فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 مراسم تعویض پرچم گنبد حرم مطهر اباعبدالله الحسین(ع) در شب اول #محرم_۱۴۴۲_محرم۹۹
🏴حیّ عَلی العَزا ،حَیِّ علی البُکاء
#محرم
#محرم۹۹
#محرم۱۴۴۲
@Labbayk321
التماس دعا همگی
سلام بچه ها یادتون نره تو این شبا مخصوصاً امشب که شام غریبان 😔برای اربعین دعا کنید
عزاداری هاتون قبول ان شاءالله
#اربعین_ایران_بمانم_بی_گمان_دق_می_کنم😭😭😭
ان شاءالله امسال اربعين کربلا باشیم 3تا صلوات بفرستید
اللهــــم صل علی محمد وآل محمد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بخــ😴ــواب عمو رفته
آب بیاره😭😭😭
عمــو هیــچ وقــت بد قولی نمی کنه😭😭😭
🌹نشر و کپی با ختم یک صلوات
@Labbayk321
هدایت شده از لــبـیکیانـاصـح
💚💚🌹💚💚
🌹اللهــــم عجـــل لولیک الفــــرج🌹
شبتون حسینی
#التماس_دعا
@Labbayk321
بسم الله الرحمن الرحیم
یَـٰحَسۡرَةً عَلَى ٱلۡعِبَادِۚ مَا یَأۡتِیهِم مِّن رَّسُولٍ إِلَّا كَانُوا۟ بِهِۦ یَسۡتَهۡزِءُونَ
أَلَمۡ یَرَوۡا۟ كَمۡ أَهۡلَكۡنَا قَبۡلَهُم مِّنَ ٱلۡقُرُونِ أَنَّهُمۡ إِلَیۡهِمۡ لَا یَرۡجِعُونَ
سوره يس ۳۰ و ۳۱
ترجمه :
ای افسوس بر (این) بندگان، هیچ پیامبری به سوی آنها نمی آمد مگر اینکه او را استهزاء می کردند!
آیا ندیدند که پیش از آنها چه بسیار نسلها را نابود کردیم، که آنها هرگز به سوی ایشان باز نمی گردند؟!
سلام
با تفسیر دو آیه بالا در خدمتتون هستیم.
خب نکته ی اول که این آیات مربوط به پیامبر خاتم حضرت محمد (ص) هستش یعنی درواقع در مورد کسانی که پیامبرو استهزاء و مسخره میکردن هستش.
زیرا اسم سوره ، یس است و یس هم یکی از نام های پیامبر میباشد.
از امام جعفر بن محمد الصادق علیهالسلام روایت است كه فرمود: پروردگار جل جلاله در چند مورد از قرآن مجید، جدم رسول خدا صلىاللهعليهوآله را یاد فرموده است:
اول: محمد در آیه شریفه: ( مَا كَانَ مُحَمَّدٌ أَبَا أَحَدٍ مِن رِّجَالِكُمْ وَلكِن رَّسُولَ اللَّهِ وَخَاتَمَ النَّبِیینَ... .)
دوم احمد؛ چنانچه مى فرماید: (... وَمُبَشِّرَاً بِرَسُولٍ یأْتِی مِن بَعْدِی اسْمُهُ أَحْمَدُ... .)
سوم: عبدالله آن جا كه مى فرماید: (... لَمَّا قَامَ عَبْدُ اللَّهِ یدْعُوهُ كَادُوا یكُونُونَ عَلَیهِ لِبَداً .)
چهارم و پنجم: طه و یس است از نامهاى رسول خدا صلىاللهعليهوآله.
نکته ی دوم در مورد قسمت اول آیه است یعنی یَـٰحَسۡرَةً عَلَى ٱلۡعِبَادِ
اینکه خداوند میفرمایند که افسوس بر بندگانی که پیامبرو مسخره و استهزاء میکردند
نشان از این دارد که
اون بندگان پشیمان خواهند شد از این کارشان
وقتی خدا در مورد بنده ای بگه افسوس بر شما پس حتما برای اون بنده ها پشیمونی در راه هست.
پشیمانیِ آنها در قیامت هست زمانیکه حقیقت آشکار شود.
ببینید
در قرآن از قیامت تماماً به عنوان یوم یاد شده
یوم الازفه ، یوم القیامه ، یوم الواقعه و...
