ننه جان این پدر فانتزی های خاورمیانه چرا انقدر بغلی هست هر جا میرسه هر کسی رو می بینه یا توی ذهنش یا واقعا بغل میکنه 🥴
#اعتراض_مخاطب
این سوسول بازیا چیه ننه😕😂
به مناسبت ولادت داستان میذاری؟😂💔
شماره کارت بذار پول بریزن بینیم بااااا🚶🏻♂
#خیریه_زورکی_به_مناسبت_ولادت
#مخاطب_فهمیم
دوست داری هر وقت زیر پات خالی شد
یکی بپره نجاتت بده؟
یا راننده اتوبوسی که آب قند داره اون حوالی باشه؟ روی لینک زیر بزن😐🚶♀️
https://zarinp.al/tabassom13961.behesht.me
نکتش همین بود که دو هزار تومن خیریه رو به هزار زور و بدبختی، قرون به قرون میدن
اما ده تومن ده تومن برای دانشجوهای دندونپزشکی صدقه میدن، تازه هزینه ی تاکسی اینترنتی شم میدن
اون دختره که رفت امتحانشو بده، اما فقط خداس که میمونه 👀😂
#نکته_منتخب
اینقدری که با دقت داستان رو خوندم، اگر درسام رو. خونده بودم، منم الان دانشگاه شهید بهشتی دندون پزشکی خونده بودم...🤓📙📘
بعد یک سوال دختره چادری بود و اینقدر تو بغل پسر غش و ضعف رفته!؟!
بعد پسره کرایه اشم حساب کرده اونوقت من باردارم 🤰 امروز از نادری میخواستم بیام خونمون... اسنپ گیر نیومد و وضعیتم تابلو بود باردارم.... و حالم بد 😖😣 هیچکی نیاستاد سوارم کنه هیچچچچچچ😩😩😩🤯🤯
تازه یک تاکسی اومد یک نفر جا داشت 😤پیرزنه نمیدونم چطوری سرعتی اومد سوار شد
گفت تو جوونی، هوا خوبه 😀دو قدم پیاده برو... 😭😭😭💔
#مخاطب_باردار
متعجب شد گفت شما هم میاید؟
گفتم مگه میشه نیام, حاج خاندم بفهمه دندون پزشکی شهید بهشتی میخوندید و همراهیتون نکردم تا خود صندلی امتحان تو خونه رام نمیده!
تو برای یه کیس محجبه سفیده ی دندونپزشکی ۱۰ تومن صدقه میدی من برای اینکه شوهرم مثل تو نباشه ۱۰ تومن صدقه میدم ما مثل هم نیستیم
#دختر_مبارز_با_آرمان_های_پدر_فانتزی
۳۱۷۰۹:
ننه جان چرا آخرش رو پایان باز به سبک فرهادی گذاشتی، آخر داستان دوست حساست چی شد؟ 😎
اومد مراسم عقد من...
یه بنده خدایی تو مراسم عقد دیدش آمارشو ازم گرفت...
بعدم معرفیش کرد به یه پسر خوش قیافه و خوش اخلاق...
بعد دوستم گفت: نه من خسته شدم و نمیخوام کسیو راه بدم!
منم گفتم خیلی بیخود کردی خسته شدی😒 من دیگه شوهر برا تو از کجا بیارم؟😒😒 نظر تو مهم نیست؛ میگم بیان خواستگاری😒
هیچی دیگه؛ الانم دو تا بچه داره🦦