.🪴درنگی در فرصت جوانی
.📌#مهدی_فاطمی
.جوانی فرصتی برای رسیدن به خدا
قال الحکیم «يَا أَيُّهَا الْإِنْسَانُ إِنَّكَ كَادِحٌ إِلَى رَبِّكَ كَدْحًا فَمُلَاقِيهِ»
میگوید؛ آدمی در مسیری به پیش میرود که پایانش ملاقات اوست؛ ملاقات خدا
البته، اینکه لحظه ملاقات چگونه باشد؛ و اصلاً بگذارد رویتش کنیم یا نه؟ بستگی دارد که چگونه در این مسیر گام برداشته باشیم.
اگر با آدابش در این جاده قدم زده باشیم، وه که چه لحظه شیرینی خواهد بود هنگام ملاقات!
همین شیرینی وصل و رویت است که زین العابدین علیه السلام را به این سخن واداشت که «لِقاؤكَ قُرَّةُ عَيني ، و وَصلُكَ مُنى نَفسي ، و إلَيكَ شَوقي».
آری در این وانفسای جهان و این تاریکیهای روزگارمان؛ هیچ نمیتواند ما را نجات دهد، جز آنکه به سوی او بگریزیم؛راهی که خودش جلوی پایمان قرار داده است «فَفِرُّوا إِلَى اللَّهِ».
حتماً تنها ،اوست که، پاسخ همه خواستههای روح بیقرار ماست،حتی روح بلند سالار شهیدان حسین علیه السلام هم بیقرار اوست؛ آنجا که در واپسین لحظات عمر شریفش میگوید:«ترکت الخلق طرا فی هواکا / و ایتمت العیال لکی اراکا».
شاید با غیر از دیدار و لقای او نمیتوان به خوشبختی دست یافت که میگوید؛ بد ضرر کردند آنان که منکر لقای او شدند«قَدْ خَسِرَ الَّذِينَ كَذَّبُوا بِلِقَاءِ اللَّهِ»
من هم مشتاق شدهام تا به تو برسم، تو را ببینم؛ مشتاقم! مشتاق لحظه فرحناک ملاقات با تو«مُشْتَاقَةً إِلَى فَرْحَةِ لِقَائِكَ».
اما چگونه؟! چگونه به تو برسم؟ چگونه تورا ببینم؟!!
میپرسی چگونه؟؟
مگر نمیدانی، جذبه و کشش از سوی معشوق است؟!
هرکه شد معشوق عاشق نیز هست / در دل او عشق شورانگیز هست
عشق عاشق هم زجذب عشق اوست / گشته پیداوین کشاکش هم ازوست
او خود، راه را نشان داده؛ عاشقِ لقایش را رها نکرده، فرموده؛ کیست که میخواهد به اوج زیباییها برسد؟ کیست که بخواهد به سرچشمه تمام خوبی ها وصل گردد؟ کدامتان دل در گرو رویت و لقای یار دارد؟
راه این است«فَمَنْ كَانَ يَرْجُو لِقَاءَ رَبِّهِ فَلْيَعْمَلْ عَمَلًا صَالِحًا وَلَا يُشْرِكْ بِعِبَادَةِ رَبِّهِ أَحَدًا»
آری؛ راه بندگی اوست، هرکه میخواهد راه یابد؛ چاره این است که طوق بندگی او را به گردن افکند«وَأَنِ اعْبُدُونِي هَذَا صِرَاطٌ مُسْتَقِيمٌ»
آنگاه است که در صراط مستقیم وارد میشوی،راهی استوار، جادهای که مسافر در آن لحظهای بر مقصد شک نخواهد ورزید، راهی که انتهایش رسیدن است، راهی جدا از بیراههها!!!
حالا که مقصد روشن است، و راه را هم نشانمان دادهاند؛ دیگر معطلی آفت است. مگر نه اینکه باید حرکت کرد؟ پس توقف؛ حتی اگر اندک باشد، دورمان میکند و دیرمان میشود!
برای فلاح و رستگاری باید لحظه لحظه عمر را غنیمت شمرد که گفت «وَالْعَصْر. إِنَّ الْإِنْسَانَ لَفِي خُسْرٍ. إِلَّا الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَتَوَاصَوْا بِالْحَقِّ وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ»
اما از میان همه ایام عمر دوران جوانی متمایز است، جوانی فرصت عجیبی است! دورانی متفاوت.
گفتهاند جوانی بهترین فرصتِ بندگی است، فرصتی استثنایی برای رسیدن به خدا. اصلاً انگار بندگی در این ایام چیز دیگریست،حتی خود خدا هم به بنده جوانش در میان ملائکه فخر فروشی میکند! روی دست میگیردش و به همه، حتی فرشتگان نشانش میدهد و میفرماید«اُنظُرُوا إلى عَبدي» بندهام را ببینید؛ ببینید به خاطر من چه کارها میکند!!
