🌺دوست و برادری که اجازه دادی فرزند نوجوانت اینستاگرام نصب کنه .
شما با این کار هم به فرزندت آسیب رساندی هم ذهن بچه های دیگر رو که در این فضای آلوده نیستند رو درگیر کردی ،
👈نتیجه اش هم فشار روانی آنها به والدین میشود و در ادامه تاثیرات منفی در تربیت و ..
نوجوانی که اینستا و شبیه به آن را ندارد احساس میکند که یا ارزش ندارد یا والدین به او اطمینان ندارند .
پدر و مادر گرامی؛
#امیرمومنان در نامه ی ۳۱ میفرمایند
قلب نوجوان مثلِ زمین آماده ست،
و آماده ی پذیرش هر بذری ست .
✋ شما بگوئید #اینستاگرام چه بذری در دل نوجوان میپاشد؟
#نشر_ دهید
✌️ @Labbayk321 ✌️
تفسیر صفحه ۵۹ قرآن کریم ☝️
🌐کانال فرهنگی مذهبی و مهدوی و شهدایی لبیک یا مهدی عجل الله تعالی فرجه الشريف را در ایتا دنبال کنید :↙️
🆔 @labbayk321
🌸حدیث🌸
💠قال رسول اللّه صلى الله عليه و آله:
وَ قَالَ : اِغْتَنِمْ خَمْسا قَبْلَ خَمْسٍ شَبَابَكَ قَبْلَ هَرَمِكَ وَ صِحَّتَكَ قَبْلَ سُقْمِكَ وَ فَرَاغَكَ قَبْلَ شُغْلِكَ وَ حَيَاتَكَ قَبْلَ مَوْتِكَ وَ غِنَاكَ قَبْلَ فَقْرِكَ.
💠پيامبر خدا صلى الله عليه و آله می فرمایند:
رسول خدا صلّى اللّٰه عليه و آله فرمود:پنج چيز را قبل از پنج چيز غنيمت شمار:جوانيت را قبل از پيرى،سلامتت را قبل از بيمارى،آسودگيت را قبل از گرفتارى،زندگانيت را قبل از مرگ،بى نيازيت را قبل از فقر و نيازمندى.
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
لــبـیکیانـاصـح
🌹به نام خدای مهربان🌹 #تنها_میان_داعش #قسمت_سی_و_یکم 💠باطری رو بندازم تو گوشی و بهش زنگ بزنم!« و ب
🌹به نام خدای مهربان🌹
#تنها_میان_داعش
#قسمت_سی_و_دوم
💠زد. از گرما و تب خیس عرق شده بودم و همانجا پای کمد
نشستم. حلیه باطری را کنار موبایلم کف کمد گذاشته بود
و گرفتن شماره حیدر و تجربه حس انتظاری که روزی
بهاریترین حال دلم بود، به کام خیالم شیرین آمد که
دستم بیاختیار به سمت باطری رفت. در تمام لحظاتی که
موبایل را روشن میکردم، دستانم از تصور صدای حیدر
💠میلرزید و چشمانم بیاراده میبارید. انگشتم روی اسمش
ثابت مانده و همه وجودم دست دعا شده بود تا معجزهای
شود و اینهمه خوشخیالی تا مغز استخوانم را میسوزاند.
کلید تماس زیر انگشتم بود، دلم دست به دامن امام
مجتبی شد و با رؤیایی دست نیافتنی تماس گرفتم.
چند لحظه سکوت و بوق آزادی که قلبم را از جا کنَد! تمام
تنم به لرزه افتاده بود، گوشی را با انگشتانم محکم گرفته
💠بودم تا لحظه اجابت این معجزه را از دست ندهم و با
رؤیای شنیدن صدای حیدر نفسهایم میتپید. فقط بوق
آزاد میخورد، جان من دیگر به لبم آمده بود و خبری از
صدای حیدرم نبود. پرنده احساسم در آسمان امید پر کشید
و تماس بیهیچ پاسخی تمام شد که دوباره دلم در قفس
دلتنگی به زمین کوبیده شد. پی در پی شماره میگرفتم،
با هر بوق آزاد، میمردم و زنده میشدم و باورم نمیشد
شر عدنان از سر حیدر کم شده و عشقم رها شده باشد.
