eitaa logo
نمکتاب
16.3هزار دنبال‌کننده
4.6هزار عکس
760 ویدیو
187 فایل
💢نمکتاب: نهضت ملی کتابخوانی💢 『ارتــــباط بــــا نمکتاب🎖』 💌- @p_namaktab 『سفارش کتاب نمکتاب』 🛒 @ketab98_99 『قیمت + موجودی کتب』 『📫- @sefaresh_namaktab 『مشاوره کتاب نمکتاب』 📞 @alonamaktab 『سایت جامع نمکتاب』 🌐- https://namaktab.ir
مشاهده در ایتا
دانلود
#ارسالی_مخاطبین #دل_به_دل_راه_داره💞 دخترکوچولوی نازی که شاید بزور پنج سالش میشد ،روسری بسته بود و لپای بانکمش گل انداخته بود. مامانش میگفت : خاله با پولای قلکش چندتا از این کتابا خریده میخواد برا نیمه شعبان عیدی بده به بچه ها😍... پ.ن : من فقط سکوت.... من فقط در افق محو... یعنی قد این #دهه_نودی معرفت نداریم😔 #نذر_کتاب
animation.gif
1.16M
#بسته_بندی_نذورات_نیمه_شعبان #اراک
#بسته_بندی_نذورات_نیمه_شعبان #جیرفت_کرمان
سلام بر دل‌های گرفته‌ای که امام می‌خواهد و بس... بعد از نیمه شعبان حال و قالمان می‌شود اشکهای پنهانی و سکوت غربت! خدا قوت بر همت عاشقانه و تلاش‌های خالصانه... و سلام بر امام منتظرمان که چشم به راه آمدن است و دل‌گرم به یارانش وجعلنا من خیر اعوانه و انصاره و شهادت در نهایت! خادمتان!
📚مداد رنگی ها‌ی هفته: ۵تا۷سال کودکانمان را با آقای مهربانی آشناتر کنیم. ✏بریده کتاب: روزهای پنج شنبه من زرد است، درست مثل گل های نرگسی که توی باغچه حیاط مادرجان است. همیشه روز پنج شنبه که می شود، من و مامان و بابا می رویم خانه ی مادرجان. من خانه ی مادرجان را خیلی دوست دارم، چون آنجا می توانم هرچقدر دوست دارم بازی کنم و بدوم. همیشه وقتی گل های نرگس باغچه ی مادرجان را می بینم، یاد امام زمان علیه السلام و مادر مهربانشان می افتم. مادرجان می گوید: ((اسم مادر امام زمان علیه السلام هم‌ نرگس است.)) من اسم نرگس  را خیلی دوست دارم و دلم می خواهد اگر یک روز خواهردار شدم، اسمش را نرگس بگذاریم. آن وقت من و آبجی نرگسم دوتایی باهم بازی می کنیم. من هیچ وقت آبجی نرگسم را اذیت نمی کنم. آخر می دانم اذیت کردن کار خیلی بدی است و امام زمان علیه السلام هم آدم هایی ک کار بد می کنند را، دوست ندارند. ◀️ ادامه معرفی در 👈🏻سایٺ نمڪٺاب 💠namaktab.ir 🔶namaktab.blog.ir 🔷 @namaktab_ir
#من_و_کتاب
📘| کتاب آقای سلیمان می‌شود من بخوابم ✍| نوشته‌ی سیدمحمدرضا اوحدی 🗃| انتشارات عهدمانا °✅° 🎬| داستان کتاب درباره دختری به اسم نغمه‌ست که خودش، روحش، حرف‌هاش، زندگی و تحولات چپکی و راستکی‌ش شده محور این داستان. و البته پسری به نام روبیک که ارمنیه ❤️| روبیکِ عاشق، ساز می‌زنه، می‌نویسه، شعر می‌گه و البته سالی یک‌بار هم زیر دیگ شله‌زرد اربعین رو روشن می‌کنه °☆°☆°☆°☆°☆°☆°☆° 📚| استقبال دانش‌آموزها و دانشجوها از این کتاب اون‌قدری خوب بوده که چاپ دهم رو هم رد کرده ⭕️ | فرعیات خوبی داره و نگاهی به روحیات جوان‌ها، کم‌کاری مسئولین تبلیغی، مذهبی و ... دارد 💔| فقط یه تاسف ته دل می‌مونه: ای‌کاش همون‌قدر که روبیکِ ارمنی گشت و گشت تا حق و راست و درست رو پیدا کنه، ماها هم به‌جای داد و بیداد کردن یکم بگردیم دنبال جواب ... 😃| خلاصه که این کتاب ارزش چندین بار خوندن رو داره ... @namaktab_ir
