eitaa logo
کانال بزرگ نماز
25 دنبال‌کننده
158 عکس
42 ویدیو
4 فایل
« خوشا آنانکه دائم در نمازند » خدمات ما در این کانال: (۱) بارگزاری مطالبی پیرامون نماز (۲) بارگزاری برخی از احکام متفرقه ی نماز (۳) پاسخگوئی به سؤالات کاربران و اعضاء کانال با این آدرس: @banihashemi وابسته به پایگاه اینترنتی انهار
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم الله الرحمن الرحیم سلام علیکم و رحمة الله 💢نماز ظهر عاشورا در ظهر روز عاشورا بعد از آنکه ابوثمامه، وقت نماز ظهر را یادآوری کرد، امام حسین (علیه‌السّلام) به همراه یارانش نماز را به صورتنماز خوف خواندند 💢برگذاری نماز ظهر عاشورا پس از یادآوری ابوثمامه، امام حسین (علیه‌السّلام) به همراه یارانش نماز را به صورت نماز خوف خواند. (۱ ؛ ۲ ؛ ۳ ؛ ۴ ؛ ۵ ؛ ۶) 💢نماز خوف گفتنی است که نماز خوف نمازی است که در  جنگ و در شدت و سختی که نمی‌توان نماز را با تمام شرایط و به طور کامل به جا آورد، خوانده می‌شود. کیفیت آن به صورت جماعت، طبق آیه ۱۰۲سوره نساء و روایات فقهی، بدین‌گونه است که رزمندگان مسلمان دو دسته می‌شوند: یک دسته در برابر دشمن قرار می‌گیرند و به دفاع می‌پردازند و دسته‌ای دیگر (در نماز دو رکعتی) رکعت اول را با امام جماعت می‌خوانند امام در رکعت دوم قیام را طولانی می‌کند و رزمندگان رکعت دوم را به سرعت می‌خوانند و پس از فراغ از نماز جای گروه مدافع را می‌گیرند. گروه مدافع رکعت اول نماز را با رکعت دوم نماز امام می‌خوانند و رکعت دوم را خود به جای می‌آورند. طبق روایتی از امام صادق (علیه‌السّلام) پیامبر اسلام (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) در جنگ ذات الرقاع نماز خوف را به همین کیفیت خواند: صلی النبی (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) باصحابه فی غزوة ذات الرقاع صلاة الخوف، ففرق اصحابه فرقتین، فاقام فرقة بازاء العدو، وفرقة خلفه، فکبر وکبروا، فقرا وانصتوا ورکع ورکعوا، وسجد وسجدوا، ثم استمر رسول الله (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) قائما وصلوا لانفسهم رکعة ثم سلم بعضهم علی بعض ثم خرجوا الی اصحابهم فقاموا بازاء العدو وجاء اصحابهم فقاموا خلف رسول الله (صلی‌الله‌ علیه‌و‌آله‌وسلّم) فکبر وکبروا، وقرا فانصتوا، ورکع فرکعوا وسجد فسجدوا، ثم جلس رسول الله (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) فتشهد ثم سلم علیهم فقاموا ثم قضوا لانفسهم رکعة، ثم سلم بعضهم علی بعض، وقد قال الله لنبیه صلی الله علیه وآله: «وَاِذَا کُنتَ فِیهِمْ فَاَقَمْتَ لَهُمُ الصَّلاَةَ فَلْتَقُمْ طَآئِفَةٌ مِّنْهُم مَّعَکَ وَلْیَاْخُذُواْ اَسْلِحَتَهُمْ فَاِذَا سَجَدُواْ فَلْیَکُونُواْ مِن وَرَآئِکُمْ وَلْتَاْتِ طَآئِفَةٌ اُخْرَی لَمْ یُصَلُّواْ فَلْیُصَلُّواْ مَعَکَ وَلْیَاْخُذُواْ حِذْرَهُمْ وَاَسْلِحَتَهُمْ وَدَّ الَّذِینَ کَفَرُواْ لَوْ تَغْفُلُونَ عَنْ اَسْلِحَتِکُمْ وَاَمْتِعَتِکُمْ فَیَمِیلُونَ عَلَیْکُم مَّیْلَةً وَاحِدَةً. (۷ ؛ ۸ ؛ ۹) 💢دفاع یاران امام