با اينكه خودش شرايط مالي خوبي نداشت اما يك وانت وسايل خوراكي تهيه كرد و با يكي از دوستانش به مناطق محروم اطراف تهران رفتند. مي خواست بين خانواده هاي مستحق پخش كند. هنوز كار توزيع را شروع نكرده بود كه عده اي هجوم آوردند. برخي فكر كردند كه ابراهيم هم آمده تا وسايل بگيرد، با او به تندي برخورد شد!
با آن بدن قوي مي توانست آنها را بزند. مي توانست از خودش دفاع كند و بگويد همه اينها را من آوردم. اما هيچ حرفي نزد و به خاطر خدا آنها را بخشيد. چرا كه به اين آيه از كلام نوراني پروردگارش ايمان داشت:
الَّذِينَ يُنْفِقُونَ فِي السَّرَّاءِ وَالضَّرَّاءِ وَالْكَاظِمِينَ الْغَيْظَ وَالْعَافِينَ عَنِ النَّاسِ وَاللَّهُ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ
همانان كه در آسايش و (زمان) تنگدستي انفاق مى كنند و خشم خود را فرو مى برند و از مردم در مى گذرند و خداوند نيكوكاران را دوست دارد (آل عمران/۱۳۴)
📙برگرفته از كتاب خداي خوب ابراهيم
(در دست انتشار)
از بزرگان محل و مسجد ماست. كنارش نشستم و گفتم از ابراهيم برايم بگو. سكوت كرد. چشمانش خيس شد و گفت: جوان بودم. محيط فاسد قبل از انقلاب. مي خواستم كار را رها كنم. مي خواستم به دنبال هرزگي بروم و...
آن روز سركار نرفتم. ابراهيم هم سر كار نرفت. چون تا ظهر با من در خيابان راه رفت و حرف زد تا مرا هدايت كند. صاحب کار من كه از بستگانم بود، دنبالم آمده بود. يكباره مرا ديد. جلو آمد و يك كشيده محكم در صورت ابراهيم زد! فكر كرده بود او باعث گمراهي من است! اما ابراهيم ... براي خدا صبر كرد. صبر كرد تا توانست مرا آدم كند. مرد صورتش خيس خيس شده بود و با سكوتش اين آيه را فرياد مي زد:
وَلِرَبِّكَ فَاصْبِرْ
و بخاطر پروردگارت صبر کن (مدثر/7)
📙برگرفته از كتاب خداي خوب ابراهيم(در دست انتشار)
هدایت شده از 🌷عکسنوشته شهدا 🌷
7.57M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شعر زیبایی از زبان دختر شهید ناصری در یادواره شهدای سال 1381
نامهای شهدا از روی اماکن همه برمیدارند
از دل غمزدهی ما همگی بیخبرند
#شهید
#کوچه_شهید
🌹 @AXNEVESHTESHOHADA
هدایت شده از 🌷عکسنوشته شهدا 🌷
💢استوری مادر شهید مجید قربانخانی
ماه مهر
با مهر تو
در دلم!!!
چه پاییز دل انگیزی
داداش مجید مهرت همیشه در دلهاست
#شهید
#مدافع_حرم
#ام_وهب_های_زمان
🌹 @AXNEVESHTESHOHADA
هدایت شده از شهید ابراهیم هادی
💐سلام امام زمانم(عج)
🌸دیگر بتاب از افق مکه ، ماه من!
🌸این جاده های شب زده را غرق نور کن
🌸با ذوالفقار حضرت مولا ، بیا و بعد
🌸دلهای شیعه را پرِ حسّ غرور کن
💚اَللهُمَ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفـَرَج💚
🌺(یامهدی عج)🌺
🆔 @Ebrahimhadi
••••••••••••••••••••••••
هدایت شده از شهید ابراهیم هادی
نفسم، هستی من،🍃
حــضرت دلــبر، ســلام!✋️
ای امید تپش این دل بیتاب، سلام❤️
🌹 #سلام_بر_ابراهیم 🌹
🆔 @Ebrahimhadi
••••••••••••••••••••••••
هدایت شده از شهید ابراهیم هادی
💠 #امضای_شهادت 💠
🌸مهدی توی وصیت نامه اش نوشته بود: رسیـدن به سن سے سال برایـم ننگ است. آخرین بار ڪہ از سوریه برگشت با هم رفتیم مشهـد. بعد از زیارت دیدم مهدے ڪنار سقاخونه ایستاده میخنده...ازش پرسیدم چیـه مادر چرا می خنـدے؟؟؟
🌸گفت مادر، امضای شهادتم رو امروز از امام رضا علیه السلام گرفتم. بهش گفتم اگه تو شهید بشے من دیگه ڪسی رو ندارم.مهدی دستش رو به آسمون ڪرد و گفت: مادر! خدا هست...
