eitaa logo
نسیبه
159 دنبال‌کننده
4.1هزار عکس
2.4هزار ویدیو
247 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سلام ای صاحب دنیا کجایی؟ گل نرگس بگو مولا کجایی؟ جهان دلتنگ رویت گشته بنگر تو ای روشنگر شبها کجایی؟ دلیل ندبه خواندن صبح جمعه ها کجایی؟ تو ای ذکر همه لبها کجایی؟ سلامتی وتعجیل درفرج مولاصاحب الزمان عج صلوات🌷
1_898400391.mp3
1.82M
تجدید عهد روزانه با امام زمان (عج) 🤍 ❤️ با صدای استاد : 👤فرهمند 🌤 الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَـــرَج 🌤
استادى از شاگردانش پرسید: چرا ما وقتى عصبانى هستیم داد می‌زنیم؟ چرا مردم هنگامى كه خشمگین هستند صدایشان را بلند می‌كنند و سر هم داد می‌كشند؟ شاگردان فكرى كردند و یكى از آنها گفت: چون در آن لحظه، آرامش و خونسردیمان را از دست می‌دهیم. استاد پرسید: این كه آرامشمان را از دست می‌دهیم درست است امّا چرا با وجودى كه طرف مقابل كنارمان قرار دارد داد می‌زنیم؟ آیا نمی‌توان با صداى ملایم صحبت كرد؟ چرا هنگامى كه خشمگین هستیم داد می‌زنیم؟ شاگردان هر كدام جواب‌هایى دادند امّا پاسخ‌هاى هیچكدام استاد را راضى نكرد... سرانجام او چنین توضیح داد: هنگامى كه دو نفر از دست یكدیگر عصبانى هستند، قلب‌هایشان از یكدیگر فاصله می‌گیرد. آنها براى این كه فاصله را جبران كنند مجبورند كه داد بزنند. هر چه میزان عصبانیت و خشم بیشتر باشد، این فاصله بیشتر است و آنها باید صدایشان را بلندتر كنند. سپس استاد پرسید: هنگامى كه دو نفر عاشق همدیگر باشند چه اتفاقى می‌افتد؟ آنها سر هم داد نمی‌زنند بلكه خیلى به آرامى با هم صحبت می‌كنند. چرا؟ چون قلب‌هایشان خیلى به هم نزدیك است. فاصله قلب‌هاشان بسیار كم است. استاد ادامه داد: هنگامى كه عشقشان به یكدیگر بیشتر شد، چه اتفاقى می‌افتد؟ آنها حتى حرف معمولى هم با هم نمی‌زنند و فقط در گوش هم نجوا می‌كنند و عشقشان باز هم به یكدیگر بیشتر می‌شود. سرانجام، حتى از نجوا كردن هم بی‌نیاز می‌شوند و فقط به یكدیگر نگاه می‌كنند! این هنگامى است كه دیگر هیچ فاصله‌اى بین قلب‌هاى آن‌ها باقى نمانده باشد. 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷 🌸به نیت فرج امام زمانمون اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌸 🦋 🌹🦋 🌹🌹🦋 🌹🌹🌹🦋 🌹🌹🌹🌹🦋                    @nasibep                🌻❤️🌻
موشي و قورباغه‌اي در كنار جوي آبي باهم زندگي مي‌كردند. روزي موش به قورباغه گفت: اي دوست عزيز، دلم مي‌خواهد كه بيشتر از اين با تو همدم باشم و بيشتر با هم صحبت كنيم، ولي حيف كه تو بيشتر زندگي‌ات را توي آب مي‌گذراني و من نمي‌توانم با تو به داخل آب بيايم. قورباغه وقتي اصرار دوست خود را ديد قبول كرد كه نخي پيدا كنند و يك سر نخ را به پاي موش ببندند و سر ديگر را به پاي قورباغه تا وقتي كه بخواهند همديگر را ببينند نخ را بكشند و همديگر را با خبر كنند. روزي موش به كنار جوي آمد تا نخ را بكشد و قورباغه را براي ديدار دعوت كند، ناگهان كلاغي از بالا در يك چشم به هم زدن او را از زمين بلند كرد و به آسمان برد. قورباغه هم با نخي كه به پايش بسته شده بود از آب بيرون كشيده شد و ميان زمين و آسمان آويزان بود. وقتي مردم اين صحنه عجيب را ديدند با تعجب مي‌پرسيدند عجب كلاغ حيله‌گري! چگونه در آب رفته و قورباغه را شكار كرده و با نخ پاي موش را به پاي قورباغه بسته؟!! قورباغه كه ميان آسمان و زمين آويزان بود فرياد مي‌زد اين است سزاي دوستي با مردم نا اهل. 