* #حضرت_عباس
🔻در ایام ولادت حضرت اباالفضل عليه السلام به یک بیت شعر راجع به حضرت ابالفضل عليه السلام برخوردم خيلي جالب بود و آن اين بود كه ميگويد:
دستت به آب لب نزد و لب به آب دست
حيران نهاده ای به لب انگشت آب را
┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈
🔺کانال رسمی نشر آثار حجتالاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری:
👉 @nasery_ir
4_5868338868792591682.mp3
8.53M
#سخنرانی_صوتی #حضرت_عباس
🎧 موضوع: مقام و منزلت حضرت ابالفضل العباس علیه السلام
🎤 حجت الاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری
🗓 تاریخ جلسه: ۱۳۹۸/۱/۲۰
⏱ زمان: ۳۵ دقیقه
📥 حجم: ۸ مگابایت
🎞 دانلود فیلم جلسه با کیفیتهای مختلف از آپارات:
aparat.com/v/RefQU
🔸با توجه به محتوای بسیار ویژه این جلسه استفاده از این فایل به همه عزیزان موکدا سفارش میگردد.
🔺 @nasery_ir
33.09M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#سخنرانی_تصویری #حضرت_عباس
🎥 مقام و منزلت حضرت ابالفضل العباس علیه السلام
🎤 حجت الاسلام والمسلمین ناصری
🗓 تاریخ جلسه: ۱۳۹۸/۱/۲۰
⏱ زمان: ۳۵ دقیقه
📥 حجم: ۵۶ مگابایت
🎞 دانلود فیلم جلسه با کیفیتهای مختلف از آپارات:
aparat.com/v/RefQU
🔸با توجه به محتوای بسیار ویژه این جلسه استفاده از این فایل به همه عزیزان موکدا سفارش میگردد.
🔺 @nasery_ir
1400_12_15_حجت الاسلام ناصری.mp3
4.22M
#سخنرانی_صوتی #ادب #حضرت_عباس
🎧 بررسی خواستگاه ادب حضرت ابالفضل علیه السلام
🎙 حجتالاسلام والمسلمین ناصری
🗓 تاریخ: ۱۴۰۰/۱۲/۱۵
⏱ زمان: ۱۷ دقیقه
🔸 شب ولادت حضرت اباالفضل العباس علیهالسلام
🔺 @nasery_ir
12.11M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
* #کلیپ_تصویری #حضرت_عباس
🎥 معنای بال داشتن حضرت عباس سلام الله علیه در عالم ملکوت
🎤 حجتالاسلام والمسلمین ناصری
⏱ زمان: ۲ دقیقه
📥 حجم: ۱۱ مگابایت
🔺 @nasery_ir
#حضرت_عباس
🔺صفحه رسمی حجت الاسلام و المسلمین حاج شیخ جعفر ناصری در اینستاگرام:
Instagram.com/nasery_ir
* #امام_سجاد
🔻راجع به امام سجاد عليه السلام دارد که يکی از شیعیانشان گويا هر سال که براى حج از بلخ مى آمد به مدينه؛ خدمت امام سجاد عليه السلام مى آمد و چند روزی خدمت حضرت بود و هرسال يک سرى هدايا هم مى آورد.
🔸يک سال زنش به او گفت تو که هر سال سراغ اين آقا مى روى يک بار ايشان يک هديه به شما نداد؟ گفت اين حرف را نزن ايشان امام ماست و ما عقيده مان اين است که او الآن دارد حرف هاى تو را مى شنود و من ناراحت مى شوم تو راجع به ايشان این حرف را بزنى. ما داريم وظيفه خودمان را انجام مى دهيم.
🔹بعد دوباره يک خورده هدايا جمع کرد و مدينه خدمت امام آمد و هدايايش را گذاشت. حضرت فرمودند امروز ناهار پیش ما بمان. گفت باشد. ناهار ماند موقعی که غذایشان تمام شد، آب آوردند. حضرت ظرف آب را گرفتند تا دست مهمانشان را بشورند. قبول نکرد. گفت یا بن رسول الله! شما آب روی دست من بریزید؟ فرمودند: شما مهمان ما هستی چطور اجازه بدهم آب روی دست ما بریزی؟! عرض کرد: یابن رسول الله! من این کار را دوست دارم. حضرت به همین خاطر اجازه دادند، ظرف را گرفت و برای حضرت جلو برد تا حضرت دستشان را بشویند؛
🔸یک تشت بزرگی بود یک مقداری آب روی دست حضرت ریختند، حضرت فرمودند: چه می بینی؟ عرض کرد: آب، فرمودند: نه این یاقوت احمر است. نگاه کرد دید همه آب ها یاقوت احمر شده، یک مقدار دیگر آب ریخت، حضرت فرمودند: حالا چه می بینی؟ عرض کرد: آب، فرمودند: زمرد سبز است. نگاه کرد دید زمرد سبز است، یک مقدار دیگر آب ریختند، فرمودند: چه می بینی؟ عرض کرد آب، فرمودند: این ها دُرّ است. نگاه کرد دید درّ بسیار عالی است! خلاصه ظرف پر از جواهرات شد.
🔹بعد حضرت فرمودند: شیخ! در نزد ما چیزی نبود تا در عوض هدیه ات به تو هدیه بدهیم، این ها را به خانمت بده و از او عذر خواهی کن. این قضیه ادامه جالبی دارد که خیلی زیباست. (بحارالأنوار ج: 46 ص: 47)
┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈
🔺کانال رسمی نشر آثار حجتالاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری:
👉 @nasery_ir