📚محبت و رحمت: بهترین کتاب درباره ی مهربانی و محبت خدا
#محبت_و_رحمت
#جوان
#اعتقادی
📚#بریده ی از کتاب:
خدای متعال از کسانی که دلّال محبت اند ، خیلی خشنود است. تا می توانید راهی پیدا کنید و بین خلق را با #خدا آشتی بدهید. #پیامبر می گفت خدایا ، اگر ممکن است حساب این امّت را به من وا گذار که پیش امّت های دیگر رسوا و شرمنده نشوند. خداوند فرمود خودم حسابشان را می رسم که پیش تو هم شرمنده نشوند اگر تو خیرخواهی من از تو خیرخواه ترم اگر دلسوزی من از تو دلسوزترم . #حدیث قدسی (صفحه ۲۱۰)
◀️ ادامه معرفی در 👈🏻سایٺ نمڪٺاب
namaktab.ir
@namaktab_ir
#نمکتاب
نگهبانان:شبیه سازی جامعه امروز جهان
نقد کتاب
نگهبانان
#نقد_کتاب
#نگهبانان
#جان_کریستوفر
#ترجمه_حسین_ابراهیمی_الوند
شنیدن واقعیت از زبان بعضی ها خیلی شیرین و عجیب است. این کتاب داستان واقعیت امروز جهان است.
گوسفند را دیده اید. گرگ را چه، شیر و میمون و روباه و فیل و ….
جنگل و داستان هایش همیشه برای کودکان جذابیت خاصی دارد. برای ما بزرگترها اسمش می شود حیات وحش؛ در داستان ها شیر سلطان جنگل است با کمک گرگ و روباه. بقیه حیوانات هم آرام سرگرم زندگی شان هستند. هیچ اعتراض، هیچ تغییر، هیچ تحول، هیچ رشد، هیچ هیچی اتفاق نمی افتد. شیر و روباه داستان هم همینطور همه را برّه وار می خواهند و الا می درندشان.
جان کریستوفر جامعه امروز جهان را به دو دسته تقسیم می کند. کسانی که خواستار #آرامش و رفاهند و دسته دوم خواستار #توسعه مادی و هیجان هستند. هر کس می تواند در یکی از این دو بخش فعالیت کند و نه در دو قسمت.
بین این دو حصار است و از هم بی خبرند. رفت و آمد بسیار نادر اتفاق می افتد.
در هر دو قسمت قوانین و مقررات سخت و لازم الاجرایی حاکم است.
ادامه نقد👇👇👇👇👇💥💥💥
👇👇👇👇👇💥💥💥
ادامه نقد:
افراد آزادی شان تحت سیطره شدید حکومتشان است تا جایی که حتی برای درس و زندگی آنها تصمیم می گیرند. کسی که بخواهد تخطی کند مجازات سخت می بیند. افرادی که به فکر رشد و تغییر باشند از طریق عملی پزشکی فکرشان را عوض می کنند و مانند گوسفندی آرام می شوند که سرشان فقط در آخورشان است.
#اعتراض و …. ممنوع است …
در حقیقت جان کریستوفر در قالب یک رمان دارد شرایطی که مردم #اروپا دارند در آن زندگی می کنند را به دنیا اعلام می کند.
یادم می آید دهه قبل که در اخبار جهان منتشر شد که تمام خیابان و کوچه و بازار و مکان های عمومی اروپا و امریکا با دوربین های مداربسته کنترل می شود، حساب ها کنترل می شود، تلفن ها شنود میشود،…. نگذاشتند به گوش جهان برسد.
اما انسان ها نه با شعور انسانی، بلکه با کنترل آدمخوارها ،توسعه وار زندگی می کنند.
در داستان مردم شهر را با هالوژن ها و جشن ها و خشونت ها و هیجانات راضی نگه می دارند و مردم شهرستان ها را با رسم و رسومات و اداب های متمولانه و ….