اصلاً جوان اگر بندگی کند،آنچنان اوج میگیرد که پیامبر رحمت صلی الله علیه و آله و سلم میفرماید«إنَّ اَحَبَّ الخَلائِقِ إلَى اللّه ِ شابٌّ حَدَثُ السِّنِّ في صُورَةٍ حَسَنَةٍ جَعَلَ شَبابَهُ و جَمالَهُ لِلّهِ و فِي طاعَتِهِ ذلِكَ الَّذي يُباهِي بهِ الرَّحمنُ مَلائكتَهَ يَقولُ : هذا عَبدِي حَقّا» و در حدیثی دیگر مقام دیگری از مقاماتش را بیان میفرمایند«فَضلُ الشّابِّ العابِدِ الذي تَعَبَّدَ في صِباهُ على الشيخِ الذي تَعَبَّدَ بعدَ ما كَبِرَت سِنُّهُ كَفَضلِ المُرسَلِينَ على سائرِ الناسِ ». و اگر انسان جوانیاش را در این راه صرف کرد پاداشی بس بزرگ در انتظار اوست«ما مِن شابٍّ يَدَعُ للّه ِِ الدنيا و لَهوَها و أهرَمَ شَبابَهُ في طاعَةِ اللّه ِ إلاّ أعطاهُ اللّه ُ أجرَ اثنَينِ و سَبعينَ صِدِّيقا»، و در ردیف بندگان خاص الهی در سایه عرش خدا قرار میگیرد«سَبعَةٌ في ظِلِّ عَرشِ اللّه ِ عَزَّ و جلَّ ، يَومَ لا ظِلَّ إلاّ ظِلُّهُ : إمامٌ عادِلٌ و شابٌّ نَشَأ في عِبادَةِ اللّه ِ عَزَّ و جلَّ ···». اما بالاتر از این همه، برترین پاداش او، آن است که؛ خدا شیفته او شود! چنانکه رسول مهربانیها فرمود«إنَّ اللّه َ يُحِبُّ الشابَّ الذي يُفني شَبابَهُ في طاعَةِ اللّه ِ تعالى».
انگار جوانی با همه ایام عمر فرق دارد،اصلاً مگر جوانی چه دارد که دیگر روزگاران عمر فاقد آن است؟ جوانی چیست که متمایز است از باقی زمانها؟!
.جوانی مختصاتی دارد که این دوره را به یک فرصت استثنایی تبدیل کرده؛ برای کسب موفقیتها،برای پیروزیها، برای اوج گرفتنها و برای پرواز تا بینهایت.
جوان رقیق القلب است، دل نازک است و هنوز روزگار و حوادث ناهموار آن قلب او را سفت و سخت نکرده، قلبی که«القلبُ حَرَمُ اللّه ِ ، فلا تُسْكِنْ حَرَمَ اللّه ِ غَيرَ اللّه ِ» آری اگر قلب مستعد باشد ساکن اصلیاش را در خود جای خواهد داد.
اما اگر جوانی گذشت و آدمی در کوران حوادث قلبش را با خدا منوس نکرد و این قلب آرام آرام سخت شد،دیگر معلوم نیست در مقابل حقایق لطیف تسلیم شود،و برای بندگی و عشق ورزیدن به مبدا همه خوبیها آمادگی داشته باشد. رسول خدا میفرمایند «اوصيكُمْ بِالشُّبّانِ خَيْرا فَاِنَّهُمْ اَرَقُّ اَفـْئِدَةً اِنَّ اللّه َ بَعَثَنى بَشيرا وَ نَذيرافَحالَـفَنِى الشُّبّانُ وَ خالَفَنِى الشُّيوخُ، ثُمَّ قَرَاَ ″فَطالَ عَلَيْهِمُ الاَْمَدُ فَقَسَتْ قُلوبُهُمْ″ » رقت قلب باعث شد تا جوانان در راه بعثت مرا یاری کنند، وحال آنکه دیگرانی با من مخالفت ورزیدند چرا که دنیا قلب هایشان را دچار قساوت کرده بود.
جوان پر شور و اشتیاق است پراست از نشاط و شادابی؛این شور و نشاط و شعفِ وصف ناپذیر؛ که از درون جوان میجوشد، در دیگران نیست؛ چرا که آدمی رفته رفته کم رمقتر میشود. امام صادق علیه السلام میفرماید«عَلَيكَ بِالأَحداثِ فَإِنَّهُم أسرَعُ إلى كُلِّ خَيرٍ»، و به همین جهت است که امیرالمومنین علیه السلام فرمودند« لا تَنسَ صِحَّتَكَ و قُوَّتَكَ و فَراغَكَ و شَبابَكَ و نَشاطَكَ ، أن تَطلُبَ بها الآخِرَةَ».
آدمی که پر طراوت باشد؛ فعالانه عمل میکند، پرتلاش میشود و با تمام توان حرکت میکند. این شور و نشاط حال آدمی را زنده و تازه نگه میدارد. کهولت سن اما، در کنار سستی جسم حرارت روح را نیز میکاهد.
پس جوانی به مراتب از پیری و ایام کهولت برای بندگی و رسیدن به خدا مناسبتر است. رشد و سیر جوان هم سریعتر است و هم با کیفیتتر.
قلب پاک و خالی بودن ذهن استعداد دیگریست در دوران جوانی!
