هدایت شده از اشعار کربلایی سیدرضانریمانی
📋 روضه خوان با گریه یاد میخ در افتاده
#سبک_روضه / #متن_روضه
#روضه_حضرت_زهرا (س)
#گریز_به_روضه_حضرت_علی_اکبر (ع)
مداحیهای کربلایی سیدرضا نریمانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
چاه گفتم آتشی بر این جگر افتاده وای
روضه خوان با گریه یاد میخ در افتاده وای
آنقدَر سنگین لگد زد درب از جا کنده شد
فاطمه پشت در از داغ پسر افتاده باز
عالمی گویند یازهرا ولی زهرا حسین
ما همه هستیم بالاتر زِ هَر بالا حسین
هرشب جمعه مُرَدّد میشوم در کار خویش
ماندهام العفو گویم یا بگویم یاحسین
@seyedrezanarimani
هرچه بود، از در و دیوار خودم فهمیدم
حاجتی نیست به اصرار، خودم فهمیدم
راز حبس نَفَس و جوشش خون از سینه
از فرو رفتن مسمار خودم فهمیدم
@narimani_matn
آخر چه کنم تا به پرت خار نگیرد؟
پهلوی تو خونریزی بسیار نگیرد؟
در چند نفس پخش کن این یک نفست را
تا پیرهنت حالت گُلدار نگیرد
به فکر خودت باش که این دستهی دستاس
از دست ورمکردهی تو کار نگیرد
خونمُردگیِ چشم تو درمان که ندارد
پس گریه نکن تاری بسیار نگیرد
یک ذره تکان خوردن تو فاجعهساز است
آرام بمان پهلویت اینبار نگیرد
دیشب سر سجاده دعای حسن این بود
که مادر من دست به دیوار نگیرد
مادر شدنت را به لگد از تو گرفتند
ای کاش کسی حسرت دیدار نگیرد
نجار بنا بود که بی میخ بسازد
تا عمر مرا این در و مسمار نگیرد
برخیز که یک شهر به این خانه نخندند
به سوختن پیکر پروانه نخندند
@seyedrezanarimani
.... (بعد این بیت دل آدم خود به خود میره کربلا....)
یه نگاه به جوونش کرد:
"پیش دشمن مَپَسند این همه من گریه کنم"
هی صدا میزد پسرم پاشو با پای خودت برگرد خیمه؛ اینا همه دارن مسخره میکنن، همه دارن کف میزنن، هلهله میکنن....
یه مرتبه رو کرد سمت خیمهها؛ صدا زد:
"جوانان بنیهاشم بیایید
علی را بر در خیمه رسانید
خدا داند که من طاقت ندارم
علی را بر در خیمه رسانم"
اما یه مرتبه همه دیدن آقا اباعبدالله (ع) خم شد؛ لحظهی آخره، حسرت یه بوسه به جوونش رو دل حسینه.
پدر آرزو داره بچهش رو ببوسه؛ اما بعضی وقتا حیا میکنه، روش نمیشه...
یه مرتبه دیدن حسین خم شد، صورتش رو به صورت جوونش گذاشت.
راوی میگه هفت مرتبه گفت: "ولدی" پسرم، میوهی دلم، علی اکبرم...
"لشکرِ کوفه و شام اِستاده
به تماشای شَه و شَهزاده
شَه روی نَعش پسر افتاده
همه گفتند حسین جان داده"
اگه الان کربلا بودیم نمیتونستم این روضهرو بخونم، چون فرمود شبهای جمعه مادرم کربلاست، یه وقت نکنه روضهی علی من رو بخونی...
آخه این جوون خیلی شبیه مادره، برای همینه مادر به این روضه حساسه.
اگه پهلوی مادر ما رو بین در و دیوار قرار دادن، تو کربلا هم نیزه به پهلوی علیاکبر زدن...
حسین....
