eitaa logo
نشر شهید هادی
18.9هزار دنبال‌کننده
6.1هزار عکس
1.7هزار ویدیو
17 فایل
کانال رسمی انتشارات و گروه فرهنگی شهید ابراهیم هادی جهت معرفی آثار و... تبلیغ و تبادل نداریم دفتر نشر جهت خرید کتاب ۰۲۱۳۶۳۰۶۱۹۱ (۹صبح تا ۵عصر) ارتباط با مدیر مجموعه ۰۹۱۲۷۷۶۱۶۴۱ @nashre_hadi
مشاهده در ایتا
دانلود
ما برادر هستیم...🥰 آرمان علی وردی ‎‎‌‌‎‎🌹🍃🌹🍃
┄═❁๑๑🌷๑๑❁═┄ «همه ی مشکلات بشر به خاطر دوری از خداست»
40.81M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 🔰 روایتی کوتاه از کانال کمیل و حنظله توسط حاج حسین یکتا و گوشه هایی از حضور کاروان های راهیان نور و زائرین شهدا در یادمان 📆 اسفند ۱۴۰۱ https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63
با ابراهیم داخل یک خانه شدیم. چند بار یا الله گفت و وارد یــک اتاق شـدیم. چند نفر نشــسته بـودند. پـیرمـردی با عبای مشکــی بالای مجـلس بـود. به همراه ابـراهـیم سلام کردیم و در گوشه اتاق نشستیم. صحبت های حاج آقا با یکی از جوان ها تمام شد. ایشـان رو کرد به ما و با چهره ای خندان گفت: آقا ابراهیم راه گم کردی، چه عجـب این طرف ها!. ابراهیم سر به زیر نشسته بود. با ادب گفت: شرمنده حاج آقا وقت نمی کنیم خدمت برسیم. همین طور که صحبت می کردند فهمیدم که ایشان ابراهیم را خوب می شناسد، حاج آقا کمی با دیگران صحبت کرد. وقتی اتاق خالی شد رو کرد به ابراهیم و با لحنی متواضعانه گفت: آقا ابراهیم مار ا یه کم نصیحت کن! ابراهیم از خجالت سرخ شده بود. سرش را بلند کرد و گفت: حاج آقا تو رو خدا ما را شرمنده نکنید. خواهش می کنم اینطوری حرف نزنید. بعد گفت: ما آمده بودیم شما را زیارت کنیم. ان شاء الله در جلسات هفتگی خدمت می رسیم. بعد بلند شدیم، خداحافظی کردیم و بیرون رفتیم. در بین راه گفتم: ابرام جون، تو هم به این بابایه کم نصیحت می کردی، دیگه سرخ و زرد شدن نداره! با عصبانیت پرید توی حرفم و گفت: چی می گی امیر جون، تو اصلا این آقا رو شناختی؟ گفتم: نه ، راستی کی بود؟ گفت: این آقا یکی از اولیای خداست. اما خیلی ها نمی دانند. ایشون حاج میرزا اسماعیل دولابی بودند. سال ها گذشت تا مردم حاج آقای دولابی را شناختند. تازه با خواندن کتاب طوبای محبت فهمیدم که جمله ایشان به ابراهیم چه حرف بزرگی بوده. سلام بر ابراهیم، ص 124 و 125
🌟سلام آقاجانم! ☘این قصّه کمی دگر به سر می آید ☘آن یار که رفته از سفر می آید ☘با پرچم سرخ و ذوالفقار حیدر ☘با سیصد و سیزده نفر می آید 🤍الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَـــرَج🤍
‍ 🌷ولایت فقیه🌷 از زماني كه به عراق رفت و در نجف ساكن شد، نگرش خاصي به موضوع ولايت فقيه پيدا كرد. 🔆به ما كه در تهران بوديم مي گفت: شما مانند يك ماهي كه قدر آب را نمي داند، قدر ولايت فقيه را نمي دانيد. 🔵مشكل كار در اينجا نبودِ بحث ولايت فقيه است. لذا آمريكا بر گُرده ي اين مردم سوار است و هر طور مي خواهد عمل مي كند. ✅خوب يادم هست كه ارادت هادي به ولي فقيه بسيار بيشتر از قبل شده بود. 🔴هر بار كه مي آمد، پوسترهاي مقام معظم رهبري را تهيه مي كرد و با خودش به نجف مي برد. 🌸در اتاق شخصي او هم دو تصوير بزرگ روي ديوار بود. تصوير مقام معظم رهبري و در زير آن پوستر شهيد ابراهيم هادي. 📙برگرفته از کتاب پسرک فلافل فروش. اثر گروه شهید هادی https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63
