eitaa logo
اشعار کربلایی سیدرضانریمانی
8.6هزار دنبال‌کننده
25 عکس
1 ویدیو
19 فایل
☑️ اشعار مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی 🔹کانال سروش: sapp.ir/matn_narimani 🔸کانال تلگرام: t.me/narimani_matn
مشاهده در ایتا
دانلود
📋 / بخش اول صوت (ع) (س) با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ اجل فارغ ز رنج و محنتم کن ز دیدار مغیره راحتم کن همچین که شمشیر رو به فرق آقا زدن، صدای آقا بلند شد: " فُزتُ و رَّبِ الکَعبه " یه معنای ظاهریش اینه: به خدای کعبه رستگار شدم... اما خودمونیش این میشه؛ یعنی دیگه از این دنیا راحت شدم... علی داره از یه داغی راحت میشه؛ آخه این زخمی که به سرِ علی خورده که زخم نیست، تو جنگهای زیادی امیرالمومنین نود زخم خورده. همین‌جایی که 'ابن ملجم' زده، تو یه جنگی امیرالمؤمنین همینجا فرقش شکافته شده بود.... @seyedrezanarimani اما میدونی کدوم داغه که جگر علی رو میسوزونه؟ داغ این یه ضربه‌ست... "یادم‌ نمی‌رود که همه داد میزدند طوری لگد بزن که علی بی‌پسر شود" این زخمه که به جیگر علیِ. و الّا این زخمایی که امشب علی خورده،‌ زخم نیست... زخم اینه؛ آدم زنش بین نامحرما باشه، دورش حلقه بزنن... علیِ خیبر شکن دستاشو ببندن، جلو چشماش زنش‌رو بزنن... @narimani_matn فضه داره با ناله‌هاش قلبمو از جا میکَنه  هرکی با هرچی دستشه مادر مارو میزنه من نمیگم شما بیاید دست بابا رو وا کنید فقط میگم مُغَیره رو از مادرم جدا کنید یازهرا... ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ کانال مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @seyedrezanarimani کانال اشعار مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @narimani_matn
📋 / بخش دوم صوت (ع) (ع) (س) با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ ای تیغ همیشه بی‌خبر می‌آیی یک روز به شکل میخِ در می‌آیی امروز تو شمشیری و فردا قطعا در قالب یک تیرِ سه‌پر می‌آیی یک مرتبه کم‌شتاب باشی خوب است با قاعده، با حساب باشی خوب است فکر دل فاطمه نبودی اما فکر جگر رباب باشی خوب است ای تیغ همین‌قَدَر نمیفهمی نه فرق پدر و پسر نمیفهمی نه آن روز چقدر گریه کردم گفتم: زن آمده پشت در، نمیفهمی نه؟ * شاعر : ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ کانال مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @seyedrezanarimani کانال اشعار مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @narimani_matn
📋 (ع) / بخش دوم صوت (ع) (ع) (س) با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ فقط یه اشاره‌ای بکنم امشب شب عباسه... از کجا میگی؟ مگه امشب شب شهادت آقا امیرالمؤمنین نیست؟ آره؛ اما از امشب مأموریت عباس شروع میشه، بارِ رو دوش عباس از امشب سنگین میشه... آقا امیرالمؤمنین صدا زد: آی بچه‌های فاطمه! همه بیایید، بقیه برن بیرون؛ کار دارم. همه رفتن، عباس هم سرش ر‌و انداخت پایین رفت. یهو مولا با همون صدای بی‌رمقش صدا زد: حسن جان! برو به عباس بگو بمونه. با عباس کار دارم... اومد صدا زد: عباس جان! داداش! بابام میگه شما هم بمون. گفت آخه حسن جان من که بچه‌ی فاطمه نیستم. دستش‌و گرفت آورد پیش امیرالمؤمنین.... @narimani_matn آقا گریه میکردن، بچه‌ها هم گریه میکردن. وصیت‌هاش رو فرمود. یهو رسید به عباس؛ فرمود عباسم دستت‌و بده. دستش‌و گرفت؛ حسین جان تو هم دستت‌و بده. زینبم تو هم بیا جلو عزیز دلم: عباس! جونِ تو و جون این خواهر و برادر. امشب باید به علی یه قول بدی... _ باباجان هرچی بگی رو چشمام میذارم... فرمود عباس مواظب این خواهر و برادر باش. گفت باشه باباجان. الهی قربونت برم، هرچی شما بگی.... فرمود مخصوص باید مواظب زینب باشی؛ دختره، حساسه، لطیفه، مواظبش باش. تو برادرشی، تو باید حواست بهش جمع باشه.... دیگه بیشتر از این نمیگم. سالهایی گذشت؛ کربلایی رسید؛ آقامون عباس از بالای اسب رو زمین افتاد؛ _گفته بود رو چشمام میذارم_ به چشماش تیر زدن، دستایی که تو دست حسین گذاشت‌و انداختن. فقط یه جمله میگم یهو دیدن خانم زینب اومد سمت گودال، یه نگاه کرد: حسین جان! پاشو ببین زینب‌و دارن میبرنش... یه نگاه کرد علقمه: عباسم! مگه به بابام قول ندادی مواظبم باشی!؟ پاشو نگاه کن دستام‌و دارن نامحرما میبندن.... حسین... بِالحسین الهی العفو... ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ کانال مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @seyedrezanarimani کانال اشعار مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @narimani_matn
