💠عزادری، گریه ، اشک و سینه زنی در کلام امام خمینی (ره)
✍ *هر مكتبي تا پايش گريه كن و توي سر و سينه زن نباشد، حفظ نميشود*
هر مكتبي هياهو مي خواهد، بايد پايش سينه بزنند، هر مكتبي تا پايش سينه زن نباشد، تا پايش گريه كن نباشد، تا پايش توي سر و سينه زدن نباشد، حفظ نميشود. اينها اشتباه مي كنند، بچه اند اينها! نمي دانند كه اين نقش روحانيت و نقش اهل منبر چي هست دراسلام، خودتان هم شايد خيلي ندانيد! اين نقش يك نقشي است كه اسلام را هميشه زنده نگه داشته، آن گلي است كه هي آب به آن مي دهند زنده نگه داشته، اين گريه ها زنده نگه داشته مكتب سيدالشهدا را؛ اين ذكر مصيبتها زنده نگه داشته مكتب سيدالشهدا را. ما بايد براي يك شهيدي كه از دستمان مي رود علم بپا كنيم، نوحه خواني كنيم، گريه كنيم؛ فريادكنيم. ديگران مي كنند، ديگران فرياد مي زنند وقتي يكي از آنها كشته بشود. فرض كنيد كه از يك حزبي يكي كشته بشود، ميتينگها مي دهند؛ فريادها مي كنند. اين يك ميتينگ و فريادي است براي احياي مكتب سيدالشهدا. و اينها ملتفت نيستند. توجه ندارند به مسائل.
🌟 *همین گریهها و نوحهها ما را زنده نگه داشته است*
همين گريهها نگه داشته اين مكتب را تا اينجا و همين نوحه سرايي ها، همينهاست كه ما را زنده نگه داشته، همينهاست كه اين نهضت را پيش برده، اگر سيدالشهدا نبود، اين نهضت هم پيش نمي برد، سيدالشهدا همه جا هست: كل ارض كربلا. همه جا محضرسيدالشهدا است، همه منبرها محضر سيدالشهدا است، همه محرابها از سيدالشهدا عليه السلام است.
📕(جلد هـشتم - صفحه 527 - اعتقاد قلبي در سخنگوي اسلامي)
Ⓜ️ eitaa.com/namazi_313
#مُـبَلِـغِ_مَجـٰازے
🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟
وقتی قرار است امام زمان؛
به امام #حسین ع شناخته شود...!
پس تنها مسیر #ظهور
همین مسیر است...
راه #حضورمان و #ظهورشان ؛
از #کربلا میگذرد !
عيار #دل را وقتى كه از كربلا
گذرش دادى ميتوانى
بسنجى...
یا أَهل العالم أَنا بَقیة الله إِنَّ جدّی الحُسین...
🌿🌿🌿
#در_بند_كسي_باش_كه_در_بند_حسين_است
#السلام_عليك_يا_اباعبدالله
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
تو کجایی گل نرگس؟
💠 #مُـبَلِـغِ_مَجـٰازے 👇
Ⓜ️ eitaa.com/namazi_313
▪▪▪▪
#شعر_عاشورايى
💠زهیر باش دلم!💠
▪▪▪▪
▫زهیر باش دلم! تا به کربلا برسی
به کاروان شهیدان نی نوا برسی
▫امام پیک فرستاده در پی ات … برخیز!
در انتظار جوابت نشسته… تا برسی
▫چه شام باشی و کوفه.. چه کربلا ای دل!
مقیم عشق که باشی… به مقتدا برسی
▫زهیر باش! بزن خیمه در جوار امام
که عاشقانه به آن متن ماجرا برسی
▫مرید حضرت ارباب باش و عاشق باش!
که در مقام ارادت به مدعا برسی
▫تمام خاک جهان کربلاست…پس بشتاب
درست در وسط آتش بلا برسی…
▫زهیر باش دلم! با یزید نفس بجنگ!
که تا به اجر شهیدان نی نوا برسی…
▪▪▪▪
✍مریم سقلاطونی
💠 #مُـبَلِـغِ_مَجـٰازے 👇
Ⓜ️ eitaa.com/namazi_313
▪️ توصیههای استاد #فاطمی_نیا پیرامون اقامه عزای سیدالشهدا امام حسین (علیهالسلام) :
• #خالصانه در مجالس عزاداری شرکت کنید. طوری باشید که غیر از امام حسین (علیهالسلام) چیزی نبینید.
• با پاکی ظاهر و باطن به این مجالس مشرف شوید؛ همانطور که با #وضو و طهارت در این جلسات شرکت میکنیم، به وسیله #استغفار ، طهارت باطنی هم کسب کنیم.
• قبل از ورود به مراسم عزای ابیعبدالله (علیهالسلام) بگوییم:
خدایا اگر در وجود من مانعی از کسب فیض ابیعبدالله (علیهالسلام) هست، آن را برطرف بفرما.
• دهه #محرم ، دهه تحول است، جناب حرّ یک شخص است اما حرّ شدن یک جریان میباشد. در این دهه باید متحول شویم.
#محرم
#رسانه_باشید
#عزاداری
Ⓜ️ eitaa.com/namazi_313
#مُـبَلِـغِ_مَجـٰازے
مُـبلِـغِ مَجـٰازے
❣﷽❣ 🌴 *#هفت_شهر_عشق* 🌴 🏴*همراه با کاروان از مدینه تا شام *🏴 #قسمت3⃣3⃣ آفتاب بالا آمده است و سربازا
❣﷽❣
🌴 *#هفت_شهر_عشق* 🌴
🏴*همراه با کاروان از مدینه تا شام*🏴
#قسمت4⃣3⃣
راه بهشت از كربلا مى گذرد.
مردم بشتابيد.
اگر مى خواهيد خدا را از خود راضى كنيد. اگر مى خواهيد از اسلام دفاع كنيد برخيزيد و با حسين بجنگيد!❗️
حسين از دين اسلام منحرف شده است. او مى خواهد در جامعه اسلامى، آشوب به پا كند!❗️
او با خليفه پيامبر سر جنگ دارد.
اين صداى عمرسعد است كه به گوش مى رسد. او در حالى كه بر اسب خود سوار است و گروه زيادى از سربازان همراه او هستند، مردم را تشويق مى كند تا به كربلا بروند.177
اى مردم، گوش كنيد!
حسين از دين جدّ خود خارج شده و جنگ با او واجب است! ❕
هر كس مى خواهد كه بهشت را براى خود بخرد، به جنگ حسين بيايد.
هر مسلمانى وظيفه دارد براى حفظ اسلام، شمشير به دست گيرد و به جنگ با حسين بيابد.
اى مردم! به هوش باشيد! همه امّت اسلامى با يزيد، خليفه پيامبر بيعت كرده اند. حسين مى خواهد وحدت جامعه اسلامى را بر هم بزند. امروز جنگ با حسين از بزرگ ترين واجبات است.
مردم! مگر پيامبر نفرموده است كه هر كس در امّت اسلامى تفرقه ايجاد كند با شمشير او را بكشيد؟ ❓
آرى! خود پيامبر فرموده است: "هر گاه امّت من بر حكومت فردى توافق كردند، همه بايد از آن فرد اطاعت كنند و هر كس كه مخالفت كرد بايد كشته شود".178
دروغ بستن به پيامبر كارى ندارد.
اگر كسى عاشق دنيا و رياست باشد به راحتى دروغ مى گويد!
حتماً شنيده اى كه پيامبر خبر داده است كه بعد از من، دروغ هاى زيادى را به من نسبت خواهند داد.179
✅پيامبر در سخنان خود به اين نكته اشاره كرده اند كه روزى فرزندم حسين، به صحراى كربلا مى رود و مردم براى كشتن او جمع مى شوند. پس هركس كه آن روز را درك كند، بايد به يارى حسينم برود.180
اگر ما خودمان را جاى آن جوانانى بگذاريم كه هميشه عمرسعد را به عنوان يك دين شناس وارسته مى شناختند، چه مى كرديم؟ آيا مى دانيد كه ما بايد از اين جريان، چه درسى بگيريم؟ ❓
آخر تا به كى مى خواهيم فقط براى امام حسين(ع) گريه كنيم، امّا از نهضت عاشورا درس نگيريم؟ ما بايد به هوش باشيم، همواره افرادى مانند عمرسعد هستند كه براى رسيدن به دنيا و رياست شيرين دنيا، دين را دست مايه مى كنند.
