانی که یزیدیان زمان هستند، ❄️⃟🌱 هر روز برای تو عاشورا می­شود 🌹تا پشتیبان قیام امامت باشی. 📲دانلود اپلیکیشن کتاب 👇👇👇متن+صوت🍃🌸 https://b2n.ir/732271 عجل الله ⌈🌿° @namaktab_ir °.⌋
📸 📚 عکسنوشته امام من 📘 ══✼ نَـمَـڪْــتـٰابـــْـ ✼══ ✍️ باید اثبات کنیم که خسته ایم از نبود امام از... ══✼ namaktab.ir ✼══ ╭┅──────┅╮ 📸 @namaktab_ir ╰┅──────┅╯
📚استاد: 🌀معرفی: 👂دائم میشنویم که ایران محل رشد نیست... 🍂جایی برای نخبه‌ها، وجود ندارد... پیشرفت اینجا نام بن‌بست هاست... ‼️اما... شهریاری ثابت کرد، 💪همه‌ی این‌ها شدنی است... 🌱فقط باید خواست... 🌱فقط باید امید داشت... 👣و در راه هدف قدم برداشت... ✍بریده ای از کتاب: 🔺معمولا در کلاس‌های ریاضی دوران مدرسه اش، روش های خاصی ابداع می‌کرد. 📝مثلا در حل مسایل می‌گفت: _روش دیگه‌ای هم دارم. دبیرها هم از همین بابت خیلی به او علاقه داشتند و او را شناخته بودند. 💢 هر وقت یک مسئله پیچیده سر کلاس حل می‌شد، دبیر رو می‌کرد به مجید و می‌گفت: _خب، حالا تو بیا و از راه دیگه مسئله رو حل کن. 💪همیشه سنت شکن بود. ◀️ادامه معرفی در 👈🏻 سایت نمکتاب سفارش کتاب👇 ༺🦋 @sefaresh_namaktab ╭┅──────┅╮ 🖤 @namaktab_ir ╰┅──────┅╯
〖`°💚✿°📗´〗 • . 📒هر که با دانش 📗 خلوت کند 📕 از هیچ خلوتی 📘 احساس تنهایی نکند ╭┅──────┅╮ 🖤 @namaktab_ir ╰┅──────┅╯
____🤩📖__📚__🤩📖 ____ 📚 یک‌ شب رویا یک‌ شب کابوس کتاب ✍ نویسنده: نعیمه استیری 🌀 انتشارات: نسیم حیات طیبه 🤩 📌معرفی کتاب: فکر کنم در جایی نداشتیم که بدون خبر دادن به شما، زندگی نامه شما یا یک برهه ای از زندگی تان را در کتابی بنویسند، اما این کتاب شرح حال نوجوان هایی مثل من و شماست از جوش صورت گرفته😤 تا ازدواج 😍و … 🍉 یک قاچ کتاب: بعد از کلی حرف و حدیث نوبت صحبت من و سعید شد که قرار شد تو اتاق خودم باهاش حرف بزنم. وقتی نشست روی لبه تخت قبل از اینکه نفسی تازه کند بدون معطلی پرسیدم:  چرا اومدی خواستگاری من؟🤨  برای چی خواستگاری یلدا نرفتی؟😠 مگه تو به یلدا قول ازدواج نداده بودی؟😤 ╔ ✾" ✾ "✾ ════╗   🤩@namaktab_ir ╚════ ✾" ✾" ✾
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آگاهی و هوشیاری برای همه افراد این مملکت، امروز لازم است مخصوصا برای ❤️جوانان❤️ ╔ ✾" ✾ "✾ ════╗   🎬 @namaktab_ir ╚════ ✾" ✾" ✾
نمکتاب
📚کاش برگردی: 📘#کاش_برگردی (شهید مدافع حرم زکریا شیری به روایت مادر شهید) ✍🏻 نویسنده: #رسول_ملاحسنی
🕊🔹🕊🔹🕊🔹🕊🔹🕊🔹🕊🔹🕊🔹 📚 کاش برگردی: 🌿ننه رقیه پسرت برگشت.‌..😭💔🌿 خۅݜ‌آمَدے!بہ‌وطن‌ڪبوترِ‌‌خونین‌باݪ🌿🕊 ✨زندگی نامه شهيد زکريا شيری به روايت مادر شهيد✨ برگــ🍀ــے از ڪتاب: 🍃«وقتی زکریا به خانه برگشت، دسته های عزاداری از جلوی خانه ما رد شده بودند. 🍃من هنوز همان جا ایستاده بودم و گریه امانم نمی داد. 🍃زکریا با دیدن گریه های من حالش گرفته شد. پرسید: «ننه رقیه برای چی داری گریه می کنی؟» 🍃با همان بغض گفتم: «وقتی به دنیا اومدی و همون بچگی مجبور شدم بفرستمت اتاق عمل، من تو رو نذر امام حسین علیه السلام کردم، آرزو دارم تورو وسط دسته های عزاداری ببینم. اون وقت این همه هیئت میاد از جلو در خونه ما رد میشه با دوستات رفتی دنبال بازی؟» 🍃گریه من و تلنگر صحبت هایم و برکت نام امام حسین علیه السلام، ✨زکریا را زمین زد، ✨خرد شد ✨و گویی دوباره از نو ساخته شد. 🕊🔹🕊🔹🕊🔹🕊🔹🕊🔹🕊🔹🕊🔹 این کتاب بے نظیر رو از دسٺ ندید❤️ سفارش کتاب👇 ༺🦋 @sefaresh_namaktab ╭┅──────┅╮ 🖤 @namaktab_ir ╰┅──────┅╯
