eitaa logo
نشر شهید هادی
22.2هزار دنبال‌کننده
7.1هزار عکس
2.4هزار ویدیو
21 فایل
تنها کانال رسمی انتشارات و گروه فرهنگی شهید ابراهیم هادی جهت معرفی آثار و... تبلیغ و تبادل نداریم دفتر نشر جهت خرید کتاب ۰۲۱۳۶۳۰۶۱۹۱ (۹صبح تا ۵عصر) ارتباط با مدیر مجموعه ۰۹۱۲۷۷۶۱۶۴۱ @nashre_hadi
مشاهده در ایتا
دانلود
فکر می کردم اعمال من خیلی کامل است. من خیلی در اعمال خودم مراقبت می کردم، اما وقتی کتاب اعمال خودم را مشاهده کردم، به تعبیر دنیایی رنگ از چهره ام پرید. من با طوماری از کارهای اشتباه مواجه شدم که اصلا فکرش را نمی کردم. من با چمدانی خالی از اعمال صحیح به برزخ آمده بودم. ✅مثلا یکبار به دوستم گفتم: موبایلت رو بده که یک‌دقیقه با منزل تماس بگیرم. اوایل آمدن موبایل بود و هزینه تماس بالا بود. من به جای یک دقیقه، چهار دقیقه با منزل صحبت کردم! به من گفتند: چرا به دوستت نگفتی که بیش از یک دقیقه صحبت کردی؟! باید رضایت او را به دست می آوردی. و هزاران مورد اینگونه دیگر... 📙برگرفته از کتاب تقاص. حق الناس در تجربه های نزدیک به مرگ. اثر گروه شهید هادی @nashrhadi
آقا صادقآقا صادق-پسا انتخابات.mp3
زمان: حجم: 7.39M
صحبت های مهم راوی مستند شنود راجع به نتیجه نهایی انتخابات و پاسخ به دغدغه های فکری مخاطبین خیلی از دوستان سوال داشتند که حالا با این انتخاب چه خواهد شد و چه سرنوشتی در انتظار است و... https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63
🌷آیت الله (ره): ✅ راه خلاص از گرفتاری‌ها منحصر است به دعا کردن در خلوات برای ولی‌عصر (عج) نه دعای همیشگی و لقلقه زبان و صِرف گفتن «عَجلْ فَرَجَهُ؛ در فرج او تعجیل فرما»، بلکه دعای با خلوص و صدق نیت و همراه با . 📚در محضر بهجت، ج۲، ص۳۴۷
🟢 چه چیزی بیش از همه در آخرت به دردمان می‌خورد؟ 🔸یکی از رزمندگان با اصرار از من درباره اتفاقات آن سوی مرگ سؤال می‌کرد و من جواب میدادم. در آخر گفت: چه چیزی بیش از همه در آن طرف به درد ما میخورد؟ گفتم: بعد از اهمیت به نماز، با نیت الهی و خالصانه هر چه میتوانید برای خدا و بندگان خدا کار کنید. 📕سه دقیقه در قیامت
این حرف های سال ۱۳۶۳ داود عابدی در وصیت نامه اش، گویی برای امروز نوشته شده؟! این دلقک هایی که در گوشه و کنار مملکت دست به خرابی ها می زنند نمی توانند مقابل چرخ عظیم انقلاب بایستند... این مملکت صاحب دارد و هر صاحب خانه ای از خانه خودش محافظت می کند... https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63
💠بخشی از وصیت: بدانید که نه تنها من، بلکه تمام شهدا از کسانی که به هر نحوی و در هر لباسی با این انقلاب و ولایت فقیه مخالفت کنند و یا بی تفاوت باشند و ولی فقیه و امت را در این گرفتاریها و مشکلات تنها بگذارند نخواهیم گذشت. 🌷شهید داود عابدی 📚کتاب قرار یکشنبه ها https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63
امروز سوم محرم را مهمان شهید داود عابدی باشیم شهیدی که فوق العاده به ابراهیم شباهت داشت. خیلی دنبال ابراهیم بود تا او را ببیند اما نشد. روزی که در جمع دوستان ابراهیم وارد شد، تمام نگاه ها به سوی او بود، گویی ابراهیم زنده شده!
