نرگِث
دخترایِ نرگس، سلام. و اما جریانِ همیشهَمون، بناتالحوراء کارِ سنگینی نسبت به دفعاتِ قبلُ تقبل کرده
دخترایِ نرگس، سلام.
آقا دست بجنبونیدُ نرگس ممنونِ نیت خیرِ شماست
* بابونه رویِ چارقدتون
این دردِ بیدرمون چیه دچاره نرگس که آقا محتوا فقط شده مدیا.
بپذیرید این داغانیُ
بپذیرید
* قلبِ سبز
فعلاً کربلا تو دسترس نیستُ همینجا بسنده باید کرد
* عرفهایَم کربلامون نشد، نشد آقا.
حاجخانِم این اشرفِ مخلوقاتِ انقدر عاجزه که به موقعِ دیدنِ رخسارهٔ نگار بیجنبه میشه وُ تپش قلب دویست میکنه
* حالا ما با اینهمه دبدبه وُ کبکبه تحفهای نیستیم
نرگِث
حاجخانِم این اشرفِ مخلوقاتِ انقدر عاجزه که به موقعِ دیدنِ رخسارهٔ نگار بیجنبه میشه وُ تپش قلب د
ویرایشا رو که مودب میکنه بیانُ داشته باشید
قبل تحفه یه چی تهاجمی بود
* حالا کاری با موضوعیتِ این متن ندارم، زبونِ حالِ دخترایِ نرگسه؛ اینُ بچسبید.