eitaa logo
انارستان‌عشق_ناردُهْدَر
955 دنبال‌کننده
1.2هزار عکس
208 ویدیو
0 فایل
انارستان‌عشق #اشعارمهین‌اسدی‌آسترکی #ناردُهدَر_دخترانار همان #شاعراشک قدیم #لر_بختیاری_هم‌طایفه‌ی‌شهیدقاسم‌سلیمانی #عشایرزاده #توانبخش‌ودرمانگربیماران‌استثنایی #ارشدفقه‌وحقوق #روانشناس #علوم‌تربیتی #خادمة‌المهدی 🔴 #کپی‌باذکرنام‌شاعر 🇮🇷 @Mahass تبادل
مشاهده در ایتا
دانلود
9.54M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
جاتون خالی بارون دیشب. ساعت حدود یازده شب شروع شد تا ۷ صبح بعد دیگه برف شد و الحمدالله این نعمت زیبای الهی برف و باران؛ به لطف برکت امام زمان عج ؛ همچنان ادامه داره. خانواده هم از اصفهان گفتند برف اومده الحمدالله😍 دیشب موقع برنامه نورافشانی که جمعیتی ملیونی توی صحن مسجد و توی مسجد زائر بود ولی بعد از اتمام نورافشانی ؛ تمام شبستان ها و مسجد بیشتر از حد تکمیل پر شده بود و با خادمین عزیز و حدود ۴۰۰ نفر به بالا از مردم زیر بارون خدا توی حیاط مسجد معشوق‌ جان‌مون موندیم و احیا گرفتیم. این زیباترین احیای عمرم بود. ❣️
🌹 درمعرکه آن‌کس که بد بوده وُ هیزم شد باسیل جهاد این ملّت؛ اثرش گم شد هرچند دل ایران از دست گرانی ها آتش‌تر ازآتش شد؛ در بند تورّم شد هم اقتصاد ُوهم فرهنگِ اصیل،َ افسوس درفتنه؛ وزیرش هی حمّال به هیزم شد بامکر حرامی‌ها شد کشف حجاب افزون کشتندحیا از ما؛ غیرت به تلاطُم شد زن های سلیطه با خوکان نر بی رحم هرجا وِلُ و این فتنه حتّی هدفش قُم شد شد آمرِبه‌معروف؛ زخمی ُوشهید اما قانون‌شکن وحشی هی غرق تنعّم شد کردندطلب حق را؛ هرجا همه؛ در پاستور سیلی‌وکتک، سهم این رأیُ و تظلّم شد تیغ سند نحس یک بیست‌سیِ فتنه بر گردن ایران با؛ دست شر کژدُم شد هرچندکه فرهنگِ اسلامیِ ایرانم با سوءسلیقه‌ها درگیر تهاجُم شد ازجهل رفیقان یا از دام خیانت ها صبر لب لال من؛ شاکی به تکلّم شد آب خوش آرامش ازجام گلوی ما پایین که نرفت و غم سهم لب بی خُم شد هرچند جفا دیدیم از دست سیاسیّون امّا به امیدحق؛ دل غرق تبسّم شد موسی که عصا انداخت؛ سال خوش اژدر شد پس سِحر یهودی‌ها یک کژدم بی دم شد نزدیک تریم ای دوست اکنون به لب قلّه البرز خوشی را دل؛ فاتح به تداوم شد باشد هدف ِاستقلال؛ زیر علَم رهبر شد تا روی سر ایران باران ولایت زد هم برکت ایمان ُوهم برکتِ گندُم شد ما روبه‌جلو محکم باوحدتِ پُرکثرت گوییم ستم نابود ازقدرت اهرم شد آزادی قدس آید؛ نابودی اسراییل بینیم که این دنیا هم اهل تفاهم شد حاکم شده ایمانِ شرقی به دلِ غربی پیشانی شر؛ خونین از تیر تحکّم شد مهدی غریب ما، فجر و فرجش آید بینیم که دنبالش خلقت به تراکم شد 🖍 ✍بداهه۱۴۰۳/۱/۱ 💐 @nardohdar1 ☝️============
