eitaa logo
✅ محسن ناصحی
816 دنبال‌کننده
187 عکس
115 ویدیو
2 فایل
شعر آیینی
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پیمبر آیا ؟که نه وصی شد ، محمُد آیا ؟ که نه علی شد درون آیینه نور تابید و روحِ آیینه صیقلی شد ازل به نور نبی است روشن ، ابد به نور علی معیّن اَلست، یعنی سوال از انسان علی که آمد سخن بلی شد یکی به قرآن یکی به برهان یکی به آیه یکی به نامه که این به نهج البلاغه غم برد و آن به قرآن سینجلی شد به باطن امر ظاهر آمد ، به وحی منزَل مفسّر آمد نبی به آیات وحی مُرسل ، علی به نهج سخن ولی شد پلی است حکمت چرا تمرّد ؟ حکیم باید شد و شد از خود که هرکه این سوی رود آمد بدون قدری معطّلی ، شد کتاب و عترت نمی تواند جدایِ از یکدگر بماند صدا زمانی صدا شد آری که از سکوت آمد و جلی شد کجاست همت کجاست غیرت؟ غریب ماند این کتاب حکمت چنانکه صاحب سخن به غربت ، بنا نبود این شود ولی شد چو علم خواهی به شهر آی و کلون دروازه را بکوبان که هرکه از در درون نیامد برون در ماند و جنگلی شد که راه را سیدِ رضی رفت و غیرِ این راه نیست راهی که هرکه گمراه ابوحنیفه ، که هرکه بیراهه حنبلی شد علی شناسی نشان دین است و حرف پایان شاعر این است علی ولی شد علی ولی شد علی ولی شد علی ولی شد محسن ناصحی
هدایت شده از  رواق دارالولایه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🚩 مشق اشک 🖤 مراسم عزاداری گردان فرهنگی سلمان (دارالولایه) https://eitaa.com/darolvelayeh1001
71.91M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔹 / پیرهن های مشکی‌مونو دو سه روز قبل محرم 🔹بانوای حاج سیدرضا نریمانی
در خودم مانده بودم و ناگاه تا به خود آمدم محرم شد چشم بستم درون خود باشم کربلای غمت مجسّم شد   همه ی آنچه روضه خوان می گفت پشت این چشم بسته می دیدم بی خود از خود سیاه پوشیدم کار ده روزم اشک و ماتم شد   عبد بودن ، غلامتان بودن آرزوی محال و دوری بود هرکجا سر زدم نشد امّا وسط روضه ی تو کم کم شد   در زمین ما در آسمانها هم جمع پیغمبران عزادارت سینه زن نوح ، گریه کُن عیسی ، روضه خوان غم تو آدم شد   رشته اتّصال من با تو نخ پرچم سیاه هیأت بود من که ممنونم از علمدارت باز دستم دخیل پرچم شد   معتقد بودم از همان اول عشق یعنی حسین یعنی تو وسط روضه ی سه ساله و شام اعتقادم به عشق محکم شد   راستی دخترم همین امشب تشنه ی آب شد لبش خشکید یادم افتاد چشم نم دارت با نگاه رقیّه پر غم شد  یادم آمد که مشک بی سقّا التماس لب تو را می کرد یادم آمد رسیدی و قدّت از کمر تا شد از کمر خم شد
من یه کاری دارم تو یه کاری داری من قراری دارم تو قراری داری هرکدوم از ما رو با قراری ، واسه کاری انتخاب کرده حسین بد به حال کسی که برا نوکریش جواب کرده حسین یکیمون چای ریزِ شبای هیأت شد یکیمون واسه ی روضه خونیاش دعوت شد یکی پرچم‌ میده یکی اون آخر سینه زنیا دم میده به‌‌ همه غم میده اشکِ نم نم‌ میده مزد بعضی ها رو شبهای محرم میده به یه عده توی سال کربلا هم میده به‌ تموم نوکراش وعده ی خلاصی از بین جهنم میده # بعضیامون شبای جمعه مسافر میشن همه زائر میشن بعضیا روضه خونن‌ ، مدّاحن بعضیا میان و شاعر میشن بعضیا گریه کنن توو خیمه حاضر میشن بعضیا حر میشن از خدا پُر میشن حتی سنگم باشن با یه نم اشک‌ عزا همه شون دُر میشن روضه آدم سازه با دل مرد و زن و پیر و جوون دمسازه چرا حیرون‌ موندیم بخدا ، در بازه خونه ی آقامون جا فراوون‌ داره سفره ی روضه همیشه پهنه بسکه مهمون داره چه کسایی که بلد بودند و توو همین خیمه گدایی کردن دلاشون و باهم کربلایی کردن سیم دل وصل شد و براشون حرفِ ولی ، اصل شد و وسط گریه یه‌ حاجت خواستن توو‌ دلاشون ، یه شهادت خواستن توو سیاهیای دنیا بودیم که اونا رفتن و رو سفید شدن ما که جا موندیم اونا شهید شدن