قلبی که اشتغالات آن را آلوده و به خود مشغول کرده، قلبی که دنیا شکارش کرده و ذهنی که متمرکز به لهو و لعب و تفاخر و زینت عالم ماده شده چگونه میتواند با فراغ بال به خدا بپردازد؟
اما قلب جوان به فرمایش امام علی علیه السلام مانند زمین خالی است، آماده برای هر بذری که افشانده شود«اِنَّما قَلْبُ الْحَدَثِ كَالاَْرضِ الخاليَةِ ما اُ لْقىَفيها مِنْ شَىْ ءٍ قَبِلَتْهُ». قلب پاکیزه میتواند نور الهی را جذب کند و با آن نور در تاریکیهای دنیا راه را بیابد.
اینها و عوامل دیگر؛ جوان و جوانی را برای هرگونه موفقیتی (چه مادی و چه معنوی) مستعد ساخته است.
بیائید تا فرصت جوانی باقی است؛ این راه را با نشاط و آمادگی بپیماییم، که اگر غفلت کردیم و عمر گذشت و به پیری رسیدیم؛ دیگر نه حالی برای عبادت باقی میماند و نه فرصتی برای مهیا شدن برای ملاقاتی پرشور و هیجان با خدا.
چه زیبا است مناجات آن عارفِ رسیده به دیدار، که گفت «الهی؛ خوشا آنان که در جوانی شکسته شدند، که پیری، خودْ شکستگی است.»
.
.#نشریه_۶۱_شماره_۹۴
.
.🆔 @nashr61
.🪴داستانک؛ دردانه
_ بخش دوم _
.
.📌#سیده_فاطمه_موسوی
.
.ملیکا؛ "مامان جانم خوبم، قربون دلت برم ، که همیشه نگرانمی، حالا که علی رضا هم اومده از همیشه بهترم ، "
ملیکا صدای گوشی را روی بلندگو گذاشت ، صدای مادر در اتاق می پیچد ؛
خدا رو شکر خوشحالم که خوبی حالا چرا تنهایی ؟"
ملیکا گوشی را روی تخت گذاشت و بلند شد
"مامان سمیه برا علیرضا نذر داشت همه با هم رفتند امام زاده ، علیرضا هم رفته چند امانتی از دوستاشو به خانواده هاشون برسونه دیگه تا ظهر میاد "
مادر توصیه های مادرانه را کرد و ملیکا در حالی که چشم می گفت وقول می داد مراقب خودش و سلامتی اش باشد ، از پله ها پایین رفت .
***
مادر خداحافظی کرد و گوشی را روی میز نهار خوری گذاشت به عکسهای چیده شده روی میز خاطره نگاه می کند ، عکس هشت ماهگی ملیکا با لباس سرخابی که روی شن های ساحل نشسته ، بینی اش را جمع کرده ،میخندد و دو دندان تازه بیرون زده اش دیده می شود ، را نگاه می کند .میگوید ؛ چقدر زود گذشت احمد نه ؟
پدر روی مبل نزدیک میز خاطره نشسته بود و چشم به خطوط کتاب دوخته بود تا اسم خودش را شنید از روی عینک مادر را نگاه کرد و گفت ؛
"بله ؟"
مادر گفت ؛
"احمد باورت می شه همین دختر لوس و بابایی تو چند وقت دیگه مادر می شه ؟"
احمد به عکس دخترش نگاهی کرد ، لبخندی زد و گفت :
"انگار همین دیروز بود. یادته برای این که یه لحظه مرتب بشینه تا این عکسو ازش بندازیم چقدر ادا و اطوار در آورد؟"
مادر بلند شد رفت و روی مبل کنار احمد نشست و گفت:
"احمد! ملیکا حرف شما رو زمین نمی اندازه بیا راضیش کن بیاد طبقه بالا خواهش می کنم"
احمد کتابی که در دست داشت را بست و روی میز گذاشت و گفت :
"لیلا خانم چرا نگرانی عزیزم؟ دخترت بزرگ شده! چرا نمیخوای قبول کنی؟ ملیکا داره کاری رو می کنه که بهش اعتقاد داره، عزم و اراده دخترت قابل تحسینه"
احمد دست لیلا را می گیرد، لیلا با چشمهای نگران به احمد نگاه می کند و با نگرانی می گوید:
"چرا نگران نباشم؟ احمد! دختری که تو عمرش از گل نازک تر نشنیده و هرچی خواسته براش فراهم کردیم حالا داره مادر می شه اونم کجا؟ تو یه خونه با امکانات محدود. "
احمد با لحنی مهربانانه تر گفت: نگرانی تو به خاطر مهر مادریته و این خیلی قابل احترامه! اما لیلا جان! اگر خودش راضیه چه جای نگرانی؟ من تو این دو سال ذره ای نا رضایتی تو حرفاش ، تو چهره و در رفتارش ندیدم. اتفاقا بیشتر از قبل ملیکا با نشاط تر و مصمم تر بوده "
لیلا نگاهش را از نگاه احمد دزدید و دوباره به سمت میز خاطره و به عکس ملیکا با چادر سفید کنار سفره عقد چشم دوخت و گفت:
" احساس می کنم بچه ای که خودم بزرگ کردم رو خوب نشناختم ، اصلا بعد از عقد این دختر کس دیگری شد . کسی که تا قبل از این هر جا میخواست بره می پرسید مامان به نظرت کدومو بپوشم یه شبه عوض شد و شب عقدش اومد کنارم و دستمو بوسید گفت: "مامان من برنامه هایی برای زندگیم دارم ازتون می خوام کمکم کنید" . گفتم: حتما هر چی میخوای بگو مامان برات تهیه می کنم گفت: فقط برام دعا کن می خوام برم سمت همه چیزایی که تا حالا نداشتم.
احمد! دلم حُرّی ریخت گفتم: مگه ما چی براش کم گذاشتیم که ملیکا حسرت به دلش مونده؟ گفتم ملیکا چی نداشتی من و بابا که هر کاری از دستمون بر اومده کردیم تا تو در آسایش باشی؟ گفت: دنبال سختی هایی هستم که منو از خودم خالی کنه و به دیگران نزدیک کنه "
احمد لبخند به لب دست لیلا را به صورتش نزدیک کرد و بوسید و گفت ؛
"بابت تربیت چنین دختری ازت ممنونم لیلا دخترت داره خودش رو تربیت می کنه برای کارهای بزرگ تر و سخت تر. این آرزوی هر پدر و مادریه که بچش بتونه گلیم خودش رو از آب بیرون بکشه مگه نه؟"
لیلا دستش را میان دستهای احمد جمع کرد و گفت ؛ درسته اما ....
احمد بلند شد دست لیلا را هم کشید تا از جا بلند شود و گفت:
"دیگه اما نداره بلند شو به ملیکا زنگ بزن بگو عصری آماده باشن میرم دنبالشون حالا که علی رضا هم اومده دعوتشون کن شام»
.
.#نشریه_۶۱_شماره_۹۴
.
.🆔 @nashr61
.🪴من، زندگی، آزادی ؟؟
.
.📌#صنم_یاوری
.
.نگاهش را به زمین دوخت و بعد از کمی فکر پرسید: مگر نمی گویی همه ما محدود هستیم، چه کسی می داند رهایی من در چیست و به چه چیزی باید محدود شوم؟ من به چه کسی می توانم اعتماد کنم
گفتم تا حالا به چه کسانی اعتماد می کردی؟مگر نه این که تا حالا به سازندگان مد اعتماد داشتی و هر چیزی که انها به بازار عرضه میکردند را می پوشیدی، یا به بلاگرهای اینستاگرام که سبک زندیگ خودشان را ذره ذره در ذهن تو تزریق کرده اند
حالا من میپرسم آنها که این گونه برایت محدودیت تعیین کرده اند خودشان چه نفعی از آن میبرند؟پول، ثروت ،شهرت؟
آیا ممکن است به خاطر داشتن همه این ها محدودیت هایی برای تو تعیین کنند که تو را به اسارت در می آورد؟ یا اینکه سلیقه هایی برایت بسازند که خودت در ایجاد آن نقشی نداشتی ولی جیب آنها پر از پول شد و به شهرت و قدرتشان اضافه شد؟ مگر نه اینکه برای پوشاندن این اسارت ها نام آادی را برایش ساختند تا با توهم آن تو را به اسارت در بیاورند؟
فکر میکنی این ها گزینه خوبی برای تعیین محدودیت هاهستند؟کسانی که هم نفع و ضرر شخصی دارند و هم علمشان آن قدر نیست که بدانند آزادی چه کسی محدودیت دیگری است و محدودیت چه کسی دیگران را آزاد میکند؟
گفت:کمی گیج شدم، مگر کسی هم وجود دارد که نفع و زیان شخصی نداشته باشد یا اینکه از اسارت ها و آزادی های همه خبر داشته باشد؟خود شما یا همین آخوندها هم منفعت هایی دارید و علمتان هم آنقدر زیاد نیست.
گفتم باریکلا، هیچ کس نیست
گفت: پس همه سرکاریم
گفتم: نه در میان انسان ها کسی نیست، چون انسان خودش محدود است،و فقط یک نامحدود می تواند محدوده تعیین کند
گفت:نامحدود منظورت خداست؟
گفتم:جز خدا نامحدودی می شناسی؟
کمی به فکر فرو رفت، سرش را پایین انداخت، لبش را گزید و با من و من ادامه داد: به نظر حرفت منطقی میاد، ولی هر کس داره خدا رو یک جور تعریف میکنه
گفتم:آفرین ولی جرا اول تعریف خدا رو از خودش نمی شنوی، تا حالا شده بشینی پای حرف هاش و از خودش بپرسی که چه تعریفیاز خودش داره؟یا ازش بپرسی آزادی واقعی و محدودیت درست چیه؟تا حالا از خودش پرسیدی چرا اون هایی که بیشتر دوست داره محدود تر کرده ؟
با لبخند شیطنت آمیزی ادامه داد، پس به هیچ کس غیر خدا اعتماد نکنم حتی شما
گفتم: من اگر حرف خدا را زدم بهم اعتماد کن مثل حالا که می خواهم حرف خدا را بگویم... بسم الله الرحمن الرحیم
.
.
ادامه دارد...
.
.#نشریه_۶۱_شماره_۹۴
.
.🆔 @nashr61
.🪴زیریک سقف،خانواده خوب من
.
.📌#فاطمه_تیموری
.
.وَ مِن آیاتِه اَن خَلَقَ لَکُم مِن اَنفُسِکُم اَزواجا لِتَسکُنوا اِلیها....در ابتدای این آیه،خداوندمتعال،خیلی واضح،ازدواج را یکی از نشانه های خداوند میداند و در آخر آیه هم می فرماید:این نشانه برای اهل تفکراست.درواقع،خداوند حکیم،به این اشاره میکند که باید درمورد ازدواج،خیلی عمیق فکرکنید.چیزهای زیادی در ازدواج و تشکیل خانواده است؛آثار خیلی خوبی دارد که مهترین آن،طبق فرمایش صاحبمان،رسیدن به آرامش است.این موضوع خیلی اهمیت دارد که مهمتریت راههای رسیدن به آرامش را بدانیم.استادپناهیان در یکی از سخنرانیهایشان به این موضوع اشاره میکنند که: " اگر محدودیتهای دنیا را که نمیتوانیم تغییر دهیم،بپذیریم،کلی حالمان خوب میشود.این یک پیشنهاد عقلانی است که امام حسن(ع)یک نمونه ی برجسته را بیان میکنند و می فرمایند:نمیرسید به چیزهایی که دوست دارید مگراینکه صبر کنید درچیزهایی که از آنها بدتان می آید....حالا ممکن است این چیزها،تکلیف باشد،تقدیر باشد یا... .دنیا دارِ محدودیتها و مشکلات است،پذیرش محدودیتهای دنیا، یکی از بهترین راههای رسیدن به حال خوب و آرامش است." اگر قرار باشد ما برخورد مناسبی با این محدودیتها و سختی ها نداشته باشیم اول کسی که آسیب میبیند خودمان هستیم.این موضوع،یک موضوع بسیار کاربردی در زندگی مشترک است.ممکن است در زندگیمان،با خانواده هایی برخورد کرده باشیم که در آن،خانم و آقا دائما سعی براین دارند که عیبها و نقص های طرف مقابل را کشف و هرطور شده آن را اصلاح نمایند و همیشه درحال خودخوری و مقایسه هستند که چرا همسرشان فلان ویژگی منفی یا فلان اخلاق بد را دارد و چون نمیتوانند به هردلیلی،آن را اصلاح و همسرشان راتغییر دهند به فکر جدایی می افتند درحالی که اگر قبل از هرچیزی،به این نتیجه برسیم که به جای تغییر و اصلاح طرف مقابلمان،باید به فکر عیبهای خودمان باشیم و حواسمان به رفتارهای خودمان باشد دراین صورت به چنان آرامشی میرسیم که دیگر،عیبهای همسرمان برایمان اهمیتی نخواهد داشت و با تمام وجود،خودمان را در آغوش گرم خدا حس خواهیم کرد.
.
.#نشریه_۶۱_شماره_۹۴
.
.🆔 @nashr61
.🪴مصاف عشق و عقل
.
.📌#زهرا_محمدی
.
. کعبه قبلهی احرار است. کسی که نفساش را قبلهگاه خود کرده، کِی میداند حرمت حرم و حریم حسین(ع) را...؟
بانگ الرّحیل برخاست و حج را رها کرد برای پرهیز از فاجعه! راحلان لبیک گفتند و راهی دیاری شدند که مردمانش دیریاست صدای گامهای شبانه علی(ع) را از ذهن بیمقدار خود تاراندهاند...
و لمّا أراد الحسین(علیه السلام) التوجه إلى العراق...
گاهی باید پشت به قبله کنی و هم پا و هم افق امامت شوی تا یاریاش کنی در مصاف با _جُهّال و فُسّاق و قدّاره بندها_ البته اگر نمیخواهی از خیل پشیمانان باشی...
و چه حقیر است عقل؛ اگر بخواهد با دو دوتا چهارتای دنیایی حکم کند به ماندن! جایی که عشق هست و دست رد میزند بر سینهی امان نامهها و امر میکند إِنَّا لِلَّٰهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ...
حجت را تمام کرد...
پس ای یاران شتاب کنید؛ بگذارید حج را و بگذرید که زمین نه محل سکون و سکونت که گاهِ گذر است...
مردی چون او اگر عزم بر کاری کند دیگر نه نسیم ناخوشایندی که گاه و بیگاه رنجهای علی(ع) از کوفیان را بازگو میکند، جلو دارش است؛ نه فرزدق شاعر که در همان منزل اول گفت:«دلها با توست و شمشیرها با بنی امیه...!»
کاروان عشق روزهاست راهی شده و اکنون پس از طی بطن نخله، ابطح، وادی عتیق و... به منزل دهم یعنی حاجر رسیده... جایی که آخرین نامهی پسر عمو، مسلم بن عقیل به دست حسین(ع) رسید... نامهای در تضاد با نامههای پیشین...! نامهای که مسلم در آن پرده برداشته بود از چهرهی به ظاهر مشتاق اهل کوفه و فاش کرده بود لامروتیشان را... و حسینی که هنوز نمیداند چه کردند کوفه و کوفیان با پسر عمویش...
دو منزل بعد وقت آن است که غربال شود قافلهی امام... چرا که خبر شهادت مسلم رسیده و بر همه آشکار شد که از کوفه نسیم خونآلود مرگ میوزد... هنوز راه بازگشت مسدود نیست و این یعنی دومین دو راهی عشق و عقل... برای آنانکه هنوز دل در گرو تعلقات دنیا دارند، این مصافی است بس طاقت فرسا...
رفتنیها رفتند و قافله با هستها به سرمنزل عشق نزدیک و نزدیکتر میشود؛ اما هنوز گاه آن نرسیده که سِرّ لبهای تشنهشان را فاش کنم... تا پنجشنبه دوم محرم که کاروان به آن زمین بلاخیز میرسد...
.
.#نشریه_۶۱_شماره_۹۴
.
.🆔 @nashr61
نشریه ۶۱ هیئت ثارالله زنجان شماره ۹۴ .pdf
22.16M
🪴نشریه ۶۱ شماره ۹۴
.
.🍃دراین شماره بخوانیم ؛
.
.⚡دوقطبی = دولت سوم روحانی؟
.⚡اصلح کیست ؟
.⚡در رکاب ولی
.⚡یار پسندیده
.⚡درنگی در فرصت جوانی
.⚡مصاف عقل و عشق
.
.
.🆔https://eitaa.com/nashr61
.🆔 https://t.me/nashr61
🪴نشریه ۶۱ شماره ۹۵
.
.🍃دراین شماره بخوانیم ؛
.
.⚡وصال با رئیسی
.⚡تردید ، راهزن طریق حق !
.⚡مرگ مردم سالاری در فضای فرمایشی
.⚡آیا انتخابات راه برون رفت از مشکلات است یا نه ؟
.⚡صندوق تورا می خواند
.⚡رئیس جمهور اصلح کیست؟
________انتشار بزودی_______
.
.
.
.🆔https://eitaa.com/nashr61
.🆔 https://t.me/nashr61
.🪴وصال با رئیسی
.با شهادت شهید رییسی صورت تازه از جمهوری اسلامی در چله اشک ظهور کرد و افسار کرسی قدرت رام شد و بر کرسی خدمت مبدل شد، مردم با شهادت رییسی با او فراق نکردند بلکه با او وصال کردند.
چهل روز از شهادت شهدای خدمت گذشت و ملت امام حسین ایران حماسه بزرگی را در تشییع این شهدا رقم زدند، در هزار روز خدمت جمهور شهید می توان جای خالی خدمت را حس کرد و فردا نوبت حضور تکمیل حماسه جمهوریت است که با انتخاب فرد اصلح مثل رئیسی عزیز را در پای صندوق انتخاب کنیم.
در روز اربعین شهادت شهدای اردیبهشت خانم دکتر علم الهدی همسر شهید رییسی بیان کرد: مسئولیت اقامه عدل هم بر عهده شهروندان هست و هم بر عهده مسئولان، فریبکاری هم از جانب مسئولان بد است و هم از جانب مردم کسی که باید اقامه عدل بکند مسئولان هستند و آنها باید اقامه عزل بکنند اینجاست که عارف بزرگ ایران زمین مولوی بر آبادی تاکید میکند و میگوید نی خواهم که خواهد شه شناس شاه را بشناسد اندر هر لباس، تشخیص ولی و تبعیت از ولی بسیار اهمیت دارد.
سید حسن نصرالله دبیرکل حزب الله لبنان در مورد شهید رئیسی بیان کرد:"
امروز فقط سرنوشت جمهوری اسلامی مطرح نیست بلکه با تمام صداقت و صراحت میگویم سرنوشت تمام ملت ها و مقاومت در منطقه به سرنوشت جمهوری اسلامی ایران بسته شده است."
.
.#نشریه_۶۱_شماره_۹۵
.
.🆔 @nashr61
.🪴تردید؛ راهزن طریق حق !
.
.📌#میثم_سلطانی
.
.همیشه دعوا بر سر انتخاب است و انتخاب هایی که می تواند مسیر نور یا نار را برایمان رقم بزند، کم کم زمان به وقت انتخاب نزدیک میشود عده ای که بسیار قرص و محکم نامزد خود را انتخاب و گاها برایش نیز رای جمع کرده اند و هوادار آن نامزد خویشند و عده ای دیگر فعلا در حال تماشای میدان و هیچ تصمیمی برای انتخاب خود نگرفته اند و گویا تردید دارند که انتخاب کنند یا نه ! شهید سید مرتضی آوینی می فرماید:" خوف فرزند شرک است و شک زاییده شرک. و این سه خوف و شک و شرک راهزنان طریق حقند."
طبق آمارهای بیان شده تا کنون حدود ۶ الی ۷ میلیون نفر ایرانی جزو افراد مردد هستند و تصمیم نگرفته اند که به چه کسی رای بدهند، متاسفانه نه کمپین های کاغذی و نه تصویری توانست و نه مناظرات که دل این افراد را قرص کند که وسط بازی نکنند و در سمت انتخاب بایستند.
در صحنه دیگری نیز افرادی که خود را مثل رئیسی بیان می کنند بر رای جبهه ای متمرکز شدند تا رای یک فرد اصلح ! و این بر تردیدها افزود.
اگر شما خواننده عزیز هم فعلا تصمیمی بر انتخاب از بین افراد حاضر بر کرسی ریاست را ندارید کمی فکر کنیم باهمه دلخوری تان ! کمی فکر کنید با همه ناراحتی تان ! کمی فکر کنید با همان بغضی که در روزهای شهادت حاج قاسم داشتیم! کمی فکر کنید با همان دل نگرانی هایی که در هنگام سقوط بالگرد جمهور شهید داشتیم! کمی فکر کنید با همان باوری که برایت ایجاد شده که رفتن من یک نفر چه فایده ای دارد که به این فرد انقلابی رای بدهم! کمی فکر کنید با همان شنیده هایی که خوانش آن دلم را برای حضور سرد کرده است و مجدد بخوان که آیا خدا حاضر نیست که بتواندمثل حضرت موسی نبی از بحر طویل امتش را عبور دهد؟
آیا خدا نمی تواند مثل حضرت ابراهیم نبی آتش را سرد نماید؟
آیا خدا نمی تواند مثل حضرت یونس نبی در دل نهنگ در آن دریای خوفناک و تاریک دست گیر باشد؟
و هزاران مورد دیگر که خدا نقش خودش را بیان می کند، حالا مجدد بخوان که در دایره امر الهی در کدام نقطه ایستاده ام؟ و نقشم در این مسیر زندگی چیست؟ جا زدن ؟ خالی کردن؟ بی تفاوت بودن ؟ سرد شدن ؟ خسته شدن ؟ به اصلح نرسیدن؟
هرچه شد بادا بر باد !
تصمیم با توست که با حضورمان میدان را شلوغ و پررنگ کنیم تا حماسه دیگری بزنیم و مثل سید محرومان منتخب خدایی داشته باشیم یا مثل آن یکی که همه گره ها را در بیرون از کشور جست و جو می کرد رنگ ریشش را از خارج سفارش می داد !
در وقت لازم اقدام لازم است و اگر گذاشتیم وقت گذشت دیگرحلاج ها بر دار و نیز سر حسین بن علی ها بر سر نی خواهد بود که عاشورا هنوز به شب نرسیده است.
.
.#نشریه_۶۱_شماره۹۵
.
.🆔 @nashr61
.🪴مرگ مردم سالاری در فضای فرمایشی
.
.📌#حجت_الاسلام_دکتر_سعید_احمدی
.
.انتخابات مظهر بارز مردم سالاری دینی در مکتب امام روح اله ره است و جمهوریت به عنوان یکی ازمحکمات اندیشه ایشان، ضامن بقاء انقلاب نیز است.
جدایی مردم از سیاست به عنوان تزی خطرناک، که در سالهای اخیر در برخی از نقاط کشور شاهد آن بودیم تابعی از این مصلحت سنجی ها و دعوای حزبی و جبهه ای است.
چند روز است فضای انتخابات در جبهه غیراصلاح طلب، تمرکز روی انصراف کاندیداها رفته است و دعوای حیدری و نعمتی بین طرفداران ایجاد شده است. برخی هم در میان این گروه میانجیگری می کنند و ابهام نقطه تمایز این گروه سوم از طرفداران است.
حقیقت این است مردم تصمیم خود را با توجه به این ملاحظات و مصلحت سنجی ها نمی گیرند بلکه از باب شهادتِ عدول یا یک ارتباط قلبی و فکری با کاندیدای مورد نظر به انتخاب دست می زنند. و اینجاست که بحث جهاد تبیین خیلی ارزش دارد.
در نظرسنجی ها مختلف فارغ از صحت و سقمشان نیز رأی کسانی که هنوز تصمیم به انتخاب نگرفته اند از سه نفر شاخص بالاتر است و این یعنی عده ای به دلایل مختلف هنوز در تردید مشارکت هستند. هنوز طیفی وسیعی از جامعه احساس قرابت با سه نفراصلی نمی کنند و این قسمت مرموز داستان انتخابات است.
لُبّ مردم سالاری اقتضاء می کند فارغ از فضای حیثیتی ودوقطبی اجازه بدهیم مردم به راهبری امام جامعه که شفاف معیارها را فرمودند به انتخاب اصلح نزد خود اقدام کنند این اقدام با محوریت اصلح بودن نزد رای دهنده قطعا در طولانی مدت به رشد مردم سالاری کمک خواهد کرد. در غیر این صورت در فضای دوقطبی و انصراف یک نفر باعث خروج عده ای و لو کم از دایره انتخابت خواهد شد. و این یعنی مرگ مردم سالاری.
جریان ها و طیفهای مختلف که ذیل جمهوری اسلامی رقابت می کنند نیز باید افق طولانی جمهوریت را ببینند نه چهار سال پیش رو را.
نسبت بین طرفداران قالیباف و جلیلی عموم و خصوص من وجه است. کنار کشیدن هریک از اینها ممکن است اجماع مرکبی را به نفع پزشکیان ایجاد کند و در دوره اول کار انتخابات به نفع ایشان تمام شود.
آنچه از مکتب امام و خلف صالح ایشان اصطیاد میشود انتخاب اصلح است و این نیازمند اقناع ذهن و فکر و قلب مردم است نه صرفا نگاه حزبی و هم جبهگی.
.
.#نشریه_۶۱_شماره_۹۵
.
.🆔 @nashr61
.🪴آزمون سرنوشت ساز
.
.📌#صنم_یاوری
.
.هر چه به لحظات پایانی انتخابات نزدیک میشویم، شور و هیجان با اضطراب و نگرانی همراه میشود.
درست مثل آزمون کنکور که هم شعف انتخاب آینده را در خود دارد و هم اضطراب نتیجه را، لحظات آخر، لحظات مرور است، باید دوباره برگردیم و درس هایمان را بازخوانی کنیم تا به انتخاب درست برسیم، وقتی پای درس استاد و فرمانده نشستیم گفت این آزمون مهم ماست و باید تلاش کنیم بهترین نتیجه را بگیریم.گفتند:«انتخابات خیلی مهم است،سه روز دیگر ملت ایران در مقابل یک آزمون قرارمیگیرند. انتخابات همیشه آزمون است حالا به یک معنا بیشتر از همیشه».
آقا فرمودند این آزمون مهم تر از قبلی هاست. و نتیجه این آزمون سرافرازی ملت ایران است ان شا الله اما سرافرازی به چیست؟ «سرافرازی به دو مطلب است، در درجه اول مشارکت حداکثری و در درجه ی بعد انتخاب اصلح هر دوی این ها مهم است»
و گفتند مهم ترین اثر مشارکت بالا سرافرازی ایران است چون جمهوری اسلامی دشمن دارد و یکی از چیزهایی که ما را بر دشمنان پیروز میکند انتخابات است.
آقا فرمودند: «جمهوری یعنی مردم دیگر، عموم مردم با شیوه ی اسلامی با روش اسلامی وارد میدان بشوند»
آقا گفتند تنبلی نکنید بی اعتنایی نکنید و در همه گوشه و کنار شرکت کنید تا زبان دشمنان کوتاه شود.
اما چه کسی باید انتخاب شود؟ چقدر کلمه اصلح را شنیده ایم و چند بار از سخنان فرمانده نشانه هایش را استخراج کردیم .
درجه اول اصلح بودن، اعتقاد قلبی و واقعی به این انقلاب و نظام است، شاید در روزهای گذشته خیلی ها در زبان حرف از نظام و انقلاب میزنند اما عملکردشان و حرف هایشان بوی بی اعتقادی میدهد، گویا انقلاب را ویترین کارهایشان کرده اند، پس اعتقاد قلبی مهم است وگرنه اعتقاد زبانی را همه دارند، و نمونه این اعتقاد را هم معرفی کردند : «رئیس جمهور فقیدمان شهید خدمت رئیسی عزیز به معنای واقعی کلمه اعتقاد داشت خب من از سابق میشناختم ایشان را در این دوره سه ساله ریاست جمهوری اش هم مرتبا با ما دیدار و ملاقات داشت کاملا محسوس بود که با دل و جان با اعتقاد حرکت میکند».
درجه دوم این است که رییس جمهور باید شب و روز نشناسد، هم خودش خوب باشد و هم یارانش، گفتند«توان کار و نشاط کار همراه با اعتقاد راسخ به مبانی انقلاب موجب صلاحیت است وقتی این صلاحیت وجود داشت این آدم با این خصوصیات می تواند از همه ظرفیت های کشور استفاده کند»
و باز هم آقا دولت ریئسی را نمونه ای برای استفاده از ظرفیت ها معرفی کردند.
و اما این ظرفیت ها چه هستند؟
جمعیت جوان تحصیل کرده،معادن عظیم کشور،موقعیت جغرافیایی،مرز طولانی آبی با دریاهای آزاد، مواریث فرهنگی و تمدنی کشور، ایمان دینی قریب به کل مردم کشور، و آن کس که بتواند از این ظرفیت ها و فرصت ها استفاده کند اصلح او است»
در روزهایی که بعضی نامزدها کشور را پر از آسیب و تهدید معرفی میکند فرمانده محکم ایستاده و از ظرفیت ها حرف می زند چون میداند بیان ضعف های ما شادی دشمنان است و آنها را امیدوار میکند و باید خوبی ها و فرصت ها را هم گفت تا بدخواهان خیال بد نکنند.
و در آخر هم توصیه پدرانه شان را هم به ما گفتند و هم به نامزد ها
«توصیه من به مردم عزیزمان این است که ما گفتیم ایران قوی و سرافراز، این شد شعار. ایران قوی خیلی طرفدار دارد» و گفتند یکی از ابعاد این قوی بودن انتخابات است این هم نشانه قوت است و هر کس علاقمند به ایران قوی است باید در انتخابات شرکت کند.
«و اما توصیه و عرض ما به نامزدهای انتخابات، من به این حضرات محترم عرض میکنم با خداوند خودتان عهد کنید که اگر موفق شدید و توانستید مسئولیتی به دست بیاورید کسان و کارگزاران خود را از کسانی قرار ندهید که ذره ای با انقلاب زاویه دارند»
فرمانده گفتند زاویه دارها به درد شما نمیخورند، همان ها که همیشه آویزان قدرتها هستند تا کار پیش برود، همان ها که به راهبرد دین و شریعت بی اعتنا هستند همکار خوبی نخواهند بود. و اگر این عهد را بستید«بدانید که همه کارهایی که برای انتخابات میکنید حسنه خواهد بود اگر چنین نیتی داشته باشید»
حالا باید با چشمان باز وارد آزمون شویم..
با پیروی از فرمانده
آماده و مصمم
بسمالله
.
.#نشریه_۶۱_شماره_۹۵
.
.🆔 @nashr61