نگاه كن! مردمى كه سخنان عمرسعد را شنيدند، باور كردند كه امام حسين(ع) از دين خارج شده است. آيا گناه آنهايى كه به خاطر سخن عمرسعد شمشير به دست گرفتند و در لشكر او حاضر شدند، به گردن اين دانشمند خودفروخته نيست؟ آيا مى دانى چند نفر در همين روز اوّل در لشكر عمرسعد جمع شدند؟
چهار هزار نفر!
اين چهار هزار نفر همان كسانى هستند كه چند روز پيش براى امام حسين(ع) نامه نوشته بودند كه به كوفه بيايد.
آنها اعتقاد داشتند كه فقط او شايسته مقام خلافت است، امّا امروز باور كرده اند كه آن حضرت از دين خدا خارج شده است.
خبر فرماندهى عمرسعد به گوش دوستانش مى رسد.
آنها تعجّب مى كنند. يكى از آنها به نام ابن يَسار به سوى عمرسعد مى رود تا با او سخن بگويد، ولى عمرسعد روى خود را برمى گرداند. او ديگر حاضر نيست با دوست قديمى خود سخن بگويد.181
او اكنون فرمانده كلّ سپاه شده است و ديگر دوستان قديمى به درد او نمى خورند.
خبر به ابن زياد مى رسد كه چهار هزار نفر آماده اند تا همراه عمرسعد به كربلا بروند. او باور نمى كند كه كلام عمرسعد تا اين اندازه در دل مردم كوفه اثر كرده باشد. براى همين، دستور مى دهد تا مقدار زيادى سكه طلا به عنوان جايزه حكومتى، به عمرسعد پرداخت شود.182
وقتى چشم عمرسعد به اين سكّه هاى سرخ مى افتد، ديگر هرگونه شك را از دل خود بيرون مى كند و به عشق سكّه هاى طلا و حكومت رى، فرمان حركت سپاه به سوى كربلا را صادر مى كند.
روز جمعه سوم محرم است و لشكر عمرسعد به سوى كربلا حركت مى كند. گرد و غبار به هوا برخاسته است و شيهه اسب و قهقهه سربازان به گوش مى رسد. همه براى به دست آوردن بهشتى كه عمرسعد به آنها وعده داده است، به پيش مى تازند.
اكنون ديگر سپاه كوفه به نزديكى هاى كربلا رسيده است.
نگاه كن! عدّه زيادى چهره هاى خود را مى پوشانند، به طورى كه هرگز نمى توان آنها را شناخت.
چهره يكى از آنها يك لحظه نمايان مى شود، امّا دوباره به سرعت صورتش را مى پوشاند.
همسفر! او را شناختى يا نه؟
او عُرْوه نام دارد و يكى از كسانى است كه براى امام حسين(ع) نامه نوشته است. تازه مى فهمم كه تمام اينهايى كه صورت هاى خود را پوشانده اند، همان كسانى هستند كه امام حسين(ع) را به كوفه دعوت كرده اند و اكنون به جنگ مهمان خود آمده اند.
آخر ساده لوحى و نادانى تا چه اندازه؟ يك بار بهشت را در اطاعت امام حسين(ع) مى بينند و يك بار در قتل آن حضرت .....
👈 #ادامه_دارد...
✨🌺الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــ الْفَـــرَج🌺✨
جهت پیگیری #داستان_عاشورایی #هفت_شهر_عشق به کانال #مُـبَلِـغِ_مَجـٰازے در پیام رسان #ایتا مراجعه نمائید. 👇
http://eitaa.com/namazi_313
🗓سالروز فاجعه ۱۷شهریور
💠رهبرانقلاب:
اگر العیاذبالله خداوند به جلاد پهلوی مهلت میداد که ۱۰۰مرتبه دیگر مثل ۱۷شهریور را راه بیندازد و هزاران هزار از این مردم را بکشد، از آمریکا و سازمانهای دروغین حقوق بشر، یک کلمه حرف هم علیه او صادر نمیشد؛ اینها با کشتار انسانهایی که در راه اهداف دینی قیام کردهاند، مخالفتی ندارند بلکه مشوقاند و این بخاطر عمق دشمنی با اسلام است! ۷۰/۲/۱۱
Ⓜ️ eitaa.com/namazi_313
🗓سالروزانقراضحکومت۹۰سالهامویان
آغازحکومت۵۰۰سالمنافقانهعباسیان
💠رهبرانقلاب
اگر همین ملت،مسئولانی فاسد و غافل ازخدا و دل داده به دنیا مثل خلفای بنیامیه و بنیعباس داشته باشد،پایه را سست خواهند کرد،خلفای بنیامیه و بنیعباس، بنای چند صد سالهای را که پیغمبر اکرم در طول ۱۰سال گذاشت، با چکش و تیشه و ارّه، توانستندخراب کنند،این حرف بسیارقابل تامل و توجهی است! ۷۳/۶/۲۹
Ⓜ️ eitaa.com/namazi_313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هیئتها نمیتوانند سکولار باشند؛ هیئتِ امام حسینِ سکولار ما نداریم! هرکس علاقهمند به امام حسین است، یعنی علاقهمند به اسلام سیاسی است،اسلام مجاهد است، اسلام مقاتله است.اسلام امام حسین است.
Ⓜ️ eitaa.com/namazi_313
#مُـبَلِـغِ_مَجـٰازے
🔴 جوک در باره محرم:😔
🔻لطفا بخونید 👇 خیلی ✅مهم
دوست عزیزی که درباره ماه محرم جوک میسازی و جوک میذاری، جوک هایی که مربوط به نذری دادن و....است
تا حالا فکر کردی که، همیشه مطالب را در قالب جوک و طنز به خورد ماها دادن؟!
🔸 قبلا تا میگفتن "🔺شیرازی" ، به یاد حافظ و سعدی و میراث ادبی مون میفتادیم؛ تا میگفتن 🔺"رشت" به یاد طبیعت بکر و مردم خوش خُلق گیلان میفتادیم، تا میگفتن 🔺"اصفهانی" ، به یاد هوش و ذکاوت و دقت مردمش میفتادیم، تا میگفتن🔺 "تُرک" ، به یاد غیرت دینی و شیعی آذربایجان و مردم پاک و بی ریای اون میفتادیم... الان چطور؟!
شعار میدیم که ایران، وطنم.. ولی دلهای بعضی از ما رو به همدیگه چرکین کردند..!
همیشه در قالب جوک تخریب شدیم.....
⛔️ اوایل هرگز به امام نقی(علیه السلام) ما، به امام باقر(علیه السلام) ما، به پیامبر خاتم النبین( صلی اللّه علیه و آله)، توهین نمیکردند و جوک نمیساختند؛ بلکه اول از لقمان حکیم، اسوه ادب و حکمت شروع کردند، بعد یوسف نبی(علیه السلام) را به تمسخر گرفتند، جوکهای یوزارسیفی رو رایج کردند!! الان علنا در کانالها و رسانه های ظاهرا ایرانی ولی در پشت پرده وهابی و اسرائیلی، به تک تک اهل بیت ما توهین میکنند..!!!! انواع مزخرفات و روایت های جعلی و اسرائیلیات اجدادشون رو به اسم اهل بیت منتشر میکنند و بعضی از جوونهای ساده دل ما رو فریب میدن... همه اولش از چند تا جوک شروع شد...!
🔺 دوست عزیز جوک ساختن و پخش کردن همیشه هم برای خنده نیست گاهی با اهدافی دنبال میشه که ممکنه هیچ توجهی به محتوای متن نکنیم، ولی اثرش ذره ذره است.. کم کم در ناخودآگاه ما جا میگیره ...
🔺 دوست خوبم، فراموش نکن که سیاست سازنده این جوک ها اینه که، مستقیم نمیاد بهت بگه ماه محرم و عزاداری رو فراموش کن، داره بهت #جوک تحویل میده اونم به اسم ماه محرم... به اسم جوک نذری و تمسخر عزادارها و... انقدر جوک به خوردت میده که وقتی اسم ماه محرم اومد ناخودآگاه خنده ات بگیره حتی بخاطر اون جوک هایی که خوندی برای نذری و...
برای محرم جوک میسازند.. برای ماهی که زمین و آسمان و ملائک در عزای اولاد پیغمبر( صلی اللّه علیه و آله) محزون و ماتم زده هستند..
و همینطوری کم کم دیگه محرمی نیستیم.. دلهامون یخ میزنه..
کم کم دیگه برای کشته شدن بهترین انسانهای زمین و رمز زنده بودن جامعه مون می خندیم.. به همین سادگی.. می خندیم..
🔺 آری! دوست عزیز.. برای از بین بردن مقدسات و هویت یه ملت، اول طنز و جوک میسازند، بعد تمسخر میکنند، و بعد توهین و هتاکی...! نگذاریم به همین سادگی، هویت ما را بدزدند..
