💠 #احکام|فراموشی تعداد نماز و روزه قضا
⁉️ کسی که یه تعداد روزه نگرفته و یه مقدار نماز نخوانده؛ اما دقیقا مقدار اونها رو نمیدونه، باید چکار کنه؟؟
✍ باید به حداقل کفایت کنه.
یعنی مثلا بین ۴ ماه و ۶ ماه نماز قضا شک داره، ۴ ماه رو بخونه.
در مورد روزههای قضا هم همینطور...
⁉️ میدونه روزهشو خورده ولی یادش نمیاد عمدا اینکار رو انجام داده، یا عذر داشته...
باید چکار کنه؟؟
✍ فرض رو بگذاره بر اینکه عذر داشته و فقط قضای اون روزه رو بگیره.
عضو شوید👇
@namazemahboobe
#شیوه_های_دعوت_به_نماز
✉️ دوستم کاهل نمازه، یعنی تو نمازش سستی میکنه... گاهی هم نمیخونه ☹️
بالاخره دیروز باهاش صحبت کردم؛ ولی قبول نکرد 🤦♂
چکار کنم؟
✍ اگر دعوتهای ما به نماز، لحظهای باشه و استمرار نداشته باشه، معمولا اثر خوب و کاملی نخواهد گذاشت.
به این مثالها دقت کن 👇👇
🥫 اگه بخوای یه کمپوت سیب رو باز کنی و اون خیلی محکم و سفت بود، از خوردنش منصرف میشی؟
نه. مسلما نه از کمپوت دست برمیداریم و نه از سیبهای توش! 😅😋
اینقدر تلاش میکنیم، یا دست به دست میچرخونیم تا بالاخره یکی بازش کنه! 🥫
🌴 میوههای درخت نخل، اول نارس و غیر قابل خوردن هستند...
خرمای لذیذ و شیرین، پس از تابشهای پیدرپی و مکرر خورشید میرسه و قابل خوردن میشه.😋
چرا این مثالها رو زدم؟
چون آدمها از لحاظ روحیات و پذیرش حق، متفاوتن 🌹
بعضی با یک یادآوری و بعضی با چندبار تذکر و بعضی با تکرار و تکرار و تکرار...
قرآن کریم فرموده:
📖 «وَ كانَ يَأْمُرُ أَهْلَهُ بِالصَّلاةِ»
کسایی که عربیشون قوی هست میدونن 👈 #کان_یأمر یعنی دائما و بارهاااا به نماز فرمان میداد.
باز قرآن فرموده:
اهل خود را به نماز سفارش کن و #مقاومت داشته باش:
📖 « وَأْمُرْ أَهْلَكَ بِالصَّلَاةِ وَاصْطَبِرْ عَلَيْهَا»
اگر چند بار گفتی و گوش نکردند، خسته نشو! ✨😊
📚 شیوه های دعوت به نماز؛ استاد محسن قرائتی؛ ص 31
عضو شوید👇
@namazemahboobe
9.92M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#دعایی_کامل
هم برای ظهور امام زمان 💖
هم برای آمرزش گناهان 💖
تو هم هرروز میخونی 💖
#استاد_شجاعی
عضو شوید👇
@namazemahboobe
🌕🔭#رهیافتگان_۵
من "ورونیکا" هستم از آلمان شرقی.
از مسیحیت (پروتستان) به دین اسلام مشرَّف شدم. ☺️♥️
بعد از اینکه مسلمان شدم، نامم را #مریم گذاشتم.
جوانیام در حالی گذشت که ظاهرا مسیحی بودم، ولی حتی در مورد خدا و دینم چیزی نمیدانستم. 💔
خواست خدا بود تا حقیقت را در لابهلای زندگی کمونیستها پیدا کنم و با اسلام آشنا شوم.