عباس آمده است و علی اکبر آمده است وقتی رباب هست علی اصغر آمده است جمعند خانواده زهرا کنار هم اینجا برادری است که با خواهر آمده است یک سو رسیده لشکری از کوفه سی هزار یک سو عزیز فاطمه بی لشکر آمده است صفین دیده اند که با دیدن حسین آه از نهاد این همه لشکر برآمده است اکبر رسید و دشمنش از روی بهت گفت ایمان بیاورید که پیغمبر آمده است حرف از فدک که نه سخن از غصب مهریه است! با بچه های فاطمه آب آور آمده است گیرم فرات بخل کند چشم ما که هست رودی کشیده ایم که از کوثر آمده است زینب پیاده شد، وسط دشت رفت و گفت اینجا چقدر خار مغیلان درآمده است شاید به شام می رسد این ره که هر زنی در این مسیر با دو سه تا معجر آمده است
✅ اطلاعیه روز اول هیأت شاعران اهل بیت چهارشنبه ۲۸ تیرماه ساعت ۱۷:۳۰ در اطلاع رسانی سهیم باشید 🙏
آی مردم ! فقط حسین آقامه
✅ محسن ناصحی
اربابم / با روضه هات بی تابم دوس دارم / سلام بدم بدی جوابم خوشحالم / که نوکر این‌خونه م دستم رو / به پرچم تو می رسونم دوباره شد محرم دوباره غوغاس توو خلق عالم نشسته توو دلم غم دوباره نوحه دوباره ماتم توو روضه ها نشستم توو خیمه‌های عزا نشستم یقین دارم همین جا یه گوشه از کربلا نشستم شش گوشه ت همیشه توو رؤیامه موندن توو حرم همه دنیامه میخونم ، بذار بپیچه توو شهر آی مردم ! فقط حسین آقامه #### دل رو جز / تو دست کی بسپارم می دونی / کسی رو جز تو من ندارم از وقتی / که دل به دستت دادم محکم تر / کنار تو شد اعتقادم دل منو نگهدار بذار امانت بمونه پیشت چه خوبه که دل من برا قیامت بمونه پیشت تویی که اربعینت برای عالم مسیر عشقه کسی که زائرت شه تموم عمرش اسیر عشقه من رو با خودم رها نگذاری دست هیشکی جز خودت نسپاری کاش باری که رو زمین‌ موند از من اینبارم خودت آقا برداری شش گوشه ت همیشه توو رؤیامه موندن توو حرم همه دنیامه میخونم ، بذار بپیچه توو شهر آی مردم ! فقط حسین آقامه #### گرمای / غم تو آبم کرده این ساحل / بدون تابش تو‌ سرده محتاجم / به کشتی عاشورا دستم رو / رها نکن کنار دریا تو کشتی نجاتی برای عالم تو ناخدایی دلم گرفته از شب ولی خوشم که چراغ مایی فرات چشم‌ ما شد توو روضه ی تو دوباره جاری نشسته رو تن تو هزار و نهصد تا زخم کاری با اشک عزا خودت پاکم کن توو روضه ت همیشه غمناکم کن جونم رو بگیر میون هیأت زیر پای زائرات خاکم کن شش گوشه ت همیشه توو رؤیامه موندن توو حرم همه دنیامه میخونم ، بذار بپیچه توو شهر آی مردم ! فقط حسین آقامه
90.28M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
| 🔹 / اربابم با روضه هات بی تابم 🔹بانوای حاج سیدرضا نریمانی 🔸شاعر: محسن ناصحی _ ♦️مراسم عزاداری دهه اول محرم ١۴٠٢ 📅 سه شنبه ٢٧ تیر ماه ١۴٠٢ 🔻آستان مقدس شاه میرحمزه علیه السلام، هیئت فدائیان حسین علیه السلام ___ @Fadaeianhoseinir @seyedrezanarimani
این کاروان به شور محرٌم نیاز داشت این کاروان به یاری ما هم نیاز داشت هفتاد تن مقابل لشکر ، چه کم ولی این کاروان به غیرت این کم ، نیاز داشت ماندیم در سیاهی لشگر ، دریغ و درد ! این کاروان به خط مقدّم نیاز داشت جن و ملک به یاریش آمد ولی نخواست این کاروان به لشکر آدم نیاز داشت بر نیزه رفت عصر دهم سر ، عجب سری این کاروان به بیرق و پرچم نیاز داشت دم می دهیم در غمش اما چقدر دیر ما را حسین فاطمه آن دم نیاز داشت وعده ، بهشت بود و ضمانت خود حسین بیچاره ساربان که به خاتم نیاز داشت در کاروان کرببلا بیشتر ولی زینب به گریه کن نه ، به مَحرم نیاز داشت