🌴 *لطفا انتشار بدید تا همه آگاهی پیدا کنن*
https://eitaa.com/namazi_313
مُـبلِـغِ مَجـٰازے
❣﷽❣ 🌴 *#هفت_شهر_عشق* 🌴 🏴*همراه با کاروان از مدینه تا شام*🏴 #قسمت4⃣3⃣ راه بهشت از كربلا مى گذرد. م
❣﷽❣
🌴 *#هفت_شهر_عشق* 🌴
🏴 *همراه با کاروان از مدینه تا شام*🏴
#قسمت5⃣3⃣
عمرسعد به اردوگاه حُرّ وارد مى شود و حكم ابن زياد را به او نشان مى دهد. حُرّ مى فهمد كه از اين لحظه به بعد، عمرسعد فرمانده است و خود او و سپاهش بايد به دستورهاى عمرسعد عمل كنند.
در كربلا پنج هزار نيرو جمع شده اند و همه منتظر دستور عمرسعد هستند. عمرسعد دستور مى دهد تا عُرْوه نزد او بيايد.
او نگاهى به عُرْوه مى كند و مى گويد: "اى عُرْوه، اكنون نزد حسين مى روى و از او سؤال مى كنى كه براى چه به اين سرزمين آمده است؟". عُرْوه نگاهى به عمرسعد مى كند و مى گويد: "اى عمرسعد، شخص ديگرى را براى اين مأموريّت انتخاب كن. زيرا من خودم براى حسين نامه نوشته ام. پس وقتى اين سؤال را از حسين بكنم، او خواهد گفت كه خود تو مرا به كوفه دعوت كردى".
عمرسعد قدرى فكر مى كند و مى بيند كه عُرْوه راست مى گويد، امّا هر كدام از نيروهاى خود را كه صدا مى زند آنها هم همين را مى گويند.183
بايد كسى را پيدا كنيم كه به حسين نامه اى ننوشته باشد. آيا در اين لشكر، كسى پيدا خواهد شد كه امام حسين(ع) را دعوت نكرده باشد؟
همه سرها پايين است. آنها با خود فكر مى كنند و نداى وجدان خود را مى شنوند: "حسين مهمان ما است. مهمان احترام دارد. چرا ما به جنگ مهمان خود آمده ايم؟"
* * *
سكوتى پر معنا، بر لشكر عمرسعد حكم فرماست.
تو مى توانى ترديد را در چهره آنها بخوانى. درست است كه عمرسعد توانسته بود با نيرنگ و فريب اين جماعت را با خود به كربلا بياورد، امّا اكنون وجدان اينها بيدار شده است.
ناگهان صدايى از عقب لشكر توجّه همه را به خود جلب مى كند: "من نزد حسين مى روم و اگر بخواهى او را مى كشم".184
او كيست كه چنين با گستاخى سخن مى گويد؟
اسم او كثير است. نزديك مى آيد. عمرسعد با ديدن كثير، خيلى خوشحال مى شود. او به امام حسين(ع) نامه ننوشته و از روز اوّل، از طرفداران يزيد بوده است.
عمرسعد به او مى گويد: "اى كثير! پيش حسين برو و پيام مرا به او برسان". كثير، حركت مى كند و به سوى امام حسين(ع) مى آيد.
ياران امام حسين(ع) ( كه تعدادشان به صد نفر هم نمى رسد )، كاملاً آماده و مسلّح ايستاده اند. آنها گرداگرد امام حسين(ع) را گرفته اند و آماده اند تا جان خود را فداى امام كنند.
كثير، نزديك خيمه ها مى شود و فرياد مى زند: "با حسين گفت وگويى دارم". ناگهان ابوثُمامه كه يكى از ياران باوفاى امام است او را مى شناسد و به دوستان خود مى گويد: "من او را مى شناسم، مواظب باشيد، او بدترين مرد روى زمين است".185
ابوثمامه جلو مى آيد و به او مى گويد:
ــ اين جا چه مى خواهى؟
ــ من فرستاده عمرسعد هستم و مأموريّت دارم تا پيامى را به حسين برسانم.
ــ اشكالى ندارد، تو مى توانى نزد امام بروى، امّا بايد شمشيرت را به من بدهى.
ــ به خدا قسم هرگز اين كار را نمى كنم.
ــ پس با هم خدمت امام مى رويم. ولى من دستم را روى شمشير تو مى گيرم.
ــ هرگز، هرگز نمى گذارم چنين كارى بكنى.
ــ پس پيام خود را به من بگو تا من به امام بگويم و برايت جواب بياورم.
ــ نه، من خودم بايد پيام را برسانم.
اين جاست كه ابوثمامه به ياران امام اشاره مى كند و آنها راه را بر كثيرمى بندند و او مجبور مى شود به سوى عمرسعد بازگردد. تاريخ به زيركى ابوثمامه آفرين مى گويد.186
* * *
عمرسعد به اين فكر است كه چه كسى را نزد امام حسين(ع) بفرستد.
اطرافيان به طرف حُزِيْمه اشاره مى كنند. حُزِيْمه، روبروى عمرسعد مى ايستد. عمرسعد به او مى گويد: "تو بايد نزد حسين بروى و پيام مرا به او برسانى".
حُزِيْمه حركت مى كند و به سوى خيمه امام حسين(ع) مى آيد. نمى دانم چه مى شود كه امام به ياران خود دستور مى دهد تا مانع آمدن او به خيمه اش نشوند.
او مى آيد و در مقابل امام حسين(ع) قرار مى گيرد. تا چشم حُزِيْمه به چشم امام مى افتد طوفانى در وجودش برپا مى شود.
زانوهاى حُزِيْمه مى لرزد و اشك در چشمش حلقه مى زند
#ادامه_دارد...
✨🌺 الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــ الْفَـــرَج🌺✨
http://eitaa.com/namazi_313
❀🍃✿🍃❀🌴❤️🌴❀🍃✿🍃❀
🗓سالروزهلاکت مقدسنمای ملعون
توطئهگر ترور پیامبر وامیرمومنان،تحمیلگر حکمیت بر امیرالمومنین خواصبیخواص، ابوموسیاشعری.
✍رهبرانقلاب:
🗓ابوموسی ازصحابه پیامبر واز حکام زمان ۴خلیفه بوداما یک عالم بیعمل و ازخواص بیخواص بود! ۷۷/۲/۱۸
⚠️توجه؛
🏳امیرالمومنین همواره درقنوت نمازشان چندنفر رالعن میکردند؛عمروعاص، ابوموسی، اشعث و ابوالأعور! / امالی طوسی ص۷۲۵
Ⓜ️ eitaa.com/namazi_313
#مُـبَلِـغِ_مَجـٰازے
✍ #سید_الشهداء (ع) و عزاداری براے سیدالشهداء علیه السلام در کلام #امام_خـــمینے (ره)
🌟هر مکتبی هیاهو میخواهد، باید پایش سینه بزنند، هر مکتبی تا پایش سینه زن نباشد، تا پایش گریه کن نباشد، تا پایش توی سر و سینه زدن نباشد، حفظ نمیشود. اینها اشتباه میکنند، برخی نمی دانند که نقش روحانیت و نقش اهل منبر در اسلام چیست، خودتان هم شاید خیلی ندانید! این نقش یک نقشی است که اسلام را همیشه زنده نگه داشته، آن گُلی است که هِی آب به آن میدهند زنده نگه داشته، این گریهها مکتب سید الشهداء(ع) را زنده نگه داشته؛ این ذکر مصیبتها مکتب سیدالشهداء را زنده نگه داشته است.
ما باید برای یک شهیدی که از دستمان میرود عَلَم بپا کنیم، نوحهخوانی کنیم، گریه و فریاد کنیم، دیگران این کارها را میکنند، دیگران فریاد میزنند وقتی یکی از آنها کشته شود. فرض کنید که از یک حزبی یکی کشته بشود، میتینگها میدهند و فریادها میکنند. این یک میتینگ و فریادی برای احیای مکتب سیدالشهداء (ع) است.
همین گریهها نگه داشته این مکتب را تا اینجا و همین نوحهسراییها، همینهاست که ما را زنده نگه داشته، همینهاست که این نهضت را پیش برده، اگر سیدالشهداء نبود، این نهضت هم پیش نمیرفت، سیدالشهداء همه جا هست: #کُلُّ_أرضٍ_کربلا. همه جا #محضر_سید_الشهداء است، همه #منبرها محضر سیدالشهداء است، همه #محرابها از سیدالشهداء است.
