#حضرت_سلیمان
🔻 درباره جریان حضرت سلیمان بن داوود یک فیلمی درست کرده بودند که من یک بخشی از آن را دیدم. در این فیلم خیلی حضرت را با عالم أجنه و بیماریها درگیر کرده بودند.
🔸 در حالی که اینطور نبوده است؛ اصلاً ایشان جناب آصف بن برخیا را که با یک چشم به هم زدن تخت بلقیس را جابجا کرد برای همین بخش به میان آوردند؛چونکه حضرت سلیمان مقام وحیانی دارد؛ لذا باید لطیف و بالادست بماند و در این امور پایین دخالت نکند.
🔹 اما سازندگان این فیلم خیلی حضرت را در این امور وارد کردند. قرآن انتقال سریع تخت بلقیس را به جناب آصف مستند میکند. باب اینگونه کارها جدا است اما کار حضرت سلیمان علیهالسلام این است که باید اتصال به وحی داشته باشد.
🔸 خود پیغمبر ما هم همینطور بوده است. در خیلی از جنگها میشد، حضرت می فرمودند: چه کسی است که برود شرّ این سگ [دشمن] را دور کند بعد امیرالمؤمنین علیه السلام میآمدند، کسی دیگر نمیتوانست این کار را بکند. خود پیامبر هم وارد نمیشدند؛
🔹 علیرغم اینکه امیرالمؤمنین علیه السلام میفرمایند: در جنگها هر وقت کار برای ما سخت می شد، هرچه به رسول خدا صلی الله علیه و آله نزدیکتر میشدیم امنیت بیشتر بود. حضرت گاهی نزدیکترین فرد به دشمن بودند؛ اما شجاعتها و به درک فرستادن نفوس اینطوری، با امیرالمؤمنین علیه السلام بود.
🔸 اینها برای تناسب حِکَمی قضیه است که در عالم باطن و در ظاهر همهی آنها بر اساس حساب و دقت است. حالا اینجا دیگران را تعریف کردن باب دیگری دارد، ولی یک قاعده است. قواعد آن تنوع هم دارد. بر اساس سلیقه و اینها نیست. باید انسان از یک زاویهی آن به یک زاویهی دیگر آن منتقل بشود. مورد به مورد جدا است.
┄┅═✧❁ااا❁✧═┅┄
🔺 کانال رسمی حجتالاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری:
🔹 تلگرام و ایتا: @nasery_ir
🔸 واتساپ: wa.me/989338010649
* #ذکر #حضرت_سلیمان
🔻قبل از حضرت سليمان، اسماء اللّه و بخصوص ذکر «بسم الله الرحمن الرحیم» را اين طور استفاده نمى كردند.
🔸اين ديگر فضل و احسان خدا به اين امت بود كه اين ابواب را برايشان باز كرد؛ تا مدت ها مى گفتند «بسم الله الرحمن» تا این که زمان حضرت سليمان علیه السلام کامل شد. فرمود:
إِنَّهُ مِنْ سُلَيْمانَ وَ إِنَّهُ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحيم
(نمل:30)
🔹یعنی رحيم اضافه شد. همين را هم قدر نمى دانستند و استفاده نمى كردند تا این که قرآن نازل شد و رسول خدا صلى الله عليه و آله وسلم بر آن تاکید کردند.
🔸اینقدر این ذکر شرافت و عظمت دارد که اميرالمؤمنين عليه السلام را می خواهد تا شب تا صبح راجع به باء بسم اللّه صحبت كند.
سنّى ها نقل كرده اند كه ابن عباس مى گويد: شبى كه اميرالمؤمنين عليه السلام براى من راجع به باء بسم اللّه و نقطه باء بسم اللّه صحبت مى كردند من احساس مى كردم قطره اى كنار دريا هستم. جالب است که اهل تسنن ابن عباس را خيلى بزرگ مى دانند.
┄┅═✧❁ااا❁✧═┅┄
🔺 کانال رسمی حجتالاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری: @nasery_ir
#حضرت_سلیمان #آصف_بن_برخیا
🔻 در جریان سلیمان -علیهالسلام- برای احضار تخت بلقیس، وقتی یک نفر به نام آصف که «عنده علم من الکتاب» (نزد او دانشی از کتاب بود/نمل ۴۰)، بتواند این کار را بکند، سلیمان هم میتواند؛ ولی خودش انجام نمیدهد و طبقات علم را دو مرحله میکند و میفرماید: «قال عفریت من الجن أنا آتیک به قبل أن تقوم من مقامک» (عفريتى از جن گفت: «من آن را پيش از آنكه از مجلس خود برخيزى براى تو مىآورم.»/نمل ۳۹)؛ ولی سلیمان گفت که نه، این را نمیخواهم. تخت را از یک کانال دیگر و طبقهای از معارف دیگر میخواهم.
🔸 حالا باید روشن بشویم که اینها چقدر فرق میکند؟ چرا؟ اگر او میآوَرد، چه میشد؟ آنان چقدر علم در اختیارشان است و چقدر قدرت در توانشان است؟ چرا جناب سلیمان -علی نبیّنا و آله و علیه السلام- به این یکی تن در داد؟ «قال الذین عنده علم من الکتاب أنا آتیک به قبل أن یرتدّ الیک طرفک» (كسى كه نزد او دانشى از كتاب [الهى] بود، گفت: «من آن را پيش از آنكه چشم خود را بر هم زنى برايت مىآورم.»/نمل ۴۰).
🔹 از علم الکتاب، او «علم من الکتاب» (علمی از کتاب) را دارد. «فلمّا رآه کان مستقرّا عنده» (پس چون [سليمان] آن [تخت] را نزد خود مستقر ديد/نمل ۴۰)؛ یعنی رسید. با اینکه یک ماه فاصلهی جغرافیایی و فیزیکی بود.
🔸 هر جسمی را که در یک چشم به هم زدن بخواهی حرکت بدهی، با سرعت نور هم که بخواهد حرکت کند، شاید امکانش باشد؛ ولی قابلیّت آن وجود ندارد و ظرفیّت هر جسمی، هر حرکتی نیست و احتراق حاصل میشود.
🔹 چه کرد او با یک کلمهی «قال الذی عنده علم من الکتاب انا آتیک به قبل أن یرتدّ الیک طرفک» (كسى كه نزد او دانشى از كتاب [الهى] بود، گفت: «من آن را پيش از آنكه چشم خود را بر هم زنى برايت مىآورم.»/نمل ۴۰)؟
ادامه دارد...
┄┅═✧❁ااا❁✧═┅┄
🔺 کانال رسمی حجتالاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری: @nasery_ir