eitaa logo
اشعار کربلایی سیدرضانریمانی
8.7هزار دنبال‌کننده
25 عکس
1 ویدیو
19 فایل
☑️ اشعار مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی 🔹کانال سروش: sapp.ir/matn_narimani 🔸کانال تلگرام: t.me/narimani_matn
مشاهده در ایتا
دانلود
📋 (ع) / *بخش دوم صوت* با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ سقای دشت کربلا 'ابالفضل3' دستش شده از تن جدا 'ابالفضل3' امّ‌البنین در کربلا نبودی، واویلا واویلا بر فرق عباست زدن عمودی، واویلا واویلا قدّ حسین‌ابن‌علی تا شده، واویلا واویلا پای عدو به خیمه‌ها وا شده، واویلا واویلا ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ کانال مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @seyedrezanarimani کانال اشعار مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @narimani_matn
۱۳ مهر ۱۳۹۷
📋 (ع) (ع) /*بخش اول صوت* با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ میگن عملیات کربلای یک، رمز عملیات رو که اعلام کردن؛ "یا ابالفضل العباس ادرکنی" دیدن همه‌ی بچه‌های رزمنده درِ قمقمه‌ها رو باز کردن، آب‌ها رو روو زمین ریختن؛ زشته رمز عملیات یا اباالفضل باشه ما آب بخوریم. وقتی اومدیم، همه‌شونو نگاه کردیم؛ رو زمین افتاده بودن، این لب‌ها خشک بود.... @seyedrezanarimani همچین که عباس دست برد زیر آب، این آبها رو بلند کرد مقابل صورت ؛ " فَذَکَرَ العَطَشَ الحُسَین " یادِ تشنگی بچه‌های حسین افتاد. یادش نمیره، تو خیمه‌ها همه این دامن‌هاشونو بالا زده بودن، این شکم‌ها رو رو مشک‌های نمناک گذاشتن؛ همه منتظرن عمو آب بیاره... آب‌و روو آب ریخت، مشک‌و پُر کرد. سمت خیمه‌ها به تاخت داره میره؛ بچه‌ها صبر کنید عمو داره میرسه. همین‌طور از گوشه‌های چشم یه نگاه به سمت خیمه‌های حسین: رباب صبر کن، دارم میرسم... همچین که داره به تاخت میاد، یه نفر داد زد اگه یه قطره از این آب‌ها به خیمه‌ها برسه یه نفرتونم زنده نمیمونید... همه دورِش رو گرفتن، یه نفر از پشت نخلستونا کمین کرده، آروم آروم.. (همه میترسن، شیر حیدره.) آروم آروم پنهان شد، اومد جلو، شمشیر رو بلد کرد دست راست رو زد "والله اِن قَطَعتُموا یَمینی اِنّی اُحامی اَبداً عَن دینی" دست از حسین برنمیدارم... @narimani_matn اومد جلوتر؛ -خدا عباس رو کمک کن؛ آبروی عباس نره. اومد جلوتر، یه‌نفر دیگه شمشیر رو بلند کرد دست چپ رو انداخت. این مشک رو به دندان گرفت. رو اسب نشسته؛ همینطور افسار اسب رو با پاها گرفته، مشک رو هم به دندون.... دیدن نمیتونن کاری بکنن، اون نانجیب بلند شد گفت من میدونم چه‌طور زمین‌گیرش کنم. تیروکمان رو برداشت؛ همچین که تیر به این مشک خورد یه آهی زیر لب کشید. آه... مادرجان کجایی ببینی آبروی پسرتو بردن.... حسین... ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ کانال مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @seyedrezanarimani کانال اشعار مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @narimani_matn
۱۳ مهر ۱۳۹۷
📋 (ع) / *شعر بخش دوم* با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ حرم از داغ تو دیگر دل مضطر دارد هیچ‌کس نیست که بعد از تو علم بردارد جبرئیل است که افتاده زمین یا که تویی چقدر پیکر صدپاره‌ی تو پَر دارد گر سرت را سرِ زانو بکشم میریزد سرِ تو بس که جراحات مکرّر دارد به که گویم که علمدار رشیدم حالا قامتی با قد یک طفل برابر دارد @narimani_matn تو اگر‌ پا نشوی نوبت گودال من است شمر پیش نظرم دست‌به‌خنجر دارد  ولدی گفت به تو مادر من، ای والله همه دیدند که عباس دو مادر دارد  پاشو عباس که نزدیک خیامم شده‌اند نانجیبی هوس غارت معجر دارد *شاعر: ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ کانال مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @seyedrezanarimani کانال اشعار مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @narimani_matn
۱۳ مهر ۱۳۹۷
📋 (ع) /*متن بخش دوم* با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ .... به که گویم که علمدار رشیدم حالا قامتی با قد یک طفل برابر دارد ابنِ جوزی تو تَذکرةُ‌الخواص نقل میکنه؛ میگه همچین که عباس زمین افتاد، (بعضیا قاتلای عباس و خیلیای دیگه نقل کردن.) اما ابنِ جوزی میگه: "حرمله مَعَ َجماعة و تَعاوَرَه" حرمله یه عده رو جمع کرد گفت بیاین بریم دورش؛ همه اومدن دورِ این شیرِ حیدر حلقه زدن.... (چرا شعر میگه با قد یک طفل بدنش یکی شده! حالا میگم؛) این عالِم میگه اینقدر با شمشیر و نیزه به این بدن زدن؛ دستها که هیچ، این عالِم میگه پاها هم از بدن جدا شد... @narimani_matn اباعبدالله برا علی‌اکبر عبا رو پهن کرد، این بدن رو برگردوند خیمه. عباس بود به حسین کمک کنه. اما دیگه الان نه عبا داره، نه کسی هست کمک حسین کنه.... تا اومد، یه نگاه به عباسش کرد؛ همین‌طور متحیر به این بدن داره نگاه میکنه... یک‌نفر گفت چرا دست گرفته به کمر یک نفر گفت حسین داغ برادر دارد... حسین.... ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ کانال مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @seyedrezanarimani کانال اشعار مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @narimani_matn
۱۳ مهر ۱۳۹۷
📋 (ع) /*بخش سوم صوت* با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ وقتی رفتی آروم آروم من شدم غریب و مظلوم غم میبارید از سر و روم وقتی دستاتو بریدن صدای مادرم اومد یهو گفت آخ زخم بازوم عباس، دیدی چطور دست به کمر گرفته بود عباس، چادر نخ نماشو سر گرفته بود عباس، دستی نداشتی اشکاشو زود کنی پاک عباس، واسه همین بازوتو میزدی رو خاک *متن کامل‌تر شعر بالا در این لینک قابل مشاهده است. ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ کانال مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @seyedrezanarimani کانال اشعار مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @narimani_matn
۱۳ مهر ۱۳۹۷
📋 (ع) / *بخش چهارم صوت* با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ حضرت عباس (ع) به اون بزرگوار که روضه‌خون بود فرمود چرا روضه‌ی ما رو نمیخونی؟! -آقا من بارها خوندم. فرمود: نه، اینجوری که من میگم روضه بخون؛ یه نفر که بالا بلندی باشه، تیر تو چشمش رفته باشه... (یه چیزی تو چشمت بره اذیت میشی سریع میخوای دست بزنی و درش بیاری.) این تیر رو بین دو زانو قرار داد، تیر رو از چشم میخواد در بیاره؛ کلاه‌خود از رو سر افتاد زمین... اون نانجیب از دور رسید: -عباسی که میگن تویی؟! گفت: آی نامرد، یه موقعی اومدی عباس دست در بدن نداره. گفت: تو دست نداری. من که دارم، دوتا هم دارم. این عمود رو بلند کرد، آورد بالا.... حسین از دور: نزن نامرد. زینب از دم خیمه: نزن نامرد. رقیه داره میگه: نزن نامرد. یهو این نامرد عمود آهن رو زد. تا عمود خورد صداش بلند شد: اَخا ، اَدرِک اخا... حسین.... ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ کانال مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @seyedrezanarimani کانال اشعار مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @narimani_matn
