eitaa logo
نشر شهید هادی
18.6هزار دنبال‌کننده
5.8هزار عکس
1.5هزار ویدیو
16 فایل
کانال رسمی انتشارات و گروه فرهنگی شهید ابراهیم هادی جهت معرفی آثار و... تبلیغ و تبادل نداریم دفتر نشر جهت خرید کتاب ۰۲۱۳۶۳۰۶۱۹۱ (۹صبح تا ۵عصر) ارتباط با مدیر مجموعه ۰۹۱۲۷۷۶۱۶۴۱ @nashre_hadi
مشاهده در ایتا
دانلود
┄┅══✼🏮✼══┅┄ 🗯مهدی حسن قمی از کوچکترین دوستان ابراهیم می گفت:تربیت کردن به صورت غیر مستقیم بود. مثلاً هر بار که با هم بودیم و یک فقیر می دید، پول را به من می داد تا به فقیر بدهم این طوری خودش گرفتار ریا نمی شد و به ما هم درس برخورد با فقیر می داد. 🍔یادم هست ابراهیم به ساندویچ الویه علاقه داشت. اما هر جایی برای ساندویچ نمی رفت. یک ساندویچ فروشی در ۱۷ شهریور بود که به فروشنده اش آقا شیخ می گفتند آدم مقدس و مسجدی بود. ابراهیم همیشه پیش او می رفت. حساب دفتری پیش او داشت. می دانست توی الویه، کالباس نمی ریزد و فقط از مرغ استفاده می کند. ابراهیم سوسیس و همبرگر و … هرگز استفاده نمی کرد. این گونه به ما درس تربیتی می داد که هر چیزی نخوریم و هر جایی برای غذا نرویم. ✨می دانست که این فروشنده به حلال و حرام خیلی دقت دارد. برای همین آنجا می رفت. چرا که قرآن دستور می دهد: انسان به غذایی که می خورد توجه داشته باشد. تنها کانال رسمی گروه و نشر شهید هادی👇 @nashrhadi
شاید بسیاری از خوبان تهران، روز قیامت پشت سر شهید هادی وارد بهشت شوند... تنها کانال رسمی گروه و نشر شهید هادی👇 @nashrhadi
هدایت شده از پخش کتاب هادی
5⃣1⃣ 📚کبوتران حرم. چهل روایت از ارادت شهدا به آقا امام رضاع 📖اثر گروه شهید هادی ویرایش جدید 📙۱۴۴ صفحه پالتویی مصور ۱۴۰۰۰تومن چاپ اول ۱۳۹۲ چاپ یازدهم ۱۳۹۹ @pkhadi
👆رضا نوجوانی بود که از همدان راهی جبهه شده بود. یتیم بزرگ شده و هیچکس را نداشت. بعد از عملیات فتح المبین مبلغی را به عنوان حقوق یا پول تو جیبی به رزمندگان پرداخت کردند. رضا گفت: من رفتم. گفتم: کجا؟! گفت: یک عمره عاشق زیارت امام رضا هستم اما شرایط نداشتم. الان دارم میرم مشهد... ✅گفتم: رضا یک عملیات دیگه در پیش داریم. اگه بری به عملیات نمیرسی. کمی فکر کرد و گفت: باشه بعد از اون عملیات میرم. رضا ماند و در عملیات آزادی خرمشهر شهید شد و داغ زیارت آقا بر دلش ماند. 💐شهدای همدان را از اهواز با یک هواپیما منتقل کردند. ما هم برای تشییع رضا رفتیم همدان اما... خبری از پیکر رضا نبود!! ✅روز بعد از مشهد تماس گرفتند و گفتند: پیکر شهیدی به نام رضا سلیمانی اشتباهی به مشهد آمده و پس از تشییع، در حرم طواف داده شده. امروز به همدان ارسال میشود. ماجرا را فهمیدم. امام مهربان ما هم دلش برای این نوجوان عاشق تنگ شده بود. 📚برگرفته از کتاب کبوتران حرم. اثر گروه شهید هادی 📙در این کتاب خاطرات حداقل ۱۵ شهید که ماجرایی اینگونه دارند بیان شده... تنها کانال رسمی گروه و نشر شهید هادی👇 @nashrhadi
📚همراه باشید با ما در تنها کانال رسمی گروه و انتشارات شهید هادی در ایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63
