eitaa logo
اشعار کربلایی سیدرضانریمانی
8.6هزار دنبال‌کننده
25 عکس
1 ویدیو
19 فایل
☑️ اشعار مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی 🔹کانال سروش: sapp.ir/matn_narimani 🔸کانال تلگرام: t.me/narimani_matn
مشاهده در ایتا
دانلود
📋 (بخش سوم صوت) (ع) با نوای کربلایی سید رضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ تا علمت افتاد زمین، انگار خراب شد آسمون از دستمون رفتی داداش، چیزی نمونده واسمون من موندم و این پرسشِ «چی شد عباسمون»؟ کار من افتاده به التماس پاشو علمدار حرم خورده گره کار حرم جز تو کی رو داره حرم؟ عباسم التماس بچه‌هاست برگرد و اصلا آب نیار بی عمو آب میخوان چیکار باباجون و تنها نذار @seyedrezanarimani برگه های قرآنم رو، به روی چشمام میذارم دست های آب آروم رو، از رو زمین بر میدارم پناه دنیام ولی، پناه به عباس میارم پشت و پناه خیمه ی منی پاشو و بیچارم نکن بی کس و بی یارم نکن میدونم شیر خوارم نکن میشکنم اگه تو بشکنی با چه رویی خیمه برم؟ تو رو چجوری نبرم؟ @narimani_matn کی فکرش و میکرد یه روز، کارم به اینجا بکشه سقا برا یه قطره آب، منت دریا بکشه برادرم جلو چشام، روی زمین پا بکشه هرجوری میتونی، پاشو داداش پاتو به خیمه برسون حتی شده کشون کشون با من بیا با من بمون راضی به تنهائیم نشو داداش پاشو نذار که دیر بشه نذار کسی اسیر بشه نذار رقیه پیر بشه ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ کانال مداحی‌های کربلایی سید رضا نریمانی [ @seyedrezanarimani ] کانال اشعار مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی [ @narimani_matn ]
📋 (بخش چهارم صوت) (ع) (س) با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ تو علقمه پیچیده بوی یاس بالای سر تو حضرت زهراس بهم بگو تا مادر رو دیدی چی بینتون گذشت داداش عباس (همچین که اومد کنار عباسش نشست گفت داداش!اینجا عجیب بوی مادر میده. گفت: آره. برا همین صدات زدم داداش. آخه دیدم مادرت داره صدام میزنه پسرم...) @seyedrezanarimani تو گفتی که چی شد توی میدون کشیدنت تو رو به خاک وخون یا گفته مادرم که تو کوچه یه سیلی خورد و حسن شد گریون تو گفتی از دلت که شد مضطر از اینکه بی کسه دیگه خواهر یا گفته مادر از آتیشی که یه روزی گر گرفته پشت در @narimani_matn اتفاقی نبود، خونه سوخت اتفاقی نبود، در شکست اتفاقی نبود، فاطمه، رو زمین نشست اتفاقا دیدنش، پشت در، کوبیدنش اتفاقا کشتنش، چهل نفر، رد شدند ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ کانال مداحی‌های کربلایی سید رضا نریمانی [ @seyedrezanarimani ] کانال اشعار مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی [ @narimani_matn ]
📋 (بخش پنجم صوت) (ع) بانوای کربلایی سید رضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ هر شخصی میخواد از بلندی بیفته اول دستاشو سپر صورتش میکنه؛ صورتش بدنش آسیب نبینه. @seyedrezanarimani اما دل ها بسوزه برا اون آقایی که، تیر تو چشم فرو رفته؛ از بالای اسب چنان اسب با صورت زمین خورد؛ تا زمین افتاد دیدید این تیر داره اذیتش میکنه؛تیر رو بین دو زانو قرار داد؛ تا سر رو خم کرد؛ کلاه خود از رو سرش زمین افتاد؛ @narimani_matn اون نا نجیب اومد جلو؛ گفت:«عباسی که میگن تویی؟ چرا پا نمی شی با من بجنگی». _نامرد یه موقعی اومدی که دست تو بدن ندارم. گفت تو دست نداری. من که دست دارم. چنان این عمود رو بلند کرد... ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ کانال مداحی‌های کربلایی سید رضا نریمانی [ @seyedrezanarimani ] کانال اشعار مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی [ @narimani_matn ]