هر چند که نویسنده خودش هم سردرگم است که قهرمان داستان بر علیه چه چیزی قیام می کند چه باید بخواهد چه نباید بخواهد … اما دلش می خواهد که نخواهد…
namaktab.ir
@namaktab_ir
#نمکتاب
قهوه استانبول نیکو می سوزد : #استانبول به روایت مسافران قاجار
نقد کتاب
قهوه استانبول نیکو می سوزد
#نقد_کتاب
#قهوه_استانبول_نیکو_میسوزد
#اثر_علی_اکبر_شیروانی
قهوه استانبول نیکو می سوزد ، داستان یک سفر به استانبول #ترکیه و شرح شرایط و امکانات زندگی در شهر استانبول هم عصر با قاجار است.
متن قدیمی و سنگینی دارد. اینکه هر صحنه را خیلی دقیق و ریز روایت می کند جذاب است اما انقدر طرز بیان و نگارش و جمله سازیها به سبک دوره قاجار است که جذابیت این سفرنامه را برای نسل امروز رمانخوان کم می کند. شاید چنین متنی را در کتاب های دورۀ دبیرستان خوانده باشیم و حتی از بیان جزئیات و فضاسازی ها لذت برده باشیم امّا به نظر من خواندن این سبک نوشتار در حد یک کتاب واقعاً خسته کننده و طاقت فرساست.
namaktab.ir
@namaktab_ir
📚فریادرس: کتابی با داستان های کوتاه، زبانی دلنشین و واقعی درباره امام زمان (عج)
#فریادرس
#انتشارات_جمکران
#جوان
#مهدویت
📚معرفی:
گاهی نگاهت مضطرب و غمگین است؛
دستانت نیازمند دستگیری کسی است؛
روحت گرفته و رنجور …
دنبال همراهی می گردی که به فریاد دلت برسد.
کتاب فریادرس نقطه ی نورانی دلت می شود، ان شاء الله
◀️ ادامه معرفی در 👈🏻سایٺ نمڪٺاب
namaktab.ir
@namaktab_ir
#نمکتاب
سربلند : به یاد داشته باشیم پاکیزه نوشتن، هنر است.
نقد کتاب
سربلند
#نقد_کتاب
#سربلند❗❗❗
#نویسنده:محمد_علی_جعفری
سرم را انداختم پایین وقتی کتاب #عارفانه را خواندم یا #شاهرخ و #سلام_بر_ابراهیم را …
هم به احترام سر پایین گرفتم و هم از شرمندگی …
اما کتاب سربلند را که خواندم سرم را تکان دادم به تاسفی که وجودم را فرا می گرفت…
این کتاب داشت چه می گفت؟ نویسنده چه هدفی داشت؟ خواننده چه دستگیرش می شد؟
این سوال ها را من جواب نمی دهم…
نیاز نبود که #حججی را کسی برایمان کتاب کند، خودش کفایت می کرد اما قطعا نیاز است که کسی از نویسنده و ناشر بپرسد که چرا این کار را به وجهه ی خوب این شهید عزیز انجام دادید.
واگویه های خیالی و ذهنی همسرش و حرف های خالی از محتوای بعضی از خاطراتش یک الگوی نامناسب از ایشان در ذهن می تراشید که خاصیت ثبت را نداشت.
ما هم قبول داریم که #شهدا تمام و کمال نبودند، انسان بودند و در مسیر پر پیچ و خم زندگی حتما اشتباهاتی داشتند اما آنقدر عمیق و فکور و عابد بودند که دست به ریسمان الهی زدند و خودشان را تا مقام #شهادت بالا کشیدند.
ادامه نقد👇👇👇👇👇💥💥💥
ادامه نقد کتاب سربلند👇👇👇👇👇💥💥💥
اما نویسنده محترم چه اصراری دارد که خطاهای از کودکی تا بزرگی را طوری بنویسد که خواننده پر از خش و خدشه بشود و بعد فقط تاسفی بشود از کتابی که خوانده.
کتاب سربلند تلاش کرده از نگاه آدم های مختلف و از جهات متفاوت شخصیت شهید حججی را به تصویر بکشد و تلاشش ظاهرا بر این بوده که زندگی اجتماعی واقعی شهید حججی را در قالب متن به تصویر بکشد.
اما متاسفانه در رسیدن به این هدف موفق نیست.