🏴 میان ابروانت ، از سرِ غیرت عجب اخمی‌ست مگردرکوفه قرآن خوانده‌ای ؟! لبت زخمی‌ست مگر از روی اسب افتاده ای در سینهءتل که_ به دورت نیزه بسیارستُ و افتادی به معضَل که_ _تو سرداری که بر دارالعماره می برندت چون_ _سفیر راه عشقیُ و نگاهت سمت مقتل که_ _دهی او را سلام از راه دورُ و با جگرسوزی_ _تو میگویی نیا؛ کوفه پـُرَست از فتنه افروزی همه جمعند دور حرمله با هلهله گویند سه شعبه می‌زنی این گوش بر آن گوش می‌دوزی به ‌دل دارند از حیدر یهودان کین خیبر را کسانی آمدند از بدر با خنجر که تا سر را... نیا کوفه ، نشان کردند چشمان ابالفضلت نیا کوفه که سوزانند زینب را وُ معجر را میان آن عبا از اکبرت ، تنْ پاره می بینم وَ خونین‌اصغرت را خارج از گهواره می بینم زنانُ و کودکان را دستْ_بسته می برند از تل چهل منزل اسیران را غریبٰ_آواره می بینم نیا کوفه که این مردم ‌ولایت را نمی خواهند کمافی السّابق این‌ها دشمنانِ حقّ‌ ُو گمراهند حیا وُ معرفت را ، حرّیت را ، سر بریده، پس_ علیه عشق می جنگند ُو در دین، سستیِ کاهَ‌نـد 🖍 ۱۸/اردیبهشت/۱۳۹۸ ... 🦋 🌹 @nardohdar1 🌹 @nardohdar1 ♡━━━🍀🌸🍀━━━♡
❤️‍🔥 ازمن نپرس این حد چرا زخمی؟ یا از چه کس؟ از کِیْ ؟ کجا؟ زخمی؟ من مقتل مکشوف را بستم دارم هزاران ماجرا؛ زخمی دشمن نباید اشک من بیند یارم نبیند هم مرا زخمی من قهرمانم؛ گفته معشوقم پیشم بیا ؛ امّا نیا زخمی پا پِیْ نشو ؛ گفتم نمیگویم_ _هستم چرا سر تا به پا ؛ زخمی نایی ندارم تا بگویم که نایم پُراست از نی،_نوا ؛ زخمی ای دوست جان! اصرار کردی پس_ _ بشنو دل و تن شد چرا زخمی امّا تو را جان عزیزانت جایی نگو از اشک یا زخمی هرگز نکردم جنگ را آغاز کس را نکردم نابه‌جا ؛ زخمی پیروزشاه جنگ‌ها بودم از تیغ من در هر سَرا ؛ زخمی پیغمبرم در باستان ؛ کردم _ _ فرعونیان را با عصا ؛ زخمی تا پرچم صلحی برافرازم از هر کسی کردم دوا ؛ زخمی بخت خوش مردم شدم؛ امّا_ _ بال هُمایَم از بلا ؛ زخمی شیپور جنگم ؛ صور اسرافیل شد دشمنم از ابتدا ؛ زخمی شد جنگ ُو صلحم ؛ نُقلِ نَقّالان تا خوردم از دست قضا ؛ زخمی در جشن پیروزی و سرمستی یک شب شدم با کودتا ؛ زخمی چشم حسادت زخم دایم زد حالا شدم بی انتها ؛ زخمی با زوزه ی روباهْ_فکران؛ شد _ _همواره قلب بی ریا ؛ زخمی از دوستیِ دوست با دشمن صدبار خوردم بی هوا ؛ زخمی تا آمدم تسکین دهم خود را شد تازه تر هر زخم با زخمی لرزانْد بغضم آتنایم را نوحم که شد در ربنا زخمی از تیغ یأجوجی دشمن هام از طعنه های آشِنا؛ زخمی در مقتلی من را رهاکردند آن دوست‌های بی‌وفا؛ زخمی سر در گمِ طوفان دریایم از اصطکاک صخره ها؛ زخمی گم کرده ام فانوس ُو ساحل را کشتیِ دل بی ناخدا ؛ زخمی حالا که گفتم درد را؛ بگذار_ من را تو با جام عزا؛ زخمی ꧁انارستان‌❣عشق꧂ ☝️