📋 (بخش اول صوت) (ع) با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ رفتی از خیمه و پا تا به سرم میسوزد دلِ زینب(س)، دلِ زن های حرم میسوزد گفتم عباس(ع)! فقط مشک و علَم را بردار بغض کردی و از این غم سپرم میسوزد با لبِ تشنه، لبِ علقمه رفتی امّا جرعه ای آب نخوردی! جگرم میسوزد تیر بر مشک زدند و دلم آشوب شده گُر گرفتی و تنِ شعله ورم میسوزد @seyedrezanarimani با غضب، تیرِ کجی رفته به خوردِ چشمَت اشک می ریزم و چشمانِ ترم میسوزد آسمانم به زمین خورده چه بد! با صورَت! سر و پیشانیِ قرص قمرم میسوزد غرقِ خون؛ «أدرک أخا» گفتی و بالای سرت مینشینم، بدنِ مًحتضَرم میسوزد بعدِ تو شعله می افتد به ستونِ خیمه چوبِ گهواره، لباسِ پسرم می سوزد *شاعر: ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ کانال مداحی‌های کربلایی سید رضا نریمانی [ @seyedrezanarimani ] کانال اشعار مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی [ @narimani_matn ]
📋 (ع) (بخش دوم صوت) (ع) با نوای کربلایی سید رضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ همچین که اومد اجازه بگیره صدا زد حسین جان! سینم به تنگ اومده. دیدم همه رفتند. یکی یکی شاهد رفتن همه بودم؛ دیگه نمیتونم تحمل کنم. آقا بهش جواب داد: «أنتَ صاحبً لوائی» تو صاحب پرچم منی. @seyedrezanarimani تو همین گفت و گوی یک مرتبه این دختر کوچولو با یه مشک وارد خیمه شد. عموجان! میشه یکم آب برا ما بیاری؟ خوشحال شد. (بالاخره یک کاری به ما دادند امروز) . رو چشم عمو جون... ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ کانال مداحی‌های کربلایی سید رضا نریمانی [ @seyedrezanarimani ] کانال اشعار مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی [ @narimani_matn ]
📋 (بخش سوم صوت) (ع) با نوای کربلایی سید رضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ تا علمت افتاد زمین، انگار خراب شد آسمون از دستمون رفتی داداش، چیزی نمونده واسمون من موندم و این پرسشِ «چی شد عباسمون»؟ کار من افتاده به التماس پاشو علمدار حرم خورده گره کار حرم جز تو کی رو داره حرم؟ عباسم التماس بچه‌هاست برگرد و اصلا آب نیار بی عمو آب میخوان چیکار باباجون و تنها نذار @seyedrezanarimani برگه های قرآنم رو، به روی چشمام میذارم دست های آب آروم رو، از رو زمین بر میدارم پناه دنیام ولی، پناه به عباس میارم پشت و پناه خیمه ی منی پاشو و بیچارم نکن بی کس و بی یارم نکن میدونم شیر خوارم نکن میشکنم اگه تو بشکنی با چه رویی خیمه برم؟ تو رو چجوری نبرم؟ @narimani_matn کی فکرش و میکرد یه روز، کارم به اینجا بکشه سقا برا یه قطره آب، منت دریا بکشه برادرم جلو چشام، روی زمین پا بکشه هرجوری میتونی، پاشو داداش پاتو به خیمه برسون حتی شده کشون کشون با من بیا با من بمون راضی به تنهائیم نشو داداش پاشو نذار که دیر بشه نذار کسی اسیر بشه نذار رقیه پیر بشه ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ کانال مداحی‌های کربلایی سید رضا نریمانی [ @seyedrezanarimani ] کانال اشعار مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی [ @narimani_matn ]