شهید حججی امروز یک حجت و #اسطوره و شخصیت ویژه در بین شهدای ماست و پرداختن به ایشان از زاویه ی نگاه انسان #متعالی و انسانی که طریق را طی می کند تا به مقامات برسد برای ما قیمت دارد.
اما متاسفانه کتاب در وادی عامی نگری و عوامی گری افتاده و با اینکه از نگاه های مختلفی به شخصیت ایشان نگاه کرده، این نگاه های متفاوت برای شناخت این شخصیت به درد ما نمی خورند،
مثلا در بعضی خاطرات که از شرایط زندگی و اتفاقات محسن می گوید، اتفاقاتی هست که ظاهر موجهی ندارد و محسن در مقابل آن سکوت کرده است.
درصورتیکه باید دید از درون چطور بوده، واقعا محسن آن لحظه چه حسی داشته و واقعیت وجودیشان چطور با اتفاق برخورد می کرده؟ و چطور نقش آفرینی می کرده اند؟ و علت این سکوت چه بوده. اما کتاب نتوانسته این ها را کشف و روشن کند.
از طرف دیگر آدم فکر می کند کتاب می خواهد یک انسان معمولی و یک الگوی معمولی را به جوان ها معرفی کند اما متاسفانه از داستان ها و وقایع و گاهی لحن هایی استفاده کرده(متناسب با مخاطبی که با او مصاحبه شده) که متاسفانه شخصیت شهید را به شدت سخیف کرده!
و به جای اینکه آدم ها را بالا بکشد و برساند به شهید، شخصیت شهید حججی را پایین کشیده.
آدم وقتی به این نوشته ها نگاه می کند حس می کند که می توان انواع و اقسام مکروه ها، اشتباه ها و گناه ها را انجام داد و بعد به این رتبه از شهادت رسید زیرا این کتاب حال محسن بعد از انجام عمل نادرست، پشیمان شدن یا …. را بروز و ظهور نمی دهد.
البته در روایات ما آمده که ممکن است انسان ها بدترین گناه ها را بکنند و بعد مورد بخشش خداوند قرار بگیرند.
و اگر این اتفاقات در زندگی شهید حججی افتاده دو سال آخر زندگی شهید حججی بعد از سربازی و کمی بعدتر، آن اواخر و قبل از رفتن به سوریه و ورودش به #سپاه (و تاثیر شگرفی که سفر اول سوریه روی ایشان گذاشته است) زندگی ایشان را متحول کرده است.
ادامه نقد کتاب👇👇👇👇👇💥💥💥
#نمکتاب
بخش سوم نقد کتاب سربلند👇👇👇👇👇💥💥💥
آرزو و پشت کاری که ایشان داشته در کنار #اخلاص و اعتقاد به مسیری که درحال طی آن است قرار گرفته و در انتها شهید حججی را رسانده به آن آرزو.
و حتی شهید حججی فراتر از این است،
یعنی اتفاقات، گفتگوهای ایشان و تکه هایی که از ایشان در چند ماه آخر زندگی نقل شده است نشان از شخصیت والای ایشان دارد که آدم احساس می کند به او الهام می شود و بعضی موارد را از عالم بالا به او گفته اند و نشان داده اند و البته بخاطر توداری زیادشان، این موارد را کمتر بروز و ظهور داده اند.
ولی متاسفانه کتاب جلوه ی منفی از ایشان می سازد،
اما کتابی مثل کتاب شهید هادی که با همین سبک جمع آوری خاطرات نوشته شده به قدری زیبا و هنرمندانه خاطرات انتخاب و کنارهم چیده شده اند که شما همیشه شهید را در اوج می بینید در عین رفتارهای معمولی انسانی.
یعنی با خواندن کتاب بنظر نمی آید شهید هادی یک انسان خارق العاده است و یا از کره ی مریخ افتاده پایین، نه، او یک انسانی است مثل سایر آدم ها اما خصلت های انسانی را در خودش تعالی داده و از تمام توانش در راه خدا استفاده کرده.