📁ما در ظاهر و در شناسنامه مسیحی بودیم؛ اما در عمل، پدر و مادرم ما را با #دین_مسیح آشنا نکرده بودند و بهعنوان یک مسیحی، هیچ چیزی از خدا نمیدانستم. تنها اسم خدا را شنیده بودم🚶♂
به ما گفته بودند که شما یک جسمی دارید که وقتی مردید زیر خاک میرود و تمام میشود😐
ما را با این طرز تفکر تربیت کرده بودند. حتی در کتابهای مدرسه چیزی از خدا نوشته نشده بود تا ذهن ما با خدا آشنا شود.
⛪️ فقط گاهی در ایام جشن #کریسمس، به #کلیسا میرفتیم و چندان مقید نبودیم که عبادت کنیم.
⚡️از نوجوانی، همیشه این سوال در ذهنم بود که وقتی ما میخوابیم، چطور در خواب نفس میکشیم و دوباره بیدارمیشویم؟
دستم را روی قلبم میگذاشتم و کنجکاو بودم که آیا وقت خواب باز قلبم میزند؟
اگر کسی نباشد تا مراقبش باشد، چطور از خواب بیدار میشوم و نمیمیرم؟؟
اینها برای من سوال بود. خیلی استرس و فشار داشتم و گاهی قلبم شدید درد میگرفت...
در دانشگاه، علوم آزمایشگاهی خواندم و در آزمایشگاه هم مشغول به کار شدم 🔬⚗
همچنان سوالات بیپاسخ در ذهنم بود و همین موجب شده بود به دنبال جوابی برایشان باشم.
ادامه 👇
✔️ این را هم بگویم در جامعه کمونیستی، اصلا به #روح اعتقاد ندارند.
🛤 تا اینکه روزی ما را فرستادند به اردویی اجباری در قبرستان یهودیها. آنجا هر کسی برای خودش یک سمتی رفت...
من هم تنها سر قبری رفتم ایستادم🚶♀⚰
اینکه من نیز روزی در خاک برای همیشه دفن خواهم شد، مرا به تفکری عمیق برد...
آیا واقعا نیستی و نابودی ابدی در انتظارم بود⁉️ 😢
آنجا اتفاق عجیبی برایم افتاد که بعدها مسلمان شدنم را برایم معنا کرد. هیچ امیدی نداشتم.
ایستاده بودم و به قبرها نگاه میکردم؛ یک مرتبه کمرم درد شدیدی گرفت و با خودم گفتم: «ازاین جسم خسته شدم من این جسم را نمیخواهم.» الان که فکر میکنم برای خودم هم عجیب است که این حرف را زدم زیرا در کمونیست همه چیز انسان، جسم اوست که بعد از مرگ نابود میشود و روح اصلا معنایی ندارد؛ ولی من گویا چیزی جدای از جسم بودم ⬜️
بعد از آن مثل اینکه از درونم صدایی آمد به من گفت این جسم دشمن شما نیست؛ این جسم دوست شماست...
مثل بچههای کوچک گریهام گرفت :(
در آلمان، معمولا بزرگسالان گریه نمیکنند؛ ولی من یک احساس خاصی پیدا کرده بودم و دوست داشتم فقط گریه کنم😭😭
البته خوشحال هم بودم؛ دیگر دردی نداشتم...
حس خوبی بود. انگار متوجه چیزی شده بودم ...🤔
نمیخواستم این تغییر درونیام را با پدر و مادرم یا هیچکس دیگری درمیان بگذارم؛ دوستی هم نداشتم تا درباره عقایدم با او راحت حرف بزنم. 💔
ادامه 👇
سالها بعد که دیوار برلین میان آلمان شرقی و غربی برداشته شد و دوره کمونیستی تمام شد، ⛪️ کلیساها شروع به کار کردند و مسلما شرایط بهتری از لحاظ دینی در آلمان فراهم شد؛
🥀اما من هنوز گمشده دورنیام را پیدا نکرده بودم...
در آن زمان، به خاطر کار و اختلافهایی که با مادرم داشتم، جدا از خانواده بودم.
در کنار کار آزمایشگاه، در باغچهای کار میکردم و محصولاتم را میفروختم یا با آنها کنسرو و مربا درست میکردم و خودم را با این کارها مشغول میکردم ...