animation.gif
32.07M
✅ ما دوتا کار انجام دادیم یکی رفتیم کنار شهدای گمنام مراسم بزرگ گرفتیم همراه با دعای استعاثه و به همه خانواده ها عیدی کتاب فریاد رس با گلدون هدیه دادیم ✅ روز جشن هم رفتیم بیمارستان به پرسنل و بیماران هدیه دادین
📚 زندگی زیباست: 📖خلاصه کتاب: کتاب «زندگی زیباست»؛ روایتی از زندگی هنرمند و خوش فکر، سید مرتضی است. این کتاب که البته مفصل ترین کتاب درباره او است با استفاده از خاطرات و گفت وگوهای غالب افرادی که با این اندیشمند و هنرمند برجسته انقلاب اسلامی مرتبط بودند، به صورت مستند و داستانی نوشته شده و زوایای مختلف و زیبایی از زندگی آوینی را به مخاطبان می شناساند. ✏بریده کتاب: مرتضی به خانه برمیگردد. بدون این که لباس هایش را عوض کند، شعر ها و دست نوشته هایی که در این چند روزه جمع کرده بود، دسته دسته می کند و در یک گونی می ریزد. یک گونی بزرگ، پر می شود از دست نوشته ها و اشعار کامران. در همین حین چشمش به بعضی از آن ها می افتد و می خواند: غروب زندگی ات به یکباره تمام زندگی ات را در در خود گرفته است و خورشید غروبت، بیشتر از همیشه زنده و بزرگ تر وبزرگ تر از همیشه، می رود و در افق تنهایی ات پنهان شود، بمیر؛ که همه زندگی ات را به یکباره زیسته ای. ◀️ ادامه معرفی در 👈🏻سایٺ نمڪٺاب 💠namaktab.ir 🔶namaktab.blog.ir 🔷 @namaktab_ir
نمکتاب
📚دوستی که هیچ وقت نمی‌میرد: #دوستی_که_هیچ_وقت_نمی_میرد #حجت_الاسلام_هادی_قطبی #جوان #داستان:جوان_نو
👇☺ ¸.•*´¨مَعَ امامٍ منصور´¨*•.¸: سلام این یا همون ما به مهمونامون بود و چند تا کتاب دیگه که تهیه کردم پارسال و تزےناتش کردیم واقعا همه بعد از خوندش خیلی ازمون تشکر کردند. 🌸 @namaktab_ir
بشتابید به سوی رستگاری😊 بشتابید به سوی آرامش😍 بشتابید به سوی سفرهای خارجی اما رایگان☺ بشتابید به سوی هر آنچه دوست می‌دارید😎 #نمایشگاه_کتاب سالن اصلی راهروی ۱۸ غرفه ۳۸ #عهد_مانا @namaktab_ir
نقد رمان حجره ی پریا : داستانی با ظاهر اجتماعی، باطن امنیتی_سیاسی و ظاهر و باطنش، فریاد تهاجم فرهنگی نقد کتاب حجره‌ی پریا حجره‌ی پریا داستانی چند بعدی است و اگر منصفانه بخواهد در ترازوی نظر بنشیند، باید از تمام زاویه‌ها مورد بررسی قرار بگیرد. ظاهر داستان اجتماعی است و باطنش امنیتی سیاسی است.  و ظاهرش و باطنش، فریاد است. دشمن؛ این که برای براندازی ما دارند برنامه دقیق و همه‌جانبه می‌چینند؛ این که ما اینقدر مهم هستیم که زمین و آسمان را به هم بدوزند تا ما را از بین ببرند، شاید از نظر عده‌ای، توهم باشد و مورد تمسخر قرار بگیرد، اما حقیقت مثل روز روشن است و انکار نشدنی. این دست مطالب باید به گوش نسل امروز برسد، تا بخوانند و از خواب خرگوشی بیرون بیایند. اما بعد…. ادامه نقد کتاب👇👇👇👇👇👇
