✳️ بررسی وقت مغرب شرعی بر اساس روش اجتهادی روایت محور و فقاهت مدار (بخش 26)
دسته دوم: روایات بیانگر وقت مغرب
روایاتی که در آنها در باره وقت مغرب شرعی سخن به میان آمده است را میتوان به پنج دسته تقسیم کرد: 1. گذشتن حمره مشرقیه از سر؛ 2. ذهاب حمره مشرقیه؛ 3. ظهور سیاهی از مشرق؛ 4. زوال زردی طرف مشرق؛ 5. غیبوبت شمس.
1. گذشتن حمره مشرقیه از سر
از میان همه روایات این باب، تنها در روایت چهارم وقت مغرب از سر گذشتن حمره مشرقیه دانسته شده است: «وَقْتُ سُقُوطِ الْقُرْصِ وَ وُجُوبِ الْإِفْطَارِ (مِنَ الصِّيَامِ) أَنْ تَقُومَ بِحِذَاءِ الْقِبْلَةِ وَ تَتَفَقَّدَ الْحُمْرَةَ الَّتِي تَرْتَفِعُ مِنَ الْمَشْرِقِ فَإِذَا جَازَتْ قِمَّةَ الرَّأْسِ إِلَى نَاحِيَةِ الْمَغْرِبِ فَقَدْ وَجَبَ الْإِفْطَارُ وَ سَقَطَ الْقُرْصُ.»
انصاف آن است که این روایت در اثبات دیدگاه کسانی که وقت مغرب شرعی را گذار حمره مشرقیه از سر میدانند، صراحت دارد؛ زیرا سقوط قرص آفتاب و جواز افطار روزه را منوط به گذار حمره مشرقیه از بالای سر فرد میداند.
با این حال باید توجه داشت که این روایت به تنهایی نمیتواند در برابر سایر روایات این باب که وقت مغرب را همان پنهان شدن قرص آفتاب میدانند، مقاومت کند.
ضمن آنکه در این روایت به جای تبیین وقت مغرب، زمان پنهان شدن قرص آفتاب مورد توجه قرار گرفته است و ما در تحلیل برخی از روایات خواهیم گفت که پنهان شدن قرص آفتاب لزوماً به معنای تحقق وقت مغرب نیست؛ زیرا مثلاً دو ساعت پس از شب حتماً قرص آفتاب پنهان شده است، با این حال آن زمان را وقت مغرب نمیدانیم.
2. ذهاب حمره مشرقیه
نیز از میان سی روایت این باب، تنها در دو روایت وقت مغرب، ذهاب حمره مشرقیه و نه گذشتن حمره از سر فرد دانسته شده است.
در روایت سوم چنین آمده است: «وَقْتُ الْمَغْرِبِ إِذَا ذَهَبَتِ الْحُمْرَةُ مِنَ الْمَشْرِقِ» و در روایت دهم چنین آمده است: «إِنَّمَا أَمَرْتُ أَبَا الْخَطَّابِ أَنْ يُصَلِّيَ الْمَغْرِبَ حِينَ زَالَتِ الْحُمْرَةُ»
این دو روایت نیز به دلایل ذیل، نمیتوانند دیدگاه مدافعان ذهاب حمره مشرقیه را تایید کنند:
یک: مضمون این دو روایت ذهاب حمره مشرقیه است، نه گذار حمره مشرقیه از سر فرد.
دو: به استناد برخی از روایات این باب، مغرب دو وقت دارد: وقت اول که همان لحظه غروب آفتاب است؛ وقت دوم که با ذهاب حمره مشرقیه آغاز میشود.
بر این اساس، این دو روایت را میتوان بیانگر وقت دوم نماز مغرب دانست.
سه: طبق دیدگاه کسانی که وقت مغرب شرعی را همان لحظه غروب خورشید میدانند، وقت زوال حمره مشرقیه نیز وقت نماز مغرب است؛ زیرا وقتی طبق این دیدگاه با غروب خورشید، وقت نماز مغرب فرا میرسد، به طریق اولویت با زوال حمره مشرقیه، وقت نماز مغرب محقق شده است.