📗منبع: صحیفه امام، ج8، ص 519 و 526-530
Ⓜ️ eitaa.com/namazi_313
#مُـبَلِـغِ_مَجـٰازے
#شبهات_ماه_محرم
💢آیا حضرت علی اکبر(ع) #ازدواج کرده بودند و #فرزند داشتند؟
#پاسخ
در باره این که حضرت علی اکبر (ع) همسر و فرزندی داشته یا خیر، دو #نظر وجود دارد:
اول. برخی گفته اند که ایشان دارای فرزند نبود. اینان در باره همسر وی سخنی نگفته اند.
✅دوم. بر اساس دلایلی که وجود دارد، گروهی دیگر وجود زن و فرزند را برای آن جناب ثابت کرده اند.
برخی از این دلایل عبارت اند از:
1. در زیارتی که ابوحمزه ثمالی از امام صادق (ع) درباره حضرت علی اکبر (ع) نقل کرده، عباراتی وجود دارد که نشان دهنده این است که علی اکبر (ع) دارای فرزند بوده است؛ مانند این فراز:«...صلّى الله علیک یا أبا الحسن ثلاثا...».
و یا: « صلى الله علیک و على عترتک و أهل بیتک و آبائک و أبنائک و أمهاتک الأخیار الأبرار الذین أذهب الله عنهم الرجس و طهرهم تطهیرا»؛ که در این زمینه باید گفت: گرچه فراز اول را به تنهایی نمی توان دلیل قانع کننده ای برای اثبات وجود فرزندی برای ایشان دانست، اما فراز دوم قطعا نشانگر آن است که حضرت علی اکبر (ع) دارای خانواده و فرزندانی بوده است؛ زیرا کلمه «ابنائک» جمع است و نیز کلمه «عترتک» که عترت هرکسی ذرّیه و فرزندان او محسوب می شود.
2. بزنطى می گوید: از حضرت امام رضا (ع) پرسیدم: آیا کسی می تواند با زن و با کنیزى که از پدرش فرزند دار شده، ازدواج کند؟ آن حضرت فرمود: اشکالى ندارد. گفتم: از پدرت شنیدم که فرمود امام سجاد (ع) علاوه بر ازدواج با دختر امام حسن (ع) با ام ولد (کنیز صاحب فرزند) ایشان نیز ازدواج کرد... .امام در پاسخ فرمود: این طور که گفتى نیست؛ امام سجاد (ع) با دختر امام حسن (ع) ازدواج کرد و نیز با ام ولد (کنیزِ صاحب فرزند) برادرش على بن الحسین که در کربلا کشته شد، نیز ازدواج نمود.
✅از جهت سندی، شخصیت های موجود در سند این روایت ثقه هستند و از لحاظ محتوا این روایت نشانگر آن است که حضرت علی اکبر (ع) فرزندی از یک کنیز داشته است.
پس، طبق بیان فوق، حضرت علی اکبر (ع) دارای همسر و فرزند بوده، امّا با تحقیقی که انجام شد به نام و مشخصات دقیق همسر آن حضرت دست نیافتیم.
📚تاریخ الیعقوبی، ج 2، ص 246
📚 تاریخ الطبری، ج 11، ص 520
📚مقاتل الطالبیین، ص 86
📚کامل الزیارات، ص 240
#مُـبَلِـغِ_مَجـٰازے
Ⓜ️ eitaa.com/namazi_313
مُـبلِـغِ مَجـٰازے
❣﷽❣ 🌴 *#هفت_شهر_عشق* 🌴 🏴 *همراه با کاروان از مدینه تا شام*🏴 #قسمت5⃣3⃣ عمرسعد به اردوگاه حُرّ وارد
❣﷽❣
🌴 *#هفت_شهر_عشق* 🌴
🏴 *همراه با کاروان از مدینه تا شام*🏴
#قسمت6⃣3⃣
تا چشم حُزِیمه به چشم امام می افتد طوفانی در وجودش برپا می شود .
زانوهای حُزِیمه می لرزد و اشک در چشمش حلقه می زند
. اكنون لحظه دلباختگى است. او گمشده خود را پيدا كرده است.
او در مقابل امام، بر روى خاك مى افتد...
اى حسين! تو با دل ها چه مى كنى. اين نگاه چه بود كه مرا اين گونه بى قرار تو كرد؟
امام خم مى شود و شانه هاى حُزِيْمه را مى فشارد. بازوى او را مى گيرد تا برخيزد. او اكنون در آغوش امام زمان خويش است. گريه به او امان نمى دهد. آيا مرا مى بخشى؟ من شرمسار هستم. من آمده بودم تا با شما بجنگم.
امام لبخندى بر لب دارد و حُزِيْمه با همين لبخند همه چيز را مى فهمد. آرى! امام او را قبول كرده است.
لشكر كوفه منتظر حُزِيْمه است، امّا او مى رود و در مقابل سپاه كوفه مى ايستد و با صداى بلند مى گويد: "كيست كه بهشت را رها كند و به جهنّم راضى شود؟ حسين(ع)بهشت گمشده من است".
در لشكر كوفه غوغايى به پا مى شود. به عمرسعد خبر مى رسد كه حُزِيْمه حسينى شده و نبايد ديگر منتظر آمدن او باشد.187
خوشا به حال تو! اى حُزِيْمه كه با يك نگاه چنين سعادتمند شدى. تو كه لحظه اى قبل در صف دشمنان امام بودى، چگونه شد كه يك باره حسينى شدى؟
تو براى همه آن پنج هزار نفرى كه در مقابل امام حسين(ع) ايستاده اند، حجّت را تمام كردى و آنها نزد خدا هيچ بهانه اى نخواهند داشت. زيرا آنها هم مى توانستند راه حق را انتخاب كنند.
عمرسعد از اينكه فرستاده او به امام ملحق شده، بسيار ناراحت است. در همه لشكر به دنبال كسى مى گردند كه به امام حسين(ع) نامه ننوشته باشد و فرياد مى زنند: "آيا كسى هست كه به حسين نامه ننوشته باشد؟".
همه سرها پايين است، امّا ناگهان صدايى در فضا مى پيچد: "من! من به حسين نامه ننوشته ام".
آيا او را مى شناسى؟ او قُرَّه است. عمرسعد مى گويد: "هم اكنون نزد حسين(ع) برو و پيام مرا به او برسان".188
قُرَّه حركت مى كند و نزديك مى شود. امام حسين(ع) به ياران خود مى گويد: "آيا كسى او را مى شناسد؟" حَبيب بن مظاهر مى گويد: "آرى، من او را مى شناسم، من با او آشنا و دوست بودم. من از او جز خوبى نديده ام. تعجّب مى كنم كه چگونه در لشكر عمرسعد حاضر شده است".189
حبيب بن مظاهر جلو مى رود و پس از دادن سلام با هم خدمت امام مى رسند. قُرّه خدمت امام سلام مى كند و مى گويد: "عمرسعد مرا فرستاده است تا از شما سؤال كنم كه براى چه به اين جا آمده ايد؟"
امام در جواب مى گويد: "مردم كوفه به من نامه نوشتند و از من خواستند تا به اين جا بيايم".190
جواب امام بسيار كوتاه و منطقى است. قرّه با امام خداحافظى مى كند و مى خواهد كه به سوى لشكر عمرسعد باز گردد.
حبيب بن مظاهر به او مى گويد: "دوست من! چه شد كه تو در گروه ستمكاران قرار گرفتى؟ بيا و امام حسين(ع) را يارى كن تا در گروه حق باشى".191
قُرّه به حبيب بن مظاهر نگاهى مى كند و مى گويد: "بگذار جواب حسين را براى عمرسعد ببرم، آن گاه به حرف هاى تو فكر خواهم كرد. شايد به سوى شما باز گردم"،
امّا او نمى داند كه وقتى پايش به ميان لشكر عمرسعد برسد، ديگر نخواهد توانست از دست تبليغات سپاه ستم، نجات پيدا كند.192
كاش او همين لحظه را غنيمت مى شمرد و سخن حبيب بن مظاهر را قبول مى كرد و كار تصميم گيرى را به بعد واگذار نمى كرد.
اينكه به ما دستور داده اند در كار خير عجله كنيم براى همين است كه مبادا وسوسه هاى شيطان ما را از انجام آن غافل كند.
* * *
ابن زياد مى داند كه امام حسين(ع) هرگز با يزيد بيعت نخواهد كرد. به همين دليل، در فكر جنگ است. البته خودش مى داند كه كشتن امام حسين(ع) كار آسانى نيست، براى همين مى خواهد تا آنجا كه مى تواند براى خود شريكِ جرم درست كند.
