eitaa logo
نشر شهید هادی
19هزار دنبال‌کننده
6.2هزار عکس
1.7هزار ویدیو
17 فایل
کانال رسمی انتشارات و گروه فرهنگی شهید ابراهیم هادی جهت معرفی آثار و... تبلیغ و تبادل نداریم دفتر نشر جهت خرید کتاب ۰۲۱۳۶۳۰۶۱۹۱ (۹صبح تا ۵عصر) ارتباط با مدیر مجموعه ۰۹۱۲۷۷۶۱۶۴۱ @nashre_hadi
مشاهده در ایتا
دانلود
15.72M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
در این ۵ دقیقه اطلاعات خوبی در زمینه حجاب به دست می آوریم. 📚همراه باشید با ما در تنها کانال رسمی گروه و انتشارات شهید هادی در ایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63
از نيشابور به تهران آمد. رتبه ممتاز كنكور بود و در دانشگاه صنعتي شريف پذيرفته شد. همان روزهاي اول انقلاب اسم و تصويرش در روزنامه ها آمد. از محمد چمني اختراع ثبت شده بود. او جزو نخبه هاي اين مملكت بود. ✅در كنار تحصيل، علوم ديني خود را كامل كرد. شاگرد علامه جعفري بود. بحران كردستان كه شروع شد راهي غرب شد. او را همراه با چندين پاسدار دستگير كردند. داعش هاي زمان همه را اعدام كردند. نوبت به اعدام محمد شد. قبل از اعدام وضو گرفت. با مامور خودش در مورد احكام وضو و نماز بحث كرد. گفتند او را نكشيد. بگذاريد عالم ما بيايد و ثابت كند كه راه او اشتباه است. 🍀عالم آمد. محمد با دلايل قرآني ثابت كرد راه آنها اشتباه است. دو سال او را نگه داشتند اما تمام استدلال هاي مخالفين انقلاب را از بين برد. او را آزاد كردند اما نرفت. با دشمنان انقلاب صحبت كرد. براي آنها از سپاه امان نامه گرفت! او 130 نفر را به دامان اسلام و انقلاب برگرداند. محمد چندين بار تا پاي مرگ رفت اما تقدير او جاي ديگري رقم خورد. اين كتاب برگرفته از سخنراني هاي زيباي شهيد محمد چمني و دوستانش است... 📚همراه باشید با ما در تنها کانال رسمی گروه و انتشارات شهید هادی در ایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
7.53M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
┈••✾🍃🌸🍃✾••┈ 👍چقدر خوبه که بعضی آدمای خوب، بدون این که خودت بفهمی توی زندگیت ظاهر می شن و زندگیت رو تغییر می دن ☘اون وقته که می فهمی خدا، خیلی وقته جواب دعاهات رو، با فرستادن بنده هاش داده. مثل شهید جاویدالاثر 🌷
🕊 | 🔻با بیت المال میانه خوبی نداشت. نمی خواست زیر دَین مردم برود. رفته بودم تدارکات تا یک سری وسایل برای سید حمید بگیرم. مسئول تدارکات گفت: سید حمید چیزی از ما نمی گیرد. معمولا وسایلش را خودش از شهر تهیه می کند. خیلی تعجب کردم. رفتم پیشش و گفتم: چرا این کار را می کنی؟ گفت: نمی توانم. می ترسم بروم زیر دین مردم. 🌹 اگر پولی هم از راه جبهبه دست می آورد، در راه خیر مصرفش می کرد. مادرش می گفت: هر وقت می خواست به جبهه اعزام شود، کرایه راه را هم خودمان به او می دادیم. "شهید سیدحمید میرافضلی" 📚 پا برهنه. اثر گروه شهید هادی
💠 تا مهمان ها بيايند براي مراسم عقد، توي اتاق تنها بوديم. مُهر خواست. 🔸وقت نماز نبود. گفتم «... تا نگيد چرا مي خوايد نماز بخونين نمي دم.» 💠 گفت «... خدا به من همسر داده. مي خوام بخونم». 🌷شهید عبدالله میثمی 📙برگرفته از کتاب پنجاه سال عبادت 📚همراه باشید با ما در تنها کانال رسمی گروه و انتشارات شهید هادی در ایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63
‹✨🔗› - 🖐🏽 یادم نرود حسین‌راهم‌روزۍ همان‌ڪَسانی‌تنھاگذاشتند ڪہ‌ نامہ‌ی"فدایت‌شوم" نوشته بودند .. ڪوفی‌نباشیم یڪ‌حسین‌‌غایب‌داریم هروز‌میــــــگووییم "اللّهُمَ‌عَجِّل‌لِوَلیِّڪَ‌الفَرَج" ولۍبیش از هزار سال هست‌آقامون‌غایبِ‌است💔🥀 _ 🌸
