🌸امسال توفیق شد #اربعین رفتم پیاده روی، در یکی از موکبها عکسی از یک شهید می گرفتیم و نائب الزیاره اون شهید می شدیم.
🌺من می خواستم عکس #شهید_ابراهیم_هادی را بگیرم، اما یک دفعه نظرم عوض شد و گفتم می خوام رندُم انتخاب کنم که ...
عکس #شهید_محمد_هادی_ذوالفقاری اومد ومن نائب زیاره ایشون شدم.
🌼درحالی که ایشونو نمی شناختم ولی با عکس ایشون ارتباط برقرار کردم و حال خوشی داشتم و بعد که اومدم در اینترنت در باره ایشون تحقیق کردم و دیدم که ایشون چه شهید والا مقامی بودن.
🔸و جالبتر اینکه ایشون یک مزار در کنار ابراهیم هادی دارن به دلیل علاقه ایشون.
🔹خدا ان شاالله این شهیدان را شفیع ما قرار بده.
🔰 ارسالی از #یاس_کبود
هدایت شده از همسفر شهدا
📝وصیت نامہ جالب یک شهید ۱۳ سالہ
🌸درتشیع جنازه من ، پرچم #آمریکا را به آتش بکشید تا مردم بدانند که من ضد آمریکایی و تابع #ولایت_فقیه هستم.
🌷 #شهید_محمد_رسول_رضایی
✊ #مرگ_بر_آمریکا ✊
هدایت شده از هادے دلها،ابراهیم هادے🇮🇷
🌲چقدر احساس حقارت میکنم در برابر #شکوه_ایمان تو
🌲گاهی خداوند نمود "انسان کامل" را در برخی از بندگانش #جلوه_گر می کند، تا #چراغی باشند برای هدایت #گمشدگان
#روزتون_شهدایی
🌲🌲
هدایت شده از هادے دلها،ابراهیم هادے🇮🇷
#سہ_بـرادر
سه #برادر با هم هماهنگ بودند
داخل خونه بیرون از خونه
با هم سر کار میرفتند،
بعد هم تظاهرات و فعالیت ها سیاسی
آخر هم جبهه و #شـهــــادت...
#ابراهیم شهید شد
#عبدالله مفقود الاثر شد
#حبیب رو هم پس از نه سال تکه اے از استخونهاشو به همراه پلاک براے خانواده اش آوردند
#برادران_شهید_جعفرزاده
هدایت شده از هادے دلها،ابراهیم هادے🇮🇷
╭═━⊰🍃🌹🍃🌹⊱═━╮
#وصیـت_نـامـہ_شـهدا
🍂 ما از مردن نمےهراسیم، اما مےترسیم
بعد از ما #ایمــان را سر ببرند.
و اگر نسوزیم هم ڪه روشنایے مےرود
و جاے خود را دوباره به شب مےسپارد.
چه باید ڪرد؟
⚡از یک سو باید بمانیم تا شهید آینده شویم.
و از دیگر سو باید شهید شویم
تا #آینــده بماند.
هم باید امروز شهید شویم.
#فـــردا بماند و هم باید بمانیم
تا فردا #شهیــد نشود.
عجب دردے!...
چه مےشد امروز شهید مےشدیم و
فردا زنده مےشدیم تا دوباره شهید شویم.
(شهید سید مهدے رجب بیگے)
●▬▬▬▬๑۩
🔰از #شکنجه اسرای ایرانی تا #شهادت در راه حرم
🌸توی اردوگاه تکریت۵، مسئول شکنجه اسرای ایرانی، جوانی بود بنام کاظم عبدالامیر.
یکی از برادران کاظم، اسیر ایرانی ها، و برادر دیگرش هم در جنگ کشته شده بود، به همین خاطر کینه خاصی نسبت به اسرای ایرانی داشت، و انگار ایرانیها را مقصر همه مشکلات خودش می دانست!
🌺کاظم آقای #ابوترابی را خیلی اذیت می کرد. او می دانست آقای ابوترابی فرمانده و روحانی انقلابی است، به همین خاطر ضربات کابلی که نثارش می کرد، شدت بیشتری نسبت به دیگر اسراء داشت، اما مرحوم ابوترابی هیچگاه شکایت نکرد و به او احترام می گذاشت!
🌼کاظم از هر فرصتی برای شکنجه روحی، روانی و جسمی #اسرا بویژه آقای ابوترابی استفاده می کرد.
🌸تنها خوبی کاظم #شیعه بودنش بود. خانواده کاظم به روحانیون و #سادات احترام می گذاشتند. اما آقای ابوترابی در اردوگاه حکم یک اسیر رو برای کاظم داشت، نه یک سید روحانی
🌸یک روز کاظم با حالت دیگری وارد اردوگاه شد. یک راست رفت سراغ آقای ابوترابی و گفت:بیا اینجا کارت دارم...
🌺ما تعجب کردیم و گفتیم لابد شکنجه جدید و...
اما از آنروز رفتار کاظم با اسرا و آقای ابوترابی تغییر کرد و دیگر ما رو کتک نمی زد.
🌼وقتی علت رو از آقای ابوترابی پرسیدیم، گفت: کاظم اون روز من رو کشید کنار و گفت خانواده ما شیعه هستند و مادرم بارها سفارش سادات رو بهم کرده بود. بارها بهم گفته بود مبادا ایرانی ها را اذیت کنی، اما ...
👈دیشب خواب #حضرت_زینب سلام الله علیها رو دیده و حضرت نسبت به کارهای من در اردوگاه به مادرم شکایت کرده.
🌸صبح مادرم بسیار از دستم ناراحت بود و پرسید: تو در اردوگاه ایرانی ها رو اذیت می کنی؟ حلالت نمی کنم... حالا من اومدم که حلالیت بطلبم.
🌺کم کم محبت حاج اقا ابوترابی در دل کاظم جا باز کرد و شد مرید ایشون، بطوری که وقتی قرار شد آقای ابوترابی رو به اردوگاه دیگری بفرستند کاظم گریان و بسیار دلگیر بود.
🌼وقتی اسرای ایرانی آزاد شدند، کاظم برا خداحافظی با اونا بخصوص اقای ابوترابی تا مرز ایران اومد.
🌸او بعد از مدتی نتوانست دوری حاج آقا ابوترابی رو تحمل کنه و برای دیدن حاج آقا راهی تهران شد. وقتی فهمید حاج آقا توی سانحه تصادف مرحوم شدند به شدت متاثر شد و رفت #مشهد سر مزارش و مدتها آنجا بود.
🌺کاظم از خدا می خواست تا از گناهانش نسبت به اسرای ایرانی بگذره. حتی رفت سراغ برخی از اسرای ایرانی که شکنجه شون کرده بود و حلالیت طلبید. او حتی تا روستاهای خراسان رفت.
💠👈تا اینکه کاظم داستان ما مدتی قبل رفت #سوریه و در دفاع از حرم #حضرت_زینب سلام الله علیها به شهادت رسید.
📚منبع:کتاب #مدافعان_حرم، اثری از گروه فرهنگی #شهید_ابراهیم_هادی