eitaa logo
نسیبه
162 دنبال‌کننده
4.2هزار عکس
2.4هزار ویدیو
247 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
موشي و قورباغه‌اي در كنار جوي آبي باهم زندگي مي‌كردند. روزي موش به قورباغه گفت: اي دوست عزيز، دلم مي‌خواهد كه بيشتر از اين با تو همدم باشم و بيشتر با هم صحبت كنيم، ولي حيف كه تو بيشتر زندگي‌ات را توي آب مي‌گذراني و من نمي‌توانم با تو به داخل آب بيايم. قورباغه وقتي اصرار دوست خود را ديد قبول كرد كه نخي پيدا كنند و يك سر نخ را به پاي موش ببندند و سر ديگر را به پاي قورباغه تا وقتي كه بخواهند همديگر را ببينند نخ را بكشند و همديگر را با خبر كنند. روزي موش به كنار جوي آمد تا نخ را بكشد و قورباغه را براي ديدار دعوت كند، ناگهان كلاغي از بالا در يك چشم به هم زدن او را از زمين بلند كرد و به آسمان برد. قورباغه هم با نخي كه به پايش بسته شده بود از آب بيرون كشيده شد و ميان زمين و آسمان آويزان بود. وقتي مردم اين صحنه عجيب را ديدند با تعجب مي‌پرسيدند عجب كلاغ حيله‌گري! چگونه در آب رفته و قورباغه را شكار كرده و با نخ پاي موش را به پاي قورباغه بسته؟!! قورباغه كه ميان آسمان و زمين آويزان بود فرياد مي‌زد اين است سزاي دوستي با مردم نا اهل. 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷 🌸به نیت فرج امام زمانمون اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌸 🦋 🌹🦋 🌹🌹🦋 🌹🌹🌹🦋 🌹🌹🌹🌹🦋                    @nasibep                🌻❤️🌻
14.82M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مادر دکتر عزیزی بسیار زیبا راز شهرت پسرش را برملا کرد اگر چشماتون بارانی شد التماس دعا خواهشاً تو گروه هاتون نشر دهید تا دلاتون زهرایی بشه ان شاءالله 😭 مثبت باش معجزه میشه😍😊😄👇👇 @mojemosbatt 🌱🌺🌿🌸☘🌼🍀🌷 لطفا با لینک ارسال کنید
5.44M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
دلار ۷۵هزار؟ برا چی گریه می‌کنی؟ مگه همتون انگشت نزدید؟ مگه نگفتیم ؟ 🗳 جهش ایران | @jahesheiran
🔻بر اساس حکمت ۳۱ نهج‌البلاغه🔻 ✨️داستانک: روزی مردی فقیر نزد حکیمی آمد و گفت: – ای حکیم، چرا مردم مرا کوچک می‌شمارند؟ چرا به من احترام نمی‌گذارند؟ حکیم لحظه‌ای اندیشید و کیسه‌ای کوچک از جیبش بیرون آورد. سنگی قیمتی در آن بود. آن را به مرد داد و گفت: – این سنگ را بگیر و به بازار برو. بپرس چقدر می‌خرند، اما آن را نفروش. مرد به بازار رفت. ابتدا به سبزی‌فروشی رسید. سبزی‌فروش گفت: – این سنگ ارزش خاصی ندارد. حاضرم یک کیلو سبزی به تو بدهم. سپس به آهنگری رفت. آهنگر گفت: – شاید برای کوبیدن چیزی به کار آید. در عوضش یک تکه آهن به تو می‌دهم. سرانجام مرد به جواهرفروشی رفت. جواهرفروش با دقت به سنگ نگاه کرد و گفت: – این سنگ بسیار گرانبهاست. حاضرم تمام دارایی‌ام را برایش بدهم. مرد حیران نزد حکیم بازگشت و ماجرا را تعریف کرد. حکیم لبخندی زد و گفت: – ارزش تو مانند این سنگ است. اگر خودت را نزد کسانی ببری که قدر تو را نمی‌دانند، کوچک می‌شوی. اما اگر نزد دانایان و آگاهان باشی، ارزش واقعی‌ات نمایان می‌شود. سپس افزود: "ارزش هر انسان، به‌اندازه چیزی است که آن را نیکو می‌داند." @nasibep
ناحیه آذرشهر - لینک های اختصاصی حوزه فاطمیه ♦جهت اطلاع از وام های اشتغالزایی 150 میلیونی ،4 درصد با بازپرداخت 84 ماه لطفا از طریق لینک زیر عضو کانال بسیج سازندگی کشور بشوید https://campaign.onroute.ir/ca/6210be79-dd83-4483-96e1-996b00392044 کانال تحلیلی بصیرت 🔰 این کانال با ارایه پایشها، تحلیل ها و رصد های فضای مجازی و رسانه ای کشور و همچنین با هدف برگزاری سخنرانی های زنده با حضور چهره های شاخص سیاسی فرهنگی کشور آغاز به کار کرده است. https://campaign.onroute.ir/ca/554e8c33-fcda-4dcf-879e-bf1e75b17470 سازمان بسیج سازندگی سپاه عاشورا- استان آذربایجان شرقی https://rubika.ir/jahadgharan_a_sh
وارد کانال که شدین اسکرین بگیرین بفرستین پی وی.🙏🙏
حرم آقا علی بن موسی الرضا (ع) در حال و هوای برفی👆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔵 سودابه مختاری با انتشار این کلیپ نوشته: زنی سالخورده بود…🥺 گفت بریم خانه ام را نشان تان دهم…. همراهش شدیم… آنچه دیدیم باور کردنی نبود…. خانه که هیچ…😓 کپر…!!!!!🥺 شاید هم نمیشود گفت کَپَر…. هیچ نبود…. هیچ نداشت….🥺 بدون هیچ زیر اندازی ، روی سنگ و کلوخ در همان جا گذرانِ عمر میکرد….. گفتیم برایت خانه میسازیم…🥺 خانه بیست و پنج متری را بهش نشان دادیم. ازش پرسیدیم این خوبه؟ گفت این خیلی بزرگه…. 🥺 گفتیم نصفش خوبه ؟! گفت :نه بزرگه! 🥺 خُردتر(کوچکتر) باشه تا گَرم بشه… سهمش از این دنیا یک متر جای گرم هم نبود ….😭😭 به حالِ مظلومیت و بی کَسی این مادر باید خون گریست…😭😭😭 هجدهم آذرماه؛ روستای هَنگِر، از توابع شهرستان سربیشه از استان خراسان جنوبی 💟با ما همراه باشید 🌐پایگاه خبری رسانه خانمیر 🆔https://eitaa.com/joinchat/476578080Cf3bf2e8138
5.33M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
داستان عنایت امام رئوف علی اْبن موسی رضا علیه السلام به دختر معلولی که والدینش از نگهداری او خسته شده بودند( ( و قصد داشتند دخترشان را به بهزیستی تحویل دهند) ) پیشنهاد دانلود✔️ برای دیدن کلیپ های زیر وارد کانال شویدخانوم معلمی که شهید در خواب توبیخش کرد😞 ❣ حاج آقا عالی : چیکار کنیم که یک چهارم عمرمون در ثواب باشه🤔 ❣ حاج آقا پناهیان: چیکار کنم که بچه ام نماز خوان بشه🤔 ❣ داستان بسیار زیبا توبه علی کُرده😔 آقای کتاب لینک عضویت 👇👇👇👇 👇👇 Aghaye_ketabb
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا