فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#بسته_بندی_نذورات_نیمه_شعبان
#یزد
#ارسالی_مخاطبین
#دل_به_دل_راه_داره💞
دخترکوچولوی نازی که شاید بزور پنج سالش میشد ،روسری بسته بود و لپای بانکمش گل انداخته بود. مامانش میگفت :
خاله با پولای قلکش چندتا از این کتابا خریده میخواد برا نیمه شعبان عیدی بده به بچه ها😍...
پ.ن :
من فقط سکوت....
من فقط در افق محو...
یعنی قد این #دهه_نودی معرفت نداریم😔
#نذر_کتاب
سلام بر دلهای گرفتهای که امام میخواهد و بس...
بعد از نیمه شعبان حال و قالمان میشود اشکهای پنهانی و سکوت غربت!
خدا قوت بر همت عاشقانه و تلاشهای خالصانه...
و سلام بر امام منتظرمان که چشم به راه آمدن است و دلگرم به یارانش
وجعلنا من خیر اعوانه و انصاره
و شهادت در نهایت!
خادمتان!
📚مداد رنگی های هفته:
#مداد_رنگی_های_هفته
#کودک
#کودک_سیره_اهل_بیت
#کودک_امام_زمان
#سن۵تا۷سال
کودکانمان را با آقای مهربانی آشناتر کنیم.
✏بریده کتاب:
روزهای پنج شنبه من زرد است، درست مثل گل های نرگسی که توی باغچه حیاط مادرجان است.
همیشه روز پنج شنبه که می شود، من و مامان و بابا می رویم خانه ی مادرجان. من خانه ی مادرجان را خیلی دوست دارم، چون آنجا می توانم هرچقدر دوست دارم بازی کنم و بدوم. همیشه وقتی گل های نرگس باغچه ی مادرجان را می بینم، یاد امام زمان علیه السلام و مادر مهربانشان می افتم.
مادرجان می گوید: ((اسم مادر امام زمان علیه السلام هم نرگس است.)) من اسم نرگس را خیلی دوست دارم و دلم می خواهد اگر یک روز خواهردار شدم، اسمش را نرگس بگذاریم. آن وقت من و آبجی نرگسم دوتایی باهم بازی می کنیم. من هیچ وقت آبجی نرگسم را اذیت نمی کنم. آخر می دانم اذیت کردن کار خیلی بدی است و امام زمان علیه السلام هم آدم هایی ک کار بد می کنند را، دوست ندارند.
◀️ ادامه معرفی در 👈🏻سایٺ نمڪٺاب
💠namaktab.ir
🔶namaktab.blog.ir
🔷 @namaktab_ir
📘| کتاب آقای سلیمان میشود من بخوابم
✍| نوشتهی سیدمحمدرضا اوحدی
🗃| انتشارات عهدمانا
°✅°
🎬| داستان کتاب درباره دختری به اسم نغمهست که خودش، روحش، حرفهاش، زندگی و تحولات چپکی و راستکیش شده محور این داستان.
و البته پسری به نام روبیک که ارمنیه
❤️| روبیکِ عاشق، ساز میزنه، مینویسه، شعر میگه و البته سالی یکبار هم زیر دیگ شلهزرد اربعین رو روشن میکنه
°☆°☆°☆°☆°☆°☆°☆°
📚| استقبال دانشآموزها و دانشجوها از این کتاب اونقدری خوب بوده که چاپ دهم رو هم رد کرده
⭕️ | فرعیات خوبی داره و نگاهی به روحیات جوانها، کمکاری مسئولین تبلیغی، مذهبی و ... دارد
💔| فقط یه تاسف ته دل میمونه:
ایکاش همونقدر که روبیکِ ارمنی گشت و گشت تا حق و راست و درست رو پیدا کنه، ماها هم بهجای داد و بیداد کردن یکم بگردیم دنبال جواب ...
😃| خلاصه که این کتاب ارزش چندین بار خوندن رو داره ...
#آقای_سلیمان_میشود_من_بخوابم
#نقد_کتاب
#معرفی_کتاب
@namaktab_ir
animation.gif
32.07M
#بسته_بندی_نذورات_نیمه_شعبان
#بندر_دیلم
✅ ما دوتا کار انجام دادیم
یکی رفتیم کنار شهدای گمنام مراسم بزرگ گرفتیم همراه با دعای استعاثه و به همه خانواده ها عیدی کتاب فریاد رس با گلدون هدیه دادیم
✅ روز جشن هم رفتیم بیمارستان به پرسنل و بیماران هدیه دادین
📚 زندگی زیباست:
#زندگی_زیباست
#سید_عباس_سید_ابراهیمی
#جوان
#ستاره_درخشان
📖خلاصه کتاب:
کتاب «زندگی زیباست»؛ روایتی از زندگی #شهید هنرمند و خوش فکر، سید مرتضی #آوینی است.
این کتاب که البته مفصل ترین کتاب درباره او است با استفاده از خاطرات و گفت وگوهای غالب افرادی که با این اندیشمند و هنرمند برجسته انقلاب اسلامی مرتبط بودند، به صورت مستند و داستانی نوشته شده و زوایای مختلف و زیبایی از زندگی آوینی را به مخاطبان می شناساند.
✏بریده کتاب:
مرتضی به خانه برمیگردد. بدون این که لباس هایش را عوض کند، شعر ها و دست نوشته هایی که در این چند روزه جمع کرده بود، دسته دسته می کند و در یک گونی می ریزد. یک گونی بزرگ، پر می شود از دست نوشته ها و اشعار کامران.
در همین حین چشمش به بعضی از آن ها می افتد و می خواند:
غروب زندگی ات به یکباره تمام زندگی ات را در در خود گرفته است و خورشید غروبت، بیشتر از همیشه زنده و بزرگ تر وبزرگ تر از همیشه، می رود و در افق تنهایی ات پنهان شود، بمیر؛ که همه زندگی ات را به یکباره زیسته ای.
◀️ ادامه معرفی در 👈🏻سایٺ نمڪٺاب
💠namaktab.ir
🔶namaktab.blog.ir
🔷 @namaktab_ir
نمکتاب
📚دوستی که هیچ وقت نمیمیرد: #دوستی_که_هیچ_وقت_نمی_میرد #حجت_الاسلام_هادی_قطبی #جوان #داستان:جوان_نو
#هزار_جلوه_کتابخوانی
#طرح_کتابخوانی
#ارسالی_مخاطبین👇☺
¸.•*´¨مَعَ امامٍ منصور´¨*•.¸:
سلام
این #گیفت
یا همون #هدیه_عروسی
ما به مهمونامون بود و چند تا کتاب دیگه که تهیه کردم پارسال و تزےناتش کردیم
واقعا همه بعد از خوندش خیلی ازمون تشکر کردند.
🌸 @namaktab_ir
نقد رمان حجره ی پریا : داستانی با ظاهر اجتماعی، باطن امنیتی_سیاسی و ظاهر و باطنش، فریاد تهاجم فرهنگی
نقد کتاب
حجرهی پریا
#نقد_کتاب
#حجرهی_پریا
#محمدرضا_حدادپور_جهرمی
حجرهی پریا داستانی چند بعدی است و اگر منصفانه بخواهد در ترازوی نظر بنشیند، باید از تمام زاویهها مورد بررسی قرار بگیرد.
ظاهر داستان اجتماعی است و باطنش امنیتی سیاسی است.
و ظاهرش و باطنش، فریاد #تهاجم_فرهنگی است.
دشمن؛ این که برای براندازی ما دارند برنامه دقیق و همهجانبه میچینند؛ این که ما اینقدر مهم هستیم که زمین و آسمان را به هم بدوزند تا ما را از بین ببرند، شاید از نظر عدهای، توهم باشد و مورد تمسخر قرار بگیرد، اما حقیقت مثل روز روشن است و انکار نشدنی. این دست مطالب باید به گوش نسل امروز برسد، تا بخوانند و از خواب خرگوشی بیرون بیایند.
اما بعد….