بخاطر همین وقتی کتاب را می خوانی در صفحات طولانی می توانی خصلت های خوب شهید را از خاطرات استخراج کنی و بنویسی و می بینی این خصلت های زمینی است که انسان را به آسمان نزدیک می کند.
ما حق نداریم یک شهید را طوری نامناسب بررسی کنیم بخاطر اینکه به دیگران بفهمانیم او هم یک انسان عادی است، این اجازه را نداریم.
بخصوص در مورد شهیدی که خداوند این گونه تمام گذشته او را تطهیر می کند و چنین #عزت، #شرف و جایگاهی به او می دهد و تاج عزت بر سرش می گذارد.
به همین خاطر نوع ورود و خروج ما به بحث تقدسی پیدا می کند.
این درست نیست که شهدا را در اوجی قرار بدهیم که انسان فکر کند نمی توان به آنجا که اینها رسیده اند،رسید.بلکه باید سیر صعودی او به همه نشان داد و همه دائما حس کنند دارند از شهید عقب می افتند و باید خودشان را به شهید برسانند.
این کتاب متاسفانه نتوانسته این کار بکند. حتی بعضی جاها بسیار کلیشه ای شده وقتی نگارنده خواسته از شهید تعریف کند آنقدر او را در اوج نشان داده که بسیار میزان اثردهی را کم کرده. و آنجایی که خواسته شهید را یک انسان عادی جلوه بدهد متاسفانه کار را خراب کرده.
شاید کسانی مثل آقای خلیلی که با شهید دمخور و همراه بودند این صحنه ها و شهادت ایشان برایشان طبیعی و عادی بوده ولی برای کسانی که با شهید حججی آشنایی چندانی ندارند و وقتی کتاب شهید حججی را می خوانند می خواهند تازه با این شخصیت آشنا شوند، طوری خاطرات نوشته و چیده شده اند که نوشته های این کتاب مثل آب یخی است که روی انسان می ریزند با آشنایی بیشتر با این شهید،
حتی توجیهاتی از زبان شهید حججی آمده که اصلا اینها را نمی شود فهمید، اصلا معلوم نیست خاطرهگو درست متوجه منظور شهید شده یا نه؟ و درست نقل کرده یا نه؟ آنجا که شهید حججی « داستان گوسفند را نقل می کند» این مدل تحلیل یعنی چه؟ آیا واقعیت می تواند این باشد؟
کتاب حس خوبی از شهید حججی به انسان نمی دهد و فرد را با شهید رفیق نمی کند. البته اثرش را روی کسانی که شهید را خیلی بیشتر میشناسند میگذارد اما به عنوان یک منتقد و برای کسانی که با این کتاب با شهید آشنا می شوند باید گفت: ای کاش این کتاب می توانست به عنوان اولین کتاب در مورد شهید حججی ایشان را به عنوان الگو برای انسان حفظ کند و جایگاه حجت بودن او را نگه دارد.
«ولی خدا» می گوید که شهید حججی، «حجت» است و تابوت اوست که ولی خدا بر آن بوسه زده است. باید حواسمان باشد همه این اتفاقات نشانه این است که او در آسمان جایگاه والایی دارد و تاج عزت دارد.
شاید آقای جعفری باید در مدل کاریش تجدید نظر کند… قطعا باید کمی قلم را زمین بگذارند و فکر کنند که چرا بعضی از مطالب نوشتن ندارد و ایشان می نویسند، مثل کتاب #قصهی_دلبری که مطالب غیر قابل شنیدن و خواندن را نوشته اند و شاید ناشر محترم هم باید از خودش بپرسد چرا این کتاب را چاپ کرده است.
و فراموش نکنیم که : پاکیزه نوشتن یک هنر است.
namaktab.ir
@namaktab_ir
#نمکتاب
📚جای خالی خاکریز
#جای_خالی_خاکریز
#جوان
#ستاره_درخشان
📚#بریده از کتاب:
نفری دو تا نارنجک آماده کردیم، ضامن ها را کشیدیم و در یک آن با هم پرتشان کردیم داخل آسایشگاه عراقی ها و پا گذاشتیم به فرار. همین که اولین نارنجک عمل کرد، ازصدایی که شنیدم کم مانده بود برجا میخکوب شوم!