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷 🌸به نیت فرج امام زمانمون اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌸 🦋 🌹🦋 🌹🌹🦋 🌹🌹🌹🦋 🌹🌹🌹🌹🦋                    @nasibep                🌻❤️🌻
14.82M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مادر دکتر عزیزی بسیار زیبا راز شهرت پسرش را برملا کرد اگر چشماتون بارانی شد التماس دعا خواهشاً تو گروه هاتون نشر دهید تا دلاتون زهرایی بشه ان شاءالله 😭 مثبت باش معجزه میشه😍😊😄👇👇 @mojemosbatt 🌱🌺🌿🌸☘🌼🍀🌷 لطفا با لینک ارسال کنید
5.44M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
دلار ۷۵هزار؟ برا چی گریه می‌کنی؟ مگه همتون انگشت نزدید؟ مگه نگفتیم ؟ 🗳 جهش ایران | @jahesheiran
🔻بر اساس حکمت ۳۱ نهج‌البلاغه🔻 ✨️داستانک: روزی مردی فقیر نزد حکیمی آمد و گفت: – ای حکیم، چرا مردم مرا کوچک می‌شمارند؟ چرا به من احترام نمی‌گذارند؟ حکیم لحظه‌ای اندیشید و کیسه‌ای کوچک از جیبش بیرون آورد. سنگی قیمتی در آن بود. آن را به مرد داد و گفت: – این سنگ را بگیر و به بازار برو. بپرس چقدر می‌خرند، اما آن را نفروش. مرد به بازار رفت. ابتدا به سبزی‌فروشی رسید. سبزی‌فروش گفت: – این سنگ ارزش خاصی ندارد. حاضرم یک کیلو سبزی به تو بدهم. سپس به آهنگری رفت. آهنگر گفت: – شاید برای کوبیدن چیزی به کار آید. در عوضش یک تکه آهن به تو می‌دهم. سرانجام مرد به جواهرفروشی رفت. جواهرفروش با دقت به سنگ نگاه کرد و گفت: – این سنگ بسیار گرانبهاست. حاضرم تمام دارایی‌ام را برایش بدهم. مرد حیران نزد حکیم بازگشت و ماجرا را تعریف کرد. حکیم لبخندی زد و گفت: – ارزش تو مانند این سنگ است. اگر خودت را نزد کسانی ببری که قدر تو را نمی‌دانند، کوچک می‌شوی. اما اگر نزد دانایان و آگاهان باشی، ارزش واقعی‌ات نمایان می‌شود. سپس افزود: "ارزش هر انسان، به‌اندازه چیزی است که آن را نیکو می‌داند." @nasibep
ناحیه آذرشهر - لینک های اختصاصی حوزه فاطمیه ♦جهت اطلاع از وام های اشتغالزایی 150 میلیونی ،4 درصد با بازپرداخت 84 ماه لطفا از طریق لینک زیر عضو کانال بسیج سازندگی کشور بشوید https://campaign.onroute.ir/ca/6210be79-dd83-4483-96e1-996b00392044 کانال تحلیلی بصیرت 🔰 این کانال با ارایه پایشها، تحلیل ها و رصد های فضای مجازی و رسانه ای کشور و همچنین با هدف برگزاری سخنرانی های زنده با حضور چهره های شاخص سیاسی فرهنگی کشور آغاز به کار کرده است. https://campaign.onroute.ir/ca/554e8c33-fcda-4dcf-879e-bf1e75b17470 سازمان بسیج سازندگی سپاه عاشورا- استان آذربایجان شرقی https://rubika.ir/jahadgharan_a_sh
وارد کانال که شدین اسکرین بگیرین بفرستین پی وی.🙏🙏