eitaa logo
اشعار کربلایی سیدرضانریمانی
8.9هزار دنبال‌کننده
25 عکس
1 ویدیو
19 فایل
☑️ اشعار مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی 🔹کانال سروش: sapp.ir/matn_narimani 🔸کانال تلگرام: t.me/narimani_matn
مشاهده در ایتا
دانلود
📋یک بار دیگر مستجابم کردی آقا ۱۳۹۲ مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ یک بار دیگر مستجابم کردی آقا بد بودم اما انتخابم کردی آقا در مجلس روضه مرا هم راه دادی با لطف خود نوکر حسابم کردی آقا اصلا نگفتی که برو، برگرد، جا نیست آه، از خجالت خیس آبم کردی آقا کوه گناهم را تو نادیده گرفتی با یک دعا کوه ثوابم کردی آقا مثل همیشه آبروداری نمودی پیش همه عالیجنابم کردی آقا @seyedrezanarimani از اولش کار تو ذره‌پروری بود در آخرش هم آفتابم کردی آقا بال فرشته فرش راه عرشی‌ام شد تا نوکر زهرا خطابم کردی آقا زهرا نوشت و پای آن را مُهر کردی با این قباله کامیابم کردی آقا یک "آه مادر" گفتی و آتش گرفتم از میخ گفتی و کبابم کردی آقا *شاعر : ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ کانال مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @seyedrezanarimani کانال اشعار مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @narimani_matn
📋 با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ باز در شهر رسیدی و نفهمید کسی آشنایی طلبیدی و نفهمید کسی درد این است که ما مدعی هجرانیم درد هجران تو چشیدی و نفهمید کسی غافل از چشمِ خدابین تو مستیم همه فعل ما را همه دیدی و نفهمید کسی بی‌حیاییم و به جای همه‌ی ما آقا لبت از شرم گزیدی و نفهمید کسی هر سحر توبه به‌جای همه‌ی ما کردی جور یک شهر کشیدی و نفهمید کسی @seyedrezanarimani بارها وقت زمین خوردن ما با عجله بهر امداد دویدی و نفهمید کسی چه شد آخر وسط روضه‌ی ما غوغا شد؟ به گمانم که رسیدی و نفهمید کسی هر زمان روضه گرفتیم برای زهرا سرمان دست کشیدی و نفهمید کسی صبح و شب گریه برای غم مادر کردی مثل یک شمع چکیدی و نفهمید کسی دیده ای واقعه را... آجرک الله آقا شاهد قتلِ شهیدی و نفهمید کسی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ کانال مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @seyedrezanarimani کانال اشعار مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @narimani_matn
📋 با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ حال و روزم را بیا آقا ببین بهتر نشد این گدای بی‌وفا هم واقعا نوکر نشد درد و غم‌هایم زیاد و این دلم آلوده است معصیت عادت شد و از من جدا آخر نشد از فراقت گریه و ناله نکردم یک شبی دل ندادم به تو و این فاصله کمتر نشد توبه‌ها کردم ولی توبه شکستم بعد از آن این چنین بودم که درد من دوا دیگر نشد با چه رویی حاجتم را بر زبان جاری کنم من‌که دیدم غربتت اما دلم مضطر نشد @seyedrezanarimani خوب کن بدحالی‌ام رو برنگردان از گدا غیر تو اصلا برای من کسی یاور نشد فاطمیه تو بیا کرببلایی کن مرا آرزویی بهتر از شش‌گوشه‌ی دلبر نشد مادر ارباب ما در بستر و دردش زیاد چند روزی میشود هم‌صحبت حیدر نشد زینبش دیده میان شعله‌ها پهلو چه شد بعد از آن تب کرد و بهتر حال آن دختر نشد *شاعر : ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ کانال مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @seyedrezanarimani کانال اشعار مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @narimani_matn
📋 یا رسول الله! زهرا کشته شد (س) / *بخش اول صوت* (س) ۱۳۹۲ مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ مِهر زهرا چیست مِهر مادری باده ما چیست جامِ کوثری هرکه را مهر ذَوِی القُربا رسد روزی‌اش از شاخه طوبا رسد زندگی خواهم ولی با مادرم بندگی خواهم که عبدِ کوثرم بندگی باید بر آن پر سوخته زانکه ما را بندگی آموخته او به ما آزادگی تعلیم داد در بلا آمادگی تعلیم داد او ز مِهر مادری گنجینه داشت پشت در اسراری اندر سینه داشت @seyedrezanarimani ای شگفتا از غلاف تیزْ دست بازوی یارِ ولایت را شکست مادر و اسراری از دیوار و در مادر و اسراری از داغِ پسر اقتباس از آتش در می‌کنم یاد از گیسوی مادر می‌کنم بانویی در دود و آتش گم شده مادری راه نجاتش گم شده شعله کم کم تا به گیسو می‌رسد ضرب پایی تا به پهلو می‌رسد غم ، شَرَر بر آشیانه می‌زند مادرم را تازیانه می‌زند پشت در کوثر به خون آغشته شد یا رسول الله! زهرا کشته شد *شاعر: ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ کانال مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @seyedrezanarimani کانال اشعار مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @narimani_matn