خب یوم یعنی روز
در روز همه چی آشکاره
اما در شب تاریکه و چیزی معلوم نیست
اینکه قرآن از قیامت به عنوان یوم یاد میکنه
میتونه به همین خاطر باشه که
میخواد بگه در این دنیا حقیقت آشکار نیست
اما در قیامت حقیقت کاملا آشکار میشود مثل روز که همه چیز در آن آشکار است
پس کسایی که پیامبرو مسخره میکردن
روز قیامت وقتی حقیقت براشون آشکار میشه
وقتی عظمت و بزرگی پیامبرو میبینن
اونوقته که پشیمون میشن از کارشون
برای اینکه مطلب جا بیوفته به داستان زیر توجه کنید :
در یكى از شهرهاى هند، سلطان مقتدر عادلى بود و مى میرد. پس از مرگش پسرش نمونه پدر از جهت ایمان و عدالت و دلسوزى مردم بود لیكن یك نفر طاغى در این كشور پیدا شد و بر او شورید. بالأخره شاهزاده دید خونها ریخته مى شود و فسادها مى شود. با خود گفت بهتر آن است كه من خودم كنار بروم. هنگام فرار، جبه سلطنتى كه جواهر بسیارى در آن بود - كه براى وقتى گذاشته بود كه چاره منحصر به آن باشد - آن را پوشید و فرار كرد. چیزى هم از خوراكى و پول همراه نداشت. پیاده سر به صحرا گذاشت. شبانه حركت مى كرد تا فردا نزد جوى آب و درختى نشست. یك نفر پیاده بر پشتش چیزى بود مى آمد. با خود گفت این شخص مسافر است، با او همسفر مى شوم. خوراكى پیدا مى شود. بالأخره مسافر آمد نزد جوى آب و درخت نشست، سفره اش را پهن كرد و خورد و یك تعارفى هم به سلطان نكرد و او هم حیا كرد بگوید من گرسنه ام. بالأخره با هم به راه افتادند تا هنگام خوراك شد، دوباره سفره اش را پهن كرد و به رفیقش چیزى نداد.
اجمالاً دو شبانه روز سلطان فرارى همراه این مرد خسیس حركت مى كرد و چیزى نخورد. روز سوم، دیگر سلطان قدرتى بر حركت نداشت. از او جدا شد و تنها به راه افتاد ناگهان چشمش به آبادى افتاد. نزدیك آبادى دید ساختمان مى سازند. به استاد و بنا گفت: آیا ممكن است من عملگى كنم اجرت بگیرم؟ گفت: آرى، مجدداً تقاضا كرد زودتر اجرتش را بگیرد. استاد پذیرفت. خوراكى خرید و خورد و سرگرم عملگى شد. استاد و بنا دید این شخص عادى نیست، از راه و روشش معلوم است بزرگزاده است بلكه بعضى از حركات ملوك را در او مشاهده كرد.
به صاحب ساختمان - كه بانوى محترمه اى بود - گزارش داد كه چنین شخصى براى كارگرى آمده است. دستور داد او را بیاورید، شب او را آوردند با نظر اول، بزرگى او را درك كرد. او را میهمان نمود و پیشنهاد ازدواج با او كرد. سلطان از خدا خواست؛ زیرا جایى نداشت بماند.
سه سال با این زن زندگى نمود. با بذل و بخشش زن زندگى مى كرد و در ضمن این سه سال بروز نداد كه من كى بودم. پس از سه سال خارج شهر یك نفر از اهالى كشورش را شناخت كه مشغول تفتیش است. سلطان از او پرسید از هند چه خبر دارى؟
گفت: سلطان عادى داشتیم یك نفر طاغى پیدا شد، سه سال بر ما مسلط بود. انواع ظلمها و ستمها را بر ما روا مى داشت تا بالأخره مردم از دست او به تنگ آمدند و او
را كشتند. حالا افرادى به اطراف فرستاده اند شاید سلطان خودشان را پیدا كنند و دوباره بیاید، هر عده اى از یك طرف در جستجوى سلطان هستند.
سلطان خودش را معرفى كرد و جبه سلطنتى را هم نشانش داد. این جا به زن حقیقت را گفت و گفت كه من مى روم، اگر بدون مانع به تخت نشستم، مى فرستم تو را هم بیاورند. قاصد مى رود و خبر مى دهد. مردم و قشون به استقبال مى آیند و بدون مانع به جایش بر مى گردد.
هنگام فرار كردن دانست اگر كسى تنها مسافرت كند و فقیر هم باشد، چقدر بر او سخت مى گذرد، دستور داد به تناوب كاروانسرا بگذارند و در هر محل، توشه سه روزه هر مسافرى به او داده شود. حكم دیگرى نیز كرد كه هر غریبى كه وارد شهر مى شود به حضور من بیاید شاید كارى داشته باشد، خودم ترتیب انجامش را مى دهم.