چهار: از روایت پانزدهم؛ یعنی روایت «يَا جَارُودُ يُنْصَحُونَ فَلَا يَقْبَلُونَ وَ إِذَا سَمِعُوا بِشَيْءٍ نَادَوْا بِهِ أَوْ حُدِّثُوا بِشَيْءٍ أَذَاعُوهُ قُلْتُ لَهُمْ مَسُّوا بِالْمَغْرِبِ قَلِيلًا فَتَرَكُوهَا حَتَّى اشْتَبَكَتِ النُّجُومُ فَأَنَا الْآنَ أُصَلِّيهَا إِذَا سَقَطَ الْقُرْصُ» و نیز از روایات نهم، سیزدهم و چهارهم این باب، بدست میآید که اهل بیت^ برای تحقق قطعی وقت غروب آفتاب و از باب احتیاط، مایل بودند که مردم اندکی وقت نماز مغرب را عقب بیاندازند.
چنانکه روایت دهم؛ یعنی «إِنَّمَا أَمَرْتُ أَبَا الْخَطَّابِ أَنْ يُصَلِّيَ الْمَغْرِبَ حِينَ زَالَتِ الْحُمْرَةُ» میتواند از این باب باشد؛ چنانکه از برخی از روایات این باب بدست میآید که ابو الخطاب تعمداً نظر امام صادق× را تغییر داده و نماز مغرب را تا ذهاب حمره مغربیه عقب میانداخت.
3. ظهور سیاهی از مشرق
در روایت هشتم باب چنین آمده است: «صَحِبْتُ الرِّضَا× فِي السَّفَرِ فَرَأَيْتُهُ يُصَلِّي الْمَغْرِبَ إِذَا أَقْبَلَتِ الْفَحْمَةُ مِنَ الْمَشْرِقِ يَعْنِي السَّوَادَ.»
همانگونه که در تحلیل این روایت گفتیم، سیاهی شب غیر از حمره و ذهاب آن است. از سویی دیگر، ترسیم نماز امام رضا× با دیدن سیاهی از مشرق تصویری از سیره امام است که توسط یک راوی انجام گرفته و معلوم نیست که او در تشخیص علامت تحقق مغرب، به درستی عمل کرده باشد. بنابر این سیره نقل شده از اصحاب لزوماً در همه جا نمیتواند برای ما حجت باشد.
4. زوال زردی طرف مشرق
در روایت دوازدهم چنین آمده است: «إِذَا تَغَيَّرَتِ الْحُمْرَةُ فِي الْأُفُقِ وَ ذَهَبَتِ الصُّفْرَةُ وَ قَبْلَ [أَنْ] تَشْتَبِكَ النُّجُومُ.»
در این روایت به جای ذهاب حمره، از تعبیر تغییر حمره سخن به میان آمده است و پیداست که ذهاب غیر از تغییر است. نیز وقت مغرب پیش از تحقق «اشتباک» ستارهها دانسته شده است، در حالی که در روایت بیست و ششم تا اشتباک نجوم آمده است: «وَقْتُ الْمَغْرِبِ مِنْ حِينِ تَغِيبُ الشَّمْسُ إِلَى أَنْ تَشْتَبِكَ النُّجُومُ».
از این جهت، راهی نداریم جز آنکه به مدد سایر روایات از این روایت ابهام زدایی کنیم و بگوییم مراد از واژه «تغییر» به قرینه واژه «ذهبت» همان ذهاب است و مراد از «صفرة» همان «حمرة» است؛ به ویژه آنکه رنگ خورشید در آغاز طلوع یا پس از غروب به رنگ زردی و سرخی میگراید.
5. غیبوبت شمس
با واکاوی روایات باب وقت مغرب میتوان دریافت که در عموم آنها وقت مغرب همان غروب آفتاب دانسته شده است.
برگرفته از کتاب «اجتهاد روایت محور و فقاهت مدار» از استاد علی نصیری
🆔 eitaa.com/alinasirigilani
🌐 www.maref.ir
✳️ برگزاری جلسه زیارت آل یاسین و خارج حدیث در حسینیه امام صادق (ع) روستای مژده
موضوع:
۱. زیارت آل یاسین
۲. اخلاق بندگی از منظر روایات کافی شریف
زمان: امروز پنجشنبه دوازدهم آبان ماه ۱۴۰۱
ساعت سه و نیم تا پنج و نیم عصر
مکان: حسینیه امام صادق (ع)، روستای مژده، منزل آیت الله علی نصیری گیلانی
از همه فضلاء، طلاب و دانشگاهیان مکرم و همه علاقه مندان به مجالس علمی و معنوی جهت شرکت در این جلسه دعوت به عمل می آید.
http://eitaa.com/alinasirigilani
✳️ ضرورت اتخاذ تدابیر لازم برای حفاظت از حوزویان
در دو سال گذشته به ویژه در طی اغتشاشات اخیر میزان حمله به حوزویان چند برابر شده است.