📋 (بخش چهارم صوت) (ع) (س) با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ تو علقمه پیچیده بوی یاس بالای سر تو حضرت زهراس بهم بگو تا مادر رو دیدی چی بینتون گذشت داداش عباس (همچین که اومد کنار عباسش نشست گفت داداش!اینجا عجیب بوی مادر میده. گفت: آره. برا همین صدات زدم داداش. آخه دیدم مادرت داره صدام میزنه پسرم...) @seyedrezanarimani تو گفتی که چی شد توی میدون کشیدنت تو رو به خاک وخون یا گفته مادرم که تو کوچه یه سیلی خورد و حسن شد گریون تو گفتی از دلت که شد مضطر از اینکه بی کسه دیگه خواهر یا گفته مادر از آتیشی که یه روزی گر گرفته پشت در @narimani_matn اتفاقی نبود، خونه سوخت اتفاقی نبود، در شکست اتفاقی نبود، فاطمه، رو زمین نشست اتفاقا دیدنش، پشت در، کوبیدنش اتفاقا کشتنش، چهل نفر، رد شدند ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ کانال مداحی‌های کربلایی سید رضا نریمانی [ @seyedrezanarimani ] کانال اشعار مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی [ @narimani_matn ]
📋 (بخش پنجم صوت) (ع) بانوای کربلایی سید رضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ هر شخصی میخواد از بلندی بیفته اول دستاشو سپر صورتش میکنه؛ صورتش بدنش آسیب نبینه. @seyedrezanarimani اما دل ها بسوزه برا اون آقایی که، تیر تو چشم فرو رفته؛ از بالای اسب چنان اسب با صورت زمین خورد؛ تا زمین افتاد دیدید این تیر داره اذیتش میکنه؛تیر رو بین دو زانو قرار داد؛ تا سر رو خم کرد؛ کلاه خود از رو سرش زمین افتاد؛ @narimani_matn اون نا نجیب اومد جلو؛ گفت:«عباسی که میگن تویی؟ چرا پا نمی شی با من بجنگی». _نامرد یه موقعی اومدی که دست تو بدن ندارم. گفت تو دست نداری. من که دست دارم. چنان این عمود رو بلند کرد... ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ کانال مداحی‌های کربلایی سید رضا نریمانی [ @seyedrezanarimani ] کانال اشعار مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی [ @narimani_matn ]
📋 با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ نذار اینجور ببینن من و تو رو، من رو علقمه بذار خودت برو برو که پناه خیمه ها باشی، جای من بگیر جلوی لشگر و کجا برم؟ تنت افتاده زمین کجا برم؟ با چه حالی سمت خیمه ها برم؟ زینب از غصه میمیره تا برم خیمه تو اضطراب مونده تشنه یه جرعه آب مونده پاشو بریم علمدارم منتظرت رباب مونده وای، نرو که حرم بی پناهه وای، بدون تو روزم سیاهه «سقای دشت کربلا، ابالفضل دستش شده از تن جدا، ابالفضل» @seyedrezanarimani چقده شلوغه دور و بر تو، خدا رحمی کنه به دختر تو بگو بچه هات حلالم بکنن، بگو که ببخشن آب آورتو فدا سرت نرسید آب به حرم فدا سرت که میسوزه جگرم فدا سرت اگه خم شد کمرم فدا سرت غصه مگه امون میده؟ بی تو رقیه جون میده پاشو ببین که شمر داره خیمه هارو نشون میده وای، پاشو ای علمدار لشگر وای، پاشو ای امید برادر «سقای دشت کربلا اباالفضل دستش شده از تن جدا اباالفضل» @narimani_matn بدنت خیلی بهم ریخته ولی، شده هرجوری تو رو میبرمت داداش داداش داداش داداش، شده کولت کنم «أخا» میبرمت داداش داداش داداش داداش، یا مثل اکبر رو عبا میبرمت بدتراز علی اکبرم که نیست، میچینم روی عبا میبرمت پاشو بریم تو دلم قیامتْ پاشو بریم ادو فکر غارتْ پاشو بریم صحبت ار جسارتِ پاشو بریم خیمه رو بی پناه دیدن بی علم و سپاه دیدن پاشو که فک کنن عباس زنده ای اشتباه دیدن وای، نذار خواهرم بی قمر شه وای، با نامحرما هم سفر شه «سقای دشت کربلا ابوالفضل دستش شده از تن جدا ابوالفضل *شاعر: ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ کانال مداحی‌های کربلایی سید رضا نریمانی [ @seyedrezanarimani ] کانال اشعار مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی [ @narimani_matn ]
📋 با نوای کربلایی سید رضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ از امان نامه‌ی عدو، گذشتن، مرام تو خورده مردانگی سند، الی الأبد، به نام تو ای! با وفا برادر حسین ای! یاورِ دلاور حسین ای! صاحب علم ای! نورِ دیده‌ی تَر حسین ای! پهلوانِ لشگر حسین ای! ساقی حرم «پای تو، میشکنم، ساقیِ بشکسته سبو من غلام قمرم، غیر قمر هیچ نگو» ماه، عباس ، راه، عباس در مملکتِ عشقِ حسین شاه، عباس «اباالفضل» @seyedrezanarimani کودکان آرمیده‌اند، اگر در پناه تو خیره مانده پر از غزل، به دشمن، نگاه تو ای! افتخار خواهر حسین ای! تکیه‌گاه دختر حسین ای! مظهر ادب ای! باوفا برادر حسین ای! مادر تو مادر حسین ای! فاطمی نسب «پای تو میشکنم، ساقی بشکسته سبو من غلام قمرم، غیر قمر هیچ نگو» ماه، عباس، راه، عباس در مملکتِ عشقِ حسین شاه، عباس «یل کرب‌وبلا ، علمدار حسین» *شاعر: ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ کانال مداحی‌های کربلایی سید رضا نریمانی [ @seyedrezanarimani ] کانال اشعار مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی [ @narimani_matn ]
📋 با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ مشک و علم برداشت، از خیمه بیرون زد با اون دل پر خون، پیش حسین اومد چشماش پر از خونه، سینش پر از آهِه کی میدونه این بار، چی تو دلِ ماهه؟ میدون برو عزیزم اما فقط به فکر آب باش این تشنگی شدیده دنبال یک جرعه جواب باش جونم فدات شه عباس، (الهی)۲ تو این شب سیاهم، (تو ماهی)۲ یادت نره که چشمم، (به راهه)۲ قدم منو خمیده، (نخواهی)۲ @seyedrezanarimani سقا به میدون رفت، رفت و رجزخون شد با رفتنش دیدن، قلبِ حرم خون شد «إنّی اُحامی» خوند، دستاش و انداختن فرزند حیدر بود، هی کوچه میساختن از هر طرف که رفتن با تیر و نیزه سر گرفتین نامردا مشک آب و آخه چرا هدف گرفتین؟ چشم امید خیمه، (به آبه)۲ این مشک آب امید، (ربابه)۲ فریاد العطش از، تو خیمه (بلنده)۲ ای وای که حال اصغر، (خرابه)۲ @narimani_matn سقا تو امّیدِ، اهل حرم بودی پاشو اباالفضلم، تو لشگرم بودی با غیرتم پاشو! قلب حرم سوخته پاشو ببین! دشمن، به خیمه چشم دوخته افتاد ستون خیمه زینب حالا یه غصه داره بارون چشم ناپاک به خیمه‌ها داره میباره اینجا نمون عزیزم، (که تنهام)۲ پاشو غمت رو سقا، (نمیخوام)۲ پاشو ببین کنارم، (چه غوغاست)۲ دشمن داره میخنده، (به دردهام)۲ «ای وای اباالفضل» *شاعر: ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ کانال مداحی‌های کربلایی سید رضا نریمانی [ @seyedrezanarimani ] کانال اشعار مداحی‌های کربلایی سید رضانریمانی [ @narimani_matn ]