ادامه نقد کتاب👇👇👇👇👇👇
ادامه نقد حجره پریا☝☝☝☝☝☝
نگاه منتقدانه و شجاعانهی نویسنده، به فضای خوابآلود #طلبگی، به دور از تعصب و با چشم تیزبین و دل دردمند، قابل تقدیر است و صد البته درست،
چه اگر حوزههای علمیه و طلاب ما وظیفهی تبلیغی و تبشیری خود را، متناسب با زمانه و با روحیهی انقلابی انجام داده بودند، فی الحال اینطور نبود که هفتاد درصد جامعه را ماهواره گرفته باشد و زیر ۴۰ درصد از جوانان شیعه نماز بخوانند و ایران اولین کشور واردکننده لوازم آرایشی باشد، چه برسد به فضای مجازی که خود قصه و غصه دیگری است و حوزهی علمیه عقب است از همت بلند جوانان غیور ما.
واقعیت موجود حوزههای خواهران اسفناکتر از اینی است که نویسنده ترسیم کرده است، چه این که خواهران طلبهای که برای سند ۲۰۳۰ امضاء جمع میکردند، توسط مسئولین حوزه خواهران مورد توبیخ قرار گرفتند و امضاء و…
تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل…
از نظر امنیتی هم که وقتی بزرگِ تشخیص مصلحت، میگفت تسلیحات نظامی نمیخواهیم و بزرگِ دستگاه اجرا، نیروی نظامی را تحقیر میکند و بزرگِ دستگاه اطلاعات، فقط به خاطر اینکه سید است، وزیر اطلاعات شده، نه به خاطر توانمندیاش، خب جاسوسها میآیند و میروند و میمانند.
همین جوانهای مظلومی که جان بر کف نظام را نگه داشتهاند…
هر چند خوب بود و جا داشت نویسنده با سرعت نگذرد از این مقوله و کمی بیشتر به این درد بپردازد.
به هر حال کوتاه سخن اینکه حجرهی پریا، نه اولین پرونده ی امنیتی ما و نه پیچیدهترین آنهاست.
نه سربازان گمنام امام زمان(عج) کارشان به این سادگی است و نه ما مطلعیم که دشمن چه کرده و چهها دارد میکند.
نه مسئولین ما که عدهایشان نفوذی هستند کوتاه میآیند، مگر به قیمت تغییر حکومت و نه مردم ما میگذارند این اتفاق بیفتد.
نه دشمن را باید دست کم گرفت و نه دوست را تنها گذاشت.
نه میشود بیخیال نظام جمهوری اسلامی شد و نه خدا ما را میبخشد اگر سرمان گرم زندگی خودمان باشد فقط و نه آقای حدادپور حاضر است کمی، فقط کمی قلمش را بهتر کند و این رمانها را سر و سامان بهتری بدهد که حیف نشود.
تا اعتراض هم میکنی در کانالش رایگیری راه میاندازد.
کلا ما طلبهها نقدپذیر نیستیم، و الا اوضاع مملکتمان اینطور نبود…
نقد کتابهای این نویسنده ادامه دارد….
با ما همراه شوید.
🔷namaktab.ir
️🔶naghdbook.blog.ir
️🔷️@ @namaktab_ir
نمکتاب
بشتابید به سوی رستگاری😊 بشتابید به سوی آرامش😍 بشتابید به سوی سفرهای خارجی اما رایگان☺ بشتابید به سوی
کتاب های نشر #عهد_مانا
منتظرتان هستیم😊😎
#نمایشگاه_کتاب
سالن اصلی
راهروی ۱۸
غرفه ۳۸
آوای درد
#ادواردو
از او(چهار قصه شورانگیز)
از کدام سو
اقیانوس مشرق
آسمان شیشه ای نیست
آقای سلیمان می شود من بخوابم؟
بگو راوی بخواند( غم نامه حضرت رقیه)
پادشاهان پیاده (اربعین)
موکب آمستردام
پسران دوزخ فرزندان قابیل
#تاب_طناب_دار
تمنا (آینده شناسی جامعه منتظر جهانی)
#التیام
#چهل_هفته_انتظار
#رعنا
#رنج_مقدس
روزی که عمه خورشید مرد
سایه شوم
عزیز
فرمانروای مه
فریب