دست و پا زدن در برزخ امید و ناامیدی بالیی سر دلم
آورده بود که دیگر کارم از گریه گذشته و به درگاه خدا زار
میزدم تا دوباره صدای حیدر را بشنوم. بیش از چهل روز
بود حرارت احساس حیدر را حس نکرده بودم که دیگر
دلم یخ زده و انگشتم روی گوشی میلرزید. در تمام این
💠مدت منتظر شهادتش بودم و حاال خطش روشن بود که
عطش چشیدن صدایش آتشم میزد. باطری نیمه بود و
نباید این فرصت را از دست میدادم که پیامی فرستادم
:»حیدر! تو رو خدا جواب بده!« پیام رفت و دلم از خیال
پاسخ عاشقانه حیدر از حال رفت. صبر کردن برایم سخت
شده بود و نمیتوانستم در انتظار پاسخ پیام بمانم که
دوباره تماس گرفتم. مقابل چشمانم درصد باطری کمتر
میشد و این جان من بود که تمام میشد و با هر نفس
💠به خدا التماس میکردم امیدم را از من نگیرد. یک دستم
به تمنا گوشی را کنار صورتم نگه داشته بود، با دست
دیگرم لباس عروسم را کنار زدم و چوب لباسی بعدی با
کت و شلوار مشکی دامادی حیدر در چشمم نشست. یکبار
برای امتحان پوشیده و هنوز عطرش به یادگار مانده بود
#ادامه دارد
✍نویسنده:#فاطمه_ولی_نژاد
✴️کانال فرهنگی مذهبی (لبیک یا مهدی)
https://eitaa.com/joinchat/2494627883C8bd4806938
8.66M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
کلیپ..
استاد رائفی پور
ببینید چگونه یهودیان در دل دنیای اسلام فعالیت می کنند
🌐کانال فرهنگی مذهبی(لبیک یا مهدی)
https://eitaa.com/joinchat/2494627883C8bd4806938
7.27M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
امیدوارم خوشتون بیاد
😔😔😔😔
✴️کانال فرهنگی مذهبی (لبیک یا مهدی)
https://eitaa.com/joinchat/2494627883C8bd4806938
هشدار
✅مشترک گرامی
مهلت استفاده از یک ماه سرویس هدیه رحمت خاص مهمانی درون شبکه خداوندی،یکشنبه ۴ خرداد به پایان می رسد و از آن پس عبادات با نرخ عادی محاسبه خواهد شد،
شیطان از غل و زنجیر آزاد می شود ،ثواب خواندن یک آیه، برابر همان آیه، نه یک ختم قرآن است.
خواب یعنی خواب، نه عبادت. و نفس کشیدن یعنی نفس و نه تسبیح.
📢 مشترک محترم ! فقط چند روز دیگر فرصت دارید.
✌️ @Labbayk321 ✌️
حکایتی آموزنده:
💠گویند حضرت آدم نشسته بود، شش نفر آمدند، سه نفر طرف راستش نشستند و سه نفر طرف چپ.
💠به یکی از سمت راستیها گفت: «تو کیستی؟»
گفت: «عقل.»
پرسید: «جای تو کجاست؟»
گفت: «مغز.»
💠از دومی پرسید: «تو کیستی؟»
گفت: «مهر.»
پرسید: «جای تو کجاست؟»
گفت: «دل.»
💠از سومی پرسید: «تو کیستی؟»
گفت: «حیا.»
پرسید: «جایت کجاست؟»
گفت: «چشم.»
💠سپس به جانب چپ نگریست و از یکی سؤال کرد: «تو کیستی؟»
جواب داد: «تکبر.»
پرسید: «محلت کجاست؟»
گفت: «مغز.»
گفت: «با عقل یک جایید؟»
گفت: «من که آمدم عقل میرود.»
💠از دومی پرسید: «تو کیستی؟»
جواب داد: «حسد.»
محلش را پرسید.
گفت: «دل.»
پرسید: «با مهر یک مکان دارید؟»
گفت: «من که بیایم، مهر خواهد رفت.»
💠از سومی پرسید: «کیستی؟»
گفت: «طمع.»
پرسید: «مرکزت کجاست؟»
گفت: «چشم.»
گفت: «با حیا یک جا هستید؟»
گفت: «چون من داخل شوم، حیا خارج می شود.»
یک لنگه کفش
پیرمردی سوار بر قطار به مسافرت می رفت
به علت بی توجهی یک لنگه کفش ورزشی وی از پنجره قطار بیرون افتاد
مسافران دیگر برای پیرمرد تاسف می خوردند
ولی پیرمرد بی درنگ لنگه ی دیگر کفشش را هم بیرون انداخت
همه تعجب کردند
پیرمرد گفت که یک لنگه کفش نو برایم بی مصرف می شود
ولی اگر کسی یک جفت کفش نو بیابد ، چه قدر خوشحال خواهد شد
نتیجه داستان : ببخشید و لبخند بزنید😁 تا بتوانید راحت تر فراموش کنید