حرف های باقری به این جا که رسید، رو کرد به من و پرسید: فکر می کنی صدای چی شنیدیم؟ خندیدم و گفتم: حتما صدای ناله و فریاد بعثی ها را شنیدین.
خنده خنده گفت:حدست درسته با یه دنیا تفاوت!
وقتی موضوع راگفت بی اختیار صدای شلیک خنده ام به هوا برخواست بچه هام نتوانستند جلو خودشان رابگیرند. آسایشگاهی را که آنها می گفتند در واقع یک طویله بوده، چند تا گاو بخت برگشته تاوان ظلم بعثی ها را پس داده بودند! البته به قول یکی از بزرگان: «گاو پیش آنها افلاطون بوده» (صفحه۳۱)
◀️ ادامه معرفی در 👈🏻سایٺ نمڪٺاب
namaktab.ir
@namaktab_ir
#نمکتاب
🌞🌼🌞🌼🌞🌼
📚 قهرمان مهربان
#قهرمان_مهربان
#کودک
#کودک_۲_تا۵_سال
#نویسنده:_سید_محمد_مهاجرانی
می دانیم که #پیامبر مهربانمان (ص) یاران و نزدیکان خود را به ورزش کردن تشویق می کردند؛ دراین کتاب چند داستان کوتاه دربارۀ #ورزش کردن ایشان می خوانیم...
◀️ ادامه معرفی در 👈🏻سایٺ نمڪٺاب
namaktab.ir
@namaktab_ir
📚 گزیده اشعار قیصر امین پور: مجموعه ای زیبا برای طراوت روح
#گزیده_اشعار_قیصر_امین_پور
#جوان
#جوان_شعر
#انتشارات_مروارید
#شعر
معرفی:
یک مجموعه جمع و جور از مجموعه های پراکنده مرحوم قیصر امین پور که می تواند روح شما را تر و تازه و پاکیزه و پر نشاط نگه دارد.
می تواند به شما امید، و به تفکراتتان بال و پر بدهد.
◀️ ادامه معرفی در 👈🏻سایٺ نمڪٺاب
namaktab.ir
@namaktab_ir
#نمکتاب
رمان زایو : رمانی خیالی اما گویای واقعیت زمانه ما
نقد کتاب
زایو
#نقد_کتاب
#زایو
#مصطفی_رضایی_کلورزی
#انتشارات_کتابستان_معرفت
رمان زایو یک رمان خیالی نیست یک واقعیتی است از زمانه ای که داریم در آن زندگی می کنیم و آینده ای که به سوی آن در حرکتیم؛
آنچه که دارد در مقابل چشمانمان رخ می دهد پیشرفت و توسعه ی سخت افزاری و نرم افزاری است و برعکس سقوط سردمداران دنیا به مدیریت آمریکایی که در کشورهای مختلف بر مسند نشسته اند و شرافت و مردانگی را زیر پاگذاشته اند و مردمان کشورهایشان را مثل حیوانات اهلی اداره می کنند،
خلاصه داستان: در دوره ای که با رویکرد به آینده ی نزدیک ترسیم شده، ابَر نکبت های عالم ویروسی درست میکنند که به جان مردم می افتد که هر کس آن ویروس را بگیرد قطعا میمیرد. نیمی از مردم دنیا را کشته اند، خودشان به کره ی ماه گریخته اند و هم مسلکان شان را هم دارند می برند.
تنها یک دانشمند ایرانی میماند که میتواند پادزهر آن را بیابد اما به شرط آن که جان خودش را فدا کند و …
ادامه نقد👇👇👇👇👇💥💥💥
ادامه نقد رمان زایو👇👇👇👇👇💥💥💥
بقیه رمان را بخوانید، اما در چشم اندازی که این رمان مقابل چشمان خواننده قرار میدهد، #بیداری و #اتحاد و حرکت آزادگان جهان جلوه گر است.
پیام اصلی داستان: در هر زمانی حق پیروز است البته به شرطی که یاران حق در راهی که شروع کرده اند #استقامت به خرج بدهند و به آن امید دارند.