📋 با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ شیر بی باک علی رفت به میدان و چو طوفان همه شیران و یلان را چو پر کاه به یک آه و ناگاه به هم ریخت و شد ساقی دلخواه حسینی که همه دلخوشی ماه بنی هاشمی حضرت سلطان، یل میدان بلا بود چه ماهی شه پیکار و جهاندار وسپهدار و یلِ حیدر کرار و علم گیر و علمدار و زده گردن بسیار و به یک حمله خون بار و اباالفضل... @seyedrezanarimani همان مرد دلاور پسر حضرت حیدر که ز جا کنده در قلعه خیبر و نگو ماه، که از ماه فراتر و نگو چشم، بگو تیزی خنجر و نگو دست، بگو زور دو لشگر که شده ذکر لب قاسم و عون و علی اکبر همه ی عشق برادر پسر شیر عرب، دشمن شب عاشق خورشید نسب وقت غضب قبضه شمشیر و به کف وقت سخن داشت به لب نقل و رطب حضرت زینب همه جا بود دعاگوی اباالفضل علمدار همانی که زده یکسره از میسره تا میمنه او یک تنه به به! به چنین هیمنه ای آینه بنگر به تن او دم شب شکن او به برق بدن او به لحن سخن او و به خونی که شده رود فراتِ دهن او و شده جوشن صد پاره ی او هم کفن او «اباالفضل، اباالفضل » @narimani_matn حیدر کرار، اباالفضل تویی شیر حسین ابن علی رهبر احرار، اباالفضل تویی قبله دلهای گرفتار اباالفضل تویی بر سپه کرببلا سید و سالار اباالفضل! تو در روز جزا نیز امیری و علمدار اباالفضل! تو صد پاره تنی از دم شمشیر شَرر بار ابالفضل! تویی وارث شمشیر علی درصف پیکار اباالفضل! تو در دامن گهواره شدی عاشق دلدار،اباالفضل! تو را حضرت زهرا شده در علقمه زوار اباالفضل! ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ کانال مداحی‌های کربلایی سید رضا نریمانی [ @seyedrezanarimani ] کانال اشعار مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی [ @narimani_matn ]
📋 با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ خیال کن امسال سال شصت و یک هجریه خیال کن بین انتخاب حق و باطلی حسین یا یزید؟ محبت کدوم تو دله؟ تو این معرکه ببین کدوم طرف مایلی؟ مگه می شه ما تن بدیم به ذلت؟ مگه می شه ما نه بگیم به هیئت؟ مگه می شه ما با حسین نباشیم؟ پای روضه ایم تا خود قیامت ما در طلب عزت امام حسینیم ما سینه زن هیئت امام حسینیم با اشک عزا بین جبهه ی جهادیم ما گریه کنا ملت امام حسینیم «ما گریه کنا، ملت امام حسینیم» @seyedrezanarimani خیال کن امسال، سال شصت و یک هجریه خیال کن مثلِ، اهل کوفه نامه نوشتی برای حسین، میگذری از مال و مقامت؟ ببین که اهلِ، جهنمی یا که بهشتی؟ مگه میشه ما از حسین جدا شیم؟ مگه میشه ما یاورش نباشیم؟ آره میگذریم از تموم دنیا تا مثِ حبیب راهی کربلا شیم ما قطره ای از امت امام حسینیم ما منتظر رجعت امام حسینیم این گریه ی ما نامه الی الغریبه ما گریه کنا ملت امام حسینیم @narimani_matn خیال کن امسال، سال شصت و یک هجریه خیال کن امشب بین خیمه شب آخره خیال کن حسین بیعت برداره ازت میگه هرکس خواست من و تنها بذاره بره مگه میشه ما نه نگیم به دعوت نمیریم از این خیمه ی محبت می خونیم رجز مرد و زن، حسین جان که به ما میگن ملت شهادت دنبال روی نهضت امام حسینیم ما ریزه خور رحمت امام حسینیم این گریه ی ما بیعته ما با حسینه ما گریه کنا ملت امام حسینیم «ما گریه کنا ملت امام حسینیم» *شاعران: ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ کانال مداحی‌های کربلایی سید رضا نریمانی [ @seyedrezanarimani ] کانال اشعار مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی [ @narimani_matn ]