📚دروازه دانش... کتاب خوب یکی از بهترین ابزارهای کمال بشری است. 📚همراه باشید با ما در تنها کانال رسمی گروه و انتشارات شهید هادی در ایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63
هدایت شده از مقاومــت
زرنگی در بندگی خداست... مسافران برزخ https://eitaa.com/joinchat/192937988C677b8efd1c
هدایت شده از مقاومــت
امام رئوف زمانی که عزرائیل را دیدم و تمام اعمالم در مقابلم قرار گرفت، لحظه ای مقابلم نمایان شد که در حرم امام رضا ایستاده بودم و در دل می گفتم: یا امام رضا دوست دارم در زندگی شما برایم تصمیم بگیرید. دوست دارم بنده ای از بندگان خدا باشم. این دعا ها و این مطالب بسیاری از گره های زندگی مرا باز می کرد ... 📗شنود. اثر گروه شهید هادی ‌‌◻️ مسافــران بــرزخ https://eitaa.com/joinchat/192937988C677b8efd1c
دࢪاین هوای بهارۍ، شـدم دوبارھ هوایے بھار میرسد، اما... بهار من! ٺو ڪجایی؟ [قاسم صرافان]
┄┅══✼🥀✼══┅┄ با خــــدا قهـــــرم! 😳 🍃یک بار حرف از و اهمیت به بود ابراهیم گفت: زمانی که پدرم از دنیا رفت خیلی ناراحت بودم. شب اول، بعد از رفتن مهمانان به حالت قهر از خدا نماز نخواندم و خوابیدم. 🏠به محض اینکه خوابم برد، در پدرم را دیدم! درب خانه را باز کرد. مستقیم و با عصبانیت به سمت اتاق آمد. روبروی من ایستاد. برای لحظاتی درست به چهره من خیره شد. همان لحظه از خواب پریدم. نگاه پدرم حرف های زیادی داشت! هنوز نماز قضا نشده بود. بلند شدم، گرفتم و نمازم را خواندم. 📚همراه باشید با ما در تنها کانال رسمی گروه و انتشارات شهید هادی در ایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63
مثل ابراهیم باشیم...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💐همخوانی زیبای دعای فرج توسط شهید ابراهیم هادی و دیگر شهدا... 📚همراه باشید با ما در تنها کانال رسمی گروه و انتشارات شهید هادی در ایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63
هدایت شده از پخش کتاب هادی
4⃣2⃣ 📚وصال. چهل داستان از ارادت شهدا به مولایشان صاحب الزمان عجل الله 📖اثر گروه شهید هادی ویرایش جدید ۱۴۴صفحه مصور. ۱۴۰۰۰ تومان چاپ اول ۱۳۹۱ چاپ هشتم ۱۳۹۹ پالتویی @pkhadi
شاگرد اخلاق آیت الله خوشوقت بود. یک بار به حاج آقا گفت: 🔷"ذکری به من یاد بدهید که من شهید شوم." حاج آقا گفته بود الان فقط وظیفه شما این است که آنجا(سایت نطنز) خدمت کنید. خدمت شما در آنجا آقا امام زمان (عج) را نزدیک می کند. 🔷در کار خیلی اذیت می شد. کارش زیاد بود. کمتر به خانه می آمد اما به خاطر خدا تحمل می کرد. او در لیست ترور منافقین و صهیونیست ها بود. یک روز صبح بلند شد، دیدم چهره اش برافروخته است! گفتم: "چه شده؟!" نمی گفت اصرار کردم. حال عجیبی داشت. بعد هم گفت: 🔷" در خواب (عج) را دیدم. امام به من فرمودند: من از شما راضی ام." 🌹 📘برگرفته از کتاب وصال اثر گروه فرهنگی شهید هادی 📚همراه باشید با ما در تنها کانال رسمی گروه و انتشارات شهید هادی در ایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63
