✅ چرا مطبوعات کاغذی هنوز مهمند؟
💠 البته که روزنامهنگاری در ایران مشکلات خود را دارد اما این #رشتو در پی برجسته کردن نقاط قوت مطبوعات است.
🔸علاقه به چاپ و کاغذ یک نوع فتیشیسم نیست و روزنامهنگارها هم آدمهای هیستریکی نیستند که عشق اول و آخرشان بوی کاغذ روزنامه و مرکب چاپ باشد. آنها با تضعیف مطبوعات و بلبشوی فعلی بازار کاغذ شاهد نابودی یک سنت هستند: سنت روزنامهنگاری مطبوعاتی.
🔸سنت روزنامهنگاری در ایران - همان سنت نیمهمستقل که رشتههای ارتباطات در کشور هم بر آن بنا شده - هنوز روزنامهنگارانی تولید میکند که دستکم روی کاغذ، ناظر قدرت و نماینده مردمند. مهمترین ستون و نقطه اتکای این سنت همچنان مطبوعات هستند.
🔸در شرایطی که دانشکدههای ارتباطات و دیگر رشتههای مرتبط با روزنامهنگاری عملا دانشجویان را برای کار در تحریریهها آموزش نمیدهند، مطبوعات بار اصلی آموزش روزنامهنگاران حرفهای آینده را به دوش میکشند. خبرگزاریها با فاصله زیاد از مطبوعات در رتبه دوم قرار دارند.
🔸منابع مولد ژورنالیست در ایران مطبوعات و در درجه اول روزنامهها – چه محلی و چه سراسری - هستند. بسیاری از ژورنالیستهای خبرگزاریها، رادیو و تلویزیون کار خود را از مطبوعات آغاز کردهاند و کارآموزانی مطبوعاتی بودهاند که بعد به رسانههای غیرچاپی رفتهاند.
🔸با مرگ احتمالی مطبوعات، آن سنت روزنامهنگاری نیمبند که به ژورنالیست یاد میداد چرا و چگونه باید میکروفن جلوی صاحب قدرت بگیرد و – حتی شده با ترسولرز – بازخواستش کند خاموش میشود. جای مطبوعات را رسانههایی خواهند گرفت که مدل کسبوکارشان ناگزیر بدهبستان با قدرت است.
🔸تاریخ رسانهها نشان داده که تلویزیونها و رادیوها و حالا هم شرکتهای شبکههای اجتماعی و پیامرسانها چقدر با قدرتهای سیاسی زدوبند دارند. راهاندازی اینها پول زیادی میخواهد و کسی که پول دارد خوب با کسی که قدرت دارد کنار میآید. مطبوعات با پولهای خیلی کمتری میچرخند.
🔸هیچ تلویزیون و رادیویی، هیچ ویدیویی، هیچ گرافیک تعاملیای، هیچ موشنگرافیک و اینفوگرافیکی، هیچ شبکه اجتماعیای، هیچ پیامرسانی و حتی هیچ وبسایت کلیکخوری نمیتواند بهاندازه مطبوعات، با آن عقل سرد، صراحت، بُرندگی و عمق تحلیلی مسایل را بشکافد و جلوی چشم مخاطب بگذارد.
🔸با نابودی سنت روزنامهنگاری مطبوعاتی، چرخه تولید ژورنالیست هم ناقص میشود و ژورنالیستهایی که به بازار کار وارد میشوند چهبسا بازاریابی را بهتر از نمایندگی مردم و نظارت بر قدرت یاد گرفته باشند. انتقال مفهوم و فلسفه روزنامهنگاری عمدتا در مطبوعات شکل میگیرد.
🔸اما اگر کاغذ و شرایط اضطراری کشور و بیکفایتی مدیران و سودجویی درونسازمانی مطبوعات و کوتاهاندیشی خود روزنامهنگارها دستبهدست هم بدهد و به مرگ مطبوعات بینجامد، چه خواهد شد؟ هیچ، بیلیاقت بودهایم. البته که وقتی خربزه را میخوریم، باید پای لرزش هم بنشینیم.
