🔰 ذهنیت استعمارزدهی عقبمانده، هنوز فکر میکند که باید زیر سلطه یکی از بلوک شرق یا غرب بود در حالی که ایران، خود، #بلوکساز است و امکانی برای تکیه کردن بلوکهای بزرگ و راهی برای فرار ابرقدرتها از فشار قدرتهای دیگر تبدیل شده است ...
اگر بتوان این دستاورد بزرگ را به جامعه تزریق کرد، دیگر دلقکهای مزدور غربگرا که #لقمه_حرام، شرافتشان را به باد داده، نمیتوانند با خبرهای زرد، ایران را #مستعمره جایی نشان دهند!
🆔@namiramag 👈 عضویت
•
🔰 جمهوری اسلامی، تمام ظرفیتهای تمدنی، ژیوپولتیک و فرهنگی ایران را فعال کرد، از آنها قدرت ساخت، اهرم فشار به دیگران کرد و ایران را از یک کلوخ تیپا خوردهی وسط بیابان به یک ابرقدرت جهانی تبدیل کرد!
🆔@namiramag 👈 عضویت
mesbahalhoda.blog.ir - پایگاه فرهنگی مصباح الهدی3784268136148754244.mp3
زمان:
حجم:
4.25M
🎙️حاج مهدی سلحشور
ولی حیف،
هنوزم که هنوز است،
حسین ابن علی تشنهی یار است...
🆔@namiramag 👈 عضویت
🔰 مشاور حسن روحانی، نه تنها، امارات را سرزنش نمیکند، آن را هم تحسین میکند! عجب! دست متهم اصلی را هم باید ببوسیم و از او مانند معلم تقدیر کنیم!
حالا بگذریم از اینکه امارات تبدیل به یک قمارخانه و کابارهی بزرگ شده که پولش را صرف گروههای تروریستی و حمله به یمن کرده است!
🔻کدام کشور مدعی سه جزیره است؟! شما در فضای رسانهای، محتوای ضد اماراتی دیدهاید؟! یا مدام برج خلیفه دبی و کلیپهای تبلیغاتی از امارات منتشر میشود؟!
🆔@namiramag 👈 عضویت
🔰 یا مثلا دائما به مخالفان برجام و مخالفان خود، برچسب کاسب تحریم میزنند اما انگشت اتهامشان به سمت جایی که تحریم کرده، جنگ اقتصادی راه انداخته و معیشت ملت را نابود کرده است، نمیرود!
چرا تحریم کرده؟!
جوابشان این است؛ اشتباه از ما بوده. ما رام نبودیم. ما تنش ایجاد کردیم. ما باید کوتاه بیاییم ...
🆔@namiramag 👈 عضویت
2.18M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔰 در فیلم «دار و دستههای نیویورکی» نقش اصلی فیلم دنیل دیلوئیس در حالی که پرچم آمریکا روی دوشش است، دیالوگی جالب میگوید:
«میدونی چطور تو این همه سال زنده موندم؟ این همه سال؟!
ترس!
با انجام دادن کارهای ترسناک...
این چیزیه که حاکم بودن رو تضمین میکنه! ترس ...
🔻 دیگر نشان دادن نیزه برای ترساندن دیگران توسط آمریکاییها کارایی ندارد. اما عدهای هنوز از آن نیزه که حالا کند شده، میترسند و میترسانند!
پ.ن: 🎬فیلم دار و دستههای نیویورکی، اثر مارتین اسکورسیزی رو توصیه میکنم ببینید. #فیلم_سریال
🆔 @namiramag 👈 عضویت
🔰 یک خاطره و نکته آموزشی!
🔺 یک دانشجوی ارشد علوم سیاسی، موضوع پایان نامه خود را درباره جمعیت و در واقع افزایش جمعیت انتخاب کرده بود و یکی از اساتید دائما به او میگفت ارزشی!
چرا ؟! چون افزایش جمعیت را علمی و بر اساس واقعیت نمیدانست!