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
کانال مداحیهای کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇
@seyedrezanarimani
کانال اشعار مداحیهای کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇
@narimani_matn
📋 #یاسماراتبرآزردهخدایاچهکنم
#سبک_روضه
با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
یاس ما را تبر آزرده خدایا چه کنم؟
بین معبر شده پژمرده خدایا چه کنم؟
دست خود را روی ریحانهی ما کرد بلند
آن حرامیِ سیه چهره،خدایا چه کنم؟
تا به امروز کسی مادر ما را اصلا
آه، کوچک شده نشمرده خدایا چه کنم؟
مادرم ام ابیها، جلوی چشمانم
وسط کوچه زمین خورده، خدایا چه کنم؟
نظرم بر رخش افتاد، دلم ریخت بههم
با رخی که شده خونمرده خدایا چه کنم؟
حس بینایی چشمان خدابینش را
دست سنگین کسی برده، خدایا چه کنم؟
علتش اشک من است این همه تکثیر شده؟
یا نه آیینه ترک خورده، خدایا چه کنم؟
*شاعر : #محمدجواد_شیرازی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
کانال مداحیهای کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇
@seyedrezanarimani
کانال اشعار مداحیهای کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇
@narimani_matn
هدایت شده از اشعار کربلایی سیدرضانریمانی
📋چشاتو وا کن فاطمه جانم
#سبک_روضه
#روضه_حضرت_زهرا (س)
#ایام_فاطمیه ۱۳۹۲
مداحیهای کربلایی سیدرضا نریمانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
مشکل گشا رو حاجتروا کن
چشاتو وا کن ، فاطمه جانم
فکری به حال این بچهها و...
...این مرتضی کن، فاطمه جانم
چشاتو وا کن ، نگو که دیگه
درب بهشت من مُهر و موم شد
منو صدا کن ، نگو که هرچی
میون ما بود دیگه تموم شد
تا نالهی "وا اُمّا" شنیدم
پیراهن صبرمو دریدم
نمیدونم من چهجور رسیدم!
گاهی نشستم ، گاهی دویدم
تو رو که دیدم ، دیگه بریدم
خودم رو تا پیش تو کشیدم
آرزوم این بود زندهت ببینم
حقم نبود کردی ناامیدم
@seyedrezanarimani
یه بار علی جان برا تو مردم
زنده شدم باز برات بمیرم
برای اشک چشات بمیرم
برای بغض صدات بمیرم
اشک چشاتو بذار بگیرم
به روی زخمام برا تبرک
اینم بگم که شفام همینه
"هذا فِراقٌ بَيْني وَ بَيْنُک"
بمیرم ای که بابای خاکی
حالا تو و سر تا پای خاکی
دستای خاکی ، پاهای خاکی
عمامه خاکی ، عبای خاکی
دلم رو برده یه جای خاکی
چادر و اون ردپای خاکی
شکسته گوشوارههای خاکی
گریههای مجتبای خاکی
@narimani_matn
آخ گفتی کوچه دلم رو کنده
نامرد کوچه بهم میخنده
هی میگه قنفذ، رو به مغیره
که مالیات به این روزا چنده
شد حرف قنفذ، چطوره بازوت؟
گفتم مغیره، چطوره پهلوت؟
از وقتی پاشون وا شد به خونه
وا شد به این خونواده تابوت
وا شده لبهات دوباره خندون
تابوتو ساختم با دست لرزون
راحت خیالِت از بابت اون....