🔸اولین بازنده مرگ مطبوعات مردمند. آنها بخش زیادی از نمایندگان خود را از دست خواهند داد. اما خیلی زود بازنده دوم حاکمیت خواهد بود و در بزنگاهها این را خواهد فهمید. توییتها و پستها و موسسات تحلیل هشتگ و دادهکاوی فضای مجازی اصلا و ابدا جانشین نهادهای مطبوعاتی نخواهند شد.
🔸تجربه نشان داده با پستنویسی در توییتر و قطعهنویسی در تلگرام و فیلم موبایلی اینستاگرام روزنامهنگار تربیت نمیشود.روزنامهنگارها اغلب درمطبوعات تربیت میشوند،آن هم با نظام استاد–شاگردی که دهههاست جریان دارد. بخش زیادی از این نظام با مرگ مطبوعات از بین میرود و خلاص. / سعید ارکان زاده
✅ با ما باسواد شوید
🌐 @nasragilan
آیا او از لایک نکردن منظوری دارد؟
ما در زندگی واقعی برای انتقال پیام ها و مقصودمان به دیگران از سازوکارهای مختلفی استفاده می کنیم که ارتباط کلامی(مانند حرف زدن) و ارتباط غیرکلامی(مانند زبان بدن) از جمله آنهاست. هر کدام از این نوع ارتباط ها ابزارها و ویژگی های خاص خود را دارند و در زمینه های اجتماعی مختلف به شکل های مختلفی بکار گرفته می شوند. مثلا در دنیای واقعی اگر با کسی رودربایستی داریم ولی می خواهیم به او این منظور را منتقل کنیم که « من دیگر حوصله شنیدن حرفهایت را ندارم» از زبان بدن استفاده می کنیم و ممکن است به عمد خمیازه بکشیم یا به صفحه گوشی مان خیره شویم تا او متوجه منظور ما شود.
با ظهور و گسترش شبکه های اجتماعی، هم ارتباط کلامی و هم ارتباط غیرکلامی همچون زبان بدن باید به زبان شبکه های اجتماعی ترجمه می شد. منظور آنکه، ارتباط بین فردی در دنیای واقعی باید به واسطۀ ابزارها و لوازم موجود در شبکه های اجتماعی انجام می شد و افراد منظورشان را با توجه به علامت ها و نشانه های موجود در این شبکه ها منتقل می کردند. شاید یکی از دلایل رشد ایموجی ها و استیکرهای مختلف، نیاز افراد برای انتقال منظورشان بدونِ، یا در کنار، بکارگیری کلمات است. برای مثال وقتی کلمه « استیکر فحش » را در نوار جستجوی گوگل تایپ می کنیم پیشنهادهای گوگل به شرح زیر است: استیکر فحش ناموسی، استیکر فحش خنده دار، استیکر فحش ترکی، استیکر حرف زشت، استیکر فحش عمه، استیکر فحش دار. فحش عمه جای بسی تأمل دارد. بگذریم.