پیام های فرعی اش، خباثت دشمنان انسانیت است، اگرچه ظاهرا #رفاه را فراهم کرده اند اما این رفاه برای بستن دهان آن هاست تا آسایش شان مانع بزرگ بیداری دل ها و فکرشان و حرکت شان شود.
و دیگر اینکه اگر اهل حق با هم #متحد شوند می توانند تمام بدی ها را از بین ببرند و پیروز می شوند هر چند که در سختی قرار بگیرند، ایران پرچمدار #تمدن اسلامی و نجات دهنده ی بشریت است زیر سایه ی خداوند متعال و با تکیه بر #ولایت البته اگر جوانانش همچنان بیدار بمانند، دل از آسایش و رفاه ببرند و تن به سختی مبارزه با استکبار در سراسر جهان بدهند.
بهر حال این رمان گام بلندی در رویکرد نگاه به آینده ی روشن است و #اسرائیل قطعا نابود شدنی است.
namaktab.ir
@namaktab_ir
📚مرد
اگر می خواهید عاشق #حاج_احمد_متوسلیان شوید حتما بخوانید: #مرد
#ستاره_درخشان
#نویسنده:_داوود_امیریان
#نشر:سوره_مهر
#جوان
بریده ای از کتاب:
شفیعی گفت: یاسینی اولین نفر نیست . قبل از او برای هفت – هشت نفر از بچه ها تو همین بیمارستان مراسم بله برون و عقد کنان راه انداخته اند. ببین برادر احمد می گم میخوای …
احمد به تندی حرف شفیعی را برید و گفت: لازم نکرده برای من کاری کنی . راست می گی برای خودت آستین بالا بزن .
– چی می گی حاجی من بدبخت زن دارم . اگه بفهمه که می خوام دست از پا خطا کنم دو تا توپ خونه آتیش حرومم می کنه . (صفحه ۴۱)
◀️ ادامه معرفی در 👈🏻سایٺ نمڪٺاب
namaktab.ir
@namaktab_ir
📚گربه کنجکاو و شب پره
برای کودکان کنجکاو: گربه کنجکاو و شب پره
#گربه_کنجکاو_و_شب_پره
#کودک
#کودک_۵تا_۷ سال
🎈خلاصه کتاب: شب پره و گربه باهم همراه می شوند و دربارۀ نور و خواص آن صحبت می کنند.
🐱#برشی از کتاب: گربه کنجکاو از روی پله ها پایین آمد و به آسمان پرستاره نگاه کرد. شب پره هم کنار او آمد و گفت: «ستاره ها را فقط در شب می توان دید»....خورشید هم یک ستاره است، اما چون از ستاره های دیگر به زمین نزدیک تر است، نورش از دیگر ستاره ها درخشان تر است و بزرگ تر به نظر می رسد.
◀️ ادامه معرفی در 👈🏻سایٺ نمڪٺاب
namaktab.ir
@namaktab_ir
#نمکتاب
نقد کتاب
گیاهخوار
#نقد_کتاب
#گیاهخوار
#هان_کانگ
داستان زندگی زنی است جوان، ساکت، بی امید و بی هدف که خوابهای عجیبی می بیند.
در خوابهایش گوشت خام، خون، سگ و … چنان کریه و زشت جلوه می کند که او از خوردن هر چه گوشت است متنفر می شود.
به گیاهخواری رو می آورد و همین زندگی زناشویی و فامیلی اش را تحت تاثیر قرار می دهد، خودکشی و تیمارستان و سر آخر هم هیچ.
نویسنده ای ژاپنی که جایزه ای جهانی برای کتابش دریافت می کند و عده ای از داخلی های ما هم که اهل «هیچ» هستند می گویند او مثل صادق هدایت نوشته است، بوف کور صادق هدایت.
کتاب پر از سردرگمی است.
پر از سکوت تلخ، پر از پوچی و نیستی… توصیف دارد، شخصیت پردازی دارد، فضاسازی دارد اما محتوا ندارد؛ کتاب همان چیزی که اصل است.
و هر کسی انتظار دارد پس از این که ساعت ها عمرش را پای کتاب می گذارد به امید و آرامش برسد و یا
حتی سرگرمی مفیدی هم برایش باشد، هم نیست.