حالا با توجه به این خاطره، تفاوت فلسفه سیاسی و علوم سیاسی را در پست پایین بخوانید و بعد از آن پست مربوط به مقدمه کوتاه فلسفه سیاسی از یونان باستان تا قرن هجده و ماکیاولیسم را بخوانید!
🆔@namiramag 👈 عضویت
🔰 استدلال ←اختلاف ← جانبداری ← قضاوت و در آخر شکل گیری فلسفه سیاسی
🔻فلسفه سیاسی را میتوان در سیاست عملی نیز پیدا کرد اما سیاست عملی، تلاشهای ابتدایی است که سزاوار نام فلسفه سیاسی نیست و از آن طرف سیاستمداران معمولا، فیلسوفان را نابغههای بیدست و پا، میدانند!
در هر صورت فلسفه و فلسفه سیاسی در یک چیز مشترک اند: #استدلال!
در مناظرهها و میزگردها، میبینید که با حرارت از موضع خود دفاع و یا به دیگری حمله میکنند و سیاست چیزی نیست جز، اختلاف و جانبداری! و برای متقاعد کردن دیگری و یا #قضاوت یک قاضی منطقی دست به استدلال میزنند تا موضع خودشان را در #خیر رساندن به بیشترین افراد معرفی کنند و با این دلیل آوردنها، فلسفه سیاسی به میان میآید!
🔻فلسفه سیاسی با سقراط شروع میشود. اینجا بر ارتباط سیاست و فلسفه سیاسی تاکید دارم که نمیتوان در علوم سیاسی یافت چرا که به قول هاروی منسفیلد، علوم سیاسی میکوشد تا میمونوار از #علوم_طبیعی تقلید کند و متاسفانه این علوم در دانشکده علوم سیاسی مسلط شده است و به اختلافها نمیپردازد و بجای پرداختن به عدالت و اصالت، از سودمندی و برتری سخن میگوید و ریاکارانه خود را بیطرف میداند اما همانطور که گفته شد، در فلسفه سیاسی، جانبدارانه عمل میشود... عالِمان سیاست مانند نسبیگرایان، هیچ چیز را عادلانه، خوب یا اصیل نمیبینند مگر اینکه همگان بر آن توافق کنند.
🆔 @namiramag 👈 عضویت
♦️ ۲/ علوم سیاسی خود را مشغول درک واقعیتها کرده و خصلتی #تجربی (پوزیتیویسم) دارد. یعنی با توجه به اتفاقات و واقعیتها، نسخه میدهد و در مقابل، فلسفه سیاسی، خصلتی #هنجاری دارد و ارزشها را بدون توجه به تجربه، خوب یا بد بودن را توضیح میدهد! پس فلسفه سیاسی درباره اختلافاتی که در علوم سیاسی است، قضاوت میکند و بهترین رژیم سیاسی را تدوین میکند!
اما قضیه مقداری پیچیده میشود چرا که علوم سیاسی، خود از فلسفه سیاسی نیز تغذیه میکند و همزمان از وقایع گذشته تا کنون به عنوان تجربه و این یعنی وجود یک چرخه تولید معرفت علمی و فلسفی که در غرب، از قرن پانزده با ماکیاول شروع، با آگوست کنت و تاثیر علم #فیزیک بر علوم انسانی، به شکل علم درمیآید که تا کنون مسلط است!
🆔@namiramag 👈 عضویت
🔰 وقتی در کما بودم...
( با موسیقی بالا، بخوانید)
... تقریبا از بدنم جدا شده بودم بجز چشمهایم! با کلی تقلا، کامل جدا شدم و از تونل سفیدِ خالخالی بالا رفتم و همه چیز زیر پایم بود. خانهها، خیابانها... هرجا اراده میکردم میرفتم!
آشفتگی میدیدم... در خیابانها دیوار کشیده شده بود، دیوارهای کینه! جنگ سردی درگرفته بود، به سردی یخ... جنگِ نگاهها حاکم بود، دوقطبی چشمها! جنگ بنرها با نوارها... انگار روزهای اول جنگ بود!