┄┄┅┅🌷┅┅┅┄ سرشار از صفا و یک رنگی و اخلاص و ادب و متانت و وقار بود و هر جا که حضور پیدا می کرد منشأ خیر و برکت بود و جاذبه های معنویش باعث جذب مردم و جوانان به دین و اخلاق و معنویّت می شد. ☘ابراهیم هادی همه چیز را با نگاه مَلَکوتی و ربّانی می دید و آنی از خدا غافل نبود و لذا در سیر معنوی و معنویّات همیشه موفق بود. او از محضر اندیشه های ناب مرحوم علامه محمد تقی جعفری بهره جست و آگاه به معارف دینی و قرآنی بود. 🌀یکی از شاخصه های شخصیّتی او که با یتیمی اش نیز سنخیّت دارد توجه و اهتمامِ جدّییش برای رسیدگی به حال ضُعَفاء و محرومین و یتیمان بود. او طعم تلخ یتیمی را کشیده بود لذا درد دردمندان و نیازمندان را خوب احساس می کرد. ✨ابراهیم هادی زندگی نورانیش پیوسته در مسیر خدمت کردن به اسلام و قرآن و اهل بیت (عَلَیهِِمُ السَّلامُ) و خدمت به مردم و محرومین و نیازمندان و جذب جوانان به سوی خدا و دین و اهل بیت (عَلَیهِِمُ السَّلامُ) بود و در این راه از هیچ کوشش و تلاشی دریغ نمی کرد او عاقلانه و عاشقانه زندگی کرد و دوست داشت که گمنام باشد و به این آرزویش رسید. 📚همراه باشید با ما در تنها کانال رسمی گروه و انتشارات شهید هادی در ایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63
طرّاح بستن تنگه مرصاد(چهار زِبَر) در عمليّات مرصاد کدام شهيد بود!؟ ✅شهيد رضا نادري در روز ميلاد امام رضا(ع) در شاهرود به دنيا آمد و به همين دليل نامش شد رضا. 💐مادر، قبل از تولد ديده بود كه حضرات معصومين بالاي سرش آمده اند و مژده تولّد اين نوزاد را به او داده اند. براي همين بسيار اين پسر را دوست داشت. در مدرسه جزو نوابغ بود. در تحصيل و تهذيب و ورزش از همه جلوتر بود. در جبهه نيز كارهاي او فوق العاده بود. بچه هاي اطلاعات عمليات اين موضوع را به خوبي تأييد مي كنند. طرحهاي او در شلمچه بسيار عجيب بود. دشمن را گمراه مي كرد ... مسئول تيم شناسايي و اطّلاعات تيپ قائم(عج الله) بود. 📖دلنوشته هاي او شاهكار ادبي است. آخرين متن خود را براي عيد قربان سال ۱۳۶۷ نوشت! همان روزي كه قرباني حضرت حق شد. در عمليات مرصاد كاري كرد كه تحسين شهيد صيّاد را نيز در برداشت. شهيد رضا نادري اولين كسي بود كه تنگه مرصاد را بست و منافقين را غافلگير كرد. از همان نقطه هم به سوي آسمان پرواز كرد. 🔆شهيد رضا نادري آخرين جمله وصيّت نامه را براي سنگ قبرش نوشته بود: «اي برادر به كجا مي روي، كمي درنگ كن! آيا با كمي گريه و خواندن يك فاتحه بر مزار من و امثال من، مسئوليتي را كه ما با رفتن خود بر دوش تو گذاشته ايم فراموش خواهي كرد يانه!؟ ما نظاره مي كنيم كه تو چه خواهي كرد!!» 🌷 در سالروز شهادت، شادي روح پاکش صلوات! 📙برگرفته از کتاب کمی درنگ کن. اثر گروه شهيد ابراهيم هادي 📚همراه باشید با ما در تنها کانال رسمی گروه و انتشارات شهید هادی در ایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63
هدایت شده از نشر شهید هادی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷سخنان استاد رائفی پور در مورد شهید والامقام رضا نادری. 📙خاطرات زیبای این شهید در کتاب کمی درنگ کن توسط گروه شهید هادی منتشر شده. رضا نادری از شاهرود اعزام شد و یکی از نوابغ دوران دفاع مقدس بود. طرح های او در عملیات های مختلف بسیار زیبا و عجیب بود. بهترین طرح او بستن تنگه چارزبر در حمله منافقین بود. رضا در وصیتی برای سنگ‌مزارش نوشته بود: ای برادر به کجا می روی. کمی درنگ کن آیا با کمی گریه و خواندن یک فاتحه بر مزار من و امثال من، مسئولیتی که با رفتن خود بر دوش تو گذاشتیم را از یاد خواهی برد؟ ما نظاره می کنیم که تو با این مسئولیت سنگین چه خواهی کرد. و اما مسئولیت ادامه دادن راه ماست.‌‌.. 📚همراه باشید با ما در تنها کانال رسمی گروه و انتشارات شهید هادی در ایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63
از آن جوانهای دگراندیش بود. در مسائل سیاسی طرفدار ... بود. هرچه با او بحث کردم بی فایده بود. گفتم امروز برویم گلزار شهدای شاهرود و با هم بحث کنیم. ❤️ در میان قبور مطهر شهدا راه می رفتیم. رسیدیم به مزار رضا نادری. فکری به ذهنم رسید. گفتم همین جا بمان تا من برگردم. در دل به شهید رضا نادری گفتم خودت دستش را بگیر. وقتی برگشتم دیدم دو زانو کنار قبر نشسته! به جمله روی قبر اشاره کرد و گفت: این شهید داره با من حرف میزنه ببین رو قبرش چی نوشته؟! رضا دستش را گرفت و حسابی تغییرش داد. 🔷رضا برای روی قبرش متن خاصی را آماده کرده بود که بسیار عجیب است: ای برادر که از سر مزارم می‌گذری کمی درنگ کن. آیا با خواندن یک فاتحه، مسئولیتی که برعهده تو نهاده ایم را فراموش خواهی کرد؟! 📙خاطرات و دستنوشته های عجیب رضا در کتاب کمی درنگ کن توسط گروه شهید هادی منتشر شد.