هدایت شده از پخش کتاب هادی
5⃣ 📚کتاب قرار یکشنبه ها. خاطرات شهید داود عابدی 📙۱۴۴صفحه مصور. ۴۵تومان او عاشق و شبیه به شهید هادی بود و خاطرات زیبایی دارد. 📖اثر گروه شهید هادی. ویرایش جدید و پالتویی چاپ اول ۱۳۹۶ چاپ پنجم۱۴۰۱ ✅خاطرات اثرگذار و زیبا @pkhadi
شهید داوود عابدی کتاب ●قرار یکشنبه ها● ■اگر از کوی تو ای دوست برآنند مرا ■بازآیم به خدا گرچه نخواهند مرا ■بردر میکده آنقدر بکوبم سر خویش ■تا که از باده وصلت بچشانند مرا https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63
من دیده ام که برخی ها به دروغ میگویند: جامعه ما به خاطر عزاداری برای اهل بیت علیهم السلام جامعه غمگین و افسرده است! داود برای ما کذب بودن این عبارت را اثبات کرد. او بیش از همه ما برای اهل بیت علیهم السلام عزاداری میکرد. او مداح بود. مرتب در مجالس اهل بیت علیهم السلام حضور داشت. اما ثابت نمود که اشک ریختن برای اهل بیت علیهم السلام، نه تنها عامل غم نیست که بر عکس، این عزاداری نشاط آور است. من هیچ کس را ندیدم که به اندازه داود شوخ طبع و بذله گو و اهل خنده باشد، از طرفی هیچ کس را هم ندیدم که مثل او در عزای اهل بیت علیهم السلام ناله بزند و اشک بریزد. 🌷شهید داود عابدی 📚برگرفته از کتاب قرار یکشنبه ها. ص ۲۱
یادم هست یک روز که فکر میکنم ایام محرم بود، داود از محل استقرار نیروها بیرون رفت و راهی بیابان شد. من هم به دنبال او رفتم. داود کمی که دور شد، پوتین هاش رو درآورد! دوتا بندش رو هم بست و توی پوتین رو پر از خاک کرد! بعد پوتین ها رو انداخت دور گردنش. من هم کارهای عجیب او را نگاه میکردم. داود نگاهی به من کرد و گفت: میخوام بزنم به بیابون، حالش رو داری؟ من دیدم داوده دیگه، هر کاری میکرد منم اَداش رو در می آوردم! همون کارها که داود کرده بود رو انجام دادم. دنبالش راه افتادم. وسطهای راه دیدم شروع کرد از حضرت رقیه (س) خوندن. یه کم که رفتیم جلو، توی سنگلاخ و پای برهنه، پاهامون زخم شد. خسته شدیم و نشستیم. با نگاهم سوال کردم که منظورت از این کارها چیه؟ داود گفت: این کار رو کردم که بفهمیم حضرت رقیه (س) چی کشیده، چی بهش گذشته. او میگفت و گریه میکرد. من هم با او همراهی میکردم. آن روز یک روضه مجسم را با هم دیدیم. پاهای خونی ما، خودش یک روضه بود. از آن روز هر زمانی که روضه میخواند، یک گریز به مصیبت های حضرت رقیه (س) میزد. ✅ او عاشق سه ساله امام حسین علیه السلام بود. حتی یکبار خواب عجیبی از سه ساله آقا ابا عبدالله دیده بود https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63
چندین شهید و جانباز در یک قاب نشسته در وسط شهید داود عابدی داود به عنایت شهدا خیلی اعتقاد داشت. در والفجر مقدماتی ترکش به چشم او اصابت کرد و چشمانش نابینا شد، اما مدتی بعد با چشمان سالم به جبهه آمد!! می گفت از شهدا خواستم سلامتی را به چشمانم برگردانند تا بتوانم بار دیگر به جبهه بیایم. قبل از عملیات بدر، پایش شکسته و در گچ بود. اما با پای سالم راهی عملیات شد. پرسیدم داود چی شد؟ مگه پات توی گچ نبود؟ گفت از امام زمان عج و شهدا خواستم که سلامتی را به من بدهند تا به جبهه بیایم. خدا را شکر دعایم مستجاب شد. داود دومین شهید خانواده عابدی بود. 📙قرار یکشنبه ها https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63