در نگاه اول، مردمانی از طرفین دعوا، در گوشهای از شهر زیلو انداخته بودند و به شکل عجیبی تحصن کرده بودند. ترسیده بودند... ترسشان را به شکل یک موجود میدیدم، یک موجود تنبل اما نگران که به همه چیز چنگ میزد بجز ریسمان محکم عقل! ... بنرهای بزرگ و جالبی تدارک دیده بودند... بنرِ خواهرم نافَت! ... برادرم شکافَت! خلاصه طرحهای خلاقانهای بود و جنگ ترکیبی دشمنشان را خنثی میکرد... بعضی از خواهران جبهه مقابل با دیدن بنرها، احساس شرم و نافشان را پنهان میکردند، بعضی از برداران هم... دیگر خبری از بنرِ یک مردِ سیبزمینی، کنار زنِ بزَک کرده نبود، آخر این ایده برای قبل بود و آن زمان جواب میداد!
طرف دیگر دعوا، قوی بودند... مجهز آمده بودند. مجهز به هفت گناه کبیره که در گوشهای دیگر اردو زده بودند. زیلو پهن کرده بودند برای تماشای عقد محمدرضا و آیسان و مبتذلتر از این نمیشد زندگی مضحک خود را پشت ویترین قرار دهند! دینشان، دین جالبی، بنام انسانیت بود اما سگها را بیشتر از انسانها دوست داشتند... با اینکه بادی نمیوزید، شمشادها، بیش از حد تکان میخوردند، ماشینها بدون اینکه حرکت کنند، بالا و پایین میشدند، بوی سوختن علف همهجا پیچیده بود، بعضیها عرق میکردند و به تماشای ماهیهای زلال پرست در شبنشینیِ خرچنگهایِ مردابی نشسته بودند... هرچه جلوتر میرفتیم، هیجان بیشتر میشد. نفسها حبس شده بود... لیدر خواهران، عفت بود و دستور داده بود، بریزید بیرون! خواهران هم اطاعت امر کرده بودند! خواهران این جبهه برای پاتک زدن به طرف مقابل، نوار بهداشتی را در پلاستیک شفاف میگذاشتند و پریودیشان را جار میزدند و به این عمل افتخار میکردند... هرچند که از افتخار به ماه تولد هم کودکانهتر بود اما عجیب کارآمد بود و خشم طرف مقابل را برافروخته میکرد و آنها را از آن ریسمان دورتر مینمود. دمشان گرم، برداران این جبهه، با اینکه عرق میکردند، به شدت غیرتی بودند... غیرت روی زنان و دخترانشان، که مبادا حرف عفت را گوش نکنند! سعی کردم مکالمه دو نفرشان را گوش کنم. میگفتند کسی که تلویزیون دارد، سینما نمیرود؟!، دوستش پوزخندِ موافقی زد... متوجه نشدم و عبور کردم...
حالا فهمیدم چرا چشمانم دوست نداشت، جدا شود!
بین گروه اول برگشتم. خیلی عقب بودند و بنرها دیگر جواب نمیداد. آن موجود تنبل، هی بزرگتر میشد! عقب بودند، کلافه بودند و خلاقیتشان ته کشیده بود و از جایی که جلویش تحصن کرده بودند، طلب کمک میکردند. بدجور سرکار بودند...
... ادامه دارد
[ هشتگ #گلآقا را پیگیری کنید]
•🆔 @namiramag 👈 عضویت
•
🔰 «شکاف اجتماعی» چیست و چگونه از آن میتوان برای ایجاد التهاب در یک جامعه استفاده کرد؟!
امروز درباره این موضوع با مورد مطالعاتی #مهسا_امینی توضیح خواهم داد...
______________________ـ
🔴 مجله نامیرا، کانال آموزش ساده علوم اجتماعی
🆔 @namiramag 👈 عضویت