زبان جاری در شبکه های اجتماعی به تدریج و آرام آرام در حال شکل گیری است. روزانه هزاران استیکر، ایموجی و نشانه بین المللی و حتی به زبان ها و گویش های محلی، و با تصاویر شخصیت های مختلف وارد بازار می شود و هر کاربر برای انتقال منظور خود از آنها استفاده می کند. امکان سوء تفاهم، اختلاف و برداشت های ناصحیح از پیامها نیز بسیار وجود دارد. علاوه بر اینها، به تدریج « زبان مجازی بدن» نیز در شبکه های اجتماعی شکل گرفته است که صرفا مبتنی بر علامت ها و نشانه های ملموس و موجود همچون استیکرها نیست. منظور، رفتارهای اجتماعی مختلفی است که در فضای مجازی بروز می یابد و در معرض تفسیرها و برداشت های مختلف قرار می گیرد. برای مثال، لایک کردن یک عکس ممکن است معنای مشخصی داشته باشد. اینکه من عکس را پسندیدم. ولی آیا لایک نکردن عکس هم معنای مشخصی دارد؟ آیا ما نام افرادی را که لایک نمی کنند را به حافظه مان می سپاریم و مقابله به مثل می کنیم؟ سین(دیده) شدن پیام ما توسط گیرنده معنای مشخصی دارد. یعنی او پیام ما را دیده است. ولی آیا پاسخ ندادن فوری او به پیام هم معنای مشخصی دارد و فورا باید درباره این رفتار قضاوت کرد؟ ما با یکی از اعضای فامیل یا دوستان رفت و آمد نداریم. یک عضو دیگر فامیل یا دوستان مدام عکس هایی از مهمانی هایی در اینستاگرام منتشر می کند که او حضور دارد و با لبخند به دوربین نگاه می کند. آیا این عضو فامیل با انتشار این عکس ها می خواهد به ما چیزی بگوید و منظوری دارد؟
فضای مجازی ارتباط کلامی و ارتباط غیرکلامی خاص خود را دارد. هنوز این فضا عرصه آزمایش و خطاست و شکل گیری توافقی همگانی در خصوص زبان و معانی نشانه های آن نیازمند سپری شدن زمان است. به همین دلیل صراحت و رک گویی، پرسش و بیان منظور، پرهیز از تفاسیر شتابزده از پیام و در نهایت مدارای اجتماعی از جمله مواردی است که شاید به کاهش تضادها کمک کند. / فردین علیخواه
✅ با ما باسواد شوید
🌐 @nasragilan
💢 سهگانه تاثیر #رسانه در مهندسی شخصیت
🔻وقتی از رسانه صحبت می کنیم، موضوع ما یک امر فانتزی و سرگرمی صرف نیست. پشت صحنه ای حرفه ای با اتاق فکری هوشمند و متشکل از اربابان قدرت و ثروت در عرصه صنعت فرهنگ که هدفی جز تثبیت هژمونی و سلطه پایدار ندارند.
🔻کارویژه رسانه چیست و صنعت فرهنگ در رسانه چه می کند؟ شناسایی و آنالیز دقیق شخصیت انسان و دقت و توجه به وزنی که هر بخش از شخصیت دارد، یک هنرشناختی در فعالیت رسانه ای و عملیات روانی است که اگر به درستی صورت بگیرد، به مرور به هک شدن انسان و توانایی تسلط بر اقدامات و ترجیحات و انتخابات او منجر شود.
🔻قابل ذکر و توضیح است که سه بعد شخصیت انسان، احساسات، اندیشه ها و کنش های اوست. متناظر با هربخش، الگوریتمی از ذائقه سازی، انگاره سازی و عادت سازی در دستگاه تبلیغاتی اطلاعاتی قدرت های رسانه ای طراحی و مهندسی می شود.این مهندسی شخصیت در سه گام صورت گرفته و به مرحله کنترل و مهار نائل می گردد.
💥انگاره سازی
در گام نخست وارد مرحله شناختی می شود و با تاکتیک تصویرسازی(imagemanagement) و با استفاده از #تکنیک_های_اقناعی چون برجسته سازی، تولیدکلیشه و برچسب زنی و...انگاره سازی را در مخاطبین رقم زده و مدیریت ذهن و تصورات انسان را به دست می گیرد.
نمونه عینی آن، اسلام هراسی و ایران هراسی پروژه ای در سینمای هالیوودی قابل مشاهده است)
💥ذائقه سازی
در گام دوم وارد عملیات روانی تسخیر عواطف و احساسات می شود و لازمه جدی آن، شناسایی و مهندسی ذایقه است. اینکه چه سبکی یا مدلی یا کسانی یا مصرفی را می پسندیم و لایک می کنیم، محور فهم و لو رفتنذایقه ما می باشد که بدلیل نگاه مصرفی حاکم بر سبک زندگی مردم و عدم دقت در فعالیت مجازی براحتی تعیین و تثبیت می شود.
💥عادت سازی
در گام سوم و مبتنی بر نظام ترجیحات و اطلاعاتی که در اختیار مغزدیجیتال حاکم بر رسانه قرار داده ایم، خط و مشی رفتاری ما در فضای مجازی شکل می گیرد و کنشگری ما در غفلت از عقبه حاکم بر آن رقم میخورد. از طریق تکنیک های تکرار و شرطی سازی و بکاربستن سیستم محرک_پاسخ و حذف عنصر مکث و تفکر در رفتارشناسی، تاکتیک عادت سازی را به نتیجه رسانده و پازل کنشگری انسان را تکمیل می نمایند.