هنگام نماز سید بن طاووس چگونگی نماز حضرت را به صورت نسبتا مفصل چنین آورده است: وقت نماز ظهر فرار رسید. امام حسین (علیه‌السّلام) به زهیر بن قین و سعید بن عبدالله حنفی امر فرمود که با نیمی از یاران، جلوی امام و نمازگزاران بایستند (و مراقب دشمن باشند). سپس امام با نیم دیگر، نماز خوف خواند. تیری از جانب دشمن به سوی امام حسین (علیه‌السّلام) پرتاب شد. سعید بن عبدالله جلو آمد (و خود را هدف آن قرار داد). او پیوسته با بدنش امام حسین (علیه‌السّلام) را از تیر‌های دشمن حفظ می‌کرد. (تا پایان نماز آنقدر تیر بر بدن او خورد) تا اینکه بر زمین افتاد و گفت: «خداوندا، ایشان را لعنت کن همچنان که قوم عاد و ثمود را لعنت کردی. بارالها سلام مرا به پیامبرت برسان و درد و رنج زخمی که دیده‌ام به او ابلاغ کن. همانا من در یاری خاندان پیامبرت پاداش تو را خواستارم». سپس جان به جان آفرین تسلیم کرد. رضوان خدا بر او باد. هنگام شهادت او غیر از زخم‌های شمشیر و نیزه سیزده تیر پیکان به بدنش اصابت کرده بود. (۱۰) (طبق گزارش دیگری شهادت سعید بن عبدالله بعد از نماز بوده است. بر اساس این گزارش بعد از نماز ظهر، جنگ شدت یافت و دشمن به حسین (علیه‌السّلام) نزدیک شد و درگیری به امام حسین (علیه‌السّلام) رسید. سعید بن عبدالله (و به قولی شخصی حنفی غیر از سعید) در جلوی امام (علیه‌السّلام) قرار گرفت و در حالی که پیشاپیش امام حسین (علیه‌السّلام) ایستاده بود، از هر طرف هدف تیرهای کوفیان قرار گرفت و همواره او را با تیر می‌زدند تا اینکه بر زمین افتاد. (۱۱)  اما طبری نامی از سعید بن عبدالله نمی‌برد و فقط میگوید: شخصی حنفی خود را سپر امام قرار داد. (۱۲) 💢 پانویس ۱. تاریخ الامم و الملوک، ج۵، ص۴۴۱.     ۲. انساب الاشراف، ج۳، ص۱۹۵.     ۳. الارشاد، ج۲، ص۱۰۵.     ۴. الملهوف علی قتلی الطفوف، ص۱۶۵.     ۵. مثیر الاحزان، ص۶۵.     ۶. مقتل الحسین، ج۲، ص۲۰.     ۷. سوره نساء، آیه۱۰۲.     ۸. وسائل الشیعه، ج۵، ص۴۷۹، ابواب صلاة الخوف و المطاردة، باب ۲، ح۱.     ۹. وسائل الشیعه، ج۵، ص۴۷۹، ابواب صلاة الخوف و المطاردة، باب ۲، ح۲ تا ۸.     ۱۰. الملهوف علی قتلی الطفوف، ص۱۶۵.     ۱۱. انساب الاشراف، ج۳، ص۱۹۶.     ۱۲. تاریخ الامم و المل. http://eitaa.com/namazekhob
بسم الله الرحمن الرحیم سلام علیکم و رحمة الله 💢معرفی ابوثمامه صائدی، شهید کربلاء 💢 او از شخصيت هاى برجسته شيعه و از ياران اميرالمؤمنين على(عليه السلام) بود و در جنگ ها با آن حضرت شركت مى كرد، پس از آن حضرت از ياران امام حسن مجتبى(عليه السلام) گرديد، وى پس از مرگ معاويه، از جمله دعوت كنندگان امام حسين (عليه السلام) به كوفه بود. و چون مسلم بن عقيل وارد كوفه شد او به دليل آنكه در شناخت سلاح خبره بود، مسئول خريد و جمع آورى اسلحه شد؛ هنگامى كه ابن زياد، هانى بن عروة را دستگير نمود، او با سپاه تحت فرمانش، دارالاماره را محاصره كرد. پس از تسلط ابن زياد بر اوضاع و شهادت مسلم بن عقيل (عليه السلام) وى مدتى مخفى شد و سرانجام به اتفاق «نافع بن هلال» در اثناى