فحاشی های علنی
پرت کردن عمامه از سر
کشیدن لباس و به آتش کشیدن آن
ضرب و جرح شدید
سوء قصد منتهی به شهادت
شهادت طلبه شهید آرمان علی وردی، شهادت فاضل محترم سجاد شهرکی، مضروب ساختن شدید یک روحانی در کرج از جمله این حوادث در روزهای گذشته و امروز است.
از همه شگفت تر سکوت و گاه همراهی و همصدایی برخی از طبقات اجتماعی با هجوم کنندگان ناپاک است.
در این که چه عوامل و زمینه هایی کار را تا این حد از جرأت جسارت به روحانیت رسانده، فعلا جای بحث نیست.
بدون تردید مهم ترین هدف هتاکان و حریم شکنان، شکسته شدن حرمت و حریم روحانیت و زدودن قبح اهانت به این طبقه خدوم است.
این روش شناخته شده در طول تاریخ برای دستیابی به اهداف شوم است.
آن چه از سوی مردم دین دار و نهادهای امنیتی کشور دنیال می شود، محکومیت این دست از رخدادها و دنبال کردن مسببان حادثه است.
به عبارت روشن تر؛ هیچ اقدام و برنامه پیشگیرانه در این زمینه وجود ندارد و از آن سخنی به میان نمی آید.
این در حالی است که یک طلبه، فاضل و عالم حوزوی به خاطر تلبس به لباس روحانیت کالشمس فی رابعه النهار در مرائ و منظر عموم مردم قرار دارد؛ به گونه ای که به راحتی تمام قابل شناسایی است.
حال باید پرسید:
هر روز صدها و شاید هزارها نفر از اهالی حوزه به خاطر انجام امور اجتماعی، کار، تبلیغ، وعظ و خطابه و ... ناچار از حضور در محیط اجتماع و در کوچه و خیابان اند.
اگر قرار باشد که برای جلوگیری از حریم و حرمت شکنی از حوزویان هیچ اقدام لازمی انجام نگیرد، چگونه می توان از جان اهالی حوزه حفاظت کرد و در کنار آن مانع شکستن حریم و حرمت آنان شد؟!
به نظر می رسد که لازم است مدیریت حوزه با تشکیل کارگروه ویژه این موضوع را مورد بررسی قرار دهد.
برخی از پیشنهادها:
۱. روحانیان به تناسب نفوذ اجتماعی، میزان حضور در میان مردم و آسیب پذیری به محدوده ای از وسایل ایمنی و امنیتی مجهز شوند.
۲. به دستگاه های امنیتی و انتظامی نسبت به حفظ و حراست از امنیت اهالی حوزه توجیه لازم صورت گرفته و در مواقع اعلام خطر با سرعت اقدام لازم انجام گیرد.
۳. با توجه به اشراف اطلاعاتی دستگاه های امنیتی، زمان ها و مکان های نا امن پیشاپیش به حوزویان اعلام گردد تا از حضور در مواقع خطر اجتناب کنند.
۴. تشدید مجازات هتاکی، ضرب و جرح روحانیان.
و...
پیداست که طرح این مساله و ارایه پیشنهادها، به معنای متمایز ساختن جامعه روحانیت از سایر اقشار جامعه نیست، بلکه در راستای خیرخواهی عموم دین داران جامعه است که از وضعیت ناهنجار کنونی و شکستن حریم و حرمت حوزویان به شدت نگران اند.
امید آن که ناپاکان و بدخواهان هرگز مجال لازم برای هتک حرمت روحانیت پیدا نکنند.
