#خاطرات_نماز ؛ قبله پنهان 🧭🕋
آزاده ی عزیز رمضان على زارعى می گوید :
در اوايل اسارت، ما را از اَلعماره به بغداد انتقال دادند و يك راست به استخبارات (سازمان امنيت عراق) بردند. وقتى به آنجا رسيديم، موقع ⏰خواندن نماز بود، امّا عراقيها اجازه اين كار را به ما نمى دادند⛔️. ناچار روى زمين نشستيم و براى اينكه نگهبانان متوجه نشوند، نماز را به صورت نشسته خوانديم. آن هم در چهار زاويه 💢مختلف. چرا كه حتى جرأت پرسيدن جهت قبله 🧭را از مأمورين عراقى نداشتيم.
🗓علی احمدپور ، نماز خوبان ، داستان 52.
#نماز
#دفاع_مقدس
#اسارت
🆔 @namazmt
#خاطرات_نمازی؛ نماز خونین 🩸
🎙مرحوم حجت الاسلام سیدعلی اکبر ابوترابی
🌴🌴🌴🌴🌴
زمان #اسارت، حزب بعث عراق مامور شده بود یک شب من و چند نفر دیگر از اسرا را با شکنجه دادن، به شهادت برساند و حسابی ما را کتک زدند. علاوه بر اینکه جای سالمی توی بدن ما نمانده بود بدنمان هم پر از خون شده بود. که دو نفر از رزمنده ها زیر شکنجه به شهادت رسیدند.😭
از شدت درد از هوش رفتم... وقتی به هوش آمدم که دیگر ما را نمیزنند. و خبری از آنها نبود. احتمال دادم سپیده زده و وقت #نماز_صبح است ، نمازم را خواندم.
دوباره از هوش رفتم اما این بار با صدای اذان به هوش آمدم؛ تازه فهمیدم نمازم را زودتر از وقتش خواندم دوباره نماز صبح را در حالی که در خون خودم غلطان بودم.
به نقل از حجت الاسلام و المسلمین قرائتی
🌹🌹🌹🌹🌹
#نماز
#داستان_نمازی
#نماز_در_دفاع_مقدس
#مرکز_تخصصی_نماز
🍀🍀🍀🍀🍀
🆔 @namazmt
هدایت شده از مرکز تخصصی نماز
#خاطرات_نمازی؛ نماز خونین 🩸
🎙مرحوم حجت الاسلام سیدعلی اکبر ابوترابی
🌴🌴🌴🌴🌴
زمان #اسارت، حزب بعث عراق مامور شده بود یک شب من و چند نفر دیگر از اسرا را با شکنجه دادن، به شهادت برساند و حسابی ما را کتک زدند. علاوه بر اینکه جای سالمی توی بدن ما نمانده بود بدنمان هم پر از خون شده بود. که دو نفر از رزمنده ها زیر شکنجه به شهادت رسیدند.😭
از شدت درد از هوش رفتم... وقتی به هوش آمدم که دیگر ما را نمیزنند. و خبری از آنها نبود. احتمال دادم سپیده زده و وقت #نماز_صبح است ، نمازم را خواندم.
دوباره از هوش رفتم اما این بار با صدای اذان به هوش آمدم؛ تازه فهمیدم نمازم را زودتر از وقتش خواندم دوباره نماز صبح را در حالی که در خون خودم غلطان بودم.
به نقل از حجت الاسلام و المسلمین قرائتی
🌹🌹🌹🌹🌹
#نماز
#داستان_نمازی
#نماز_در_دفاع_مقدس
#مرکز_تخصصی_نماز
🍀🍀🍀🍀🍀
🆔 @namazmt
#خاطرات_نمازی؛ نماز صبح با اشاره بدون وضو و قبله
داخل استخبارات که رفتیم نمیدانم طبقه چهارم بودیم یا پنجم، اما اولین کاری که کردند بلند گوی ساختمان را روشن کردند، ظاهراً نوار شکنجه بود، صدای ناله و ضجه و فریاد و از این طرف کابل و سیلی و شکنجه برای تضعیف روحیه.
آنقدر این صدا ادامه داشت تا خوابمان برد، یادم نیست نماز مغرب و عشا را چطوری خواندیم، ما را در یک راهرو نشانده بودند در حالی که چشمانمان بسته بود و دستانمان را هم به بسته بودند.
یک موقع احساس کردم شخص کناریام میگوید نماز صبحت را خوانده ای؟ گفتم مگر #اذان شده؟ از کجا میدانی که اذان شده؟ گفت من هم نمیدانم، حدس میزنم یا وقت نماز باشد یا وقت آن گذشته باشد. خلاصه ما که نه قبله را تشخیص میدادیم و نه وضویی داشتیم همانطور که روبه دیوار نشسته بودیم با چشم بسته دو رکعت نماز با اشاره خواندیم.
📚خبرگزاری رسا
#نماز
#اسارت
#مرکز_تخصصی_نماز
🌹🌹🌹🌹🌹
🆔 @namazmt