مدل صف بستن ها و خرید ها و ثبت نام گروهی و یکهویی و جوزده، نحوه حضور و رای دادن در انتخابات و جنس اعتراضات مدنی و سبک زندگی مصرفی و رفتارنمایشی مردم، نمونه های بارزی از رفتارسازی های حساب شده و مبتنی بر نظام عرضه تقاضای مصنوعی و مهندسی شده می باشد که بایستی به چشم یک پاشنه آشیل فرهنگی_امنیتی_رسانه ای به آن نگریسته و راهبرد منسجمی و فوری در نهادهای مربوطه اتخاذ گردد.
✍️علیرضامحمدلو
✅ با ما باسواد شوید
🌐 @nasragilan
آنتوان گایگر، مجموعه عکسی دارد که نشان میدهد چگونه #روح آدمهای زمانۀ ما، به درون موبایلهایشان کشیده میشود. آدمهایی که شمایل انسانیشان تغییر کرده و صورتشان مسخ شده است. آنتوان کایگر به شیوهای خلاقانه هشدار میدهد که #تکنولوژی، در حال بلعیدن ما انسانهای عصر دیجیتال است!
✅ با ما باسواد شوید
🌐 @nasragilan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
◻ امام خامنهای: امام نشان داد ابرقدرتها شکست پذیرند و هیچ وقت تصور چنین چیزی نمیشد. تحول در نگاه به قدرت های جهانی و ابرقدرتها؛ آن زمان هیچکس فکر نمی کرد بر خلاف اراده آمریکا بتوان کاری کرد.
◻امام کاری کردند که خود رؤسای جمهور آمریکا گفتند که خمینی ما را تحقیر کرد. امام و کارگزاران امام(ره) ابرقدرتها را شکست دادند. امام ثابت کردند که ابرقدرت ها ضربه پذیر و شکست پذیرند، دیدید که شوروی چگونه فروپاشید و وضعیت امروز آمریکا را هم که می بینید.
✅ با ما باسواد شوید
🌐 @nasragilan
#یادداشت_رسانه
زبان، عشق، فضای مجازی
🔍به بهانه قتل یک دختر نوجوان۱۴ ساله به دست پدرش و در ادامه ارتباط با یک جوان تقریبا۳۰ ساله، بررسی کنیم که چه عواملی #در_سطح_تکنیکال فضای مجازی و رسانه زمینه ساز چنین اتفاقات تلخی می شود.
▫️کاری با تحلیل های اجتماعی و بسترهای شکل گیری این واقعه دردناک فعلا نداریم و در متن مفصل تری می شود به آن پرداخت که عوامل پیدا و پنهان قضیه چه بوده و مقصران دولتی_خانوادگی_شخصیتی چه افراد یا نهادهایی هستند؟
▫️سوال این است که در فضای مجازی و درسطح رسانه چه چارچوب زبانی حاکم است؟ نقش زبانرسانه چیست که باعث تفاهم انسان هایی با اختلاف سنی بسیار بالا می شود؟ چگونه با ۱۵سال اختلاف سنی، رسانه می تواند با ادبیات حاکم بر آن، #فهم_متقابل و اقناع کافی برای یک ارتباط ایجاد نماید؟
🔸از این زوایه سوال کنیم که به راستی عشق چیست؟ بقدری اطلاعات فراوانی با سرعت بسیار بالایی در حال رد و بدل شدن است که گاهی باید #مکث و تاملی نمود و بدیهیات را از نو بازدید و بازتعریف نمود.
🔸بلی باید پرسید که #عشق چیست؟ آیا محصول یک لحظه و یک نگاه است یا یک مقوله فرآیندی است و طی سلسله اتفاقات و #کاشت یک سرسری علایم عاطفی_عملی سرکوچه دلی به تدریج به بهمن عشقی بدل می گردد؟
🔸قبل از رواج فضای مجازی که برخی عشق ها سرکوچه ها و دم خیابان ها و مقابل مدرسه ها شکل می گرفت، #عشق_خیابانی و درلحظه و با یک نگاه، خوش عاقبت و فرهیختگانی نبود و معمولا مورد مذمت واقع می شد.
