قاسم دهقان سنگستانى، طراح صحنه، مشاور نظامى و بازیگر مجموعهى تلویزیونى «قطعهاى از بهشت» چهاردهم شهریور 1374 در یزد حین بازى در آخرین نمایش بر اثر انفجار درگذشت. دهقان یكى از سه سرباز گارد پادگان قصر بود كه روز هفدهم شهریور 1357، براى تن ندادن به كشتار مردم در خیابان، با سلاح خود فرار كردند و یكى از آنها به شهادت رسید. امیر قویدل فیلم «خونبارش» را براساس این ماجرا در سال 1359 ساخت كه دهقان در نقش خودش ظاهر شد. او با آغاز جنگ، به جبهههاى جنگ رفت و با تشكیل گروه «روایت فتح» از اولین كسانى بود كه همراه با سید مرتضى آوینى و دیگران به ثبت وقایع جنگ پرداخت
در جریان، درگیری ارتش و مردم در میدان سبلان نظام آباد، طی روز 17 شهریور، سه سرباز گارد پادگان قصر، محمد محمدی خلص، علی غفوری سبزواری و قاسم دهقانی سنگستانی با اسلحههای خود میدان را ترک کرده و به مردم پیوستند و فرار کردند.
گروهی، مأمور دستگیری این سه سرباز میشوند و با پیگیری، سرانجام یکی از سه سرباز «محمد محمدی خلص» شهید و دو سرباز دیگر مجروح و گرفتار میشوند.
** خونبارش نخستین فیلم سینمایی ساخته شده ی بعد از انقلاب است که داستانش مبنای واقعی دارد. سه سرباز که نمی خواهند به مردم تیراندازی کنند در جریان تظاهرات 17 شهریور 57 با سلاحهایشان به مردم میپیوندند. نیروهای رژیم در تعقیب آنها، سرانجام مخفیگاهشان را شناسایی کرده و یکی از ایشان را به قتل میرسانند و دو تن دیگر را دستگیر می کنند... از نکات مثبت فیلم میتوان بهرهگیری از شخصیتهای واقعی ماجرا برای نقشهای فیلم را ذکر کرد علی دانش مقدم، از همرزمان شهید قاسم دهقان که در فیلم خونبارش بازی کرده بود، گفت: در عملیات والفجر یک، جزو گردان مالک اشتر به فرماندهی شهید دهقان بودم؛ شهید را قبل از جبهه می شناختم و با هم در یک محله بزرگ شده بودیم.
وی با اشاره به فیلم خونبارش گفت: شهید دهقان در جبهه، روحیه ایثارگری و مبارزه داشت که این ویژگی ها به خوبی در این فیلم به نمایش در آمده است.
در عملیات والفجر 1 تنها محور گردان ما باز شده بود؛ چون گردان های دیگر راه را گم کرده و نتوانسته بودند به محور موردنظر خود برسند. فردای عملیات متوجه شدیم در مسیر محور ما هم 2 گردان راه را گم کرده و سرگردان می جنگند؛ آن روز اکثر فرمانده گردان ها یا زخمی شده بودند یا شهید و شهید دهقان تنها مانده بود. در این عملیات دست راست شهید دهقان ترکش خورده بود به گونه ای که تمام دست او به رنگ سیاه در آمد؛ با این وضعیت هر چه به او اصرار می کردیم که به عقب برگردد، قبول نمی کرد و در تمام 6 روزی که گردان در منطقه بود؛ همراه گردان حضور داشت.
پرویز رمضانی صدابردار گروه روایت فتح با اشاره به ویژگی های شهید قاسم دهقان گفت: این شهید مهارت رزمی بالایی داشت ولی با این حال در دوران سربازی خود هرگز از این ویژگی بر علیه مردم استفاده نکرد.
وی ادامه داد: گروه روایت فتح آن دوران با همکاری نیروی هوایی کار می کرد و شهید دهقان که در نیروی هوایی سپاه بود به گروه روایت فتح کمک می کرد. شهید معتقد بود که کار را باید با زبان هنر انجام داد؛ البته این اعتقاد اکثر بچه های نظامی زمان جنگ بود.
مالک سراج، بازیگر درباره فیلم خونبارش، با بیان اینکه این فیلم در جبهه ها زیاد پخش می شد، گفت: بیش از 5 بار این فیلم را دیده ام؛ خونبارش با گذشته نسل ما عجین شده است.
وی ادامه داد: شب های زیادی با شهید دهقان صحبت کردم که به دلیل وضعیت سنی و جسمی اش نمی تواند در فیلم بازی کند و به کارگردان فیلم «قطعه ای از بهشت» گفتم که او برای بازی در این فیلم مناسب نیست. اما قسمت بر این بود که شهید دهقان در این فیلم به شهادت برسد. زمانی که آماده گرفتن سکانس شهادت بودیم، شهید دهقان گریه کرد و گفت من برای شهرت در این فیلم بازی نکرده ام که در این سکانس شهید شوم؛ بلکه برای ادای دین به شهدا آمده ام.
وی در همین زمینه افزود: در سکانس شهادت قرار بود 5 انفجار پشت سر هم رخ دهد؛ زمانی که انفجارها صورت گرفت پای شهید دهقان لرزید و در انفجار آخر به زمین خورد و قاسم دهقان در همان سکانس به شهادت رسید.
بازیگری که از شوق در سریال امام علی جان باخت
♥️•٠·˙
یک اتفاق عجیب و قابل توجه در این سریال مربوط به علی آزاد یکی از بازیگران قدیمی سینمای ایران است که پیش از انقلاب عمدتا در نقشهای منفی بازی میکرد و در جریان ساخت سریال امام علی(ع)، به اصرار خود در این سریال نقشی میگیرد.
داوود میرباقری درباره بازی علی آزاد در سریال امام علی(ع) در گفتگویی توضیح داده است:
«حالتی منقلب داشت و خود را به شکلی وامدار علی بن ابیطالب میدانست. چهره رنگ پریده و دگرگونش که گویی تولدی دیگر را برای این بازیگر رقم میزد، دیگران را نیز به خود جلب کرده بود. در یکی از صحنهها قرار شد علی آزاد در نقش ابن عباس داخل چادر امام علی(ع) بشود و بیرون آید. قبل از رفتن، او گفت: داوود، من از علی شرم دارم که به چادر او وارد شوم، نمیشود صحنه را عوض کنی و مثلا از کنار چادر بگذرم؟ گفتم نه.
و او داخل چادر شد. منتظر بودیم که بازگردد، دقایقی گذشت، خبری نشد، او را صدا کردیم، خبری نبود. داخل چادر شدیم؛ علی آزاد داخل چادر جانبهجان آفرین تسلیم کرده بود... و صحنههای باقیمانده را فرد دیگری به جای آن مرحوم بازی کرد.» . https://eitaa.com/nama66
476.14M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 #سینمایی شیار 143 نرگس آبیار https://eitaa.com/nama66
May 11