از همان سن کودکی و نوجوانی علاقه خاصی به امام زمان(عج) داشت. می گفت: من دوست دارم امام زمانم (عج ) از من راضی باشد. نماز امام زمان(عج) را همیشه می خواند. صورت امیر را زنبور نیش زده بود. به حالت بدی متورم شده بود، اما اصرار داشت در مراسم تشییع شهید نوژه شرکت کند. وقتی از مراسم برگشت دیدم جای نیش زنبور خوب شده است. ازش پرسیدم چه شده: گفت: وقتی تابوت شهید نوژه تشییع می شد مردی نورانی را دیدم که سوار بر اسب در میان جمعیت بود. آن آقا شمشیری بر کمرش بود و روی شمشیرش نوشته بود: یا مهدی-عج، یکباره امام به سراغم آمدند و پرسیدند: «صورتت چرا ورم کرده؟» بعد آقا دستی به صورتم کشید و گفت خوب می شود. باورش برای خیلی ها سخت بود. اما نشانه ای که نشان از بهبودی امیر بود مرا به تعجب وا داشت. من حرف امیر را باور کردم. من که پدرش بودم از او گناهی ندیدم. بارها[او را] در حال خواندن نماز امام زمان(عج) دیده بودم. برای کسی از این ماجرا چیزی نگفتم چون باورش سخت بود. 💐شهید امیر امیرگان در سال 1366 به شهادت رسید. همه بدنش سوخته بود. ولی تعجب کردم. فقط گونه سمت راست صورت امیر همان جایی که آقا دست کشیده اند سالم مانده بود؛ حالا مطمئن شدم که فرزند پاک و مؤمن من در نوجوانی به خدمت امام-زمان-عج مشرف شده است. 📚برگرفته از کتاب وصال. اثر گروه شهید هادی 📚همراه باشید با ما در تنها کانال رسمی گروه و انتشارات شهید هادی در ایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63
┄┅┅┅┅❀☘🌸☘❀┅┅┅┅┄ 💎روز نيمه شعبان بود كه ابراهيم وارد مقر شد، از نيمه شب خبری از ابراهيم نبود. حالا هم كه آمده يك اسير عراقی را با خودش آورده . پرسيدم: "آقا ابرام چی شده، اين اسيركجا بوده؟"  🏔 گفت: "نصف شب رفته بودم تو جاده‌های منتهي به ارتفاعات، ميون مسير مخفی شده بودم و به تردد خودروهای عراقی دقت می‌كردم، وقتی جاده خلوت شد يك جيپ عراقي رو ديدم كه با يه سرنشين به سمت من می‌اومد. سريع وسط جاده رفتم و افسر عراقی رو اسير گرفتم و از مسير كوه با خودم آوردم".   ⚡ بین راه با خودم فكر مي‌كردم و گفتم:" اين هم هديه‌ ما برای امام زمان (عج) "ولی بعد، از حرف خودم پشيمان شدم و گفتم:"ما كجا و هديه برای امام زمان کجا؟! 📚سلام بر ابراهیم۱ 📚همراه باشید با ما در تنها کانال رسمی گروه و انتشارات شهید هادی در ایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63
اگر العماره و بصره را آزاد کنیم اما اسیر هوای نفس خود باشیم پیروز نشده ایم... 🌷از سخنان شهید طاهری، به روایت علیرضا دلبریان. برگرفته از کتاب جدید گروه شهید هادی 📚همراه باشید با ما در تنها کانال رسمی گروه و انتشارات شهید هادی در ایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63