‍ 🌷کلام خوبان🌷 خدایا بر دردم بیفزا. دردی که برایم راهنما باشد. چراغ راهم باشد. انیسم باشد در تنهایی ام. دردی که بیهودگی را برایم نشانگر باشد. دردی که مرا به کوه ها بکشاند. دردی که از خویشی کثرت ها و ظلمتها بریده و بر وحدت روشنایی قدم نهم... برگرفته از دستنوشته های طلبه شهید علی سیفی. شهیدی که بارها به ملاقات امام عصرعج رسید و از سوی امام، برای آیت الله اشرفی اصفهانی پیغام می آورد. 📙بیا مشهد. اثر گروه شهید هادی https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63
از مسئولین گروه پیکار بود. با رژیم شاه میجنگید. به همین دلایل سال ۵۳ از دانشگاه اخراج شد. افکار کمونیستی داشت. اما برای نابودی شاه بسیار تلاش کرد و زندان رفت. بعد از انقلاب باز هم از دانشگاه اخراج شد. به هیچ چیزی اعتقاد نداشت. نه خدا و نه اهل بیت و... ✳️پدرش او را از خانه بیرون کرد. تنها، پسر عمویش بود که او را تحویل می گرفت. شهادت پسر عمو بسیار روی او تاثیر گذاشت. هوشنگ افشار خیلی فکر کرد. مشهد رفت و حالات مردم را دید. از امام رئوف خواست کمکش کند. امام عنایتی کرد و تمام شبهاتش برطرف شد! با کمک دوستان راهی جبهه شد. شب عملیات والفجر۸ از بازرسی آمده و مانع حضور او در عملیات شدند. آخر زمانی منافق بوده و امکان داشت عملیات را لو دهد‼️ فرمانده ضمانت او را کرد. هوشنگ از اولین شهدای عملیات گردید... 📙برگرفته از کتاب تاشهادت. چهل حکایت از آنها که هیچ کس فکر نمیکرد شهید شوند. اثر گروه شهید هادی. https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63
"همه جمع شده بودند. مسابقه حساس والیبال بین معلم مدرسه یعنی ابراهیم هادی ومنتخب دانش آموزان بود. وسط بازی توپ را نگه داشت !صدای اذان می آمد، باصدای رسا اذان را گفت. بچه ها وضو گرفتند و در حیاط مدرسه نماز جماعت برپا شد... آری از مهم ترین علل ترقی ابراهیم، اقامه نماز اول وقت و جماعت بود. حافظوا علی الصلوات والصلاه الوسطی وقوموا لله قانتین در انجام (به موقع وکامل) همه نمازها و (بخصوص ) نماز وسطی (=نماز ظهر) کوشا باشید و از روی خضوع و اطاعت، برای خدا به پا خیزید(بقره۲۳۸) https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63
✨🌼✨ کاش در این رمضان لایق دیدار شَوم سحری با نظر لطف تو بیدار شَوم... کاش منّت بگذاری به سَرم مهدی جان تا که همسفرهٔ تو لحظهٔ دیدار شَوم... [ الّلهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــــ الْفَــرَج]
🌸در حدیث آمده: غفلت تو در این است که رابطه خود را با مسجد قطع می‌کنی و راه مفسدین و تبهکاران را پیشه می‌گیری. 🌟ابراهیم در سخت ترین شرایط نمازش را اول‌وقت می‌خواند؛ بیشتر هم به جماعت و در مسجد. https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63
هرکس به خودش دروغ نگه یه روزی آدم میشه نصیحت شهدا ✅نقل قول از یکی از دوستان شاهرخ از ایشان.