#شهید_مهدی_صابری🌹
یادش با صلوات🍃
🆔 @Ebrahimhadi
••••••••••••••••••••••••
نامش را فراموش كردم، اما پسري سيزده ساله بود كه پدرش راننده بود و در يك سانحه از دنيا رفت. ابراهيم خيلي مراقب اين پسر بود. برايش خرج مي كرد، او را باشگاه برد و وقتش را پر كرد. بعد متوجه شد كه اينها مستأجر هستند و چند ماهي است اجاره منزلشان عقب افتاده ...
روز بعد همان پسر در جمع ما گفت: خدا اين همسايه روبرويي ما رو حفظ كن. تموم اجاره هاي عقب افتاده را پرداخت كرد و به صاحبخانه ما گفته كه از اين به بعد اجاره ها را او پرداخت مي كند.
او خوشحال بود و ابراهيم هم ساكت. اما من مي دانستم كه ابراهيم با همسايه صحبت كرده و هزينه ها را پرداخت كرده!!
او می دانست خدای خوبش می فرماید:
فَأَمَّا الْيَتيمَ فَلا تَقْهَرْ
و اما (به شکرانه این همه نعمت كه خدا به تو داده) یتیم را خوار و رانده و تحقیر مکن
(ضحي/9)
📙برگرفته از كتاب خداي خوب ابراهيم
(در دست انتشار)
خيلي از دوستانش مي گفتند: ما كه نمي توانستيم مثل او باشيم. بارها عصباني شديم و از روي عصبانيت كارهايي كرديم كه بعداً پشيمان شديم. اما ابراهيم ...
داشت از توي كوچه رد مي شد. بچه ها داشتند فوتبال بازي مي كردند. يكدفعه توپ را شوت كردند و محكم به صورت ابراهيم خورد. آنچنان ضربه شديد بود كه صورتش سرخ شد.
كمي نشست. بچه ها از ترس فرار كردند. ابراهيم دست كرد داخل ساك دستي و مقداري خوراكي بيرون آورد و گفت: كجا رفتيد؟ بياييد. براتون خوراكي آوردم! خوراكي را كنار دروازه گذاشت و رفت. او مصداق كلام نوراني خداست كه مي فرمايد:
ادْفَعْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ السَّيِّئَةَ ۚ نَحْنُ أَعْلَمُ بِمَا يَصِفُونَ
بدى را به بهترین راه و روش دفع کن (و پاسخ بدى را به نیکى بده). ما به آنچه توصیف مى کنند داناتریم. (مؤمنون/96)
📙برگرفته از كتاب خداي خوب ابراهيم
بررسی ویژگی های قرآنی شهید هادی
(در دست انتشار)
در یکی از عملیات ها چند نفر از بچه های اطلاعات پشت عراقی ها گیر می کنند.
فرمانده لشكر و ديگر فرماندهان از بازگرداندن آن ها نا امید می شوند، ولی ابراهیم با بیسیم زدن و دیدن نقشه ها و... به دنبال آنان می رود و پس از چند روز تلاش آنان را سالم به مقر بر می گرداند. برخي از نجات يافتگان آن ماجرا از سرداران فعلي سپاه و مسئولين هستند! ابراهیم به این کلام خدای خوبش عمل نمود:
وَمَنْ أَحْيَاهَا فَكَأَنَّمَا أَحْيَا النَّاسَ جمیعا
هر کس، انسانى را از مرگ رهایى بخشد، چنان است که گویى به همه مردم حیات بخشیده است. (مائده/32)
برگرفته از كتاب خداي خوب ابراهيم
(در دست انتشار)