eitaa logo
نسیم معرفت
135 دنبال‌کننده
8.7هزار عکس
7.4هزار ویدیو
99 فایل
تحلیل اتفاقات و حوادث روز کشور، ذکر ایام،احادیث ائمه هُدی علیهم السلام،اعمال مذهبی،مناسبتی،ادعیه و زیارات معروفه،ختم قرآن،فراز تلاوت های مجلسی قراء مصری و ایرانی،اعلانات مذهبی و نجومی، مداحی، روضه، مولودی و ...
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سلام امام زمانم✋🌸 در تمناے نگاهت بي‌قرارم تا بیایی مڹ ظهور لحظہ‌ها را مي‌شمارم تا بیایی... خاڪ لایق نیست تا بہ رویش پا گذارے در مسیرت جاڹ فشانم گل بکارم تا بیایی... 🌷 اللهم عجل لولیک الفرج🌷
پروردگارا امروز را نیز با نام تو آغاز می‌کنم که روشنگر جان است کمک کن تا داستان زندگی‌ام را به همان زیبایی بیافرینم که تو جهان را آفریدی. کمک کن تا هرکاری را در زندگی به آیین مهر و مهربانی تبدیل کنم کمک کن تا به جای تسلی خواهی، تسلی بخشم و به جای درک شدن درک کنم. زیرا پیدا کردن در گم کردن است کمک کن تا دانش خویش را افزون کنم کمک کن تا عشق را با تمامی انسانها و گونه‌های خلقتت در این راه سهیم شوم. آمیــــن..
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🚩 مولا جان! اول محرم از شما کسب اجازه کردیم برای عزاداری بر جد غریبتان... چهل روز با شما هم‌ناله شدیم و بیقرار... چهل روز پابه پای شما در عزای جد غریبتان نوحه کردیم و به سینه زدیم... 🚩اربعین دارد می‌گذرد اما دلهای ما بیقرار آمدنتان ... با چشمانی اشکبار از روضه‌های جدتات، برای آمدنتان دعا کردیم و نیت تمامی اعمالمان به جهت ظهور شما بود ای مهربانترین❤️ ⏪ اما عهد می‌بندیم که شما را تنها نگذاریم و از هر فرصتی برای تبلیغ و معرفی شما بهره ببریم و برای آمدنتان دعا کنیم.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دستورالعمل استاد رحمت الله علیه برای کسانی‌که دستشان به زیارت حرم نمیرسه یا به هر دلیلی به زیارت آقا امام حسین مشرف نشده‌اند؟! ┅═✾🍂 ⃟ ⃟🥀 ⃟ ⃟🍂✾═┅ ‎‎  ‎‌‌‎‌‌‎‌‌اَلٰا بِـذِڪْرِٱݪلّٰـهِ تَـطْـمَـئِـنُّ ٱلْـقُـلُـوبُ🚩
🔴 زائران کربلا! گوارایتان باد لبخند و دعای امام زمان ! ▪️امام صادق علیه‌السلام: 🔸️اگر زائر امام حسین علیه‌السلام می‌دانست چقدر پیامبر و امیرالمومنین و حضرت زهرا و ائمه و شهدای اهلبیت علیهم‌السلام را خوشحال کرده، و از دعاهای آن‌ها چه چیزها نصیبش شده و چه ثوابی در دنیا و آخرت دارد و چه  موهبت‌هایی در پیشگاه خدا برایش ذخیره شده، دوست داشت تا آخر عمر خانه‌اش کربلا بود! 📚 کامل الزیارات، باب۹۸، حدیث ۱۷ •┈••✾🍂🥀🏴🥀🍂✾••┈• اَلٰا بِـذِڪْرِٱݪلّٰـهِ تَـطْـمَـئِـنُّ ٱلْـقُـلُـوبُ
861_850_728_1.mp3
455.3K