۱۳ مهر ۱۳۹۷
📋 (ع) / *بخش اول صوت* با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ آمدم آب به خیمه برسانم که نشد  چقدَر غصه و غم خوردم از این غم که نشد!  تیرِ نامرد اگر یاور مشکم می‌شد ...  می‌شد این آب شود چشمه‌ی زمزم که نشد  حیف شد، چیز زیادی به حرم راه نبود  سعی کردم بدنم را بکشانم که نشد  سعی کردم که نیفتم ز روی اسب ولی  ضربه آنقدر شتابان زد و محکم که نشد  بگو از من به رقیه که حلالم بکند آمدم آب به خیمه برسانم که نشد  *شاعر:   ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ کانال مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @seyedrezanarimani کانال اشعار مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @narimani_matn
۱۳ مهر ۱۳۹۷
📋 (ع) *بخش دوم صوت* / با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ تو جمع خود ماها هم همینجوریه؛ بعضیا بین ماها هستن که بقیه یه حساب دیگه روشون وا میکنن. مثلا میگن کار رو به فلانی بسپر؛ دیگه خیالت راحت باشه، تا تهش رو انجام میده. بچه‌ها هم همچین که مشک رو آوردن دادن به عباس، گفتن برید، دیگه بخوابید، عباس با آب برمیگرده... **** همین طور که زمین افتاده بود، گفت حسین جان میشه بی‌ادبی کنم؟ _ چیه عزیز دلم، داداشم، چی میخوای؟! _ تا حالا یاد داری ازت چیزی خواسته باشم؟ _ نه عباسم _ ولی حالا ازت یه خواهش دارم. _چیه عزیز دلم؟! _داداش یه قولی بهم بده. _هرچی بگی رو چشام میذارم. _حسین جان بدنم‌و از اینجا تکون نده. من نمیتونم تو چشمای بچه‌ها نگاه کنم.... @seyedrezanarimani ردِ خونِ دست ساقی هنوزم رو لب مشکه گریه‌های مشکِ پاره شبیه بارونِ اشکه شونه‌ی زخمیِ نخلی شده تکیه‌گاه سقا سوی خیمه‌ی ربابِ آخرین نگاه سقا جای بوسه‌ی علی رو همه‌ی تیرا شمردن آبروی پهلوونو کنار علقمه بردن @narimani_matn حسین داره برمیگرده، اما چه جوری؟! پیاده؛ سوار اسبم نیست. افسار اسب و گرفته. دولا دولا داره میاد؛ صدای بچه‌ها بلند شد: " اَینَ عَمِّیَ العباس " یهو دیدن حسین بغضش ترکید. خیمه‌ی عباس و عمودش رو کشید. این خیمه نشست؛ بچه‌ها برید آماده‌ی اسیری بشید... حسین... ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ کانال مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @seyedrezanarimani کانال اشعار مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @narimani_matn
۱۳ مهر ۱۳۹۷
📋 با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ ای ساقی لب تشنگان، ای جان جانانم سقّای طفلانم داغت شکسته پشت من ، ای راحت جانم سقّای طفلانم   من بی‌برادر چون کنم با این سپاه دون در دامن هامون بینم تو را در ابر خون ای ماه تابانم سقّای طفلانم  «ای ساقی لب تشنگان ای جان جانانم ، سقّای طفلانم» «ابوفاضل یا ابوفاضل» @seyedrezanarimani خواهم برم در خیمه‌گه ای گل تن پاکت پیکر صدچاکت ممکن نباشد یا اخا محزون و نالانم سقّای طفلانم   برخیز و ای جانِ برادر کن علمداری بنما مرا یاری بی‌تو غریب و بی‌معین در این بیابانم سقّای طفلانم بی تو یقین دارم که فردا زینبِ نالان بر ناقۀ عریان گردد سوار از راه کینه با یتیمانم سقّای طفلانم  «ای ساقی لب تشنگان ای جان جانانم ، سقّای طفلانم» «ابوفاضل یا ابوفاضل» *شاعر: ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ کانال مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @seyedrezanarimani کانال اشعار مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @narimani_matn
۱۳ مهر ۱۳۹۷