او مى خواهد كشتن امام حسين(ع) را يك نوع حركت مردمى نشان بدهد. اكنون پنج هزار سرباز كوفى در كربلا حضور دارند و او به خوبى مى داند كه ياران امام به صد نفر هم نمى رسند، امّا او به فكر يك لشكر سى هزار نفرى است. او مى خواهد تاريخ را منحرف كند تا آيندگان گمان كنند كه اين مردم كوفه بودند كه حسين(ع) را كشتند، نه ابن زياد!
#ادامه_دارد...
✨🌺الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــ الْفَـــرَج🌺✨
#مُـبَلِـغِ_مَجـٰازے
http://eitaa.com/namazi_313
❀🍃✿🍃❀🌴❤️🌴❀🍃✿🍃❀
💠 "اهل السَفینه" 💠
آشنایی با یاران شـــیدایی سـید الشهداء(ع)
🗣 بُرير بن خضير همدانی كوفی
قسمت اول از معرفی یاران شیدای امام حسین(ع) که به جناب بریر بن خُضیر همدانی کوفی سلاماللهعلیه از یاران امام حسین علیهالسلام در دشت کربلا اختصاص دارد را در ادامه از نظر میگذرانید:
«بُرير عبدالرحمن انصاري» از نيكان و تابعين امام همام، علي بن ابيطالب عليهالسلام است. او از بزرگان و قاريان مسجد كوفه و تفسيرنگاري پرهيزگار و از بزرگان و شرافتمندان قبيله هَمْدان و ساكن كوفه بود.(۱)
«برير» دايي «ابواسحاق عمرو همداني سبعي» است. ابواسحاق نيز از جمله تابعين (كساني كه پيامبر را با يك واسطه درك كردهاند) و از اهل كوفه بوده است. او چهل سال نماز صبح خود را به وضوي نماز عشاء به جاي ميآورد، و هر شب ختم قرآن ميكرد.
در زمان او كسي عابدتر از او نبوده، و مورد اعتماد امام سجاد عليهالسلام و اهل حديث نيز بوده است.(۲)
وقتي خبر حركت امام حسين عليهالسلام از مدينه منوره به مكه معظمه در كوفه پيچيد، برير از كوفه به سوي مكه حركت كرد تا به جمع ياران امام بپيوندد، و تا آخر امام را همراهي نمود.(۳)
🌟برير و تجديد عهد با امام حسين علیه السلام
دومين روز محرم الحرام بود، امام و ياران وارد كربلا شدند. آن حضرت خطبهاي خواند. پس از آن، ياران يكي پس از ديگري با امام تجديد ميثاق كردند. اما «برير» پس از «زهير» از جاي برخاست و گفت: «يابن رسول الله! لقد من الله بك علينا ان نقاتل بين يديك، تقطع فيك اعضائنا، ثم يكون جدك شفيعا يوم القيامة؛(۴)اي پسر رسول خدا! خداي تعالي وجود مباركت را بر ما منت نهاده. در ركاب شما نبرد ميكنيم، در راه شما اعضاي بدنمان تكهتكه ميشود. سپس در روز قيامت جد شما شفيع ما ميشود.
🔻شب عاشوراي بُرير
سختترين شبي كه بر اهل بيت عليهمالسلام گذشت شب عاشورا بود؛ اما حالت «برير» در آن شب ديدني بود. او در آن شب با «عبدالرحمن» مزاح و شوخي ميكرد. «عبدالرحمن» به او اشكال گرفت كه اين ساعت، زمان شوخي و بذلهگويي نيست.
«بُرير» در پاسخ گفت: «اي برادر! قوم و تبار من ميدانند كه زماني كه جوان بودهام اهل بذلهگويي نبودهام، چه رسد به زمان پيري و كهولت سن. اما من واقفم به آن چه به زودي ملاقاتش خواهيم كرد. به خدا سوگند، تنها فاصله ما و حورالعين حمله اين قوم با آن شمشيرهايشان است، چقدر مايلم آن زمان هم اكنون باشد»(۵).
🗣خطبه برير در روز عاشورا
صبح عاشورا پس از خطبه زهير، امام حسين عليهالسلام به برير اجازه خطابه دادند.(۶) او در حالي كه به سپاه «ابنسعد» نزديك ميشد، سخن را اين گونه آغاز كرد: «اي مردم! خداوند، محمد صلي الله عليه و آله و سلم را مژدهدهنده و بيمدهنده و دعوتكننده به سوي خداي تعالي و چراغي روشنگر در ميان ما قرار داد. اين آب فرات كه نوشيدن آن بر حيوانات مباح است، چرا بر فرزند دخت پيامبر منع شده؟ آيا مزد رسالت محمد، اين است؟»(۷)
اين گفتار او اشاره به آيهاي از قرآن است كه مودت به اهل البيت مزد رسالت دانسته شده است.در پاسخ او گفتند: «اي برير! زياد حرف ميزني! به خدا سوگند كه حسين بايد تشنه باشد، همان گونه كه كساني قبل از او تشنهكام بودند».برير اضافه كرد: «اينك بار گران محمد صلي الله عليه و آله بر دوش شما قرار گرفته،(۸) در حالي كه اينها فرزندان، خاندان، حرم و دختران او هستند، پس بگوييد قصد داريد با آنها چه كنيد؟» گفتند: «ميخواهيم امير، عبيدالله ابنزياد، بر حسين و خاندانش تسلط يابد و هر چه او خواست انجام شود».برير گفت:«آيا نميپذيريد كه حسين و خاندانش به محلي كه از آنجا آمدهاند بازگردند؟ اي واي بر شما اهل كوفه! آيا نامههايي را كه روانه كرديد و عهد و پيمانهايي كه بستيد و خدا را شاهد گرفتيد، فراموش كردهايد؟ واي بر شما، آيا اهل بيت پيامبرتان را دعوت كردهايد، در حالي كه ميپنداشتيد جانتان را بهر آنها خواهيد داد، ولي هنگامي كه آنها رو به شما آمدند آنها را تسليم ابنزياد ساختيد و از آب فرات منعشان كرديد؟ با فرزندان پيامبرتان پس از او چه بد برخورد كرديد. شما را چه شده است؟خدا در قيامت شما را سيراب نگرداند، شما بد امتي هستيد.از ميان لشكر دشمن كساني گفتند:اي فلان! ما نميفهميم تو چه ميگويي.برير در پاسخ گفت:سپاس خداي را كه بينش مرا بيش از شما قرار داد. پروردگارا! من از رفتار اين قوم بيزارم، تو خود تيرهايي در بين آنها بيفكن كه تو را در حالي كه تو از آنها غضبناك باشي ملاقات كنند. سرانجام آن گروه برير را تيرباران كردند و او مجبور به عقبنشيني شد.(۹)
👌درسي كه ميتوان گرفت:
در سخنان برير خطاب به دشمن به نكاتي ميتوان اشاره كرد:
۱. امام و ياران آن حضرت، هرگز از خيرخواهي مسلماننماها قدمي عقبنشيني نكردهاند؛
۲. برير خداپرست است؛
۳. او به رسول خدا ايمان دارد؛
۴. مزد رسالت محمد صلي الله عليه و آله را كه محبت و مودت به اهل بيت رسول الله است، ادا
كرده است؛
۵. وصيت پيامبر كه فرمود: من در ميان شما دو چيز گرانمايه و پرارزش (قرآن و عترت) را ميگذارم، مورد توجه قرار داده است؛ سخن پيامبر درباره اهل بيت عليهمالسلام مورد اتفاق همه علماي شيعه و سني است.
گفتار پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله و سلم اين است:«اني تارك فيكم الثقلين كتاب الله و عترتي ما ان تمسكتم بهما لن تضلوا ابدا لن يفترقا حتي يردا علي الحوض؛ من ميروم و در ميان شما دو چيز گرانمايه ميگذارم، كه قرآن و عترت من است.زماني كه به اين دو چنگ زنيد هرگز گمراه نميشويد، اين دو هرگز از هم جدا نميشوند تا كه در حوض كوثر به من ملحق شوند».
۶. به مردم راه حل مناسب داده كه اگر از عهد خود پشيمانيد، بگذاريد امام برگردد؛ ۷. آنها را به عنوان انسان متوجه عهد و وفاي پيشين خود كرده است.و اما برخورد دشمن با برير چگونه بود:
۱. تو زياد سخن ميگويي!
۲. حسين بايد تشنه بماند، چون قبل از او كساني تشنه بودند!
۳. خواست ما خواست ابنزياد است!
۴. نميفهميم كه تو چه ميگويي!
۵. دست آخر انسانهاي بيمنطق او را تيرباران ميكنند؛ يعني از زور در برابر منطق بهره ميگيرند.