❤️‍🔥 در بادهای برگ‌ریزان؛ ناز می‌رقصی!_ _با نغمه‌های بلبلان؛ همراز، می‌رقصی_ _طیّب‌درختِ ریشهْ_محکم! ای پریشانْ‌مو! زیتون طنّاز خدا ؛ غمّاز می‌رقصی با سدر دایم‌سبز لبنان؛ با ¹دم‌العنقا با نخل‌های بی‌سر اهواز؛ می‌رقصی تر شد رگ غیرت به شور بیرق سرخت شیرین من! با گوشه‌ی‌شهناز²؛ می‌رقصی؟ با بال خونین ای ابوالعبدِمقدّس‌ ³تا_ _حال هنیه را کنی ابراز؟!می‌رقصی؟ با کوبه‌ی سجّیل ایرانی سرِ صهیون گنجشک‌خورشیدی!³ تو با آواز می‌رقصی آبادخواهی‌کرد حتما غزّه را زیرا_ _بین خرابه‌های خانه، باز می‌رقصی کابوس فرعون‌ِ یهودی؟چوب سنوارت هان ای هُمای عشق! خیلی ناز می‌رقصی شد رقص خونت بین رقص فتنه؛ رقص نور سیمرغِ در آتش! غزل‌ْپرداز می‌رقصی با خاطری‌آشفته؛ داری رقص موزونی در جاده‌‌ی خون؛ پنجه‌ْ‌گرمِ ساز؛ می‌رقصی صبر عظیمت نامسلمان را مسلمان کرد خضر زمستان‌ْقلب‌ها؛ ممتاز می‌رقصی صدشاهنامه باید از جنس فلسطینی باکودکان خود؛ حماسی‌ساز می‌رقصی مانند روز جنگ؛ روز جشن پیروزی_ _سردارِ سراَفرازِ سر_انداز! می‌رقصی! کوک ِخودت کردی هزاران ساز دنیا را ای تک‌نواز عشق! یکّه‌تاز می‌رقصی!؟ یک روز ای آزاده‌! قطعا می‌شوی آزاد آن روز با بالی بلند و باز می‌رقصی ماندی مقاوم با حماس و رستم قسّام درکوه جَرمَق مثل یک شهباز؛ می‌رقصی ای بذر معصومی که درخون قد کشیدی؛ تو_ _در دشت زیتونی پُر از اعجاز؛ می‌رقصی ✍ ✍۳_آذر۱۴۰۳ ۱_درخت یمنی(خون اژدها) ۲_گوشه‌شهناز از دستگاه_شور ۳_پرنده‌ملی‌ومقدس‌فلسطین و لقب‌شهیدهنیه ✍ 👇𝐉𝐎𝐈𝐍 ‌‌‌‌‌‌‌❥•● ➜ @nardohdar1 ✍ ➜ @nardohdar1 ✍ ••⊱❖❀❁❊❂❁❀❖⊰•• 🌹
7.55M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ꗴꗴꗴꗴꗴꗴꗴꗴꗴꗴꗴꗴꗴꗴꗴ ❤️ ꗴꗴꗴꗴꗴꗴꗴꗴꗴꗴꗴꗴꗴꗴꗴ خبرهای خوب و خوش زندگیمو شادی هام رو باید فقط خودت بشنوی خودت که توی نفس نفس زندگیم موقع ناراحتیا کنارم بودی و غرغرامو تحمل میکردی راه خروج از سیاهچاله غم رو نشونم میدادی تمام تلاشت نجات من بود خوشی هامو با تو به اشتراک میزارم نه با آدمای مجازی نه با اون به‌ظاهر آشناهایی که صنمی با هم نداریم حتی اگه دست شون برسه با چشم حسادت شون خوشی هام رو عزا می کنند آره عشقم😍 تنها لایق شنیدن خوشی هام فقط خودتی ... ❤️ ✍ .•°``°•.¸.•°``°•. ꙮ➜ ‌‌‌‌‌‌‌@nardohdar1 ➜انارستان‌عشق     •.¸    ❣    ¸.• 𝐉𝐎𝐈𝐍☝️           °•.¸¸.•° ꙮ➜اشعارمهین‌اسدی‌آسترکی☝️ ꗴꗴꗴꗴꗴꗴꗴꗴꗴꗴꗴꗴꗴꗴꗴ
