7.28M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 #فیلم | وحید شمسایی ستاره فوتسال ایران و جهان:
🔺ما این عشق را ساده به دست نیاوردیم،
امام رضا(ع) در جای جای زندگی من حضور دارد.
@namiazbsran
وَقَالَ الرَّسُولُ يَا رَبِّ إِنَّ قَوْمِي اتَّخَذُوا هَذَا الْقُرْآنَ مَهْجُوراً
پيامبر (ص)(در روز قيامت از روى شكايت) مى گويد: پروردگارا! قوم من اين قرآن را رها كردند.
(سوره فرقان۳۰)
💥 در قيامت يكى از شاكيان، پيامبر اكرم صلى الله عليه وآله است.
🥀 انتقاد از كسانى است كه آگاهانه قرآن را كنار مى گذارند.
⚡️ مهجوريّت قرآن و گلايه ى پيامبر و مسئوليّت ما قطعى است.
🔻بنابراين بايد تلاشى همه جانبه داشته باشيم تا قرآن را از مهجوريّت در آوريم و آن را در همه ى ابعاد زندگى، محور علمى و عملى خود قرار دهيم تا رضايت پيامبر عزيز اسلام را جلب كنيم.
#تفسیر_کوتاه
#مهجوریت_قرآن
@namiazbaran
نَمی از باران
📚رمان مذهبی #یڪ_فنجاڹ_عشق_مهماڹ_مڹ_باشید #قسمت_چهاردهم •°•°•°• ماتم برده بود... نه... #سید؟ #آقا
📚رمان مذهبی
#یڪ_فنجاڹ_عشق_مهماڹ_مڹ_باشید
#قسمت_پانزدهم
•°•°•°•
یک هفته گذشت از روز خواستگاری...
داشتم درس میخوندم که
مامان اومد تو اتاقم:
_نیلو چه کار میکنی؟
+دارم درس میخونم دیگه:)
_مگه تو درسم میخونی؟!
+مامان خیلی لوسی:)
حالا هی قدر منو ندون پس فردا که شووَر کردم رفتم اون وقت میفهمی😐
_پاشو خودتو جمع کن...واسه من شووَر شووَر میکنه-_-
راستی نیلو
مامانِ این یارو سیبل قشنگه زنگ زد امروز😒
+سیبل قشنگه کیه؟!😳😮
_همون جناب #آسِدممدخانِ_صبوری!😐😏
حتی اسمشم که میاد دلم میلرزه...
+وا مامان آدم با دومادش اینطور صحبت میکنه فداتشم؟!
_فداتشم شما فکر اینکه بذارم با اون سیبیل قشنگ ازدواج کنی و از سرت به کل بیرون کن فداتشم😉:)
قلبم به شماره افتاد و دستام یخ کرد.
آب دهنمو قورت دادم و گفتم:
+مامااان...
_مامان، بی مامان...نه من نه بابات راضی به این ازدواج نیستیم
باید دامادمون هم سطح و هم تیپ خودمون باشه...
چشمان پرِ اشک شد
دنیا دور سرم میچرخید...
اگه مامان به اینا بگه و نه و اونام دیگه نیان چی؟
اگه #آقاسید دیگه پا پیش نذاره چی؟
وای نه خدا
من می میرم😭😭
#سید_بدون_تو_می_میرم
تمام اصرار های من برای نگفتن جواب منفی بی فایده بود
بابا هم گفت که کله اش باد داره
پس فردا میفهمه که به دردش نمیخوره و اونوقت پشیمون میشه...
خدایا؟!
چرا نمیفهمن که من عاشقم؟!
چرا نمیذارن به کسی که دوسش دارم برسم؟!
خدایا من بدون اون می میرم....
نمیدونستم چطوری خودمو آروم کنم...
لباسامو پوشیدم و بدون توجه به کجا میری های مامان از خونه زدم بیرون...
دستمو جلوی ماشین زرد رنگی تکون دادمو گفتم:
+دربست...
.
⬅ ادامه دارد...
✍نویسنده: باران صابری
#رمان
@namiazbaran
دست و پا گم کردهی شوق تماشای توام
ای امام مهربان اذن وصالم را بده...
السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا أنِیسَ النُّفُوس
#سلام_آقا
@namiazbaran
و الصبح إذا تنفّس
وسوگند به صبحدم هنگامی که تنفس کند.
(سوره تکویر۱۸)
✨سوگند خداوند، حاکى از عظمت چیزى است که به آن یاد مى شود. عظمت صبحدم در رابطه با انسان ها،نشاط آوربودن آن وحرکت بسمت تلاش و کوشش است.
#نمی_از_باران
#صبحدم
#یک_آیه_یک_نکته
@namiazbaran
هر انسانی عطر خاصی دارد!💞
گاهی برخی عجیب بوی #خدا می دهند
آدم هایی هستند که دلبری نمیکنند،
حرفهای عاشقانه نمیزنند،
چیز خاصی نمیگویند که ذوق کنی🍃
آدمهایی که نمیخواهند عاشقت کنند...
اما عاشقشان میشوی!❤️
ناخواسته دلت برایشان میرود...
این آدمها فقط راست میگویند
راست می گویند با چاشنی قشنگ " مهر"
لبخند میزنند نه برای اینکه توجهت را جلب کنند،
لبخند میزنند چون لبخند جزئی از وجودشان است...☺️
لبخندشان مصنوعی نیست، اجباری نیست
در لبخندشان #خدا را میبینی....
اینها ساده اند
حرف زدنشان...
راه رفتنشان...
نگاهشان....
ادعا ندارند، بی آلایشند، پاک و مهربان...
#نمی_از_باران
@namiazbaran
نَمی از باران
📚رمان مذهبی #یڪ_فنجاڹ_عشق_مهماڹ_مڹ_باشید #قسمت_پانزدهم •°•°•°• یک هفته گذشت از روز خواستگاری... د
📚رمان مذهبی
#یڪ_فنجاڹ_عشق_مهماڹ_مڹ_باشید
#قسمت_شانزدهم
•°•°•°•
ماشین ایستادو سوار شدم.
_کجا برم خانوم
+مزارشهدای گمنام...
بغض غریبی گلوم و چنگ میزد...
دلم میخواست با تمام توان ضجه بزنم...
چشمام پر از اشک میشد و بااصرار های من بدون اینکه سرازیر بشن،برمی گشتن سرجاشون...
.
خودم به همون قبر رسوندم
همون#مزارعاشقی...
نشستم کنار سنگ قبر...
+سلام دوست جونیِ #سید
خوبی؟
گلاب و برداشتم و شروع کردم به شستشوی سنگ.
بغضم هر لحظه بیشترو بیشتر میشد.
+میگم شهید؟
تودلت نمیگیره؟
تنها نیستی؟
دلت زن و بچه ات یا مادرت و نمیخواد؟!
اصن شهید تو زن داشتی؟
شهید؟
یه سوال بپرسم؟
#عاشق_شدی ؟
بغضم ترکیدو سیل واشکها بود که گونه هامو خیس میکرد...😭😭
+شهید؟! بخداااا نمیتونم
باور کن بدون اون نمیتونم...
شهید؟
میتونم اسمتو بذارم محمد؟!😔
داداشمحمد؟!
بخدابدون اون برام سخته...
من اومدم که اونو از تو بخوام...😔
داداش...
کمکم میکنی؟!
داداش دلم شکسته...
کمکم کن...
هق هق زدم و اشک ریختم...😭😭
خدایا
چرا صدامو نمیشنوی؟!
.
خدایاااا.....😭
.
⬅ ادامه دارد...
✍نویسنده: باران صابری
#رمان
@namiazbaran
هَل تَری مِن فُطور
آیا نقصانی در آفرینش خداوند میبینی؟!!
(سوره ملک۳)
🦃روش بسیار زیبا وعجیب این پرنده نادر برای شکار ماهی !
او با بالهای خود سایه ای ایجاد میکند تا ماهی ها توانایی دیدن او را نداشته باشند !
#شگفتی_آفرینش
#نمی_از_باران
@namiazbaran