eitaa logo
نشر شهید هادی
18.9هزار دنبال‌کننده
6.1هزار عکس
1.7هزار ویدیو
17 فایل
کانال رسمی انتشارات و گروه فرهنگی شهید ابراهیم هادی جهت معرفی آثار و... تبلیغ و تبادل نداریم دفتر نشر جهت خرید کتاب ۰۲۱۳۶۳۰۶۱۹۱ (۹صبح تا ۵عصر) ارتباط با مدیر مجموعه ۰۹۱۲۷۷۶۱۶۴۱ @nashre_hadi
مشاهده در ایتا
دانلود
🔻هدیه امام حسین(ع) به میرزا تقی خان امیرکبیر ✍مرحوم آیت الله اراکی درباره شخصیت والای میرزا تقی خان امیرکبیر فرمود: شبی خواب امیرکبیر را دیدم، جایگاهی متفاوت و رفیع داشت. پرسیدم چون شهیدی و مظلوم کشته شدی این مرتبت نصیبت گردید؟ با لبخند گفت: خیر سؤال کردم چون چندین فرقه ضاله را نابود کردی؟ گفت: نه با تعجب پرسیدم: پس راز این مقام چیست؟ جواب داد: هدیه مولایم حسین است! گفتم: چطور؟ با اشک گفت: آنگاه که رگ دو دستم را در حمام فین کاشان زدند؛ چون خون از بدنم میرفت تشنگی بر من غلبه کرد سر چرخاندم تا بگویم قدری آبم دهید؛ ناگهان به خود گفتم میرزا تقی خان! ۲ تا رگ بریدند این همه تشنگی! پس چه کشید پسر فاطمه؟ او که از سر تا به پایش زخم شمشیر و نیزه و تیر بود! از عطش حسین حیا کردم، لب به آب خواستن باز نکردم و اشک در دیدگانم جمع شد. آن لحظه که صورتم بر خاک گذاشتند امام حسین آمد و گفت: به یاد تشنگی ما ادب کردی و اشک ریختی؛ آب ننوشیدی این هدیه ما در برزخ، باشد تا در قیامت جبران کنیم. 📙تا کربلا. اثر گروه شهید هادی https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63
🔻آیا می دانید تا سال ۱۹۸۴ میلادی( ۱۳۶۳ شمسی) بین الحرمین به این شکل امروزی وجود نداشت ؟! ✍در عین ناباوری، بین الحرمین توسط صدام ( البته با مقاصد سیاسی) در سال ۱۹۸۴ به عرض ۴۰ متر و با سرمایه گذاری ۱۰ میلیون دلار تسطیح و ساخته شده است و قبل از آن فقط بازاری به نام بین الحرمین وجود داشت. بعده ها ( در سال ۱۹۹۱) مورد هجوم بعثی ها قرار گرفت و آسیب دید و دوباره توسعه یافت و به مرور به شکل امروزی تبدیل شد. https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63
‍ 🔸در عزاداريها حال خوشي داشت. خيليها با وجود ابراهيم و عزاداري او شور و حال خاصي پيدا ميكردند. ابراهيم هر جايي که بــود آنجا را كربلا ميكرد! گريه ها و ناله هاي ابراهيم شــور عجيبي ايجاد ميكرد. نمونه آن در اربعين سال 1361 در هيئت عاشقان حسين(ع) بود. 🔹بچه هاي هيئتي هرگــز آن روز را فراموش نميكنند. ابراهيم ذكر حضرت زينب(س) را ميگفت. او شور عجيبي به مجلس داده بود. بعد هم از حال رفت و غش كرد! آن روز حالتي در بچه ها پيدا شد كه ديگر نديديم. مطمئن هستم به خاطر سوز دروني و نَفس گرم ابراهيم، مجلس اينگونه متحول شده بود. 📚همراه باشید با تنها کانال گروه و انتشارات شهید هادی در ایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
☘༻‌﷽‌༺☘ 🟢 شیعیان اگر مظلومیت امام زمان عجل الله را مانند امام حسین علیه السلام درک کنند او را یاری کرده و زمینه ظهورش را فراهم می کنند. ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 🤲 اللّٰھـُــم ؏جـــِّل لِوَلـیڪَ الفــَرَجـْــ
🔷 هر روز بعد نماز صبح مسیر طولانی از محل استقرارش تا تبلیغات لشکر را پیاده می آمد. یک کتاب حدیثی بر می داشت. یک حدیث می خواند و بر می گشت. یکبار بهش گفتم: علی آقا این همه راه را می آیی و فقط یک حدیث می خوانی؟ خوب بیشتر بخوان. گفت: روزی یک حدیث می خوانم. وقتی عمل کردم سراغ حدیث بعدی می روم. 🔷 خطاط بود. یکبار در حال نوشتن پارچه ای بود. اذان شد. چون عاشق نماز بود بلند شد برود نماز. فرمانده گفت: این کار خیلی ضروری است و باید سریع آماده شود. کار را تمام کن بعد برو نماز. از فرماندهی اطاعت کرد. ولی به خاطر اینکه نماز سر وقت را از دست داده بود سه روز مریض شد و در بستر بیماری افتاد. 🔷 برادرش می گوید: از مشهد که برگشت به من گفت: در مشهد خواب امام رضا علیه السلام را دیدم. کلی با هم صحبت کردیم. در آخر حضرت به من گفت: شما سال آینده اسفند ماه می آیی پیش ما. همین طور هم شد. در عملیات بدر سال 63 به شهادت رسید.