زیارت وداع 🟩 امام‌حسین‌.ع 💢متن زيارت با لینک https://erfan.ir/mafatih251/ ❍❍✶◍✶❍❍ 🌴اَݪــسَّـلٰامُ عَـلَـیْـکَ ✨یـٰامَـوْلٰایَ 🌴اَݪــسَّـلٰامُ عَـلَـیْـکَ ✨یـٰاحُـجَّـةَٱللّٰـهِ 🌴اَݪــسَّـلٰامُ عَـلَـیْـکَ ✨یـٰاصَـفْـوَةَٱللّٰـهِ 🌴اَݪــسَّـلٰامُ عَـلَـیْـکَ ✨یـٰاخـٰالِـصَـةَٱللّٰـهِ 🌴اَݪــسَّـلٰامُ عَـلَـیْـکَ ✨یـٰاقَـتـیٖـلَ ٱݪــظَّـمـٰاءِ 🌴اَݪــسَّـلٰامُ عَـلَـیْـکَ ✨یـٰاغَـریٖـبَ ٱلْـغُـرَبـٰاءِ 🌴اَݪــسَّـلٰامُ عَـلَـیْـکَ ✨سَـلٰامَ مُـوَدِّعِِ لٰاسَـئِـمِِ وَلٰاقـٰالِِ┊فَـاِنْ اَمْـضِ فَـلٰاعَـنْ مَـلٰالَـةِِ┊وَاِنْ اُقِـمْ فَـلٰاعَـنْ سُـوءِظَـنٍّ بِـمـٰا وَعَـدَ ٱللّٰـهُ ٱݪــصّـٰابِـریٖـنَ┊لٰاجَـعَـلَـهُ ٱللّٰـهُ آخِـرَٱلْـعَـهْـدِ مِـنّـیٖ لِـزیٖـٰارَتِـکَ┊وَرَزَقَـنـیَٖ ٱللّٰـهُ ٱلْـعَـوْدَ اِلـىٰ مَـشْـهَـدِکَ┊وَٱلْـمَـقـٰامَ بِـفِـنـٰائِـکَ┊وَٱلْـقـیٖـٰامَ فـیٖ حَـرَمِـکَ┊وَ ایّٖـٰاهُ اَسْـئَـلُ اَنْ يُـسْـعِـدَنـیٖ بِـكُـمْ┊وَ يَـجْـعَـلَـنـیٖ مَـعَـكُـمْ فِـۍٱݪــدُّنْـيـٰا وَٱلْـآخِـرَةِ سلام برتو ای مولایم،سلام برتو ای حجّت خدا،سلام برتو ای برگزیده خدا،سلام برتو ای خالص شده ازسوی خدا،سلام برتو ای کشته تشنگی،سلام برتو ای غریب غریبان،سلام برتو.سلام وداع‌کننده‌ای که نه خسته است ونه دلتنگ،پس اگربروم نه ازروی ملالت است واگر بمانم نه ازروی بدگمانی به آنچه خدا به صابران وعده داده،خدا این زیارت راآخرین عهد من اززیارتت قرارندهد وبازگشت به سوی زیارتگاهت وماندن در آستانت وایستادن درحرمت راروزی من کند و ازاو می‌خواهم که مرابه وسیله شما خوشبخت نماید ودر دنیا وآخرت باشما قراردهد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. 🔸بشیر آمد و شهرِ مدینه بر هم ریخت 🔸مدینه بر سرِ خود خاکِ غصّه‌وغم ریخت بشیر بن جذلم میگه: هنگامى که به مدینه نزدیک شدیم، على بن الحسین دستور داد که ، خیمه ها را برپا کنند و بمن فرمود: اى بشیر! خدا پدرت رو که شاعر بود رحمت کنه، تو هم مى تونى شعر بگى؟ گفتم: آرى، اى پسر رسول خدا، منم شاعرم. فرمود: وارد مدینه شو وخبر شهادت ابى عبدالله(علیه السلام) و ورود ما رو به مردم مدینه برسان 🔸مدینه از غمِ کـرب و بلا به سر می‌زد 🔸صدایِ قاصدِ غم شعله بر جگر می‌زد بشیر میگه به مسجد النبى رسیدم و صدامو به گریه بلند کردم و گفتم: «یا أَهْلَ یَثْرِبَ لا مُقامَ لَکُمْ بِها * قُتِلَ الْحُسَیْنُ فَأَدْمُعی مِدْرارُ اَلْجِسْمُ مِنْهُ بِکَرْبَلاءَ مُضَرَّجٌ * وَالرَّأسُ مِنْهُ عَلَى الْقَناهِ یُدارُ» (اى مردم مدینه، دیگر مدینه جاى ماندن شما نیست، آخه حسین [آقاى شما] کشته شد و اشک من این گونه سرازیره. پیکرش در کربلا به خاک و خون غلطیده و سر مقدسش بالاى نیزه، شهر به شهر گردانده شد). 🔸آهای شهرِ مـدینه... حسین را کشتند 🔸تمـامِ آبـرویِ عالـَمـین را کشتند على بن الحسین(علیه السلام) با عمه ها و خواهرانش در آستانه شهر فرود آمده اند 🔸عزیزِ فاطـمه را تشنه سَر بریده ستم 🔸 به یادِ فاطمه و فاطمیّه سوخت حرم بشیر میگه:، حتّى زنان مدینه از خانه هایشان با موهاى پریشان بیرون ریختند و درحالى که از شدّت مصیبت صورت هاى خود را مى خراشیدند و بر صورت هاى خود لطمه مى زدند، صدا به گریه و زارى