ادامه نقد حجره پریا☝☝☝☝☝☝ نگاه منتقدانه و شجاعانه­‌ی نویسنده، به فضای خواب­‌آلود ، به دور از تعصب و با چشم تیزبین و دل دردمند، قابل تقدیر است و صد البته درست،  چه اگر حوزه­‌های علمیه و طلاب ما وظیفه­‌ی تبلیغی و تبشیری خود را، متناسب با زمانه و با روحیه­‌ی انقلابی انجام داده بودند، فی­ الحال این­طور نبود که هفتاد درصد جامعه را ماهواره گرفته باشد و زیر ۴۰ درصد از جوانان شیعه نماز بخوانند و ایران اولین کشور واردکننده لوازم آرایشی باشد، چه برسد به فضای مجازی که خود قصه و غصه دیگری است و حوزه‌ی علمیه عقب است از همت بلند جوانان غیور ما. واقعیت موجود حوزه­‌های خواهران اسفناک‌تر از اینی است که نویسنده ترسیم کرده است، چه این که خواهران طلبه‌ای که برای سند ۲۰۳۰ امضاء جمع می­‌کردند، توسط مسئولین حوزه خواهران مورد توبیخ قرار گرفتند و امضاء و… تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل… از نظر امنیتی هم که وقتی بزرگِ تشخیص مصلحت، می­‌گفت تسلیحات نظامی نمی‌خواهیم و بزرگِ دستگاه اجرا، نیروی نظامی را تحقیر می­‌کند و بزرگِ دستگاه اطلاعات، فقط به خاطر اینکه سید است، وزیر اطلاعات شده، نه به خاطر توانمندی­‌اش، خب جاسوس‌ها می­‌آیند و می­‌روند و می­‌مانند. همین جوان­‌های مظلومی که جان بر کف نظام را نگه­ داشته‌اند… هر چند خوب بود و جا داشت نویسنده با سرعت نگذرد از این مقوله و کمی بیشتر به این درد بپردازد. به هر حال کوتاه سخن این­که حجره­‌ی پریا، نه اولین پرونده­ ی امنیتی ما و نه پیچیده‌ترین آن­هاست. نه سربازان گمنام امام زمان(عج) کارشان به این سادگی است و نه ما مطلعیم که دشمن چه کرده و چه‌ها دارد می‌کند. نه مسئولین ما که عده‌ای­‌شان نفوذی هستند کوتاه می­‌آیند، مگر به قیمت تغییر حکومت و نه مردم ما می­‌گذارند این اتفاق بیفتد. نه دشمن را باید دست کم گرفت و نه دوست را تنها گذاشت. نه می­‌شود بی­‌خیال نظام جمهوری اسلامی شد و نه خدا ما را می‌بخشد اگر سرمان گرم زندگی خودمان باشد فقط و نه آقای حدادپور حاضر است کمی، فقط کمی قلم­ش را بهتر کند و این رمان­ها را سر و سامان بهتری بدهد که حیف نشود. تا اعتراض هم می‌کنی در کانالش رای‌گیری راه می­‌اندازد. کلا ما طلبه­‌ها نقدپذیر نیستیم، و الا اوضاع مملکت­مان این­طور نبود… نقد کتاب‌های این نویسنده ادامه دارد…. با ما همراه شوید. 🔷namaktab.ir ️🔶naghdbook.blog.ir ️🔷️@ @namaktab_ir
نمکتاب
بشتابید به سوی رستگاری😊 بشتابید به سوی آرامش😍 بشتابید به سوی سفرهای خارجی اما رایگان☺ بشتابید به سوی
