✅ محسن ناصحی
👆👆👆
جبریل شنید از تو برای خبر آمد
پر سوخت و پر ریخت و بی بال و پر آمد
می خواست بگوید که خدا داخل کعبه است
دیوار ترک خورد و خبر زودتر آمد
بتخانه فرو ریخت و میخانه بنا شد
از میکده ساقی سر کوی و گذر آمد
ای عشق بفرما قدمت روی سر ما
خاکیم و از این شاد که ما را پدر آمد
میخانه نه آن است که گفتند و شنیدیم
میخانه از اطراف ضریح تو برآمد
با عشق تو بر نقره زدم بوسه و دیدم
از جای لبم خوشه انگور درآمد
محراب به محراب پی قبله دویدم
ایوان طلاکوب توام در نظر آمد
میخواستم از مدح تو چیزی بنویسم
یک واژه نگفتم من و عمرم به سرآمد
آیات خدا را همه در شور تو دیدم
هر آیه که خواندم به لبم نیشکر آمد
با اشک وضو کردم و قرآن که گشودم
بدخواه تو در آیه فقط کور و کر آمد
#محسن_ناصحی
هدایت شده از هیئت فدائیان حسین(ع)اصفهان
76.8M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 #گزارش_ویدئویی
🔹 #مدح | جبریل شنید از تو برای خبر آمد
🔹 حاج سید رضا نریمانی
___
📥 پخش و دانلود با کیفیت FHD :
www.fadaeianhosein.ir/12rajab1445
____
🔸مراسم جشن میلاد حضرت امیرالمومنین علی علیه السلام
📅 سه شنبه ۴ بهمن ماه ١۴٠۲
🔻 آستان مقدس شاه میرحمزه علیه السلام، هیئت فدائیان حسین علیه السلام
___
@Fadaeianhoseinir
@seyedrezanarimani
بازنشر
#دهه_فجر
#امام_خمینی
#ظهور
همان قدر از زمان بس بود تا مردی برای راندن قابیل برگردد
و از تقویمها برگی که موسایی عصا در دست سمت نیل برگردد
مِنا در انتظار گامهای استواری بود تا مردی تبر بر دوش
و با تصمیم ابراهیم هم پیمان به قربانگاه اسماعیل برگردد
صلیب و جلجتا بر پایه های وهمِ صدها ساله ی تاریخ می کوبند
اگر عیسی به تقدیر زمان با آیه های تازه ی انجیل برگردد
بگو خواب تو آشفته است ای فرعون شب تبعید را پایانی از روز است
اگر یوسف ترین تاریخ این زندان برای خواندن تاویل برگردد
کماکان از طلوع فجر بیش از یک هزار و چارصد آینده رد شد تا
پیمبرزاده ی دیروزها امروز با اعجاز عام الفیل برگردد
پُر از گلهای شیپوری ، پُر از فریادهای سرخ و پرپر می شود این دشت
که مرد باغبان اینک به رستاخیز گل با صور اسرافیل برگردد
به کوچ آسمانیهای این خاکی ترین جغرافیای پیر خندیدند
نمی دانند می گریند اگر فردا – همین فردا – بزرگ ایل برگردد
#محسن_ناصحی
#انقلاب
#حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
قیام سرخی اگر هست از قیام فاطمه داریم
که ما هرآنچه که داریم از مرام فاطمه داریم
نمیرد آنکه دلش زنده شد به عشق، هان چه نشستید؟
مگر نه زندگی خویش از دوام فاطمه داریم
نه، انقلاب نکردیم تا درون کوفه بپوسیم
که هست کرببلایی اگر، به نام فاطمه داریم
به فکر خانه ی همسایه ایم، نان و مختصری عشق
اگر به سفره ی ما هست از کلام فاطمه داریم
یقین که صبح ازل ما سلام داده ایم به نورش
که شام روز ابد چشم بر سلام فاطمه داریم
غلام فاطمه در حشر غصّه ای به سینه ندارد
که ما امید شفاعت هم از غلام فاطمه داریم
#محسن_ناصحی
هدایت شده از محفل ولایی انگور
هیأت شاعران اهل بیت
إنا لله و إنا إلیه راجعون
ذاکر آل الله جناب آقای کربلایی مهدی خیامیان :
محفل ولایی انگور درگذشت پدر بزرگوارتان شادروان مرحوم مرشد حسین خیامیان را خدمت شما تسلیت عرض نموده ، از خدای رحمان و رحیم برای آن مرحوم مغفرت و برای شما صبر جزیل درخواست می نماییم.