بلند کردند. (هیچ مرد و زنى را گریان تر از آن روز ندیدم و بعد از وفات رسول خدا، روزى تلخ تر از آن روز بر مسلمانان نگذشت) 🔸بگو به حضرتِ امُّ البنـین چه شد پسرهایش 🔸دو دست و چشم و علمدار و مشکِ سقّا پَر بشیر اومد محضر عرضه داشت خانم جان... بچه هات رو در کربلا کشتند... بی بی فرمودند... ای بشیر... أخبِرنی عَن أبِی عَبدالله الحُسَین بشیر از حسینم چه خبر... عرضه داشت... بی بی جان نبودی... دستهای عباست رو قطع کردند... عمود آهنین به فرقش زدند... فرمود ای بشیر... اَوْلادِی وَ مَنْ تَحْتَ الْخَضْراءِ کُلُّهُمْ فَداءً لاَِبِی عَبْدِ اللّهِ الْحُسَیْن علیه السلام تمام بچه هام فدای حسین... همه عالم فدای حسین... بگو از حسین چه خبر .. ؟ 🔸 نشسته است سرِ شاهِ دین رویِ نیزه 🔸 تـَنی به زیرِ سمِ اسبها شـده روضه مردم به سرعت به مکانى که کاروان در آنجا بود، رفتند دیدم على بن الحسین بیرون آمد، در حالى که پارچه اى در دست داشت که با آن اشک هایش را پاک مى کرد. کسى چارپایه اى آورد و حضرت روى آن نشست، درحالى که پیوسته اشک هایش جارى بود و نمى توانست جلوى گریه اش را بگیرد. مردم که این صحنه ها را دیدند، صداى گریه آنان بلند شد و از زنان و دختران مدینه نیز ناله و شیون برخاست؛ 🔸 بـِبار تا به قیامت که حرفِ غارت شد 🔸نصیبِ دخـترِ زهرا چرا اسارت شد؟! ‍ اما بشنو از عبدالله جعفر شوهر حضرت زینب آه از ان دم که کاروان امید دم دروازه مدینه رسید سوی آن کاروان به صدها آه بادلی خسته آمد عبدالله اشک حسرت زدیدگانش سفت تسلیت برامام چارم گفت بعد ازآن هرطرف نظر انداخت زینبش را درآن میان نشناخت عبدالله بن جعفر هم اومده و داره دنبال خانمش میگرده ،یک به یک محمل ها رو داره سر میزنه،رسید به محمل زینب،نشناخت خانومش و ،پرسید: خانوم من زینبُ ندیدی ؟بی بی یه نگاه کرد به عبدالله،وگفت: عبدالله، حق داری منو نشناسی آره من اون زینبی نیستم که از پیش تو رفتم: 🔸 آنشب که از مدینه سفر کردم اختیار 🔸 همراه بود؛ قاسم و عباس و اکبرم 🔸 مویم سیاه بود ولی معجرم سپید 🔸مویم سفید شد، سیه گشت معجرم عبدالله جلو چشایِ من سر حسین رو بریدند ... هی روضه خوند و هی عبدالله گریه کرد ،همه حرفا که تموم شد گفت بی بی یه گلایه دارم ازت ... شنیدم برا علی اکبر زودتر از داداشت رفتی ... بالا سر قاسم رفتی،بالا سر شهدای بنی هاشم رفتی،... مگه بچه های من قابل نبودند،چرا نرفتی بالا سرشون؟! گفت عبدالله تو دیگه چرا از من این سوال و میکنی؟بحق داداشم قسم،ترسیدم نگاش به نگاه من بیفته ازمن خجالت بکشه،گفتم حسین ،خجالت زد ام نشه حسین... شاعر: .
😭😭😭😭 باز شرمنده ز مادر گشته ام من که دور قبر اکبر گشته ام با چه رویی، خاک عالم بر سرم زنده از کربوبلا برگشته ام ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
36.79M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❓چرا حضرت زینب سلام الله علیها جزو چهار زن بهشتی نامیده نشده اند؟!