راه به امام حسين (عليه السلام) ملحق شد. ايشان در ظهر روز عاشورا به محضر امام (عليه السلام) آمد و عرض كرد: اى اباعبدالله! جانم به فدايت، مى بينم اين گروه به تو نزديك شده اند. به خدا سوگند! پيش از تو، من بايد كشته شوم! ولى دوست دارم چون خداوند را ملاقات مى كنم، اين آخرين نماز را ـ كه وقتش رسيده است ـ با تو خوانده باشم. امام(عليه السلام) سر به سوى آسمان برداشت و فرمود: «ذَكَّرْتَ الصَّلاةَ، جَعَلَكَ اللّهُ مِنَ الْمُصَلِّينَ الذّاكِرينَ! نَعَمْ، هذا أَوَّلُ وَقْتِها»؛ (نماز را به يادآوردى، خداوند تو را از نمازگزاران قرار دهد. آرى، اكنون وقت فضيلت نماز است). ابوثمامه صائدى آخرين نمازش را پشت سر امام شهيدان بجا آورد، به آن حضرت عرض كرد: «يا اباعبدالله! من تصميم گرفته ام كه به يارانم ملحق شوم و خوش ندارم كه زنده باشم و شما را تنها و كشته ببينم». امام اجازه داد و فرمود: «ما نيز به زودى به شما ملحق خواهيم شد». او پس از اين به ميدان شتافت و سخت به كارزار مشغول شد تا آنكه در اثر جراحات زياد به زمين درغلطيد و پسر عمويش «قيس بن عبدالله صائدى» كه با وى عداوتى ديرينه داشت و در سپاه ابن سعد بود، او را به شهادت رساند. (۱ ؛ ۲) 💢پی نوشت:  (۱). ابصارالعين، ص ۶۹ و ۷۰ و رجوع شود به: تاريخ طبرى، ج۴، ص۳۳۶ و كامل ابن اثير، ج۴، ص۷۰. (۲). کتاب: «عاشورا ريشه ‏ها، انگيزه‏ ها، رويدادها، پيامدها»، ص۴۷۱. http://eitaa.com/namazekhob
بسم الله الرحمن الرحیم سلام علیکم و رحمة الله ذکر توسل به آقا باب الحوائج ابوالفضل العباس علیه السلام. { این ذکر مجرب است} پس از خواندن دو رکعت نماز و هدیه کردن آن به آقا ابوالفضل العباس علیه السلام و خواندن تسبیحات نورانی حضرت زهرا سلام الله علیها با وضو رو به قبله بنشین و ۱۳۳ مرتبه بگو «یا کاشِفَ الْکَربِ عَنْ وَجهِ الْحُسَینِ اِکشِف کَربي بِحَقِ اَخیکَ الْحُسَینِ علیه‌السلام» 📚 العباس (تأليف علامه مقرم) ، ص ۱۴۸. @anhar_ahkam
بسم الله الرحمن الرحیم سلام علیکم و رحمة الله ذکر توسل به آقا باب الحوائج ابوالفضل العباس علیه السلام. { این ذکر مجرب است} پس از خواندن دو رکعت نماز و هدیه کردن آن به آقا ابوالفضل العباس علیه السلام و خواندن تسبیحات نورانی حضرت زهرا سلام الله علیها با وضو رو به قبله بنشین و ۱۳۳ مرتبه بگو «یا کاشِفَ الْکَربِ عَنْ وَجهِ الْحُسَینِ اِکشِف کَربي بِحَقِ اَخیکَ الْحُسَینِ علیه‌السلام» 📚 العباس (تأليف علامه مقرم) ، ص ۱۴۸. @anhar_ahkam
نشانه‌های قبولی نماز از کجا بفهمیم که نماز ما قبول شده یا نه؟ امام صادق علیه السلام فرمودند: "من أحب أن یعلم اقبلت صلاته أم لم تقبل فلینظر هل منعته صلاته عن الفحشاء والمنکر فبقدر ما منعته قبلت منه"؛ [۱] "کسی که دوست دارد بداند که نماز او مورد پذیرش خدای بزرگ قرار گرفته یا نه، ببیند آیا نماز او را از فحشا و منکر و بدی‌ها باز می‌دارد؟" بنابراین، از نمازش به اندازه ای که او را از فحشا و منکر باز می‌دارد پذیرفته شده است. ---------- [۱]: بحارالانوار، ج ۷۹، ص ۱۹۸؛ البرهان، ج ۴، ص ۳۲۲.