هدایت شده از  رواق دارالولایه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⚫این کاروان به غیرت این کم نیاز داشت ... 🏴 محرم ۱۴۴۵ / روز دوم گردان فرهنگی سلمان(دارالولایه) 📌کانال مراسمات دارالولایه https://eitaa.com/darolvelayeh1001
حسرتی از این عظیم تر ، که دیده است؟ مرگ را از این عقیم تر ، که دیده است؟! بی سعادتم چُنان ضحاک مشرقی حال بد از این وخیم تر ، که دیده است؟ همچنان امام فکر ماست ، از حسین مهربان تر و رحیم تر ، که دیده است؟ مثل کودکان از پدر بریده ایم بی کسیم از این یتیم تر که دیده است؟ این پرنده ی اسیر نفس ، قطعاً از میله ی قفس زخیم تر که دیده است راه راست کربلاست ، راستی از این راه راست مستقیم تر ، که دیده است؟ چون زهیر ، حُرّ و مثل حُر ، زهیر باش از زهیر و حر ، فهیم تر که دیده است؟! یا علیم و یا حکیم و یا کریم ، از کربلای ما قدیم تر ، که دیده است؟ عشق عشق عشق عشق ، عشق می وزد ای صبا ! از این نسیم تر که دیده است؟
این که زنده می کند مرا مسیح مریم است؟! نه ، اجازه داده که مسیح صاحب دم است مقصد مسیح را نوشته اند آسمان آسمان کجاست؟! هرکجا که دل فراهم است دل کجا فراهم است؟! زیر خیمه ی حسین خیمه ای که بعثت و شروعش از محرم است من مسیح را چگونه یافتم ؟ نه بر صلیب روی نیزه دیدمش ، چقدر هم مصمم است روی نیزه با حواریون گذشت و قرن هاست پا به پای او روانه کاروانی از غم است خواستم شهید او شوم اجازه نیز داد نه نمی شود ، وهب هنوز هم مقدّم است من کجا شهید او شدن کجا ؟! که گریه هم در غمش نصیب چشم اشکبار آدم است بی دلیل روی نیزه موی او رها نشد راه می دهد نشان ، نگاه من به پرچم است من مسیح را نیافتم به عقل یا به عشق من مریدم او‌ مراد ، عقل و عشق با هم است کشتی نجات من چراغ راه من حسین ! کربلای تو همیشه دستگیر عالم است کاروان به کاروان مسیر اربعین تو جاده ی رسیدن پیمبران اعظم است ای مسیح ما حسین ، ما حواری توایم با تو ایم ، با تو ایم ، زندگی همین دم است
هدایت شده از قاف
حر باش! کمی با دل خود خلوت کن از ظلمت، سمت روشنی حرکت کن از وعده سبز اُمویون بگذر با حیدر کربلا بیا بیعت کن بین حق و باطل است مرزی باریک بی نور ولایت، همه‌عالم تاریک معیار بهشت یا جهنم این‌جاست «بُغضاً لابیک» هست و «حُبّاً لابیک» بگذار در این معرکه جولان بدهم بگذار قیامتی به میدان بدهم... «بُغضاً لابیک» خصم تو آمده است «حُبّاً لابیک» آمدم جان بدهم @smahdihoseinir
حسین جان آورده ام تمام توانی که با من است ناقابل است ، نذر تو جانی که با من است در کودکی به نام تو وا شد زبان من مشغول ذکر بوده زبانی که با من است عمری زبان به داغ تو چرخید در دهان فرصت بده به مرثیه خوانی که با من است بر سینه می زنم ، به قیامت دلم خوش است تو می شناسیم به نشانی که با من است نان می برم به خانه ام از سفره ی غمت از من نگیر برکت نانی که با من است من نذر کرده ام پسرم نوکرت شود مال تو این غلام جوانی که با من است