و إنا إنشاالله بهم لاحقون
#محفل_ولایی_انگور
#هیأت_شاعران_اهل_بیت
#یا_موسی_بن_جعفر
نیتی داری اگر سربسته در سر ، نذر کن
در بساطت هرچه شد با خود بیاور ، نذر کن
دست خالی پیش ارباب کرم رفتن خطاست
شاعری؟ باشد ، مداد و چند دفتر نذر کن
می روی مشهد دل از بند زمینی ها بکن
آسمانی باش ، گاهی هم کبوتر نذر کن
هرکجا کارت به مشکل خورد اهل روضه باش
بعد هم یک سفره ی موسی بن جعفر نذر کن
ده برابر ده برابر عشق جبران می کند
بر در این خانه سائل ! ده برابر نذر کن
مادرم را که خدا رحمت کند ، در کاظمین
گفت : مادر ، حاجتی داری؟ بر این در نذر کن
#محسن_ناصحی
#یا_موسی_بن_جعفر
صدای روضه می آید مهیّا می شود چشمم
خدارا گریه کن ها ! بینتان جا می شود چشمم؟
برای یوسف زندان بغداد اشک می ریزم
پس از این گریه ها یک روز بینا ، می شود چشمم
من از زندان و زندانبان و زندانی چه می دانم
بپرس از اشک می بینی که دریا می شود چشمم
عبادتگاه یا زندان ؟ نمی دانم ولی با او
نماز اشک می خوانم ، مصلّی می شود چشمم
بنا بود آنچه می خوانم تسلای دلم باشد
عجب جایی میان روضه ها وا می شود چشمم
شبِ تاریکِ زندان ، ابنِ شاهک ، خشم زندانبان
شب قدر است و با این روضه احیا می شود چشمم
گریزِ کربلا را نیز با خود دارد این زندان
فرات اشک ! جاری شو که سقّا می شود چشمم
تنی در بین زنجیر و تنی بر خاک در گودال
میان روضه حیرانم ، معمّا می شود چشمم
#محسن_ناصحی
#مبعث
داغ تاریخ رو کی حس کرده
داغ روزای تا ابد مبهم
غصه ی دخترای زنده به گور
ماتم برده های زیر ستم
فکر کن ابر اگه نمی بارید
تا همیشه کویر می موندیم
فکر کن بی پیامبر باید
همه جا سر به زیر می موندیم
آسمون خدا یه شب خندید
ماه گل کرد و شب چراغون شد
گفت إقرأ و ربُّک الاکرم
دل سنگ حرا مسلمون شد
شده مبعوث اونکه دنیا رو
زیر چتر محبتش برده
من مسلمونم ، از همون اول
که دلم مُهر عاشقی خورده
قلبایی که به عشق اون بزنه
خالی از کینه و بدی میشن
کافیه رد بشه یه بار از باغ
همه گلها محمدی میشن
#محسن_ناصحی
هدایت شده از ✅ محسن ناصحی
#ایران_من
می دونی واسه چی تو رو میخوام؟
می دونی من چرا دوسِت دارم؟
چرا اون وقتایی که غمگینم
سر روی شونه ی تو میذارم؟
با خودت فکر می کنی گاهی
چرا پابند عشق و احساسم؟
چرا هرجا که اسمت و می برن
اینقده غیرتی و حساسم؟
شده اصلاً یه بار بگی واسه چی
من باید علّت سؤالت شم؟
چرا وقتی که می وَزی با نسیم
نمی تونم که بی خیالت شم؟
شده حتی یه بار به خاطر تو
نذارم جونم و کف دستم؟
سینه م و شد برات سپر نکنم؟
شده حتی یه بار بگم خسته م؟
نشده تا همیشه هم نمیشه
مگه دل کندن از تو آسونه
هرکی یک بار عاشق تو شده
بی خیالِت باشه؟! نمی تونه
عشقِ روزای بچِگیمی تو
خیلی ساله بِهِت وفادارم
تو یه عُمره عزیز جون منی
من یه عمره که دوستِت دارم
وسط سینه ی سه رنگ تنت
لاله روئیده بسکه خون دادیم
کم نذاشتیم و کم نمیذاریم
پای عشقت همیشه ایستادیم
#محسن_ناصحی