خستگی و تنهایی و نا امیدی که به انسان تلقین می کند قطعا آرامش روانی را به هم می زند.
مرد کار دارد. زن کار دارد. خواهرش کار دارد. شوهرش کار دارد. تکنولوژی هست. امکانات هست. روابط انسانی هست. غزیزه و … هست اما همه شخصیت ها، تنها هستند. نمی توانی همزاد پنداری کنی. اصلا نمی خواهی همزاد پنداری کنی. شخصیت ها محبوب نیستند. نمی خواهی جایشان باشی … نمی دانم وقتی بوف کورخوان ها می گویند بعد از خواندن به خودکشی فکر کرده اند چرا از این کتاب تعریف می کنند…
آفتابه، لگن هفت دست
محتوا هیچ چی…
#نمکتاب
📚اشکانه
#اشکانه
#ستاره_درخشان
#ابراهیم_حسن_بیگی
#نشر:_قدیانی
#جوان
📚#معرفی_کتاب:
#عشق هم زنده می کند، هم می میراند. عشق دل را زنده می کند و هر چه غیر آن است را می کشد و همه ی زندگی را به #معشوق تقدیم می کند؛ داستان این کتاب مثال زدنی ست.
📖خلاصه کتاب:
#سید_حسین، جانباز ۷۰ درصدی است که قبل از #جانباز شدنش #عاشق دختری می شود و پس از مجروحیتش همان دختر – #اشکانه – از او خواستگاری می کند. داستان شرحی از مشکلات فراوان زندگی این زوج است که باید با فقر، جانبازی و بیماری ناشناخته سید حسین، توامان دست و پنجه نرم می کنند. در طول این زندگی کوتاه که در نهایت با #شهادت سید حسین و مرگ فرزند او در شکم مادر به نوعی خاتمه پیدا می کند، محبت عاشقانه اشکانه پایه و محور داستان است.
◀️ ادامه معرفی در 👈🏻سایٺ نمڪٺاب
namaktab.ir
@namaktab_ir
#تبلیغ
#تنها_مسیر
#استاد_پناهیان
#پوستر
اگردوست داری #سخنرانی گوش کنی که راجع به مهم ترین مبحث #زندگیت باشه، باعث بشه خیلی #رشد کنی، سخنرانش ناب حرف بزنه و قدم به قدم تو رو ببره جلو؛ این مجموعه را از دست نده.
#خلاصه:
اسلام تنها رسیدن به #خدا و رضایت های اوست با نگاهی نو و متفاوت در این سرگردانی عالم سیر زندگی را پیدا کردن نیاز همراه است. این مجموعه بحثی #اخلاقی_اعتقادی درباره شاه راه رشد انسان. محوری ترین موضوعی که باعث ارزشمندی انسان می شود.
دانلود پوسترها از لینک زیر👇👇👇
👇👇👇👇👇👇👇👇👇
http://namaktab.blog.ir/1397/09/26
◾️یا فاطمة اشفعی لی فی الجنّة◾️
️ اعجاز این ضریح که همواره بی حد است، چیزی شبیه پنجره فولاد مشهد است
به پاس قدردانی می خواهیم بین زائرین حضرت نذری 📚بدهیم.
#نذری_کتاب
به اندازه ی محبتی که دارید سهیم شوید. شماره کارت #نذورات:
۶۱۰۴۳۳۷۸۷۰۵۳۰۰۲۷
گرگ سالی : داستان انسان های شجاع و گرگ های آدمخوار
نقد کتاب
گرگ سالی
#نقد_کتاب
#گرگ_سالی
#امیرحسین_فردی
#اسماعیل فرار می کند از شهرش به روستایی که مادربزرگش ساکن است و اتفاقات بعد.... گرگسالی دو جنبه دارد.
یک: گرگ سالی داستان گرگ های گوسفندخوار نیست. داستان گرگ هایی #آدمخوار است؛ گرگ های گرسنه ی هاری که در زمستان سیاه و کبود به دل گله می زنند و نه فقط یک گوسفند را می کشند بلکه همه ی گله را تا و مار می کنند. نه خودشان می خورند و نه گوسفند را زنده می گذارند. هدف فقط #ارضاء وحشی گریشان است.