📋 با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ تو قرار منی، تو نگار منی به مدار تو من می گردم ای مسیر نجات، ای دلیل حیات پُرِ زخمی و من پُر دردم در عمر کوتاهم دلتنگ یک ماهم ای عشق دیرینم تلخیِّ سالم را حل کرده، این شب ها ای اسمِ شیرینم یاری کن مرا، دستم را بگیر ای نِعمَ النصیر، ای نِعم الأمیر من از این قفس بریدم به هوای تو پریدم یاری کن مرا... آبروی من، گریه پای تو آرزوی من کربلای تو «اربابم حسین، اربابم حسین» @seyedrezanarimani به تو و عَلَمت، به هوای غمت من به روضه ی تو، محتاجم افتخار من است، اعتبار من است شال نوکریَم شد تاجم کربلا، پرواز و کربلا، آغاز و کربلا، پایان است عشق تو، میزان و عشق تو، ایمان و عشق تو، طوفان است کربلای تو، خاک مادریست خاک تو شدن رسم نوکریست من بریده از زمینم پر زدم مگر ببینم کربلای تو... بین قتلگاه اوج روضه را در پای فرات، موج روضه را «اربابم حسین اربابم حسین» @narimani_matn بعد عمری اگر، شده وقت سفر روضه ی کوچکی، میگیرم دم مرگم آقا، با دلی بی قرار پای روضه ی تو می میرم روزی این، پرچم ها این شور و، ماتم ها دستم را، می گیرد نوکر اربابش را آخرین لحظه ها می بیند، می میرد سرباز توام، آقای غریب خون خواه توام، ای شَیبُ الخَضیب منم و دریغ و حسرت نرسد اگر شهادت سرباز توام... ذکر یا حسین، از عمق گلو در دریای خون، می گیرم وضو «اربابم حسین اربابم حسین» *شاعر: ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ کانال مداحی‌های کربلایی سید رضا نریمانی [ @seyedrezanarimani ] کانال اشعار مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی [ @narimani_matn ]
◾️ ۱۴۴۲ 🔹 ۸ شهریور ۱۳۹۹ [ @narimani_matn ]
📋 با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ از لحظه ای که با تو شدم آشنا حسین احساس می کنم که شدم از شما حسین وقت تولّدم که مؤذّن مرا گرفت در گوش من به جای اذان گفت: یا حسین آسوده خاطرم ز عذاب و فشار قبر آنجا حساب آن دو ملک هست با حسین رغبت نمی کنم که روم جای دیگری وقتی که هست نزد تو دارالشّفا حسین @seyedrezanarimani هر کس برای ماتم تو گریه می کند باشد به زیر پرچم خیرالنسا حسین هر کس که خرج کرده خودش را برای تو ترسی ندارد از غم روز جزا حسین دارم امید این که شما بعد مردنم خاکم کنید در حرم کربلا حسین نزدیک یازده شب است آقا گذشته است امّا نددیده ام رخ صاحب عزا حسین امشب بیا دعا بنما منتقم رسد تا که شوم ز مهر تو حاجت روا حسین *شاعر: ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ کانال مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی [ @seyedrezanarimani ] کانال اشعار مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی [ @narimani_matn