#رویای_یک_دیدار
قصه شال/شهید معماریان
گریه های مسیح
مادر شمشادها/ شهید موحدی
مسلخ عشق
المصارع
#ناخدا_رحمت/ کتاب پدر شهید محمد جواد شکوریان فرد
ناقوس ها به صدا در می آیند
#چای_خوش_عطر_پیرمرد
شیرین تر از حلوا
سه راه سرگردون
عهدنامه
نگهبانان قوچ های وحشی***
جستجوگران شمشیر عدالت
جزیره خرگوش ها
#هنوز_سالم_است/شهید شفیعی
پایگاه سری
بهشت دروازه های بهشت
تو را خانه ای هست
دنیای دیدنی
بالای پشت بام
#اپلای
#هوای_من
#مادر
#سو_من_سه
#پدر
#فرشته_ای_در_برهوت
#امام_من
سعید
#کیمیاگر
May 11
📚 تو را خانهای هست:
#تو_را_خانه_ای_هست
#عهد_مانا
#نوجوان_رمان
#نوجوان
یک قاچ کتاب🍉:
عزالدین حسین بلند شد. بچه ها سراسیمه به سمت در دویدند. محمد خود را به پدر رساند. حالا صدای سم اسبان عثمانی ها بود که هر لحظه نزدیک تر می شدند. ترسیده بودند و به پشت سرشان نگاه نمی کردند. باد در تاریکی شب زوزه می کشید. صدای فریاد مردان و زنان وحشت زده ای می آمد که بی هدف در گل و لای می دویدند تا شاید بتوانند به دامنه کوه بلند پناه ببرند، تا شاید بتوانند خود را نجات بدهند…
«تو را خانه ای هست»
◀️ ادامه معرفی در 👈🏻سایٺ نمڪٺاب
💠namaktab.ir
🔶namaktab.blog.ir
🔷 @namaktab_ir
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
هدایت شده از فاطمه یاوری | تربیت فرزند | خانواده
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
همه آرزوها....و دنیای....... یه دختر زیبای غربی 👩❤️💑❤️👨👩👧👦
بغض سنگین نگاهش.........😔
#دختر_زیبا #تنهایی #دوست_پسر #همسر #عشق #خانواده #رابطه_پوشالی #بغض_سنگین
آپارات:
aparat.com/shab_cheragh
وبلاگ:
shabcheragh.blog.ir
کانالها:
@shabcheragh1
در ایتا و بله و سروش
✨سلام مولای من✨
پشت دیوار بلند زندگی،
مانده ایم چشم انتظار یک خبر...
یک اناالمهدي بگو یابن الحسن
تا فرو ریزد حصار غصه ها🌹
تعجیل در فرج آقا صلوات🌷
#بسته_بندی_نذورات_نیمه_شعبان
#راور
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨سلام مولای من✨
پشت دیوار بلند زندگی،
مانده ایم چشم انتظار یک خبر...
یک اناالمهدي بگو یابن الحسن
تا فرو ریزد حصار غصه ها🌹
تعجیل در فرج آقا صلوات🌷
#بسته_بندی_نذورات_نیمه_شعبان
#راور
نمکتاب
📚 یک روز بهار می شود با یک گل: تکلیف ما در دوران غیبت چیست؟ بخوانیم و عمل کنیم. #یک_روز_بهار_می_شود_
📚 سعید: روایتی شیرین و متفاوت از زندگانی نوجوانی سنی
#سعید
#نرجس_شکوریان_فرد
#نشر_عهدمانا
#جوان
#مهدویت
#کم_حجم
✏ بریده کتاب:
مادر در دلش، اعتقاد داشت به خانواده ی پیامبر؛ به اهل بیت. و الا که توسل و نذر در میان آن ها که اهل سنت بودند چندان رسم نبود.
اما مادر در سال های پیش هم برای حال تب دار دخترش متوسل شده بود به حضرت اباالفضل.
حتی بعضی مسیحی ها هم یک دل دارند که با حسین و ابالفضل مصفا می شود. و یک پنجره فولاد که خیلی ها دخیل بستن به آن را گشایش در کارشان می دانند.
***
سعید: نرجس شکوریان فرد
◀️ ادامه معرفی در 👈🏻سایٺ نمڪٺاب
💠namaktab.ir
🔶namaktab.blog.ir
🔷 @namaktab_ir