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⚫رحم کن بر گریه کن ها روضه را نم نم بخوان 🏴 محرم ۱۴۴۵ / روز سوم گردان فرهنگی سلمان(دارالولایه) 📌کانال مراسم دارالولایه https://eitaa.com/darolvelayeh1001 روضه خوان ! از غصه ام از ماتمم از غم بخوان رحم کن بر گریه کن ها روضه را نم نم بخوان سیلی محکم نخوردی و نمی فهمی مرا سینه زن می فهمدم ، این روضه را محکم بخوان روضه خوان ! من از تو ممنونم ولی پیش عمو لطف کن از روضه های معجر من کم بخوان دم به دم با سینه زن هایم خودت هم دم بگیر روضه های کوفه تا شام مرا از دم بخوان داغ هایم را شمردی یک به یک ، یک داغ ماند روضه ی از اربعین جا ماندنم را هم بخوان
87.56M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
| 🔹 | ای سر در خون خضاب... 🔹 حاج سیدرضا نریمانی _ 📥 پخش و دانلود با کیفیت FHD : aparat.com/v/XgSwZ _ ♦️مراسم عزاداری دهه اول محرم ١۴٠٢ 📅 پنج شنبه ۲۹ تیرماه ١۴٠٢ 🔻آستان مقدس شاه میرحمزه علیه السلام، هیئت فدائیان حسین علیه السلام _ @Fadaeianhoseinir @seyedrezanarimani ای سر در خون خضاب ای لاله ی خوشبوی من لطفاً از پیشم نرو امشب بمان پهلوی من زانوانت را نیاوردی سرم بی بالش است لا اقل بگذار امشب سر روی زانوی من قصد دارم وا کنم این پلکهای بسته را کن تماشایم ولی بابا ! نپرس از موی من برنمی دارم سرت را چون برایم مشکل است خورد شد با تازیانه هر دو تا بازوی من اصلاً امشب من قراری می گذارم با خودت من به ابروی تو می گِریم تو بر ابروی من غصه ی من را نخور آنقدر محکم هم نبود جای سیلی ماند تنها چند شب بر روی من
شب پنجم که می رسد از راه روضه را غرق آه باید خواند از یتیم حسن که می گوییم روضه ی قتلگاه باید خواند روز آخر نیامده است اما روضه رفته است داخل گودال مثل مرغی که بال او کنده است حسنی زاده می زند پر و بال لحظه آخر است و این میدان گرچه مرد نبرد می خواهد حسنی زاده ! پیش عمه بمان بعد از این ، خیمه مرد می خواهد حیف از آن دست حیف از آن بازو دست خود را به تیغ نسپاری پیش زینب بمان که بعد عمو علم و مشک را تو برداری پیش زینب بمان که می ترسم روضه ی پشت در شود تکرار مادرم بازوی کبودی داشت دست خود را به تیغها نسپار شیر اگر بچه باز هم شیر است آن شغال زبون نفهمیده اینکه دست تو را ز تن انداخت دست عباس دیده ترسیده
Fadaeian_Shab05Moharam1402_02.mp3
7.91M
شاعر: محسن ناصحی
367_16352343939385.mp3
1.92M
🔊   🔹 میترسم روضه پشت در شود تکرار ⁣🔻 حاج سیدرضا نریمانی 📆 جمعه 30 تیرماه ١۴٠٢ ♦️هیئت فدائیان حسین(ع)⁣ 📍آستان مقدس شاه میرحمزه علیه السلام _ ⁣ _ @Fadaeianhoseinir @Seyedrezanarimani
90.44M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
| 🔹 | شب پنجم که میرسد از راه 🔹 حاج سیدرضا نریمانی 🔸 شاعر: محسن ناصحی _ 📥 پخش و دانلود با کیفیت FHD : aparat.com/v/9i0qo ___ ♦️ مراسم عزاداری دهه اول محرم ١۴٠٢ 📅 شنبه ۳۱ تیرماه ١۴٠٢ 🔻 آستان مقدس شاه میرحمزه علیه السلام، هیئت فدائیان حسین علیه السلام ___ @Fadaeianhoseinir @seyedrezanarimani
گفتم از باران ، هوا ابری شد و باران گرفت گفتم از دریا ، نمی دانم چه شد طوفان گرفت در دل ساحل نشینان اضطراب افتاده بود کشتی امن حسین آمد ، امیدم جان گرفت خسته بودم خسته بودم خسته بودم یا حسین ! خستگی هایم ولی در کربلا پایان گرفت عارفی آمد ، تو را دید و چراغ راه خواست سائلی چون من ، از این درگاه آب و نان گرفت با کلافی می شود از مشتری های تو بود می شود یک یوسف از بازار غم ارزان گرفت میزبان بد کرده بود اما نمی دانم چرا خنجر آمد انتقام از حنجر مهمان گرفت زیر خنجر چون تو را مشغول یا رب دیده بوده نیزه مشتاق عبادت شد به سر قرآن گرفت آیه ی هم راکعون تغسیر شد در کربلا ساربان ، انگشتری می خواست در پایان گرفت