❤️ ✿▬▬❀♡❀▬▬✿ فرق شاعران‌جوششی_شاعران سرچشمه‌ای کوهستان با شاعران بی‌استعداد خشک‌طبعی که فقط به لطف آموزش‌علمی‌شعر در حد منظوم وزن_قافیه با دستور_زبان‌خشک؛ ولی ؛ شدند و چون یا رب مباد اینکه گدا معتبر شود ✿▬▬❀♡❀▬▬✿ عشق را؛ هم‌کیش‌تر_شاعر شدیم دائما دل‌ریش‌تر_شاعر شدیم ما همه محتاج دلگرمی عشق در زمستان بیشتر شاعر شدیم رنج آموزش نصیب غیر ماست ما که از این پیش‌تر شاعر شدیم درد ما تک‌درد نه؛ صد_درد هست ما که نیک‌اندیش‌تر شاعر شدیم هم بجوشد شعرها از عمق ما هم به هرکس؛ خویش‌تر_شاعر شدیم غصه‌های خلق را نوشیده ایم باهزاران نیشتر شاعر شدیم در هجوم خلق بی‌ذوق حسود بازهم سیریش‌تر شاعر شدیم هرچه بدگو پنجه‌ زد؛ ما شیر عشق_ _پیش حکمش میش‌تر شاعر شدیم ای که استعداد را بودی گدا ما ولی خوش‌کیش‌تر شاعر شدیم عزّتت از راه پول ُو پارتی‌‌ست ما که با تشویش‌تر؛ شاعر شدیم عزّت ما از دلی پُر عاطفه‌ست خُلقِ تو تفتیش‌تر؛ شاعر شدیم با تعارف؛ کورذوقان؛ شاعرند ماکه هم بی‌فیش‌تر شاعر شدیم ذوق تو آن بی‌ثمر_کاجِ کویر ما ولی تجریش‌تر شاعر شدیم سفره‌ی درکت کم ُو پولت زیاد ما که حُر_اندیش‌تر شاعر شدیم قدرِ خِلقت؛ سفره‌های درک ماست گرچه خود درویش‌تر شاعر شدیم رقص مولانا و فال حافظیم نسلِ مِیْ؛ هم‌ریش‌تر؛ شاعر شدیم 🖍 💚 بامداد۳دی۱۴۰۳ ✍ ꙮ➜ انارستان عشق ❤️👇 ✿●•۰▬▬•°‌♡°•▬▬۰•●✿ 🌹 @nardohdar1 ✍ 🌹 @nardohdar1 ✍ ✿●•۰▬▬•°‌♡°•▬▬۰•●✿ ☝️☝️
هدایت شده از ✍️ شاعر شو
9.38M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
☺️☝️👇 🎬 رستم میگه ؛ بقیه رو (سپاه دو طرف) به جنگ بکشونم و خودمون دو تا استراحت و درنگی کنیم. که اسفندیار (پسر گشتاسب پادشاه‌ایران) میگه ؛ من رو چه به جنگ زابلستان و کابلستان. جنگ بین من و تو هست. چرا باید ایرانی‌ها رو به کشتن بدیم که خودمون به تاج برسیم؟ دو تامون بدون سپاه با هم میجنگیم. 📚 👇 اسفندیار پسر رویین‌تن گشتاسب بود. که اسفندیار به واسطه‌ی اینکه تورانیان(ترک‌ها) رو شکست داد ؛ بین ایرانیان محبوب‌تر شد و بر ترک‌ها حکمرانی کرد. اسفندیار از گشتاسب خواهان جانشینی بود. پدرش گشتاسب به محبوبیت پسرش اسفندیار حسادت کرد. از طرفی هم زال و رستم ؛ پادشاهی گشتاسب رو به رسمیت نمی‌شناختند. چون گشتاسب بخاطر لجوج بودنش نسبت به (کی‌لهراسب) پدرش که نمیخواست پادشاهی رو به گشتاسب بده؛ مدتها از ایران به روم رفت و سالها مثل گداها در روم زندگی کرد تا بعد داماد قیصر روم(شوهرکتایون دختر بزرگ قیصر) شد و در طی جنگ‌هایی روم رو تا نزدیکی مرز ایران گسترش داد تا جایی‌که خزر رو جزو روم کرد. پدرش لهراسب که فهمید؛ از ترس ایجاد جنگ بین ایران و روم؛ جانشینی پادشاهی رو از پسرش زریر گرفت و پادشاهیش رو به گشتاسب بخشید. گشتاسب؛ هم به محبوبیت ملی اسفندیار حسادت میکرد و هم توسط زال و رستم ، رسمیتی نداشت؛ شرط رسیدن اسفندیار به پادشاهی رو اسیری رستم قرار داد که اسفندیار توسط تیر رستم به چشم‌هاش کشته میشه. و پادشاهی به پسرش بهمن میرسه 🖍  شـــاعــر شـــو❣👇 ┣━━◄⬣✦‌𖣔❀𖣔✦‌⬣►━━┫ 𖠢➜ @shaer_sho ❦❥••🌸 𖠢➜ @shaer_sho ❦❥••🌸 ┣━━◄⬣✦‌𖣔❀𖣔✦‌⬣►━━┫