📚امیر مهربان: کتاب: معرفی: روایت هایی ساده و روان از زندگی مولای مهربانی ها، امام علی (ع)🥰 این کتاب با بیان داستان هایی ایشان را به کودک معرفی می‌کند.✅ در این داستان ها به عدالت، جوانمردی و مهربانی حضرت اشاره دارد… خواندن این کتاب را به تمام شیعیان امیرالمؤمنین توصیه می‌کنیم. ☘️برگی از کتاب: قاضی به امام گفت: آیا دلیلی داری که حرفت را ثابت کند؟ امام فرمود: نه‌ قاضی گفت: پس حق با مرد نصرانی است، مرد نصرانی خوشحال شد ☺️سپر را برداشت و رفت، اما دلش راضی نشد… برگشت و ماجرا را تعریف کرد…🗣 گفت: در جنگ سپر از اسب امام افتاده و او برداشته مرد نصرانی با دیدن رفتار امام مسلمان‌ شد، امام نیز سپر را با یک اسب به او بخشید…😍 ◀️ادامه معرفی در 👈🏻 سایت نمکتاب ╭┅──────┅╮ 📖 @namaktab_ir ╰┅──────┅╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
نمکتاب
شهید عزیز : خاطراتی آموزنده ودلنشین از شهید مدافع حرم، محمود رادمهر #شهید_عزیز #مصیب_معصومیان #انت
🦋✨🦋✨🦋✨🦋✨🦋✨🦋✨ 📚 شهید عزیز: ✨✨✨خوش اومدے✨✨✨ 🍃🌸 در دیداری که با مقام معظم رهبری «حفظه الله» داشتیم، عکس محمود را به علی دادم که ببرد خدمت حضرت آقا تا با دست مبارکشان پشت عکس را امضا کنند. 🍃🌸علی عکس را نزد آقا برد و به آقا عرض کرد:«عکس بابایم را امضا می کنید؟». 🍃🌸آقا با لبخند دلنشینی فرمودند:«بله پسرم!». 🍃🌸و عکس را برداشتند و چند بار آن را نگاه کردند. 🍃🌸عکسی بود که محمود با خنده به دوربین نگاه می کرد. آقا بار اول نگاهی به عکس انداختند و لبخندی زدند. 🍃🌸بعد عکس را مقداری دورتر بردند و مجدداً لبخند زدند. بار سوم عکس را به چشمان مبارکشان نزدیک کردند و باز هم لبخند دیگری زدند. 🍃🌸بعد با دست مبارکشان پشت عکس نوشتند” سلام خدا بر ” و سپس امضا فرمودند. صفحه۱۶۶ ◀️ادامه معرفی در 👈🏻 سایت نمکتاب ╭┅──────┅╮ 🖤 @namaktab_ir ╰┅──────┅╯
هدایت شده از  تک رنگ
🏡 خـونـه ای که داخلش زندگی♡ جریان نداشته باشه، متروکه🍂 است! کتاب کاری می‌کنه که خونه ی ذهنت رو زنده و پرهیجان نگه‌داری!...🌊📘 🌼 @yaran_samimii samimane.blog.ir 🌼
هدایت شده از ساحل رمان
______🦋__________ دوست نداشتن تو، غیر ممکن است... ❣@saheleroman
🧐یادداشت‌های یک رمان اینترنتی خوان 💢 7️⃣ 📱✍🏻هدی می‌گوید : اصلاً بچه‌ها ، من خیلی اهل مد و این که حساس باشم روی رنگ و لباسم نبودم. اما از وقتی رمان‌ها رو خوندم، پدر خودم داره درمیاد. 👀✍🏻همش این‌که چی بپوشم، چه جوری نشون بدم، چی کارکنم، منو ببینن، شده اولین مسئله‌ام. حتی طرز نشستنم توی مهمونی ها کلی ذهنم رو مشغول می‌کنه که توجه بقیه رو جلب کنه. 💭✍🏻 تازه توهم هم می‌زنم که ای وای همه مردها و پسرها فقط دارند منو می‌بینند و در مورد من فکر میکنند. کل حرفی هم که با دخترا میزنیم، از تیپ و قیافه و حرفاییه که بقیه پسرا راجع به ما و... زدند. ❎✍🏻از این راست‌های دروغ بدم می‌آید ! یعنی دوست دارم که این حرف‌های راست و درستی که هدی می‌زند ، دروغ باشد. دروغ چرا! خودم هم همین‌طورم. 💄✍🏻 همش فکر می‌کنم اصل، دو تا لب بالا و پایینم است که حالا چه رژی بمالم جلوه‌اش بیشتر می‌شود ؛ نه این‌که اصل، حرفی است که از بین این دو لب و دهن بیرون می‌زند، که به قول عمو سعدی: تا مرد سخن نگفته باشد، علم و هنرش نهفته باشد. 🎨✍🏻کلاً علم و هنرم خلاصه بود در اندام نشان دادن که هی سرم را نمایشی تکان بدهم تا موج موهایم و رنگش جلوه کند. 👀✍🏻 بیرون هم دائم می‌خواستم تا این شال و روسری مسخره نباشد و بتوانم مدام دستی لای موهایم بکشم و به پسر مقابلم بگویم: «هوی! مگه کوری که منو نمیبینی؟! » ╭┅──────┅╮ 📖 @namaktab_ir ╰┅──────┅╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا