eitaa logo
احکام شرعی
4.3هزار دنبال‌کننده
3.3هزار عکس
702 ویدیو
5 فایل
﷽ ❓ارسال سوال از طریق آیدی زیر: @ ادمین تبادلات:
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✍سخنرانی استاد فاطمی نیا موضوع: ترك گناه ، نوعي ذكر است. ↶【به ما بپیوندید 】↷ ___________________ ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌👈 کانال حکایت نامه 🆔 @hekayatnameh
✨﷽✨ ✍استاد فاطمي نيا مي گويد :علامه جعفری از پدر آیت الله خویی، مرحوم آسید علی اکبر خویی، نقل می کند در قدیم در شهر خوی یک زنی بسیار زیبا بوده. چون شهر کوچک بود همه هم را می شناختند این دختر زیبا نصیب جوانی شد. مکه ای برای این جوان واجب شد. این جوان ذهنش بد جوری مشغول شد که در این مدت طولانی که باید با شتر و...سفر کنم این زن را به چه کسی بسپارم. نزد مقدسی رفت که زنش به او بسپارد او قبول نمی کند و می گوید نامحرم است، چشممان به او می افتد به گناه می افتیم. داشی در خوی بوده مشهور بوده به علی باباخان. به او گفت: می خواهم بروم مکه می خواهم زنم را به شما بسپارم. دخترهایش را صدا زد و گفت: او را ببرید داخل. خیالت تخت برو مکه. جوان رفت مکه بعد از شش هفت ماه با اشتیاق رفت در خونه علی باباخان زنش را تحویل بگیرد. در زد گفت: آمده ام زنم را ببرم. گفتند: بابا علی خان نیست ما نمی توانیم او را تحویل دهیم. 💭 گفت: بابا علی خان کجاست؟ گفتند: تبریز.راه زیادی بود و ماشینی نبود بالاخره خودش را رساند به تبریز. علی باباخان را پیدا کرد. گفت: اینجا چه می کنی؟ گفت: تو این زن را سپرده بودی به من. شنیده بودم که این زن زیبا است. ترسیدم حتی در این حد که بیاد به ذهنم که ببینم این چه شکلی است. به همین دلیل تو که رفتی من تمام مدت را رفتم تبریز تا تو برگردی.» ↶【به ما بپیوندید 】↷ ___________ ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌👈 کانال حکایت نامه 🆔 @hekayatnameh
✨﷽✨ 🌼عطای بدون درخواست ✍محمدبن سهل قمي (ره) مي گويد:در سفر مكه ، به مدينه رفتم ، و به حضور امام جواد (ع) مشرف شدم ، خواستم لباسي را از آن حضرت براي پوشاندن مطالبه كنم، ولي فرصتي بدست نيامده و با آن حضرت خداحافظي كردم و از خانه او بيرون آمدم. تصميم گرفتم نامه اي براي آن حضرت بنويسم و در آن نامه ، لباسي را درخواست كنم ، نامه را نوشتم و به مسجد رفتم و پس از انجام دو ركعت نماز و استخاره ، به قلبم آمد كه نامه را نفرستم. از اين رو نامه را پاره كردم ، و از مدينه بيرون آمدم. همچنان به پيمودن راه ادامه دادم ناگاه ، شخصي نزد من آمد و دستمالي كه لباس در آن بود، در دستش بود و از افراد مي پرسيد: محمد بن سهل قمي كيست ؟ تا اينكه نزد من آمد، وقتي كه مرا شناخت ، گفت : مولای تو (امام جواد (ع)) اين لباس را برای تو فرستاده است ، نگاه كردم ديدم دو لباس مرغوب و نرم است. محمدبن سهل (ره) آن لباسها را گرفت ، و تا آخر عمر نزد او بود، وقتي كه از دنيا رفت ، پسرش احمد، با همان دو لباس او را كفن كرد. 📚داستان های شنيدنی از چهارده معصوم(ع)/ محمد محمدی اشتهاردی ↶【به ما بپیوندید 】↷ _______________ ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌👈 کانال حکایت نامه 🆔 @hekayatnameh
🌸🍃🌸🍃 چون امام علي عليه السلام به حكومت رسيد به منبر رفتند و ستايش و ثناء خدا كردند و بعد فرمود : به خدا قسم به يك درهم از غنيمتهاي شما دست نرسانم تا آنگاه كه در مدينه شاخه خرمائي دارم ، پس راست بگوئيد ، خود را از اين مال محروم كرده ام و به شما عطاء مي كنم . در اين هنگام عقيل برادر امام به پا خاست و عرض كرد : قسم به خدا تو مرا و شخص سياه مدينه را برابر و مساوي قرار داري ! امام فرمود : بنشين ، در اينجا غير تو ديگري نبود كه تكلم كند ، تو بر آن سياه چهره چه برتري داري ، جز به پيشي گرفتن در اسلام يا به تقوي و اجر و ثواب ، كه اين برتري در آخرت است . ✍ ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌👈 کانال حکایت نامه 🆔 @hekayatnameh
مردی حکیم از گذرگاهی عبور می کرد ، دید گروهی می خواهند جوانی را به خاطر گناه و فساد از منطقه بیرون کنند و زنی از پی او سخت گریه می کند . پرسیدم این زن کیست ؟ گفتند : مادر اوست . دلم رحم آمد ، از او نزد جمع شفاعت کردم و گفتم : این بار او را ببخشید ، اگر به گناه و فساد بازگشت بر شماست که او را از شهر بیرون کنید . حکیم می گوید : پس از مدتی به آن ناحیه بازگشتم ، در آنجا از پشت در صدای ناله شنیدم ، گفتم شاید آن جوان را به خاطر ادامه گناه بیرون کردند و مادر از فراق او ناله می زند . در زدم ، مادر در را باز کرد ، از حال جوان جویا شدم . گفت : از دنیا رفت ولی چگونه از دنیا رفتنی ؟ وقتی اجلش نزدیک شد گفت : مادر همسایگان را از مردن من آگاه مکن ، من آنان را آزرده ام و آنان مرا به گناه شماتت و سرزنش کرده اند ، دوست ندارم کنار جنازه من حاضر شوند ، خودت عهده دار تجهیز من شو و این انگشتر را که مدتی است خریده ام و بر آن « بسم اللّه الرحمن الرحیم » نقش است با من دفن کن و کنار قبرم نزد خدا شفاعت کن که مرا بیامرزد و از گناهانم درگذرد . به وصیتش عمل کردم ، وقتی از دفنش برمی گشتم گویی شنیدم : مادر برو آسوده باش ، من بر خدای کریم وارد شدم 📔تفسیر روح البیان : 1 / 337 ✍ ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌👈 کانال حکایت نامه 🆔 @hekayatnameh
📚 مردی کنار بیراهه ای ایستاده بود. ابلیس را دید که با انواع طنابها به دوش درگذر است. کنجکاو شد و پرسید: ای ابلیس ، این طنابها برای چیست؟ جواب داد: برای اسارت آدمیزاد. طنابهای نازک برای افراد ضعیف النفس و سست ایمان، طناب های کلفت هم برای آنانی که دیر وسوسه می شوند. سپس از کیسه ای طناب های پاره شده را بیرون ریخت و گفت: اینها را هم انسان های باایمان که راضی به رضای خدایند و اعتماد به نفس داشتند، پاره کرده اند و اسارت را نپذیرفتند. مرد گفت طناب من کدام است؟ ابلیس گفت: اگر کمکم کنی که این ریسمان های پاره را گره زنم، خطای تو را به حساب دیگران می گذارم... مرد قبول کرد. ابلیس خنده کنان گفت: عجب، با این ریسمان های پاره هم می شود انسان هایی چون تو را به بندگی گرفت. ✍ ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌👈 کانال حکایت نامه 🆔 @hekayatnameh
✨﷽✨ 🌼موهبت‌های خداوند به اشخاص توبه کار ✍خداوند به کسانی که توبه کرده اند چه موهبت ها می بخشد. آشیخ عبدالوهاب خراسانی(ره) از مقدسین و از اولیای خدا بود که یک دسته از تربیت شده های بازار شاگرد او بودند. ایشان هفتاد سال پیش در زیر زمین مسجد جامع نماز جماعت می خواند. شخصی به من گفت: «من در ایام جوانی خدمت سربازی‌ام که در تبریز بودم، شبی در خواب دیدم که زیرزمین مسجد جامع خراب شد، تاریخ خوابم را یادداشت کردم، وقتی به تهران آمدم متوجه شدم که آشیخ عبدالوهاب در همان شب که من این خواب را دیده بودم از دنیا رفته است.» در زمان حیات آشیخ عبدالوهاب، داشی توبه کرد و پای منبر ایشان می نشست. آشیخ عبدالوهاب در اثر کهولت سن، گاهی بر روی منبر ادامهٔ حدیث یا آیه را فراموش می کرد، خداوند به این داشی که توبه کرده بود یک علمی داده بود که او از پای منبر ادامه آیه یا حدیث را از حفظ مےخواند. پس شما هم اگر توبه کنید و گناه نکنید، علم پیدا می کنید، گناه یکی،از چیز هایی است که آفت طلبه است. گناه که بکنی از طلبگی خارج می شوی. اگر به نامحرم نگاه کنی، از طلبگی خارج مےشوی. گناه ، آفت طلبگی است. 📚منبع: ڪتاب بدیع الحکمة حکمت ۳۹ از مواعظ آیت الله مجتهدے تهرانۍ(ره) ↶【به ما بپیوندید 】↷ ____________________ ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌👈 کانال حکایت نامه 🆔 @hekayatnameh
در گلشن عشق شاخ‌ شمشاد آمد شیرین شده روزگار، فرهاد آمد صلوات فرستید‌ و‌ سپس سجده روید در زندگی حسین سجاد آمد (ع)🌟🌺 🌟🌺 👈 کانال حکایت نامه 🆔 @hekayatnameh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💥 اینگونه بخشیده شو!!! ┄┅═✾•••✾═┅┄┈ حجت الاسلام پناهیان ✍ ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌👈 کانال حکایت نامه 🆔 @hekayatnameh
✨﷽✨ 🌼جملاتی زیبا از حضرت علی علیه السلام ۱. مردم را با لقب صدا نکنید. ۲. روزانه از خدا معذرت خواهی کنید. ۳. خدا را همیشه ناظر خود ببینید. ۴. لذت گناه را فانی و رنج آن را طولانی بدانید. ۵. بدون تحقیق قضاوت نکنید. ۶. اجازه ندهید نزد شما از کسی غیبت شود. ۷. صدقه دهید، چشم به جیب مردم ندوزید. ۸. شجاع باشید، مرگ یکبار به سراغتان می آید. ۹. سعی کنید بعد از خود، نام نیک بجای بگذارید. ۱۰. دین را زیاد سخت نگیرید. ۱۱. با علما ودانشمندان باعمل ارتباط برقرار کنید. ۱۲. انتقاد پذیر باشید. ۱۳. مکار و حیله گر نباشید. ۱۴. حامی مستضعفان باشید. ۱۵. اگر میدانید کسی به شما وام نمیدهد، از او تقاضا نکنید. ۱۶. نیکوکار بمیرید. ۱۷. خود را نماینده خدا در امر دین بدانید. ۱۸. فحّاش نباشید. ۱۹. بیشتر از طاقت خود عبادت نکنید. ۲۰. رحم دل باشید. ۲۱- گریه نکردن از سختی دل است. ۲۲- سختی دل از گناه زیاد است. ۲۳- گناه زیاد از آرزوهای زیاد است. 📚 نهج البلاغه امیر مومنان حضرت علی علیه السلام ↶【به ما بپیوندید 】↷ _______________ ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌👈 کانال حکایت نامه 🆔 @hekayatnameh
✨﷽✨ ✅سیره امیر المؤمنین در کلام امام صادق علیهما السلام ✍شیخ مفید از سعید بن كلثوم روایت كرده است كه وقتى در خدمت حضرت امام جعفر صادق علیه السلام بودم، آن حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام را نام برد و مدح بسیار نمود آن جناب را تا آنكه فرمود: به خدا قسم كه على بن ابى طالب علیه السلام هیچ گاهى در دنیا حرام تناول نفرمود تا از دنیا رحلت كرد و هیچ وقت دو امرى از براى او روى نمى داد كه رضاى خدا در آن دو امر باشد مگر آنكه امیرالمؤمنین علیه السلام اختیار مى كرد آن امرى را كه سخت تر و شدیدتر بود و نازل نشد بر رسول خدا صلى الله علیه و آله نازله و امر مهمى مگر آنكه على علیه السلام را براى كشف آن مى طلبید و هیچ كس را در این امّت طاقت عمل رسول خدا صلى الله علیه و آله نبود مگر امیرالمؤمنین علیه السلام و عمل آن حضرت مانند عمل شخصى بود كه مواجه جنّت و نار باشد كه امید ثواب و ترس عقاب داشته باشد و در راه خدا از مال خویش كه به كدّ یمین و رشح جبین حاصل كرده بود هزار بنده خرید و آزاد كرد و قوت اهل خانه آن حضرت زیت و سركه و عجوه بود و لباس او از كرباس تجاوز نمى كرد و هرگاه جامه مى پوشید كه آستین آن بلند بود مِقْراضى مى طلبید و آن زیادتى را مى برید، و هیچ كس در اهل بیت و اولاد آن حضرت مثل على بن الحسین علیه السلام در لباس و فقاهت اَشْبَه به او نبود... 📚منبع: الإرشاد ج۲ ص۱۴۱-۱۴۲/شیخ مفید/ناشر:الموتمر العالمی لالفیه الشیخ المفید/قم۱۳۷۲ ↶【به ما بپیوندید 】↷ ___________ ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌👈 کانال حکایت نامه 🆔 @hekayatnameh
🌷🌹🌷🌹🌷🌹🌷🌹🌷🌹🌷 ⚠️🤔⚠️ آیا برنامهای برای شناخت ، و نشده ی دارید⁉️ ✅🎯 هدف این کانال، آشنایی با و بسط آن در ابعاد مختلف زندگی (➕ رسیدن به بیشتر از 30 هدف مهم) است👇👇 🔵 کانال «» در آیینه «» 🔵 📌📌📌 جهت جزئیات بیشتر، در کانال عضو شوید 👇🏻👇🏽👇 🔹🔸🔹 @maktabeEMAMdarSAHIFE 🔹🔸🔹