🧔آقای فاضلی که اصالتا ایرانی بود، در آلمان با صاحبخانهام دوست بود و به خواستگاری من آمد.
حس کردم که او چیزی دارد که با بقیه فرق میکند و من تا به حال ندیده بودم.
گفت اگر با من ازدواج کنی باید #مسلمان شوی منم قبول کردم و ازدواج کردیم.💟
من چیزی از اسلام نمیدانستم هیچ تصوری درباره اسلام و مسلمانها و زندگی آنها نداشتم. اصلا یک خانم با حجاب را تا آن روز ندیده بودم.🧕
بعد از مدتی، قرار بود به ایران بیاییم در حالی که من از زبان فارسی فقط بلد بودم بگم:
من تشنمه 🤪😂😂
خیلی اضطراب داشتم ونگران بودم....
🌔 سفرم مصادف با ماه مبارک #رمضان بود.
دیدم خانواده آقای فاضلی(همسرم) روزه میگیرند.
رفتم پیش مادر شوهرم گفتم میخواهم روزه بگیرم.
گفت:
_عزیزم، تو نمیتونی روزه بگیری، چون باید نمازهم بخوانی.
گفتم: نماز بلد نیستم.
دیدم نماز به عربی است و برایم خیلی سخت بود.
✅ خواهر آقای فاضلی، به حروف آلمانی کلمات عربی نماز را برایم نوشت و مادر آقای فاضلی جلو من ایستاد و بلند بلند شروع کرد به خواندن و من از روی نوشته شروع کردم به خواندن .
یک هفته طول کشید تا یاد بگیرم.💪
دیگرهم نماز میخواندم و هم روزه میگرفتم.😍 بعد از آن که بیشتر با اسلام آشنا شدم شهادتین گفتم و حقیقتا مسلمان شدم چون قبلا تنها یک مسلمان شناسنامهای بودم😍😌
ادامه 👇
همسرم بعد از ۲۴ سال دوری از کشور، با دیدن اوضاع حجاب بعضی از زنان و مردان ایرانی، شوکه شده بود😟
خیلی از زنان تازه مسلمان که به ایران میآیند ناراحت میشوند از دیدن فضای ایران و میگویند چرا این طوری است⁉️
❇️ به نظرم باید نسبت به اسلام و دستورات آن درک و شناخت داشته باشیم.
♦️ نزدیکترین حالت بنده به خداوند آنجایی بوده که حضرت زهرا سلاماللهعلیها جلو یک نابینا حجاب گذاشتند.
این را برای خدا انجام داده و خودش.
اگر من #حجاب دارم برای خداست و خودم✅
پس این محدودیت برای من نیست و میتوانم روحم را پرواز بدهم و خودم را پروش بدهم و میتوانم این طوری بهخدا نزدیکتر شوم 🦋🌟
❌ ولی وقتی این معنویت را نداریم، مدام بهانه میگیریم که هوا گرم است و حجاب سخت است و...
در حالیکه وقتی #شیرینی و #لذت_معنویت آن را درک کنیم دیگر دنبال بهانه پیدا کردن نیستیم.
حتی حجاب و روزه در گرما هم دیگر سخت نیست بلکه شیرین و لذتبخش هم هست.😇
🎙 سخن پایانی من به خوانندگان عزیزم
خدا این قدرت را به ما نداده که تنهایی و خودمان بتوانیم راهمان را پیدا کنیم . خودش گفته برای شما قرآن گذاشتم و اهل بیت.🌼
همیشه به جوانها سفارش میکنم که خیلی حیف است این نعمتی که خداوند به شیعه داده (نعمت قرآن و امامان معصوم) و به کسی دیگری نداده از دست برود. در غرب نمیتوانند این نعمت را پیدا کنند آنجا تمام نعمتها مادی است؛ اما خدا لطف کرده و آنها را اینجا و سر سفره اهل بیت گذاشته حیف است که در ایران تنها کشور شیعی جهان باشند و قدر این نعمت را ندانند.🌺
با احترام:
ورونیکا فاضلی 🌱