علی نصیری گیلانی
شب جمعه دوازدهم آبان ماه ۱۴۰۱
http://eitaa.com/alinasirigilani
✳️ همصدا با حوزه و سوگواران رحلت شهادت گونه حضرت فاطمه معصومه (ع)، دروس خارج استاد نصیری فردا شنبه چهاردهم آبان ماه برگزار نمی گردد.
✳️ بیان دو خاطره از #کرامات_فاطمه_معصومه (ع)
✅ پس از دو سه سال آغاز ورود به شهر قم برای تهیه منزل استیجاری دچار بحران شدیدی شدم.
خانه به ندرت پیدا می شد؛ اجاره ها و رهن اولیه فراتر از توان بود و شمار اعضای خانواده هم مزید بر علت بهانه گیری صاحبان منازل برای مخالفت!
اجاره خانه پایان یافته بود و صاحب خانه که از شگفتی روزگار خود حوزوی بود، سهم کمی از مهر و محبت داشت و هیچ همراهی و همکاری برای فراهم آمدن مجال جابجایی از خود نشان نمی داد.
کار آن چنان سخت و دشوار شد که خانواده را به وطن کوچاندم و خود شب ها در محل کار پژوهشی اتراق می کردم.
کارد به استخوان رسید!
حرم حضرت معصومه مشرف شدم و با سوز و گداز کامل و اشک و آه خالص گفتم:
به عشق ادامه تحصیل و تحقیق همه امکانات مشهد را رها کردم و اینک مستاصل شده ام.
خود می دانید!
گفتم:
می خواهم مسکن مناسبی برایم تهیه کنید که ده سال در آن بدون جابجایی ساکن و راحت باشم.
من هم ده سال وقت و عمرم را وقف شما و دفاع از دین می کنم.
گمان نکنم که به ده تا پانزده روز رسیده باشد و آن چه خواستم بدون کم و کاست انجام شد.
ده سال تمام در یکی از مجموعه های مسکونی بدون کمترین دغدغه ساکن شدم و درست سر ده سال پیمانه آن مجموعه پر شد و از آن جا نقل مکان دادم.
✅ حدود دوازده سال قبل با مشکلی خاص در مشهد الرضا (ع) مواجه شدم و هر چه تلاش کردم و انتظار کشیدم گره از کار گشوده نشد.
مدتی بعد مادر مرحومه ام چند روزی قم نزد من آمد و توفیق ضیافت از ایشان فراهم شد.
در آن گفت و شنودهای خاطره آمیز مشکل خود را با مادرم در میان گذاشتم.
مادرم شب به همراه یکی از بستگان به حرم حضرت معصومه (ع) برای زیارت رفت.
وقتی برگشت با لحنی همراه با اطمینان کامل به من فرمود که فردا صبح مشکل شما حل خواهد شد!
مات و مبهوت ماندم و چیزی نگفتم.
فردا صبح بعد از نماز به خاطر خستگی به خواب رفتم؛ در همین حین دوستی قدیمی که تا آن روز، سال ها از او بی خبر بودم و هرگز تماس تلفنی با من نداشت و به این جهت به زحمت او را شناختم، تماس گرفت.
با شتاب و شگفتی تماس را پاسخ دادم و او که نمی دانست من چه مدت در حیث و بیث آن گرفتاری در رنج بودم، پیامی داد که دقیقا راه حل گره من بود و واقعا همان ساعت گره ما باز شد!
از شدت تعجب و خبری که شب قبل مادرم به من داده بود، در بسترم دفایقی میخکوب شدم!
برخاستم با شادی و شعف فراوان خود را به دامن مادرم انداختم و گفتم:
مادر حل شد!
مادرم که در دیانت و نماز خوانی ماه بود، چند سالی است که از دستم رفت و داغی سوزناک بر جانم نشاند.
در این سال ها بارها به خود نهیب زدم که چرا آن روز از مادر نپرسیدم که مادر!
شما از فاطمه معصومه چه خواستی و چگونه خواستی و چگونه پاسخ گرفتی که آن طور قاطعانه به من فرمودی فردا گره از کارت گشوده خواهد شد که چنین شد!
حقا قدر خاندان عصمت و طهارت را نمی دانیم!
