eitaa logo
✅ محسن ناصحی
822 دنبال‌کننده
199 عکس
118 ویدیو
2 فایل
شعر آیینی
مشاهده در ایتا
دانلود
تشنگی ، بود ولی از طرف رود فرات رفت سقّا برساند به لب آب ، حیات خوش به حال دل دریا که ابالفضل دو دست برد در آب و نمود از لب او دفع ممات چشم او بسته شد از بوسه تیر اما گفت چشم من باد به قربان قتیل العبرات # وسط هلهله ها سمت حرم بازنگرد ای که رفتی ز حرم گرم سلام و صلوات دل من آب شد ای حضرت سقا تو بخواه من نم‌ مشک تو باشم ، چه خوش است این درجات
گیرم که آتش باشد و سنگر بسوزد تا با حقی حاشا اگر باور بسوزد تا تشنگان هستند ساقی می ننوشد حتی اگر از تشنگی حنجر بسوزد ساقی به دریا رفت و ساحل چشم در راه آتش در آب افتاده آب آور بسوزد عباس یعنی غیرت اللهی که تا هست حاشا که در آتش حرم دیگر بسوزد عباس یعنی زینب و زینب ابالفضل با این برادر کِی دل خواهر بسوزد زینب تمام حجت یک اعتقاد است حاشا که زینب باشد و معجر بسوزد
روزی نرسد سر برود دار نباشد فرمانده خودش باشد و سردار نباشد قطعا به علی پشت کند کوفه شبی که در ما ادب میثم تمار نباشد قرآن سر نی می رود آن روز که در جنگ فریاد کند حیدر و عمار نباشد "مردم دو گروهند " زبیرند و زهیرند این وقت خطر ، باشد و آن ، یار نباشد برخیز و بیا آمده یوسف سرِ بازار عیب است در این شهر خریدار نباشد در کوفه چه بسیار به یک سکه بریدند در کرببلا صحبت دینار نباشد بگذار ابوذر شده باشیم ، چه بهتر نام من و تو سر خطِ اخبار نباشد فرمانده خودش مانده خدایا نپسندی در جامعه دیگر اولی الابصار نباشد
نوکر چه بهتر نام از قنبر بگیرد تا بلکه مولا دست از این نوکر بگیرد محشر گره وا می کنند از ما، کریمان باشد که دستم را علی اکبر بگیرد
بلند مرتبه بود و بلند بالا بود امامزاده ی آقا چقدر آقا بود کدام واژه تواناست وصف دریا را که آنچه بود به اکبر شبیه ، دریا بود پیمبر است ؟ نه. آیا امام ؟نه ، هردو که نیم حیدر و یک نیمه نیز طاها بود همیشه بر سر دیدار او جدل می شد برای دیدن رویش همیشه غوغا بود علیّ اکبر لیلاست این ، که مجنون هم برای دیدن او در صف تماشا بود علیّ اکبر زهراست این که یوسف هم به عشق نوکریش رسته از زلیخا بود برای بردن نامش وضو بگیر ای شعر قلم بایست که وصفش نه حدّ املا بود برای گفتن أن علی ولی الله بگو کدام مؤذّن چنین توانا بود عصای دست حسین است این پسر اما شکسته دیدمش آنجا که عشق تنها بود کدام گرگ ؟ چگونه درید یوسف را ؟ که تکّه تکّه ی او در تمام صحرا بود حسین بود و عبایی پُر از علی اکبر حسین بود و عصایی که إرباً إربا بود
شاید شبی که می هراسد دشت از طوفان شاید پس از سیلی که شهرم را کند ویران شاید یکی از روزهای زرد پاییز است شاید زمستان می رسد یا ظهر تابستان شاید همین فردا ، دو روز بعد ، سال بعد بعد از نماز صبح یا قبل از سحرگاهان از کوفه می آید ؟ نمی دانم ولی جایی است شاید خیابان ولیعصر همین تهران شاید یمن این روزها دارد اشاراتی مثل خراسانی که برمی خیزد از ایران من که نمی دانم کجای صفحه ی تاریخ فریاد مردی گم شده در چاه نخلستان اما همین اندازه می دانم که فرزندش از یوسفستان رخت بر بسته است تا کنعان اما همین اندازه می دانم مسیحایی می آید و عیساست همراهش علی گویان می آید و آن طور که موسی به دریا زد پیش عصای او فروکش می کند طغیان می آید و می دانم این دنیا نمی داند می آید از سلّول هایش بوی الرّحمان دنیا به کوری می زند خود را ، نمی بیند اشک فلسطین می چکد از دیده ی لبنان دنیا نمیخواهد ببیند مکه وا کرده است آغوش خود را روی حوثی های با ایمان دنیا نمی خواهد بفهمد ، راهی گور است آل سعود خفته در آغوش بوسفیان چشم انتظاری های زهرا رو به پایان است فردا به نخلی بسته خواهد شد تن شیطان فردا موذن می شود کعبه ولی اینبار نام علی را می برد بر بام و بر ایوان ما با اذان کعبه فردا صبح می خوانیم پشت سر مهدی نمازی تشنه ی باران
74.21M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 / | چه بخواهی، چه نخواهی... 🔹حاج سید رضا نریمانی 🔰 بهمراه زیرنویس عربی و فارسی _ ♦️ ایام میلاد حضرت صاحب الزمان (عج) 📅 شنبه ١٣ اسفند ماه ۱۴۰۱ 🔻 آستان مقدس شاه میرحمزه علیه السلام، هیئت فدائیان حسین علیه السلام ___ @Fadaeianhoseinir @seyedrezanarimani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
جوهر نه! جواز رد شدن از نیل است انگشت نه! خار چشم اسرائیل است از قدرت انتخاب ما می‌ترسند هر برگه‌ی رأی، موشک سجیل است دعوت و پویش
هرچند جواب های و هو با مُشت است برگرد به خویش - زین اگر بر پشت است - جنگ است ولی نه آنچه می پنداری امروز سلاحم اثرِ انگشت است