6.68M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
♦️شهید آدامسفروش!
🔹شهید نعمتالله آچکزهی، نوجوان ۱۵ سالهای که در کرمان چشم به جهان گشوده بود و در کنار درس خواندن، سفره، توپ پلاستیکی و آدامس میفروخت.
🔹با وجود سنّ کمش، خانوادهاش ضمن نشان دادن باقیمانده آدامسهای فروخته نشدهاش به تیم مستندساز خبر فوری، از علاقهاش به خواندن اشعاری در طلب شهادت بسیار میگفتند. علاقه ویژهای نیز به سرود «سلام فرمانده» داشت و مدام آن را تکرار میکرد.
🔹چفیه متبرک به مزار حاج قاسم و پرچم ایران را به خانه آورده بود و خیلی به آن احترام میگذاشت. شاید تعجب کنید که یک خانواده افغانستانی، اهل سنت و از قوم پشتون (همقومیت با طالبان) چرا باید این اعتقادات را داشته باشد؟ پاسخ را از زبان دایی شهید بشنوید.
📚همراه باشید با تنها کانال گروه و انتشارات شهید هادی در ایتا👇
https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63
حاج جعفر جنگروی در باشگاه کشتی با ابراهیم آشنا شد و مسیر زندگی او کاملا تغییر کرد.
او یک جوان انقلابی شد...
در غائله کردستان همراه با دوستانش به اسارت جدایی طلبان در آمد. دوستان او را اعدام کردند اما جعفر را نگه داشتند، او بعدها موفق به فرار شد.
حاج جعفر در زمان شروع جنگ فرمانده سپاه خرمشهر بود و شهید جهان آرا جانشین او بود.
سردار شهید حاج جعفر جنگروی در عملیات والفجر۸ در حالیکه جانشین لشکر سید شهدا بود به شهادت رسید.
🌷سالروز شهادت
📙 برگرفته از کتاب بی قرار. خاطرات شهید حاج جعفر جنگروی. اثر گروه شهید هادی.
📚همراه باشید با ما در تنها کانال رسمی گروه و انتشارات شهید هادی در ایتا👇
https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63
دو سال بود که همسایه دفتر انتشارات شهید هادی بودیم.
دفتر در طبقه همکف ساختمان، و ما در طبقه اول بودیم.
شهید هادی را با خواندن کتاب سلام بر ابراهیم شناختم. نوروز سال ۹۷ و یک سال بعد از ازدواج، با همسرم به سفر راهیان نور رفتیم.
در منطقه فکه از خدا خواستم فرزندی به من عطا کند که انشالله شبیه ابراهیم هادی باشد.
خدا را شکر در همان سال پسرم به دنیا آمد.
✅ اما یکی از شبها همسرم در محل کار مانده بود، آن شب احساس کردم سر و صداهایی از راه پله می آید!
خیلی ترسیده بودم. در ورودی را از داخل قفل کردم و خواستم بخوابم، اما هنوز این رفت و آمدهای مشکوک ادامه داشت. میترسیدم اما بالاخره خوابم برد.
یکباره احساس کردم در می زنند! در را باز کردم. جوانی در راه پله ایستاده بود و سرش را به سمت پایین گرفته بود. نیم رخ صورتش را می دیدم. بدون اینکه من حرفی بزنم گفت: همشیره، نگران نباشی، ما مراقب شما هستیم.
باتعجب پرسیدم شما ابراهیمهادی هستی؟
گفت: نه ابراهیم رفته به کسی سر بزند و برمیگردد. من جعفر از رفقای آقای ابراهیم هستم. تا این را گفت از خواب پریدم.
صبح روز بعد همسرم برگشت. بلافاصله گفتم: برو پایین و از بچههای دفتر سوال کن در میان رفقای ابراهیم کسی به نام جعفر داریم؟!
همسرم رفت و با کتاب بی قرار برگشت.
تصویر روی جلد را نشانم داد. هنوز چیزی نگفته بود که گفتم خودش بود. همین آقا را دیشب در خواب دیدم که به من گفت نگران نباش، ما مراقب شما هستیم...
📙برگرفته از کتاب یاران ابراهیم
📚همراه باشید با ما در تنها کانال رسمی گروه و انتشارات شهید هادی در ایتا👇
https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63
22.55M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
چطور در این شرایط، مردم را برای مشارکت در #انتخابات دعوت کنیم؟
این ۸دقیقه را
هم بارها ببینید
هم ذخیره کنید
هم حفظ کنید
📞 از هـادی بہ همۂ خواهـران ...
حجابتـان را
مثل حجـاب حضرت زهرا (س)
رعایت ڪنید
نہ مثل حجاب هـای امروز
چون این حجـاب هـا
بوی حضرت زهـرا (س) نمیدهد.
#شهیدهـادےذوالفقاری
2.34M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#استاد_عالی
تنظیم زندگی با #امام_زمان عج چگونه ممکن است.
💌 کــلامشهـــید
بنا نیست ما تکلیفمان را فقط در یکجا انجام دهیم؛ تکلیف برای من، نه زمین میشناسد نه زمان...
🌷سالروز شهادت
❣🍃 شهید محمد حسین یوسف اللهی
#کــلامشهـــید
🛑 به برگه های شناسنامهی #حاج_قاسم نگاه کن
🔸 برای اینکه مکتب شهید سلیمانی را بشناسید؛ باید به برگههای شناسنامهی او نگاه کنید. در شناسنامهی حاج قاسم جای خالی برای مُهر زدن نبود؛ او اصرار به شرکت در همهی #انتخاباتها را داشت.