بسم الله الرحمن الرحیم سلام علیکم و رحمة الله حضور قلب باید توجه داشت که کسب حضور قلب مانند کسب یک مهارت، نیاز به تلاش دارد نه اینکه با ذکر و وردی انجام شود؛ و توقع حصول دفعی آن در هر شرایطی دور از واقعیت است. الف. مهم ترین راه درخواست از خداوند متعال است. "ربّ اجْعلنی مقیم الصلوة": "ای پروردگار من، مرا برپا دارندۀ نماز گردان". ب. افزایش معرفت: فهم اهمیت نماز و توجه به آنچه در باب اهمیت نماز گفته شد، می‌تواند موجب حضور قلب بیشتر شود؛ چون کاری که برای انسان مهم باشد، انسان آن را با توجه بیشتر انجام می‌دهد، بلکه در هنگام کارهای دیگر هم حواسش به آن است؛ بنابراین اگر اهمیت نماز روشن شود، انسان در موقع کارهای دیگر هم، متوجه نماز خواهد بود: "خوشا آنان که دائم در نمازند! ". شاهدش همان است که در نماز، کارهایی که برای ما مهم است، حواسمان را پرت می‌کند و ما را به خود مشغول می‌کند. ج. ترک گناه: گناه کردن، ترک نمودن سیر بندگی است. بنابراین کسی که از گناه پرهیز کند، همیشه در سیر بندگی در حرکت است. در نتیجه، نماز هم ادامه سیر معمولی او خواهد بود و برای ورود به آن، نیاز به زحمت چندانی ندارد. د. برطرف کردن موجبات حواس پرتی، مثل بی نظمی اگر کارهای انسان منظم باشد، موقع نماز می‌داند که فعلاً تنها کارش نماز است. ولی وقتی نامنظم باشد، اگر روحانی است، موقع نماز به فکر تهیه مطلب برای منبر خویش است، و اگر خانه دار است، به فکر تهیه غذا و نوع آن و... است، و اگر دانش آموز است، فکر تکلیف و امتحان را می‌کند. یعنی بی نظمی انسان، راه را برای ورود شیطان باز می‌کند. رُوِیَ عَنِ النَّبِیِّ صلی الله علیه و آله "أَنَّ الْعَبْدَ إِذَا اشْتَغَلَ بِالصَّلَاةِ جَاءَهُ الشَّیْطَانُ وَ قَالَ لَهُ اذْکُرْ کَذَا اذْکُرْ کَذَا حَتَّی یُضِلَّ الرَّجُلَ أَنْ یَدْرِیَ کَمْ صَلَّی! پیامبر خدا صلی الله علیه و آله فرمودند: "هرگاه بنده مشغول نماز شود، شیطان نزد او می‌آید و به وی می‌گوید: فلان چیز را به خاطر بیاور، بَهمان چیز را به یاد بیاور، تا جایی که فرد یادش می‌رود چند رکعت خوانده است". از دیگر موجبات حواس پرتی، صحبت کردن با دیگران، مشاهده تلویزیون، خواندن اخبار و نظیر اینها چند لحظه قبل از نماز است؛ چون اگر نفس آدمی تا قبل از گفتن تکبیرةالاحرام مشغول این امور باشد، مشکل می‌تواند هنگام نماز متوجه خدا گردد. ه. مراقبت مستمر در شبانه روز؛ یعنی مراقب باشیم کارهایی را که ممکن است مشغولیت فکری برایمان درست کند، انجام ندهیم، و به طور کلی از امور بیهوده و لغو رو ی گردان باشیم و آیات آغازین سوره مبارکه مؤمنون را از یاد نبریم که خداوند متعال فرموده است: "قد افلح المؤمنون، الذین هم فی صلواتهم خاشعون و الذین هم عن اللّغو معرضون". مشاهده بسیاری از برنامه‌های تلویزیون می‌تواند از نمونه‌های امور بیهوده و لغو شمرده شود. و. مقدمات نماز مانند وضو را با توجه انجام دادن. ز. توسل همیشگی و هنگام شروع نماز به امام زمان علیه السلام: "بکم تُقبَل الطاعة المفترضة". ح. انصراف قلب از غیر خدا به مجرد التفات؛ یعنی پرهیز از انصراف اختیاری. در مواردی که ذهن به صورت ناخودآگاه متوجه مطلبی می‌شود و به فکر و اندیشه در مورد آن مشغول می‌شود، به مجرد توجه و التفات، انسان اندیشه مذبور را قطع کند و به نماز برگردد. : بحارالأنوار؛ ج۸۱، ص ۲۵۹.