چندى گذشت آن مرد خسیس كه همراه سلطان در سه روز فرارش بود، وارد شد. فوراً او را شناخت. پرسید مرا مى شناسید؟ گفت: شما سلطان هستید. گفت: نه من همان همسفر چند روزه شما هستم. فوراً تا برایش كشف حقیقت شد، آرزو كرد از خجالت به زمین فرو برود.
سلطان گفت: ابداً دغدغه به خودت راه نده، جز نیكى از من نخواهى دید. فوراً دستور داد در اتاق شخصى خودش جایش داد، با خودش هم خوراكش كرد، انواع و اقسام اكرامها را نسبت به او روا داشت. شب موقع خواب در بستر سلطنتى او خوابانید و بهترین كنیزها را در اختیارش گذاشت. كنیز پس از مدتى آمد و گفت میهمانتان خوابش برده، راحت كرده است.
سلطان گفت: اشتباه مى كنى، مرده است! رفتند دیدند همین طور است. سلطان گفت این شخص از اسف و حسرت و ندامت غصه كُش شد، من هم همین را مى خواستم كه غصه كُش بشود.
بندگانی که پیامبرو مسخره میکردن
وقتی در قیامت حقیقت براشون آشکار میشه
(همانگونه که حقیقت برا همسفر خسیسِ سلطان آشکار شد)
اونوقت بزرگی و عظمتِ پیامبرو که میبینن
(همانگونه که همسفر خسیسِ سلطان اولش بزرگیِ سلطان براش آشکار نبود ، بعدا براش آشکار شد که این فرد سلطان و بزرگوار است)
و میبینن با وجود اینکه حق با پیامبر بوده و به پیامبر بدی کردنو مسخرش کردن ولی بازم به اونا بدی نمیکرده خدا به اونا بدی نکرده بلکه روز به روز بیشتر بهشون نعمت داده میشده اونوقته که از شدت خجالت غصه کُش میشن و همین خودش براشون بدترین عذابه.
(همانگونه که همسفر خسیسِ سلطان دید ک با اینکه به سلطان بدی کرده اما سلطان بهش خوبی کرد و بخاطر همین غصه کُش شد و مُرد).
از رسول خدا صلىاللهعليهوآله در مورد روز قیامت که حقایق آشکار میشوند ، روایت است كه فرمودند : انسان از شرمسارى عرق مى ریزد. آرزو مى كند اى كاش! مرا به جهنم مى بردند و از این موقف خلاص مى گردیدم.
خب علت روایت بالا همین است ک اون بندگانی که پیامبرو مسخره میکردن ، وقتی حقیقت براشون آشکار میشه و عظمت و برحق بودنِ پیامبرو میفهمن ، از شدت خجالت غصه کُش میشن و در عذابن ، برا همین میگن کاش جهنم میرفتیم ولی از اینجا خلاص میشدیم
نکته ی سوم در مورد آیه ی بعد سوره یس یعنی آیه ۳۱ هستش که خداوند میفرمایند :
أَلَمۡ یَرَوۡا۟ كَمۡ أَهۡلَكۡنَا قَبۡلَهُم مِّنَ ٱلۡقُرُونِ أَنَّهُمۡ إِلَیۡهِمۡ لَا یَرۡجِعُونَ
آیا ندیدند که پیش از آنها چه بسیار نسلها را نابود کردیم، که آنها هرگز به سوی ایشان باز نمی گردند؟!
خدا میخواد بگه
اونا امت پیشین بودن ، کسی رو ندیده بودن که براشون عبرت بشه
اما شما امت های پیشین رو دیدین که پیامبراشونو مسخره کردن و ما نابودشون کردیم
پس شما کارتون از اونا خیلی بدتره
چون اونا خودشون امت پیشین بودن و براشون عبرتی وجود نداشت
اما شما باید از امت های پیشین عبرت بگیرید و همین عبرت نگرفتنون هم خودش یه کار بده
شما دیدین که قوم لوط و صالح و هود چه بر سرشان آمد؟ آثارشون رو در تاریخ خوانده اید، در مسافرت هاتون، آثارشون را مى بینید، چرا عبرت نمى گیرید؟!
پایان.
@Labbayk321
زیارت عاشورا ..mp3
28M
#روز_دوم
#چله_معرفتی_زیارت_عاشورا_به_نیت_ظهور
🏴آجرک الله یا صاحب الزمان علیه السلام
🎵فایل صوتی #زیارت_عاشورا
🎤علی فانی
مولای داغدارم....😭تا تو نیایی سرهای قدسیان،همه بر زانوی غم است...
🤲اللهم عجل لوليک الفرج بحق سيدتنا الزينب علیها السلام🤲
☑️قرارگاه محکمات را در ایتا دنبال نمایید👇:
🆔https://eitaa.com/joinchat/1107361815C4a965d8ac7