📋 / بخش سوم صوت (ع) با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ دست‌هایش ز تن جدا شده بود گیسویش روی مَشک وا شده بود تا دلِ اَبرویش تَرَک برداشت جگر مَشک بوریا شده بود چهره‌اش غرق خونِ فرقش بود چقدر شکلِ مرتضی شده بود حرمله باز هم هدف زده بود بین چشمش سه‌شعبه جا شده بود کارِ زانو نبود از بس تیر سهمگین مثل نیزه‌ها شده بود ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ کانال مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @seyedrezanarimani کانال اشعار مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @narimani_matn
📋 / بخش اول صوت (ع) با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ من بمیرم؛ نَفَست هم‌نفسِ درد شده گرمیِ زندگی‌ ما! بدنت سرد شده ای بهارِ منِ دلخسته چرا پاییزی؟! چهره‌‌ی زخمِ خزان خورده‌ی تو زرد شده لرزه افتاده به جانت؛ بدنم می‌لرزد آمده زلزله‌ی روضه؛ تنم می‌لرزد دید تا بستر پر خونِ تو را آه کشید وای از خاطره‌هایش؛ حسنم می‌لرزد روضه‌ی نو ننویسید به دفتر، کافی‌ست مقتلِ بازِ مرا روضه‌ی مادر کافی‌ست بعدِ سی سال، دلم بین در و دیوار است تا بمیرم، به‌خدا میخ همان در کافی‌ست *شاعر : ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ کانال مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @seyedrezanarimani کانال اشعار مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @narimani_matn
📋 / بخش دوم (ع) (س) با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ سی ساله حیدر - دردش همینه ؛ آه از مغیره، آه از مدینه کابوس شب‌هاش اینه که زیر دست وپا میفته زهراش گُلِش رو میزنن یه مشت اراذل اوباش هرشب میاد اون صحنه‌ها جلوی چشماش دیگه شبای آخره، وای وای وای وای دو شبه که تو بستره، وای وای وای وای زهرا میاد بالاسرش، وای وای وای میشینه پیش حیدرش، وای وای وای وای @seyedrezanarimani گوشه‌ی بستر، زخمی و خسته برات بمیرم، سرت شکسته یادته عشقم زخمی که میشدی خودم زخمو می‌بستم اما الان دیگه بالا نمیره دستم کاری ازم بر نمیاد، شرمنده هستم بلندشو بازومو ببین، وای وای وای زخم رو ابرومو ببین، وای وای وای سرت شکسته میدونم، اما پاشو سینه و پهلومو ببین، وای وای وای ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ کانال مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @seyedrezanarimani کانال اشعار مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @narimani_matn
📋 با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ اومدن پیش حضرت موسی: موسی دعا کن بارون بباره. همه رو جمع کرد میخواد دعا کنه؛ خدا بهش فرمود: یه گنهکار تو این جمع هست، بهش بگو بره تا دعای بقیه مستجاب بشه. یهو حضرت موسی اعلام کرد: یه نفر تو این جمع گنهکاره؛ خدا میفرماید تا اون یه نفر از اینجا بیرون نره دعا مستجاب نمیشه. یهو اون یه نفر سرشو پایین انداخت: خدایا باشه؛ این همه گناه کردم هیچی نگفتی، گذاشتی همه جمع بشن بعد آبروی منو ببری؟ @seyedrezanarimani تا این حرفا رو زد یهو ابرها اومدن، بارون بارید، موسی تعجب کرد: خدا! شما که اونطور فرموده بودی! فرمود: موسی، کی تا حالا دیدی من آبروی بنده‌هام‌و ببرم؟ بنده‌م توبه کرد، منم بخشیدمش.... (خدایا امشب یه پیغام هم برا ما بفرست بگو بخشیدمتون...) خدا فرمود بخشیدمش، موسی گفت میشه به من بگی کی بود تو این جمع که گنهکار بود؟ خدا فرمود: موسی تا اون موقع که بد بود بهت معرفی نکردم،حالا که توبه کرد انتظار داری بهت بگم؟!؟ نمیشه... فقط به من گفت، به خودم گفت غلط کردم تموم شد... @narimani_matn حالا کی میدونه ماها چی کاره‌ایم امشب اومدیم اینجا؟! بهش بگو غلط کردم؛ به حق امام رضا؛ امشب باید دست‌به‌دامن همه بشم. امشب اگه سحر بشه، تموم بشه کارم زاره. مضطرم، پریشونم؛ هی به خودم میگم امشبم داره تموم میشه آخرش بخشیده نشدی، به حق پریشانی عمه سادات زینب... الهی العفو.... ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ کانال مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @seyedrezanarimani کانال اشعار مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @narimani_matn