بسم الله الرحمن الرحیم سلام علیکم و رحمة الله و عبادات احرار قالَ الامامُ ابُوعَبْدِاللّهِ الْحُسَيْن صَلَوات ُاللّهِ وَسَلامُهُ عَلَيْهِ: إنَّ قَوْما عَبَدُواللّهَ رَغْبَةً فَتِلْكَ عِبادَةُالتُّجارِ، وَإنَّ قَوْما عَبَدُوااللّهَ رَهْبَةً فَتِلْكَ عِبادَةُالْعَبْيدِ، وَإنَّ قَوْما عَبَدُوااللّهَ شُكْرا فَتِلْكَ عِبادَةٌ الْاحْرارِ، وَهِيَ افْضَلُ الْعِبادَةِ" "همانا، عدّه اى خداوند متعال را به جهت طمع و آرزوى بهشت عبادت مى كنند كه آن يك معامله و تجارت خواهد بود و عدّه اى ديگر از روى ترس خداوند را عبادت و ستايش مى كنند كه همانند عبادت و اطاعت نوكر از ارباب باشد و طائفه اى هم به عنوان شكر و سپاس از روى معرفت ، خداوند متعال را عبادت و ستايش مى نمايند؛ و اين نوع ، عبادت آزادگان است كه بهترين عبادات مى باشد".
بسم الله الرحمن الرحیم سلام علیکم و رحمة الله آنهایی هستند که از نمازشان بدزدند! انسانی که درباره نماز کوتاهی می‌کند، کم نماز می‌گذارد و به آن اهمیت نمی دهد و نسبت به آن بی موالات است و یا از رکوع و از قراعتش می‌زند و آداب و شرایط آن را مراعات نمی کند، ظلم بزرگی در حق خودش کرده است. امیر المؤمنین علیه آلاف التحیه و الثناء فرمودند: "أسرق الناس من سرق صلاته تلف کما یلف الثوب الخلق فیضرب بها وجهه. "دزدترین افراد آنهایی هستند که از نمازشان بدزدند. چنین نمازی همانند لباس کهنه، در هم پیچیده شده و به صورتش زده می‌شود. : وسائل الشیعة، ج ۵، ص ۴۷۹؛ بحارالانوار، ج ۸۱، ص ۲۵۷.
بسم الله الرحمن الرحیم سلام علیکم و رحمة الله کردن از نماز سرقت از نماز یعنی آداب و شرایط نماز را مراعات نکنند. طمأنینه را در رکوع و سجود و قرائت رعایت نکنند. مردی وارد مسجدی شد که رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم در آن مسجد بودند. آن مرد سجده نماز خود را با شتاب و کوتاه انجام داد، و آن را به گونه ای که می‌بایست، به جا نیاورد. رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم درباره او فرمودند: نقر کنقر الغراب لو مات مات علی غیر دین محمد صلی الله علیه و آله و سلم. بدان گونه که کلاغ بر زمین نوک می‌زند، او هم منقار بر زمین کوبید! اگر در همین حال قالب تهی کند، بر دینی به غیر دین محمد صلی الله علیه و آله و سلم خواهد مرد". این خطر جدی است. سرقت فقط این نیست که انسان مال کسی را بلند کند. یکی از سرقت‌ها این است که انسان از واجب الهی که یک حقی از خدا به گردن ماست و ما باید این حق را ادا کنیم، کم نگذاریم. اگر از این حق زدیم، در واقع سرقت کرده ایم. : المحاسن، ج ۱، ص ۷۹؛ ثواب الاعمال، ج ۲۲۹؛ وسائل الشیعة، ج ۴، ص ۳۷.