.[ ]. تسبیح شاه مقصودی قیمتی و زیبا داشت. یکی از رزمندگان به او گفت:تسبیحت را به من می دهی؟ ابراهیم همانجا تسبیح را به آن رزمنده داد. جایی دیگر، پیراهن زیبایی برای خودش تهیه کرد. اما وقتی احساس کرد یکی از دوستانش از آن پیراهن خوشش آمده، پیراهن را در آورد و به او داد. دنیا برایش هیچ ارزشی نداشت،مگر اینکه در این دنیا بتواند گره ای ازمشکلات مردم بگشاید و یا بنده ای را با خدا آشتی دهد. نه به چیزی از مال دنیا دل بسته بود و نه دنیا را لایق دل بستن می دانست. ✅گویی این آیه در عمق وجودش نشسته بود: لِكَيْلَا تَأْسَوْا عَلَىٰ مَا فَاتَكُمْ وَلَا تَفْرَحُوا بِمَا آتَاكُمْ ۗ وَاللَّهُ لَا يُحِبُّ كُلَّ مُخْتَالٍ فَخُورٍ:برای آنچه از دست داده اید تأسف نخورید، و به آنچه (خداوند) به شما داده است دلبسته و شادمان نباشید. و خداوند هیچ متکبّر فخر فروشی را دوست ندارد. (حدید/23) 📚همراه باشید با ما در تنها کانال رسمی گروه و انتشارات شهید هادی در ایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63
هدایت شده از پخش کتاب هادی
5⃣ 📚کتاب قرار یکشنبه ها. خاطرات شهید داود عابدی 📙۱۴۴صفحه مصور. ۱۴۰۰۰تومان او عاشق و شبیه به شهید هادی بود و خاطرات زیبایی دارد. 📖اثر گروه شهید هادی. ویرایش جدید و پالتویی چاپ اول ۱۳۹۶ چاپ چهارم۱۳۹۹ ✅خاطرات اثرگذار و زیبا @pkhadi
👆فرازی از وصیتنامه شهید داوود عابدی ✨« بدانید که نه تنها من بلکه تمام شهدا از کسانی که به هر نحوی و در هر لباسی با این انقلاب و امام مخالفت کنند و یا بی تفاوت باشند و امام امت را در این گرفتاری ها و مشکلات تنها بگذارند، نخواهیم گذشت. 💖عزیزان و عاشقان روح اللّه امام و جمهوری اسلامی امانتی است در دست ما قدر این تحفه الهی را بدانید تا به عذاب الهی دچار نشویم. 🔻این انقلاب و این پیروزی ها با حرف به دست نیامده برای لحظه لحظه آن جوانان غیورمان خون داده اند و جان داده اند تا به اینجا رسیده ایم پا روی این خون ها نگذارید. ●اُمت حزب اللّه دلخوش باشید که این دلقک هایی که در گوشه و کنار مملکت دست به خرابی ها می زنند. نمی توانند این خون ها را پایمال کنند و نمی توانند مقابل چرخ عظیم انقلاب بایستند. زیرا که این مملکت به فرموده امام: مملکت امام زمان {عج} است. و هر صاحبخانه ای، خود از خانه اش محافظت می کند و ان شاءاللّه به زودی همگی آنها از بین خواهند رفت. از کرم مولا. 🍀در خط قدم بردارید و به پدر و مادرتان احترام فراوانی قائل شوید با کسانی که در خط رهبر قدم بر نمی دارند و ولایت فقیه را قبول ندارند، قطع رابطه کنید. 🔸اگر می خواهید که راه ما را ادامه دهید را بخوانید که مملکت اسلامی شدیداً احتیاج به افراد دارد... 📚همراه باشید با ما در تنها کانال رسمی گروه و انتشارات شهید هادی در ایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63