آنان که خاک را به نظر کیمیا کنند
آیا بود که گوشه چشمی به ما کنند؟
http://eitaa.com/alinasirigilani
✳️ پیام ارسالی یکی از اساتید مکرم همراه
استاد عزیزم آیت الله علی نصیری دامت برکاته
ضمن عرض تسلیت و تعزیت بمناسبت وفات شهادت گونه حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها،
مطلب شما را درباره کرامات حضرت معصومه سلام الله علیها خواندم و بهره بردم. بنده در زندگی خودم کرامات آن حضرت را بارها و بارها تجربه کرده ام.
به عنوان نمونه بنده که مقاطع کارشناسی و کارشناسی ارشد را در یکی از بهترین دانشگاههای ایران با اساتید بزرگ و بنامی طی کرده و سالها مشغول تدریس و کار اجرایی بودم، گویی دستی غیبی بدون اینکه برنامه ریزی خاصی کرده باشم مرا به قم و دانشگاهی که اصلا نمیشناختم با استادان بسیار خوبی همچون جنابعالی کشاند و حقا و انصافا بهره های بسیاری در جوار آن بی بی آسمانی بردم.
هنوز که هنوز است مطالبی را که از شما و سایر اساتید عزیزم حفظهم الله در قم آموختم را در کلاسهای دکتری و راهنمایی رساله ها بیان و تاکید میکنم.
بیش از یکسال و نیم خداوند توفیق داد که در روز و ساعت مشخصی در هفته علیرغم همه ی مشغله های کاری بطور معجزه آسایی به زیارت آن کریمه اهل بیت.ع مشرف شوم.
الحمد لله رب العالمین.
✳️ بررسی وقت مغرب شرعی بر اساس روش اجتهادی روایت محور و فقاهت مدار (بخش 27)
دستهبندی روایات بیانگر غیبوبت شمس
روایات ناظر به غیبوبت شمس را میتوان به چهار دسته تقسیم کرد که عبارتند از: 1. روایات مصرَح در غیبوبت شمس؛ 2. روایات بازگو کننده سیره عملی اهل بیت^؛ 3. روایات بازگو کننده فتاوای نادرست در عصر اهل بیت^؛ 4. روایات ناظر به تاخیر احتیاطی نماز مغرب.
دسته اول: روایات مصرَح در غیبوبت شمس
در پانزده روایت ذیل با تمام صراحت وقت مغرب شرعی غروب آفتاب دانسته شده است:
در روایت ششم چنین آمده است: «أَنَّهُ سَأَلَهُ سَائِلٌ عَنْ وَقْتِ الْمَغْرِبِ فَقَالَ إِنَّ اللَّهَ يَقُولُ فِي كِتَابِهِ لِإِبْرَاهِيمَ فَلَمَّا جَنَّ عَلَيْهِ اللَّيْلُ رَأى كَوْكَباً قالَ هذا رَبِّي - فَهَذَا أَوَّلُ الْوَقْتِوَ آخِرُ ذَلِكَ غَيْبُوبَةُ الشَّفَقِ وَ أَوَّلُ وَقْتِ الْعِشَاءِ الْآخِرَةِ ذَهَابُ الْحُمْرَةِ وَ آخِرُ وَقْتِهَا إِلَى غَسَقِ اللَّيْلِ يَعْنِي نِصْفَ اللَّيْلِ.»
روایت شانزدهم چنین است: «وَقْتُ الْمَغْرِبِ إِذَا غَرَبَتِ الشَّمْسُ فَغَابَ قُرْصُهَا.»
روایت هفدهم و هیجدهم چنین است: «وَقْتُ الْمَغْرِبِ إِذَا غَابَ الْقُرْصُ.»
روایت نوزدهم چنین است: «إِذَا غَابَتِ الشَّمْسُ فَقَدْ حَلَّ الْإِفْطَارُ وَ وَجَبَتِ الصَّلَاةُ.»
روایت بیستم آن هم از زبان رسول اکرم| چنین است: «إِذَا غَابَ الْقُرْصُ أَفْطَرَ الصَّائِمُ وَ دَخَلَ وَقْتُ الصَّلَاةِ.»
روایت بیست و یکم چنین است: «إِذَا غَابَتِ الشَّمْسُ فَقَدْ دَخَلَ وَقْتُ الْمَغْرِبِ.»
در روایت بیست و سوم چنین آمده است: «إِذَا غَابَتِ الشَّمْسُ فَقَدْ دَخَلَ الْوَقْتُ.»