و جنبه ی دیگر کتاب خود اسماعیل است. جوانی که تازه از راهی برگشته و قدم در مسیری گذاشته که اولین نتیجه اش آوارگی او است.
مسیری که حالا اسماعیل جوان، خوشگذران، زیبا را شیفته ی خودش کرده، تا جایی که حاضر است به خاطر این مسیر، هر سختی را تحمل کند. اسماعیل عاشق چه چیز یا چه کس شده است که این طور حاضر است به خاطرش بایستد، بجنگد، فراری شود ولی اعتراض نکند....
دنیای قشنگ با دختری در مقابل اسماعیل قد علم میکند اما اسماعیل چه میکند؟
ادامه نقد کتاب👇👇👇👇👇💥💥💥
👇👇👇👇👇💥💥💥
ادامه نقد کتاب گرگسالی:
درگیری های فکری و روحی اسماعیل و آرامش فضایی که در آن پنهان شده است، دیدن اتفاقات و شنیدن افکار همه رصدهایی است که خواننده همراه اسماعیل دارد انجام میدهد.
در حقیقت اسماعیل بریده ای از تاریخ کشورمان است که گرگ های #آدمخوار در همه جا کمین کرده بودند و بر اموال و دارایی ها و ناموس آن ملت تسلط داشتند.
اما اسماعیل دلش نمیخواست که گوسفند باشد و تکه پاره شود. حاضر شد که قید همه چیز را بزند ولی پنجه در پنجه ی #گرگ بیندازد.
داستان جذاب، پر کشش و هیجان انگیز است و کاش امیر حسین فردی زنده بود تا سرانجام اسماعیل را برای جوانان کشور بیان می کرد. روحش شاد
namaktab.ir
@namaktab_ir
#نمکتاب
📚گرگ سالی
#گرگ_سالی
#امیر_حسین_فردی
#جوان
#جوان_رمان_داستان_بلند
#سوره_مهر
📚معرفی کتاب:
#اسماعیل جوان خوش صورت و #زیبایی که فراری ست به روستای در اطراف تبریز می رسد که در آنجا می خواهند دختر زیبای روستا را به رییس پاسگاه بدهند، و اسماعیل این را تاب نمی آورد.
تعقیب و گریز و لحظات وحشتناکی که برای او پیش می آید، جذابیت و کشش رمان را بالا می برد
◀️ ادامه معرفی در 👈🏻سایٺ نمڪٺاب
namaktab.ir
@namaktab_ir
📚 بی تو یکسال است عروس ماه میشوم
#بی_تو_یکسال_است
#عروس_ماه_می_شوم
#جوان
#جوان_اهل_بیت
#حضرت_معصومه(سلام الله علیها)
#کتب_مناسبتی
✏بریده کتاب:
هارون عباسی دانشگاه امام صادق را که حالا به دست امام کاظم می چرخید، تعطیل کرد و شاگردان بانو نجمه، که استاد بانوان بود هم، اجازه نداشتند به خانه ی ایشان رفت وآمد کنند. حالا دیگر دانشجویان ناچار بودند که سوالات خود را مکتوب کنند و از طریقی پنهان برسانند به دست #امام. یک روز به در خانه آمده بودند و سوالها را گذاشته بودند و رفته بودند. روز بعد که دوباره آمده بودند دنبال جواب، فهمیده بودند که امام به حج رفته اند. معلوم نبود که چند روز بعد به مدینه برگردند. اما دانشجویان به جای اینکه ناراحت شوند، حیران مانده بودند از کار اهل این خانه. امام در خانه نبودند، اما پاسخ واضح درست همه ی سوالها در میان طومار پرسشنامه بود. کار #فاطمه بود؛ #دختر_امام_کاظم و #نجمه_خاتون. فاطمه کاغذ پاسخها را لای طومار پیچیده بود.
◀️ ادامه معرفی در 👈🏻سایٺ نمڪٺاب
namaktab.ir
@namaktab_ir