🔰راز شهید محمد مهدی مالامیری، بعد از سه سال از زبان پدر گفت میخواهم عربی یاد بگیرم، کسی نمی دانست چرا جز خودش و خدا. پیشنهاد مباحثه به یکی از آشنایان عراقی را داده بود. برای شروع باید متنی را ترجمه می کردند. 🔰 محمد مهدی با یک تیر دو نشان زده بود: "سلام بر ابراهیم". آنچنان بر این کتاب داشت و مجذوب ابراهیم شده بود، که گویی خاطرات برای خودش اتفاق افتاده بود و در آخر همینطور هم شد. در اتاق کارش بر ابراهیمی داشت که با عربی حاشیه کرده بود. می خواست خاطرات ابراهیم را برای سوری ها بخواند تا همه بدانند فرمانده ی معنوی او کیست. به همه گفته بود باید جانانه بجنگیم که حتی اثری از جسم ما نماند تا مردم به زحمت تشییع نیفتند. درست مثل هادی که آرزوی گمنامی داشت. انگار گمنامی گمشده همه ی مخلصین است. 🔰حالا دیگر کسی از خودش نمی پرسد چرا مهدی در آن محاصره ، کنار بچه های مجروح ماند و برنگشت. مثل ابراهیم، او هم نبود و اگر برمی گشت کسی بر او خرده نمی گرفت. اما ماند تا به همه ثابت کند آنچنان که زنده اند، سیره عملی آنها نیز هنوز راه گشا و کلید 🔑سعادت است. 🔆شاید خودش را برده بود به 📅 ۶۱، والفجر مقدماتی و محاصره در کربلای کانال کمیل. با خودش گفت مگر عاشق💞 ابراهیم نبودی ⁉️مگر نمی خواستی مثل او باشی؟ امروز همان روزی است که سالها منتظرش بودی، بسم الله، ابراهیم ماند کنار بچه های کمیل تو هم کنار بچه های فاطمیون بمان و او ماند... 📚همراه باشید با ما در تنها کانال رسمی گروه و انتشارات شهید هادی در ایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
جمهوری اسلامی حرم است....
✅ما دست از سر مخاطبین خودمان بر نمی داریم!!! مدتی قبل وارد خانه شدم و تلویزیون را روشن کردم. می خواستم ببینم چه برنامه ای دارد. یکباره دیدم چهره ابراهیم هادی تمام صفحه تلویزیون را پر کرد‌!! با خوشحالی جلو رفتم و داد زدم: بیایید. فیلم ابراهیم هادی رو داره پخش میکنه! اما فیلم نبود. برنامه زنده بود!! ابراهیم بالبخندی معصومانه به کتاب خودش اشاره کرد و چند جمله ای در مورد مخاطبینش بیان کرد و گفت: (( ما دست از سر مخاطبین خودمان بر نمی داریم.)) داشتم به این جمله فکر میکردم. پس این همه کرامتی که برای عاشقان ابراهیم رخ میدهد بی دلیل نیست؟! او خودش به دنبال مخاطبینش است. در همین افکار بودم که از خواب پریدم. 📚همراه باشید با ما در تنها کانال رسمی گروه و انتشارات شهید هادی در ایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63
/ ای پاسخ بی چون و چرای همه ی ما اکنون تویی و مساله های همه ی ما ⁦▫️⁩ کو آن که، در این خاک سفر کرده ندارد سخت است فراق تو برای همه ی ما ⁦▫️⁩ ای گریه ی شب های مناجات من از تو لبخند تو آیین دعای همه ی ما ⁦▫️⁩ تنها نه من از یاد تو در سوز و گدازم پیچیده در این کوه صدای همه ی ما ⁦▫️⁩ ای ابر اگر از خانه ی آن یار گذشتی با گریه بزن بوسه به جای همه ی ما ⁦▫️⁩ ما مشق غم عشق تو را خوش ننوشتیم اما تو بکش خط به خطای همه ی ما ⁦▫️⁩ گر یاد تو جرم است غمی نیست که عشق است جرمی که نوشتند به پای همه ی ما ⁦▫️⁩ در آتش عشق تو اگر مست نسوزیم سوزانده شدن باد سزای همه ی ما 📚همراه باشید با ما در تنها کانال رسمی گروه و انتشارات شهید هادی در ایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63