...نزنه میخاش از جایی بیرون
راستی ز در هم با چشم گریون
بیرون کشیدم اون میخ پر خون
راحت خیالِت از بچههامون
کاش در نداشت این صحن و سرامون
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
کانال مداحیهای کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇
@seyedrezanarimani
کانال اشعار مداحیهای کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇
@narimani_matn
📋 #حالمادرمخرابه
#سبک_روضه
با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
حال مادرم خرابه
دیدن مریض ثوابه
زخم بازوش منو کشته
درد پهلوش منو کشته
بشکنه دست مغیره
کبوده روش منو کشته
ای هلال قد کمونی
چی میشه پیشم بمونی
از خدا نخوای بمیری
تو هنوز خیلی جوونی
@seyedrezanarimani
علی رو حلال کن ، واسه زخم بازوت
علی رو حلال کن ، واسه درد پهلوت
علی رو حلال کن ، واسه دست بستهش
نتونست که برداره اون در رو از روت
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
کانال مداحیهای کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇
@seyedrezanarimani
کانال اشعار مداحیهای کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇
@narimani_matn
📋 #بیاتایکگلعشقیبکاریم
#سبک_روضه
با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
بیا تا یک گل عشقی بکاریم
اونم حالا که یک توراهی داریم
حالا که هم حسن هست هم حسین هست
بیا تا اسمشو محسن بزاریم
حالا که دل ز هر غصه کندیم
بیا به روی همدیگه بخندیم
بیا تا هرکی غیراز شادی در زد
در این خونه رو به روش ببندیم
ولی یک روز تموم میشه خوشیها
جلوی خونهمون هیزم میارن
علی رو واسه بیعت به مسجد
برای عبرت مردم میارن
@seyedrezanarimani
دلت میسوزه از تنهایی من
دلم میسوزه از تنهایی تو
میدونم خوب نمیتونی ببینی
بمیرم کم شده بینایی تو
غم تو دیگه زهرا کرده پیرم
الهی تو نمیری من بمیرم
همهش تو حسرت اینم نشد که
قلافو آخر از دستش بگیرم
الهی هیچکی زندگیش نیفته
جلوی چشم قوم و خویش نیفته
الهی صد تا مرد آتیش بگیرن
ولی یک زن توی آتیش نیفته
@narimani_matn
کسی برای تسلیت نیومد
کسی اینجا به این نیت نیومد
اگه خودم ندیده بودم اینو
میگفتم هیچی جمعیت نیومد
ولی یک جمعیت ریختن تو خونه
بههم دوختن زمینو با زمونه
حسن زانوی غم بغل گرفته
حسین داره به زیر لب میخونه:
"فلک دیدی چه خاکی بر سرم کرد
به طفلی رخت ماتم در برم کرد
الهی بشکنه دست مغیره
میون کوچهها بیمادرم کرد"
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
کانال مداحیهای کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇
@seyedrezanarimani
کانال اشعار مداحیهای کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇
@narimani_matn
📋 #جانعلیبافاطمهپیوندخورده
#سبک_روضه
با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
جان علی با فاطمه پیوند خورده
زهرا بیفتد بیگمان حیدر میافتد
حداقل ایکاش نامحرم نباشد
جایی که زن در محضر شوهر میافتد
از شانهی دیوار میگیرد نیفتد
با سیلی بعدی ولی دیگر میافتد
تنها نه یکدفعه، که نزدیک سهماه است
در پیش چشم بچهها مادر میافتد
خیلی تقلا میکند برخیزد از جا
پا میشود اما روی بستر میافتد
@seyedrezanarimani
مانند خانم سینهاش میسوزد آقا
هربار که چشمش به میخ در میافتد
در زیر لب میخواند از داغ شُبِیرش
با اینکه هر لحظه تب شبّر میافتد
ایکاش سمت کربلا دیگر نیاید
آنجا که بر حنجر رد خنجر میافتد
مادر میافتد در میان کوچه امروز
فردا میان کوچهها دختر میافتد
نسل همانکه آمد و غصب فدک کرد
فردا به فکر غارت معجر میافتد
@narimani_matn
کجا میخوای بری بدون من حبیبه
مگه نمیبینی چقدر حیدر غریبه
ببین که دارم جون میدم نگاه به حالم کن
امشب داری چرا همهش میگی حلالم کن
دیدم که کار خونه کردی
خوش بود دلم میمونی خانم
نگو که رفتنی شدی تو
دووم بیار میتونی خانم
افتاده جای دست تو روی در و دیوار
اما بلای جونمه این خون رو مسمار
@seyedrezanarimani
تو درد داری میکشی من اینو میدونم
میخوام برات کاری کنم اما نمیتونم
گفتی برات تابوت بسازم
منو به خاک غم نشوندی
گفتی که میرم میدونی
فاتحه حیدرو خوندی
یادم نرفته هیزم و آتیش این خونه
من بودم و تو بودی و اشک غریبونه
از شدت شلاقها بازوی تو میسوخت
بین در و دیوار بودی روی تو میسوخت
الهی حیدرت بمیره
برای اون گیسوی سوختهت
جمع شده بودن در خونهم
سیلی زدن به روی سوختهت
"این سخن پیچیده هرجا
مرتضی افتاده از پا"
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
کانال مداحیهای کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇
@seyedrezanarimani
کانال اشعار مداحیهای کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇
@narimani_matn