⚠️مباهله و شهادت برير
در روز عاشورا «يزيد بن معقل» فرياد زد: «اي برير! رفتار خداوند با خودت را چگونه ديدي؟» برير پاسخ گفت: «جز خوبي از خداوند بر خودم و جز بدي بر توچيزي نديدم» يزيد گفت: «پيش از اين دروغگو نبودي، امروز دروغ ميگويي. آيا به ياد داري روزي را كه در بنيلوذان با هم قدم ميزديم و تو ميگفتي معاويه گمراه است و امام هدايت، علي بن ابيطالب است» برير گفت: «آري، و به درستي اين مطلب شهادت ميدهم» يزيد گفت: «و من شهادت ميدهم تو از گمراهان هستي».برير او را به مباهله فراخواند. هر دو، دست به آسمان برداشتند و از خداي سبحان خواستند كه خود، دروغگو را رسوا سازد و او را بكشد و سپس به نبرد پرداختند. برير ضربتي به كلاهخود او زد كه مغزش متلاشي شد و از شدت ضربت برير، شمشير در فرق او گير كرده بود و «برير» تلاش ميكرد كه آن را از فرق او بيرون كشد، در آن گيرودار «رضي بن منقذ عبدي» به برير حمله كرد. هر دو دست به گريبان يكديگر داشتند كه برير او را بر زمين افكند و بر سينه او نشست. رضي ياران خود را فراخواند و از آنان كمك طلبيد. «كعب بن جابر عمرو اسدي» از پشت سر به برير حمله كرد. در اين هنگام «عفيف بن زهير» (كه خود از سپاهيان ابنسعد بود) فرياد زد: «اين برير بن خضير قاري بزرگي است كه بر ما در مسجد كوفه قرآن تلاوت ميكرد» كعب به گفتار منادي اعتنايي نكرد و نيزه خود را به كمر برير كوبيد. در اين حال بود كه برير بر روي سينه رضي افتاد و در حالي كه صورت رضي را به دندان گرفته بود از روي او به زمين افتاد و كعب با شمشير، ضربهاي به يار وفادار حسين عليهالسلام زد، و او را به شهادت رساند. پس از آن كه كعب به سوي اهل و اعيال خود بازگشت، «نُوار» - همسر او - برخورد تندي با شوهرش كرد و گفت:«آيا تو بر فرزند فاطمه حملهور شدي و سيد قراء را كشتي؟ عجب كار بزرگي را به انجام رساندي! سوگند به خدا ديگر با تو كلامي سخن نخواهم گفت».(۱۰)
☑️درسي كه ميتوان گرفت:
داستان مسيحيان «نجران» در قرآن شريف اين گونه آمده: پيامبر اسلام به احتجاج برخاست و آخرالامر حاضر به مباهله شدند تا اين كه هر كدام از خداي تعالي بخواهند، حق روشن شود. هنگامي كه پنج تن آل عبا براي مباهله حضور يافتند، علماي مسيح از مباهله با پنج تن آل عبا عليهمالسلام سر باز زدند و خود را در مخاطره قرار ندادند. در هر حال، يكي از راههاي مجادله با اهل باطل، مباهله است كه مورد تأييد قرآن است.(۱۱)
ادامه دارد...
--------------------------------------------------
پی نوشتها:
۱. منتهي الآمال، ج ۱، ص ۶۵۴؛ تنقيح المقال، ج ۱، ص ۱۲۴
۲. مقتل الحسين خوارزمي، ج ۲، ص ۲۵
۳. در برخي مقاتل است كه «فجائه الحسين عليهالسلام، فبكي، و وضع فره؛ امام آمد، بر او گريست و صورت به صورت او نهاد» سپس آمده «ففتح عينيه و راه فتبسم، ثم صار الي ربه» مقتل الحسين خوارزمي، ج ۲، ص ۲۳، پس از اين بود كه «اسلم» چشم خود را باز كرد، و همين كه امام را ديد تبسمي كرد و به سوي پروردگارش شتافت.
۴. ابصار العين، ص ۹۶
۵. مقتل الحسين مقرم، ص ۲۸۵؛ ابصار العين، ص ۱۲۱
۶. منتهي الآمال، ج ۱، ص ۶۶۱
۷. ابصار العين، ص ۱۲۱
۸. اللهوف، ص ۳۵
۹. مقتل الحسين مقرم، ص ۲۶۲؛ تاريخ الامم و الملوك، ج ۵، ص ۴۲۵
۱۰. مقتل الحسين مقرم، ص ۲۸۴
Ⓜ️ eitaa.com/mamazi_313
#مُـبَلِـغِ_مَجـٰازے
#عرفان_عاشورا
✍🏻خلاصه سخنرانی شب اول محرم ۱۳۹۷
بیت العباس(ع) بیرم
سیدعلے اصغر نمازے
👈عاشورا درس اندیشه و تفکر است ورس منطق و استدال است.
جنگ عاشورا و کربلا هم جنگ اندیشه و تفکر است.
*بسیار جالب است که بدانیم در کربلا دشمن ابتدا از اندیشه امام حسین علیه السلام شکست خورد وبعد از خون و راهِ شهادت طلبانه حضرت. این خون و راه با پشتوانه ی تفکربود.
جنگ فیزیکی ، نظامیِ همراه باسلاح در کربلا یک نیم روز ویا قدری بیشتر نبود.
امام حسین علیه السلام دوم محرم وارد کربلا شد و هشت روز نجنگید.
این در حالی بود که توسط اصحاب بارها از روزِ مواجه باحربن یزید ریاحی به امام پیشنهاد جنگ با دشمن دادند.
حتی در روز عاشورا و همین طور روز تاسوعا.
عصر روزتاسوعا دشمن قصد حمله و شروع جنگ داشت اما امام حسین علیه السلام پیشنهاد به تاخیر انداختن جنگ ومهلت یک شبه را می دهند.
چرا؟
بعضی از پیشنهادها در حالی بود که احتمال پیروزی فیزیکی و نظامی امام و اصحاب وجود داشت.
امام به دنبال پیروزی تمام عیاربود آن هم با طرحی تمام استراتژیک ، علمی و هوشمندانه.
*تاریخ نشان داده آنان که در تقابل اندیشه کم میآورند به ترور شخصیت ، شخص وکشتن دست می زنند.*
*شهادت حضرت زهرا(س) بعد از خبطه ها و تقابل اندیشه ها صورت گرفت.*
حتی ترور و شهادت امیر المومنین علیه السلام ، شهادت امام مجتبی (ع) و دیگر ائمه معصومین (ع).
اهل بیت در علوم نظامی و جنگی قدرت بالایی داشتند اما با پشتوانه اندیشه ، تفکر و استدلال.
مومنین واهل ایمان هم وظیفه دارند در سه زمینه خود را تقویت کنند و همیشه آماده باشند.
۱- فکر و اندیشه
۲-اخلاق و رفتار
۳-زمینه جسمی ، فیزیکی و نظامی
وَأَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّةٍ وَمِنْ رِبَاطِ الْخَيْلِ تُرْهِبُونَ بِهِ عَدُوَّ اللَّهِ وَعَدُوَّكُمْ.
آنان که مقابل اهل بیت ایستاده بودند ابتدا در جبهه ی تفکر و اندیشه شکست خوردند.
امام حسین علیه السلام با حرکت خود جمجمه ها را به حرکت در آورد!
راز پیروزی وموفقیت ، نزدیک شدن به عاشورا بوده وهست.
بفرموده ی حضرت امام : هرچه داریم از محرم و صفر است.
یکی از عمده دلایل گرفتاری ها و نابسامانی ها و..... دور شدن از فرهنگ عاشورا و کربلاست.
فرهنگ عاشورا و اندیشه ی امام عاشورا فرهنگ و فکر جامعِ روز ظهور است آنهم باندای الا اهل العالمِ حضرت ولیعصر(عج)
بعضاً ما فکر می کنیم عزاداری می کنیم که امیداریم عزاداری باشد.
اما عزادارے با اَدا داری فرق می کند.
نتیجه عزادری میشود فکر وذکر حسینی در هر آن و لحظه ،همانند اصحاب اباعبد الله ، همانند مسلم بن عقیل که گذشته از خودش که فدای راه اباعبدالله الحسین شد ۵ فرزند او هم شهید شدند.
دوپسرش بدست حارث بن زیاد ، دوپسرش در کربلا و یک دختر او بنام حمید عصر یا غروب عاشورا.
خروجی عزادارے باید نسل زنده و بیدارگر باشد.
🌟یالیتنا کنا معکم فافوزَ فوزا عظیما🌟
Ⓜ️ eitaa.com/namazi_313
#مُـبَلِـغِ_مَجـٰازے
❌پول ندهید برای روضه❌
❗️این پول را به محرومان بدهید تا دلشان را شاد کنید.