کتاب های نشر منتظرتان هستیم😊😎 سالن اصلی راهروی ۱۸ غرفه ۳۸ آوای درد از او(چهار قصه شورانگیز) از کدام سو اقیانوس مشرق آسمان شیشه ای نیست آقای سلیمان می شود من بخوابم؟ بگو راوی بخواند( غم نامه حضرت رقیه) پادشاهان پیاده (اربعین) موکب آمستردام پسران دوزخ فرزندان قابیل تمنا (آینده شناسی جامعه منتظر جهانی) روزی که عمه خورشید مرد سایه شوم عزیز فرمانروای مه فریب قصه شال/شهید معماریان گریه های مسیح مادر شمشادها/ شهید موحدی مسلخ عشق المصارع / کتاب پدر شهید محمد جواد شکوریان فرد ناقوس ها به صدا در می آیند شیرین تر از حلوا سه راه سرگردون عهدنامه نگهبانان قوچ های وحشی*** جستجوگران شمشیر عدالت جزیره خرگوش ها /شهید شفیعی پایگاه سری بهشت دروازه های بهشت تو را خانه ای هست دنیای دیدنی بالای پشت بام سعید
📚 تو را خانه‌ای هست: یک قاچ کتاب🍉: عزالدین حسین بلند شد. بچه ها سراسیمه به سمت در دویدند. محمد خود را به پدر رساند. حالا صدای سم اسبان عثمانی ها بود که هر لحظه نزدیک تر می شدند. ترسیده بودند و به پشت سرشان نگاه نمی کردند. باد در تاریکی شب زوزه می کشید. صدای فریاد مردان و زنان وحشت زده ای می آمد که بی هدف در گل و لای می دویدند تا شاید بتوانند به دامنه کوه بلند پناه ببرند، تا شاید بتوانند خود را نجات بدهند… «تو را خانه ای هست» ◀️ ادامه معرفی در 👈🏻سایٺ نمڪٺاب 💠namaktab.ir 🔶namaktab.blog.ir 🔷 @namaktab_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
همه آرزوها....‌و دنیای....... یه دختر زیبای غربی 👩❤️💑❤️👨👩👧👦 بغض سنگین نگاهش.........😔 آپارات: aparat.com/shab_cheragh وبلاگ: shabcheragh.blog.ir کانالها: @shabcheragh1 در ایتا و بله و سروش
📚 کیمیاگر: نوشته رضا مصطفوی به نمایشگاه کتاب تهران رسید. انتشارات داستانی بی‌نظیر از حسنیه در دربار هارون داغ داغ داغ به جای ما بروید نمایشگاه کتاب و در هوای کتاب نفسی تازه کنید..... البته اگر نفس‌مون گرفته نشه با این قیمتا😃😃
✨سلام مولای من✨ پشت دیوار بلند زندگی، مانده ایم چشم انتظار یک خبر... یک اناالمهدي بگو یابن الحسن تا فرو ریزد حصار غصه ها🌹 تعجیل در فرج آقا صلوات🌷
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨سلام مولای من✨ پشت دیوار بلند زندگی، مانده ایم چشم انتظار یک خبر... یک اناالمهدي بگو یابن الحسن تا فرو ریزد حصار غصه ها🌹 تعجیل در فرج آقا صلوات🌷
نمکتاب
📚 یک روز بهار می شود با یک گل: تکلیف ما در دوران غیبت چیست؟ بخوانیم و عمل کنیم. #یک_روز_بهار_می_شود_
📚 سعید: روایتی شیرین و متفاوت از زندگانی نوجوانی سنی ✏ بریده کتاب: مادر در دلش، اعتقاد داشت به خانواده ی پیامبر؛ به اهل بیت. و الا که توسل و نذر در میان آن ها که اهل سنت بودند چندان رسم نبود. اما مادر در سال های پیش هم برای حال تب دار دخترش متوسل شده بود به حضرت اباالفضل. حتی بعضی مسیحی ها هم یک دل دارند که با حسین و ابالفضل مصفا می شود. و یک پنجره فولاد که خیلی ها دخیل بستن به آن را گشایش در کارشان می دانند. *** سعید: نرجس شکوریان فرد ◀️ ادامه معرفی در 👈🏻سایٺ نمڪٺاب 💠namaktab.ir 🔶namaktab.blog.ir 🔷 @namaktab_ir