روایت بیست و چهارم چنین است: «إِذَا غَرَبَتِ الشَّمْسُ فَقَدْ دَخَلَ وَقْتُ الصَّلَاتَيْنِ.»
روایت بیست و پنجم چنین است: «إِذَا غَابَ كُرْسِيُّهَا قُلْتُ وَ مَا كُرْسِيُّهَا قَالَ قُرْصُهَا فَقُلْتُ مَتَى يَغِيبُ قُرْصُهَا قَالَ إِذَا نَظَرْتَ إِلَيْهِ فَلَمْ تَرَهُ.»
روایت بیست و ششم چنین است: «وَقْتُ الْمَغْرِبِ مِنْ حِينِ تَغِيبُ الشَّمْسُ إِلَى أَنْ تَشْتَبِكَ النُّجُومُ.»
روایت بیست و هفتم چنین است: «كَانَ رَسُولُ اللَّهِ| يُصَلِّي الْمَغْرِبَ حِينَ تَغِيبُ الشَّمْسُ حَيْثُ يَغِيبُ حَاجِبُهَا.»
روایت بیست و هشتم چنین است: «وَقْتُ الْمَغْرِبِ حِينَ تَغِيبُ الشَّمْسُ.»
روایت بیست و نهم چنین است: «سَأَلْتُهُ عَنْ وَقْتِ الْمَغْرِبِ قَالَ مَا بَيْنَ غُرُوبِ الشَّمْسِ إِلَى سُقُوطِ الشَّفَقِ.»
روایت سی ام چنین است: «إِذَا تَوَارَى الْقُرْصُ كَانَ وَقْتُ الصَّلَاةِ وَ أَفْطَرَ.»
چنانکه پیداست در این روایات از یک سو به صراحت از وقت مغرب شرعی سخن به میان آمده و از طرف دیگر با تعابیری همچون «غربت»؛ «غروب»؛ «غاب»؛ «تواری»، غروب خورشید موضوع حکم دانسته شده است؛ چنانکه با تعابیری همچون «قرصها»؛ «کرسیها» و «حاجبها» پنهان شدن کامل چهره آفتاب مورد تاکید قرار گرفته است.
در روایت بیست و ششم و بیست و نهم افزون بر تبیین آغاز وقت مغرب، پایان آن نیز تبیین شده است. در روایت بیست و پنجم در کنار تاکید بر غیبوبت قرص آفتاب، بر عدم رؤیت آفتاب هنگام نگاه کردن آن برای تحقق مغرب پافشاری شده است.
همه این قرائن در کنار کثرت کامل و جامع روایات، به آشکاری نشان میدهد که وقت مغرب شرعی از نگاه اهل بیت^ همان غروب آفتاب است.
برگرفته از کتاب «اجتهاد روایت محور و فقاهت مدار» از استاد علی نصیری
🆔 eitaa.com/alinasirigilani
🌐 www.maref.ir
علی نصیری
✳️ نقد شبهه ضرورت دخالت دادن عقل در باره پوشش زنان (جلسه ۱) مباحث این جلسه: ۱. مدافعان این شبهه می
به لطف الهی دو مبحث صوتی «نقد شبهه ضرورت دخالت دادن عقل در باره پوشش زنان» با استقبال خوبی مواجه شد.
پیگیری این مبحث توصیه می گردد.
Javad Moghadam - Oftade Be Damam (128).mp3
9.7M
✳️ مداحی بسیار شنیدنی است.
برای تغییر حال و هوا و ذائقه دوستان همراه توصیه می شود.
http://eitaa.com/alinasirigilani
خارج فقه جلسه ۱۱۴۱.mp3
12.57M
✳️ #خارج_فقه (جلسه ۱۱۴۱)
مباحث این جلسه:
۱. ادامه بررسی دیدگاه صاحب حدایق در باره مفهوم عدالت
۳. بررسی سه دیدگاه در باره مفهوم و کارکرد عدالت
۳. اصل در باره مردم خداباوری و درست مداری است. عدالت بر اساس این مبنا التزام به انجام واجبات و ترک محرمات در ظاهر است و نیازی به کشف ملکه نیست.
http://eitaa.com/alinasirigilani