📋 (بخش اول صوت) با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ روایت میگه أبی عبدالله بعد عشا، نماز عشا رو که خوندند؛ صدا زدند این نور ها رو کم کنید. همه نور ها رو خاموش کردند. آقا شروع کرد صحبت کردن. هرکی میخواد بِرِه بره. دیگه بیعتمو از شما برداشتم. اینا فردا با من کار دارن. هرکی میخواد از مرکب سیاهی شب استفاده کنه و بره. اول کسی که روایت میگه از جا بلند شد و از رأی عبدالله دفاع کرد« قمر بنی هاشم بود. از جا بلند شد گفت: حسین جان! کجا بریم غیر در خونه تو؟ این ما کجا رو داریم بریم؟ همه اصحاب یکی یکی بلند شدند و حرف زدند. @seyedrezanarimani راوی میگه رد میشدم؛ از کنار خیمه ابی عبدالله یهو صدا بی بی زینب(س) رو شنیدم. دیدم تو خیمه نشسته ابی عبدالله هم داره شمشیر رو نیز میکنه؛ شعر میخونه؛ گریه میکنه. این قصه رو امام سجاد (ع) هم تعریف میکنه؛ می‌فرماید:«من مریض بودم تو خیمه استراحت میکردم. دیدم بابام داره شعر میخونه و شمشیر رو نیز میکنه. هی شعر میخونه و این شمشیر رو نیز میکنه. یه مرتبه بی بی اومد کنار برادرش نشست. حسین جان این حرفا چیه میزنی؟ مگه قراره فردا چه خبر بشه؟ یه سوالی هم از ابی عبدالله پرسید؛ این اصحابت رو امتحان کردی یا نه؟ یه وقت نکنه تا فردا همشون برن و ما تنها بمونیم... یه نگاه به زینبش کرد فرمود: خواهرم نگران نباش. اینا بهترین اصحاب منن. اینجا هیچ جایی نمیرن. خیالت جمع باشه. امام سجاد میگه: ابی عبدالله شروع کرد روضه برا زینب بخونه. خواهرم باید صبر کنی. فردا قراره این اتفاق ها بیفته. بی بی تا شنید؛ امام سجاد میگه عمم یه ناله ای زد؛ گریبان چاک کرد؛ یهو بیهوش رو زمین افتاد. ابی عبدالله آب آورد. بی بی رو به هوش آورد. خواهرم نکته فردا جزع فزع کنی. باید صبر کنی هرچی پیش اومد. گفت باشه داداش... @narimani_matn عباس بیرون خیمه ها داره نگهبانی میده. دور تا دور خیمه های بچه ها میره و میاد تا کسی در تاریکی شب به این خیمه ها نزدیک نشه. یک مرتبه دید یک سیاهی ای داره از دور نزدیک میشه. از اون دور با اون هیبت حیدریش صدا زد کیه؟ هر جا هستی بایست. این موقع شب چی میخوای اینجا؟ از اون دور دید یه صدای نحیف صدا زد: داداش من زینبم. تا این حرف رو زد عباس انقدر خجالت کشید افتاد رو زمین گفت: خواهر ببخشید به امام حسین. نشناختمت. از دور دیدم سیاهی داره نزدیک میشه متوجهت نشدم. عذرخواهی میکنم. گفت: عباسم! بیا باهات کار دارم. دوتایی نشستند خواهر و برادر. چیه؟ این موقع شب بی بی جان چیکار داری؟ _عباسم دلم برات تنگ شده بود. گفتم شاید فردا دیگه فرصت نشه ببینمت. امشب بیام خوب قد و بالات رو نگاه کنم. @seyedrezanarimani عباس جان! یه لحظه بهم گوش بده. میخوام برات تعریف کنم؛ بچه که بودیم پیغمبر اکرم که از دنیا رفت بیچاره شدیم. عباس جان! مادرم رو خیلی بدجور ازمون گرفتند. عباسم! مادرم جَوون بود از دنیا رفت و ما بدیم شدیم. بی مادر شدیم. (غیرت عباس به جوش اومده؛ دو زانو هم ادب کرده نشسته؛ ولی هی داره با دستاس این خاک ها رو فشار میده) عباسم! بعد از چند سال وقتی مادرمون از دنیا رفت زندگی مون به هم ریخت. اما بابام به عقیل،برادرش فرمود عقیل! دنبال یک زنی باش که شجاع باشه. مادر تو انتخاب کرد عقیل برا بابام. (این حرف‌ها رو چرا امشب میزنی؟) عباس جان! میدونی، بابام از اون موقع به فکر ما بود. برا همین رفت مادر تو رو انتخاب کرد. عباس جان! شنیدم شمر دیشب برات امان نامه آورده. یه وقت نکنه داداشمو تنهاش بذاری و بری. ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ کانال مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی [ @seyedrezanarimani ] کانال اشعار مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی [ @narimani_matn ]