📋اینجا کجاست، هوا چرا تاره؟ / *بخش دوم صوت* (س) ۱۳۹۲ مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ اینجا کجاست، هوا چرا تاره؟ چی میبینم، یه دونه گوشواره خاک به سرم، این زن چرا تنهاست؟ آخه مگه زهرا زدن داره؟ تورو خدا دست از سرش بردار چند وقته که زهرا شده غم‌دار حسن ببین این مرد بی‌غیرت دور دیده چشم حیدر کرار رفتم جلو، چرا هوا سرده؟ چی میبینم اینکه یه نامرده... چرا زدی، میدونی این زهراست از دست تو قلبش پرِ درده ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ کانال مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @seyedrezanarimani کانال اشعار مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @narimani_matn
📋 (س) و (ع) / *بخش سوم صوت* ۱۳۹۲ مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ دم دمای آخر بی‌بیِ؛ خانم صدا زد : زینبم بیا، یه بقچه‌ای کنار گذاشتم بقچه رو برام بیار. گفت: چشم مادر؛ آورد جلو مادر گذاشت. گفت دخترم خودت بازش کن. با اون دست‌های کوچولو بقچه رو بازکرد؛ تا بازکرد دید سه تا کفن میون بقچه‌ست.... -کفن اول مال خودمه، کفن دوم مال باباته، سومی مالحسنه..... تا خانم این حرف‌ها رو فرمود، دوتایی زدن زیر گریه؛ هم مادر فهمیده، هم زینب. دتایی شروع کردن گریه‌کردن؛مادر داره روضه میخونه؛ ای بی‌کفن حسین.... صدا زد زینبم نگران نباش، برا حسین هم یه پیراهن کنار گذاشتم، با دست‌های خودم بافتم. زینب این پیراهن باشه، روز آخر، لحظه‌ی آخر، از طرف من زیر گلوی حسین رو ببوس، پیراهن رو تنش کن... زینب گفت چشم مادر..... (به وصیت مادر باید عمل کنه.) تا حسین اومد بره میدان، صدا زد " مَهلاً مَهلا، یَابنَ الزَّهرا " یه مرتبه حسین برگشت؛ چیه خواهرم؟ صدا زد مادرم وصیت کرده گفته لحظه‌ی آخر این پیراهن رو به تو بدم، زیر گلوی تو رو از طرف مادر بوسه بزنم. اومد از طرف مادر یه بوسه زد؛ اما هنوز رو دل زینب مونده از طرف خودش یه بوسه بزنه... چند لحظه بیشتر نگذشت اومد تو گودال، نیزه شکسته‌ها رو کنار زد، شمشیرها رو کنار زد، بذار از طرف خودم ببوسمت... اما یه نگاه کرد دید سر نداره؛ زینب خم شد، لب‌هاش رو گذاشت رو رگها. یا حسین.... @narimani_matn آقا امام زمان (عج) فرمودند هرجا نام عموم عباس برده بشه میام.... خیلی عباس حضرت زهرا رو دوست داره... میگه هروقت با اباعبدالله تو کوچه‌های بنی هاشم قدم میزد، میدید اباعبدالله رو زمین میشینه، ناله میزنه؛ادب عباس اجازه نمیده دلیل این کار رو بپرسه. اما یه بار فرمود آقا، چرا به این نقطه از کوچه که میرسی رو زمین میشینی؟ چه خبر شده اینجا ؟ فرمود عباسم دست رو دلم نذار.... (تازه اباعبدالله که ندیده اینطوره.) علامه حسن زاده میفرمودند: هروقت اما حسن از این کوچه رد میشد، رو زمین مینشست، دستاش رو رو سرش میذاشت؛ خودم دیدم که مادر رو زمین افتاد.... عباس همش میگفت حسین، ایشالله یه روزی من هم مثل مادر تو بشم. مثل فاطمه هم شد؛ تا اباعبدالله اومد، راوی میگه دیدم وسط میدان اباعبدالله روز زمین افتاده، یه چیز رو برداشت هی میبوسه، هی به چشماش میذاره. گفتم نکنه حسین قرآن پیدا کرده. یه نگاه کردم دیدم دست‌های قلم شده‌ی عباسه.... گفت حسین جان، اگه دست‌های مادر تو رو با غلاف زدن، من هم دست‌هام برا مادرت فردا شد. اگه تو کوچه سیلی به صورت مادرت زدن، چشم‌های مادرت سرخ شد، به چشم‌های من هم تیر زدن، چشم‌های من هم پر خون شده حسین جان.... حسین.... ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ کانال مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @seyedrezanarimani کانال اشعار مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @narimani_matn