😎اما اشکالی ندارد که
♨️ هرچه خواستید، برای رفتن به سفرهای خارجی، هزینه کنید ...
♨️هر سال صدها هزار تومان خرج خرید لباس های جدید بکنید و با آنها در خیابان ها مانور بدهید و دل فقرا را بسوزانید
♨️هر ماه، ده ها هزار تومان صرف خرید لوازم آرایش و رنگ و لعاب صورت و مو ها بکنید ...
♨️ده ها میلیون برای خرید جهیزیه های آنچنانی خرج کنید و دل آنها که توان خرید یک جهیزیه ساده را هم ندارند، بسوزانید ...
♨️ده ها میلیون خرج ماشین عروس و آرایشگاه و آتلیه و ارکستر و ... بکنید و با مانور های تجمل، آه از نهاد فقیران در آورید...
😑✋به این ها فکر نکنید
👈 فقط هر وقت زمان برپا شدن روضه های امام حسین رسید، به همه بگویید که به جای خرج کردن برای روضه به فکر فقرا باشند...
👌همان فقرایی که با حضور در همین روضه ها؛ با الگو گرفتن از ایتام کربلا، احساس عزت می کنند و در همین روضه ها محترمانه و بی منت اطعام می شوند ...
♻️همان محرومانی که بسیاری از این مجالس با نذورات آنها بر پا می شود، نذوراتی که به خاطر گرفتن حاجات شان، ادا می کنند تا این چراغ را روشن نگه دارند ... ، تا یاد خدا و محبت و انسانیت در دل ها زنده بماند.
⚜ آنچه نزد خداست باقی می ماند و آنچه نزد شماست فانی ⚜
🙏نشر دهید.
🏴 🚩🏴 🚩🏴 🚩🏴 🚩🏴 🚩🏴 🚩
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 #منـبر؛ رسـانـہ شیعـہ
🎧 #بشنوید | #موعظه
🌴 دوم محرم، ورود كاروان #امام_حسین علیه السلام به كربلا
❓چرا #طرماح_بن_عدی بین شهدای كربلا نبود؟
🎙حجت الاسلام #عالی
🌐 @namazi_313
#مُـبَلِـغِ_مَجـٰازے
مُـبلِـغِ مَجـٰازے
#عرفان_عاشورا ✍🏻خلاصه سخنرانی شب اول محرم ۱۳۹۷ بیت العباس(ع) بیرم سیدعلے اصغر نمازے 👈عاشورا درس
🌟عرفان عاشورا🌟
ان الحسین مصباح هدی و سفینه النجاه
خلاصه سخنرانی شب دوم محرم ۱۳۹۷ بیت العباس بــیرم.
مجالس اهلبیت ،ماه محرم و مخصوصا دهه ی اول محرم فرصت خوبی برای کسب معرفت عاشواریی وحسینی ، آشنایی با اندیشه و مرام سیدالشهداءعلیه السلام و اصحاب و اهلبیت اوست.
بزرگان واهل نظر این را تاکید داشته ودارند که سرعت سیر و دریافت معارف در این ایام بسیار بالا و ویژه است.
بقول امام راحل (ره) هرچه داریم از محرم و صفر است.
درجنگ ۸ساله دفاع مقدس شهدا و مردم ما با فرهنگ عاشورا در مقابل صدام و زور گویان ایستادند.
راحت ترین جواب برای این سوال که چگونه اهل سعادت و عاقبت بخیر شویم این است که سوار بر سفینه النجاة اهلبیت و مخصوصا سیدالشهداء علیه السلام شویم.
اما همین کلام دنیایی حرف ودقت نیاز دارد.
اهلبیت را رسول خدا سفینه النجاة معرفی کردند.
امیرالمومنین علیه السلام فرمودند: امواج فتنه را با سفینه النجاة بشکنید.
وامام صادق علیه السلام نیز فرمودند: همه ی ما اهلبیت سفینة النجات هستیم اما کشتی نجات اباعبدالله الحسین وسیع تر و تندرو تر است.
سوال اینجاست چگونه از این سفینه النجاة استفاده کنیم؟
رسول اکرم (ص) فرمودند: مثلُ اهلبیتی کمثل سفینة نوح...
سوار شدن بر کشتی نوح رانت وپارتی بازی نداشت.
حتی همسر و فرزند او هم سوار بر کشتی نجات نوح به امر پروردگار نشد.
سوار شدن بر کشتی اهلبیت (ع) وسیدالشهداء علیه السلام هم اینگونه است ، هر کسی نمی تواند سوار بر آن شود.
خیلی ها تا پای این کشتی نجات آمدند اما توفیق سوار شدن نداشتند.
طرماح بن عدی یکی از آنهاست.
۵محرم از امام اجازه گرفت که برای اهل و عیال خود آذوقه ببرد ولے وقتی برگشت که کار از کار گذشته و سر امام بالای نیزه رفته بود.
حجربن عدی برادر طرماح
توفیق سوار شدن بر کشتی نجات اهلبیت را پیدا کرد و از شهدای خاص و ویژه ی راه ولایت و امیر المومنین علیه السلام می باشد.
برای سوار شدن بر این کشتی نیاز به یک سری اسباب ، لوازم، ویژگی ها داریم.
چه ویژگی هایی باید داشت که توفیق همراهی این سفینه النجاة را شامل ما می کند ؟
آیا نماز و نماز خواندن ملاک همراهی است؟
قریب به ۱۰۰ هزار نفر سال ۶۰ هجری در اعمال حج شرکت کردند همه اهل نماز، روزه ،حج و.. بودند.
اما ، وقتی حقیقیت حج را نفهمیدند از ۱۰۰ هزار نفر حاجی کمتر از ۱۰۰ نفر حسین را یار شدند.
حربن یزید ریاحی و سپاهش از آن روز که با کاروان ابا عبدالله الحسین(ع) مواجه شدند تا روز ۴ محرم که عمر سعد با۴۰۰۰ به کربلا آمد پشت سر امام حسین (ع) نماز می خواندند.
از روز ۴ پشت سر عمر سعد و بعدها هم پشت سر شبث بن ربعی و.... نماز می خواندند.
پس اهل نماز بودند.
نماز لازم است اما کافی نیست!
الآن در جامعه دیده می شود افرادی که بعضا پیشانی پینه بسته اند اما اختلاس و سوء استفاده از بیت المال هم دارند.
نمازی که اینها می خواند نماز بی ولایت بود ننتز تنهی عن الفحشاء ووالمنکر نبود!
اهل نماز یعنی سعید بن عبدالله ، عابس بن ابی شبیب شاکری که فردی زاهد ، عابد ،اهل قرآن و ولے شناس بود.
علامت حسینی شدن و ویژگی های افرادی که سوار بر سفینه الحسین شدند چیست؟
قطعا نماز لازم است اما کافی نیست.
علامات دیگر همراهی با ولے خدا چیست؟
Ⓜ️ eitaa.com/namazi_313
#مُـبَلِـغِ_مَجـٰازے
مُـبلِـغِ مَجـٰازے
❣﷽❣ 🌴 *#هفت_شهر_عشق* 🌴 🏴 *همراه با کاروان از مدینه تا شام*🏴 #قسمت6⃣3⃣ تا چشم حُزِیمه به چشم امام م
❣﷽❣
🌴 *#هفت_شهر_عشق* 🌴
🏴*همراه با کاروان از مدینه تا شام *🏴
#قسمت7⃣3⃣
در كوچه هاى كوفه اعلام مى شود همه مردم به مسجد بيايند كه ابن زياد مى خواهد سخنرانى كند. همه مردم، از ترس در مسجد حاضر مى شوند. چون آنها ابن زياد را مى شناسند. او كسى است كه اگر بفهمد يك نفر پاى منبر او نيامده است، او را اعدام مى كند.
ابن زياد سخن خويش را آغاز مى كند: "اى مردم! آيا مى دانيد كه يزيد چقدر در حقّ شما خوبى كرده است؟ او براى من پول بسيار زيادى فرستاده است تا در ميان شما مردمِ خوب، تقسيم كنم و در مقابل، شما به جنگ حسين برويد. بدانيد كه اگر يزيد را خوشحال كنيد، پول هاى زيادى در انتظار شما خواهد بود".193
آن گاه ابن زياد دستور مى دهد تا كيسه هاى پول را بين مردم تقسيم كنند.
بزرگان كوفه دور هم جمع شده اند و به رقص و پايكوبى مشغول اند. مى بينى دنيا چه مى كند و برق سكّه ها چه تباهى ها مى آفريند.