اهل محله خزانه بود. جنوب تهران. 🔷 وقتی تصویر شهدا را می کشید (نقاش و خطاط بود) ابتدا مدتی به تصویر شهید نگاه می کرد. خودش می گفت: با شهید حرف می زنم و او نیز با من. می گفت: اگر می خواهید شهدا را ببینید باید به این آیه باور داشته باشید: ولا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بل احیا... ماجراهای بسیاری از ارتباط با شهدا داشت...
امروز را مهمان این عاشق اباعبدالله شهید علی حیدری هستیم کتاب بی خیال، اثر گروه شهید هادی، خاطرات اوست.
هدایت شده از پخش کتاب هادی
5⃣3⃣ 📚بی خیال زندگینامه و خاطرات شهید علی حیدری خاطرات شهیدی با ویژگی های شهید احمد نیری 📖اثر گروه شهید هادی ۱۴۴صفحه مصور. ۵۰۰۰۰ تومان چاپ اول ۱۳۹۸ چاپ چهارم ۱۴۰۲ ✅با استقبال گسترده مخاطبان درسال اخیر 📙قبلا سه بار با نام علی بی خیال چاپ شده @pkhadi
🔰غیبت یادم هست علی چهارده یا پانزده ساله بود. توی منزل بحثی شد و کار به بدگویی در مورد یکی از همسایه ها رسید. در همین گیر و دار بود. که علی با لباس خانه به حیاط رفت و شروع کرد دوچرخه بازی اون هم در وسط زمستان‌های آن موقع تهران! پدر و مادر آمدند تو حیاط که علی جان بیا تو بیرون خیلی سرده مریض میشوی علی گفت شما غیبت میکنید تا وقتی غیبت میکنید، من توی خانه نمی آیم. خلاصه این قدر پافشاری کرد که پدر و مادرم گفتند باشه بیا ما دیگه ادامه نمی دهیم. وقتی من سن کمی داشتم، علی به من می گفت: وقتی در مورد مثلاً اصفهانی ها یا ترک‌ها جُک خنده دار تعریف میکنی چون در مورد همه اصفهانی ها یا تُرک ها صحبت کردی باید بروی از همه کسانی که اصفهانی یا ترک هستند حلالیت بطلبی به همین خاطر من یاد گرفتم هیچ وقت راجع به شهر خاصی بدگویی نکنم. می گفت: غیبت نکن، میگفتم غیبت نمیکنم راست میگویم می گفت چون راست میگویی غیبت است اگر دروغ بگی میشود، تهمت. ✅ این حرف‌ها برای زمانی بود که او هنوز مسجد را نشناخته بود و بنده هم سن کمی داشتم. 🔰شهید علی حیدری 📚کتاب بی‌خیال. اثر گروه شهید هادی https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63
🌹بخشی از وصیت نامه. «همیشه با وضو باشید ، قرآن بخوانید . حجاب ها را از قلب خود بردارید تا با عالم غیب ارتباط داشته باشید و اسرار غیبی را بدانید و ببینید ، نگاه های خود را کنترل کنید تا بتوانید حسین و ائمه شهداء را ببینید و زیارت کنید . بینی خود را از بوهای حرام نگه دارید تا بوی حسین ( ع ) و عشق را بشنوید و با زبان خود غیبت نکنید و تهمت نزنید تا بتوانید با مولایتان صحبت کنید» 📙برگرفته از کتاب بی خیال. خاطرات شهید علی حیدری. اثر گروه شهید هادی https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63
ایت الله حق شناس به گردن بسیاری از مردم تهران حق دارد. او بندگان مخلص خدا را از میان همین جوانان و نوجوانان که به مسجد ایشان رفت و آمد داشتند تربیت می کرد. نمونه اش همین شهید علی حیدری است. کسی که با عمل به دستورات این بزرگوار به درجه ای رسید که گفتنی نیست... در مورد معطر بودن او حکایت عجیبی است که در داخل تصویر بالا اشاره شده است. 📚برگرفته از کتاب بی خیال. خاطرات شهید علی حیدری تنها کانال رسمی گروه و نشر شهید هادی👇 @nashrhadi
روزهای آخر قبل از عملیات بدر بود، علی را در حسینیه دوکوهه دیدم. بعد از اتمام مراسم علی بیرون رفت و پیاده راهی مقر بچه های تخریب شد. من هم با موتور به آنجا رفتم. وقتی وارد شدم دیدم که علی در آنجا نشسته. تعجب کردم، علی پیاده راه افتاد. وسیله ای هم نبود. من سریع با موتور آمدم اما دیرتر از او رسیدم، چطور ممکنه؟! 📙بی خیال. اثر گروه شهید هادی