به ياد دارى كه روز سوّم محرّم، چهار هزار نفر فريب عمرسعد را خوردند و براى آنكه بهشت را خريدارى كنند، به كربلا رفتند. امروز نيز، عدّه اى به عشق سكّه هاى طلا آماده مى شوند تا به كربلا بروند. آنها با خود مى گويند: "با آنكه هنوز هيچ كارى نكرده ايم، يزيد برايمان اين قدر سكّه طلا فرستاده است، پس اگر به جنگ حسين برويم او چه خواهد كرد. بايد به فكر اقتصاد اين شهر بود. تا كى بايد چهره فقر را در اين شهر ببينيم و تا كى بايد سكّه هاى طلا، نصيب اهل شام شود. اكنون كه سكّه هاى طلا به سوى اين شهر سرازير شده است، بايد از فرصت استفاده كنيم".
مردم گروه گروه براى رفتن به كربلا و جنگ با امام آماده مى شوند. آهنگران كوفه، شب و روز كار مى كنند تا شمشير درست كنند. مردم نيز، در صف ايستاده اند تا شمشير بخرند. مردم با همان سكّه هايى كه از ابن زياد گرفته اند، شمشير و نيزه مى خرند.
در اين هياهو، عدّه اى را مى بينم كه به فكر تهيه سلاح نيستند. با خودم مى گويم: عجب! مثل اينكه اينها انسان هاى خوبى هستند. خوب است نزديك تر بروم تا ببينم كه آنها با هم چه مى گويند:
ــ جنگ با حسين گناه بزرگى است. او فرزند رسول خداست.
ــ چه كسى گفته كه ما با حسين جنگ مى كنيم. ما هرگز با خود شمشير نمى بريم. ما فقط همراه اين لشكر مى رويم تا اسمما هم در دفتر ابن زياد ثبت شود و سكّه هاى طلا بگيريم.
ــ راست مى گويى. هزاران نفر به كربلا مى روند، ولى ما گوشه اى مى ايستيم و اصلاً دست به شمشير نمى بريم.
اينها نمى دانند كه همين سياهىِ لشكر بودن، چه عذابى دارد. وقتى بچّه هاى امام حسين(ع) ببينند كه بيابان كربلا پر از لشكر دشمن شده است، ترس و وحشت وجود آنها را فرا مى گيرد.
گمان مى كنم كه آنها در روز جنگ با امام حسين(ع) آرزو كنند كه اى كاش ما هم شمشيرى آورده بوديم تا در اين جنگ، كارى مى كرديم و جايزه بيشترى مى گرفتيم!
آن وقت است كه اين مردم به جاى شمشير و سلاح، سنگ هاى بيابان را به سوى امام حسين(ع) پرتاب خواهند كرد. آرى! اين مردم خبر ندارند كه روز جنگ، حتّى بر سر سنگ هاى بيابان دعوا خواهد شد. زيرا سنگ بيابان در چشم آنها سكه طلا خواهد بود.
* * *
ابن زياد دستور داد در منطقه "نُخَيْله"، اردوگاهى بزنند تا نيروهاى مردمى در آنجا سازماندهى شوند و سپس به سوى كربلا حركت كنند.
برنامه او اين است كه دسته هاى هزار نفرى، هر كدام به فرماندهى يك نفر به سوى كربلا حركت كنند.
مردم گروه گروه به سوى نُخَيْله مى روند و نام خود را در دفتر مخصوصى كه براى اين كار آماده شده است، ثبت مى كنند و به سوى كربلا اعزام مى شوند. در اين ميان گروهى هستند كه پس از ثبت نام و پيمودن مسافتى، مخفيانه به كوفه باز مى گردند.
اين خبر به گوش ابن زياد مى رسد. او بسيار خشمگين مى شود و يكى از فرماندهان خود را مأمور مى كند تا موضوع فرار نيروها را بررسى كند و به او اطّلاع دهد.194
هنگامى كه مأمور ابن زياد به سوى اردوگاه سپاه حركت مى كند، يك نفر را مى بيند كه از اردوگاه به سوى شهر مى آيد، امّا در اصل او اهل كوفه نيست. اين از همه جا بى خبر به كوفه آمده است تا طلب خود را از يكى از مردم كوفه بگيرد و وقتى مى فهمد مردم به اردوگاه رفته اند، به ناچار براى گرفتن طلب خود به آنجا مى رود.
#ادامه_دارد...
✨🌺الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــ الْفَـــرَج🌺✨
جهت پیگیری #داستان_عاشورایی #هفت_شهر_عشق به کانال #مُـبَلِـغِ_مَجـٰازے مراجـعه کنید.👇
http://eitaa.com/namazi_313
❀🍃✿🍃❀🌴❤️🌴❀🍃✿🍃❀
✍ تسویف و تأخیر
استاد علی صفایی حائری
قيس بن مسهر و عبدالله بن يقطر...از رسولان امام براى مسلم هستند كه در قادسيه به وسيله حصين بن نمير دستگير مىشوند و به كوفه روانه مىشوند و براى لعن بر حسين عليه السلام بر منبر فرستاده مىشوند و مردم را به يارى حسين و جدايى از حرامزادهاى مثل ابن زياد مىخوانند و از بالاى قصر پرتاب مىشوند و سر از بدن شكستهشان جدا مىشود.
طرماح بن عدى هم از طايفه طى است كه از كوفه بيرون آمده و آن لشكر عظيم نخيله را ديده و هنگامى كه به حسين مى رسد، به جاى نصرت به نصيحت مى پردازد و از حسين عليه السلام مى خواهد كه به كوههاى طى روى بياورد و تا بيست هزار شمشيرزن را در ركاب خود ببيند كه تا جان در بدن دارند از او دفاع مى كنند.
حضرت مى فرمايد كه من با حرّ عهدى دارم و نمى پذيرد و طرماح به خاطر رساندن آذوقه عيال، از حسين عليه السلام جدا مى شود تا خود براى نصرت او بازگردد و حسين عليه السلام مى فرمايد: شتاب كن، چون ممكن است كه ما را نبينى و او مى رود و هنگامى كه باز مىگردد، ديگر در نينوا لالهاى نيست و آتشها خاكستر شدهاند.
اين تسويف و تأخيرها به خاطر هر عذر و بهانه اى كه باشد، از ترجيح آن بهانه حكايت دارد.
چرا ما تكليفها را به عقب مىاندازيم؟
آيا امكان بيشتر و يا قدرت زيادتر و يا رفع موانع و يا رفعت همتى را انتظار داريم؟
مادامى كه حسين، به تبليغ و دگرگون كردن تلقى مردم از خويش و از حكومت محتاج است، مادام كه او به مهره هاى كارساز و جايگزين آنها از مهرههاى موجود نياز دارد، چگونه تأخير مىكنيم و براى تأمين چند ماه آذوقه مىرويم و فرصتها را از دست مىدهيم در حالىكه زمان تنگ و هدف دور و موانع بسيار و راهزنها در كمين هستند.
ما براى فرار از تكاليف، تكاليف را سنگين مىشماريم و توان خود را نفى مىكنيم تا عذر تأخير و تسويف را فراهم كنيم.
ما مىگوييم:
«لَو استَطَعنا لَخَرَجنا مَعَكم يُهلِكون انفُسَهُم».(توبه:۴۲)
و خدا مى گويد:
«لَو ارادوا الخُروج لا عدوا له عدةً».(توبه:۴۶)
ما مىگوييم: اگر مىتوانستيم مىآمديم و خدا مىفرمايد: اگر مىخواستند آماده مىشدند.
آنچه خدا مىخواهد شتاب و سبقت است كه:
«سارعوا الى مَغفِرة مِن رَبِّكم»،(آل عمران: ۱۳۳)
و «اغتَنمواالفرص» و «اغتنموا المهل».( نهجالبلاغه، خطبه۷۶)
و آنچه شيطان مى خواهد وعده و وعيد و تسويف و تأخير است كه:
«يعدهم و يمنيهم و مايعدهم الشيطان الا غروراً».(نساء:۱۲۰)
✅ ما اگر مى خواهيم كه حسرت نصرت معصوم و حسرت غنيمت همراهى او را نداشته باشيم و همچون طرماح به جاى خالى نرسيم، بايد تمرين كنيم و هيچ تكليفى را به خاطر بهانهاى به عقب نيندازيم و الان مىروم و رفتم را با عمل جايگزين كنيم كه تا به خود بجنبيم، ديگران رفتهاند و كارها را بردهاند و ما را با لهو و لعبها گذاشتهاند.
📚 وارثان عاشورا، ص۲۷۶
Ⓜ️ eitaa.com/namazi_313
#مُـبَلِـغِ_مَجـٰازے