🔸بعد از رواج فضای مجازی که شخصیت ها پشت نقاب های نوشتاری و تصویری سنگر گرفتند و #هویت_های_آواتاری شکل گرفت، این پروفایل و متن و زبان یک شخص بود که به مرور و در طول زمان و نه در یک لحظه لزوما، ارتباطی را رقم بزند و عواطفی را درگیر نماید.
چه اتفاقی در حال رخ دادن است و اساسا در مقوله روابط محبت آمیز، چه عنصر یا عناصری بعنوان #شاه_کلید عمل می نمایند؟
🔹آنچه که از برخی بررسی ها و تحلیل ها به دست می آید، کارکرد زبان بعنوان عنصری جدی در #فرایند_عشقی_سازی_روابط می باشد. استفاده از مقوله شعر و ادبیات خاص و واژگان متفاوت و یونیک در فضای مجازی، هنرِ دوستی و #قدرت_عاطفی_ارتباطی یک شخص را معین می کند.
🔹زبان دیگر عامل انتقال صرفا نیست و فقط برای #برونی_سازی و خودافشایی به کار نمی رود. صرفا این نیست که بیان عواطفی رخ بدهد و دیگری از تمنای درونی واقعی انسان باخبر شود.
زبان بعنوان برچسب هنرمندانه ای استفاده می شود که #خاصیت_درونی_سازی داشته و نفوذ در شخصیت دیگرانرا به مرور به انجام می رساند.
🔹زبان یک مدل کدگذاری حرفه ای است که برای دورزدن تمام گاردهای طرف مقابل استفاده می شود و باعث درونی شدن #فیگورهای_مجازی شخص در دل و ذهن مخاطب خاصش می شود.
🔻امروز اگر عاشق باشی و زبان ضعیفی داشته باشی یا از اول وارد بازی عاطفی نخواهی شد و یا بعد از ورود محکوم به #شکست از رقبای حرفه ای زبان باز و زبان دان خواهی شد که زمان زیادی را صرف یادگیری دلربایی و #تله_گذاری_های_زبانی_عاطفی نموده اند.
🔺مراقب باشیم که در فضای مجازی به راحتی و باهر انسان حتی ظاهرالصلاح و سالمی وارد گفت و گو نشویم که هرگفت و گو و بیانی می تواند سراسر کدگذاری شده باشد و از هرعبارتی ردپاهایی در دل ها و ذهن ها کاشته شود که به مرور منجر به ایجاد یک #بهمن_عاطفی خواهد شد.
☑️پس بایستی حواسمان به عبارات و جملاتی باشد که در فضای مجازی رد و بدل می شود و این فقط مخصوص نوجوانان و جوانان نیست که قربانی نشوند، چه بسا بزرگترها و صاحبان تجربه نیز اسیر #مزمزه_کردن و تجربه نگاری عبارات دیگران شده و به تدریج در قفس زبانی_عاطفی دیگری گرقتار گردند.
⏹ عباراتی مثل دلم خواست، متفاوت بود، متمایز و باشعور بود و این بابقیه فرق دارد و امثال ذلک صرفا می توانند طرح واره های شخصیتی یک انسان باشند که باعث ازبین رفتن #توان_ذهنی مقابله با هجوم عاطفی دیگران گردند.
🖊علیرضامحمدلو نویسنده و محقق سوادرسانه
✅ با ما باسواد شوید
🌐 @nasragilan
⭕️#عناصر_ارتباط
🔶عناصر شش گانه ارتباطات عبارتند از:
1- فرستنده (مولف)
2- پیام (محتوا)
3- مجرای ارتباطی (رسانه یا بستر انتقال پیام)
4- گیرنده (مخاطب)
5- رمزگان(برای مثال حروف الفبا نوعی رمزگان است که به صورت قراردادی از آن ها برای کدگذاری مفاهیم و معنا استفاده می کنیم)
6- بافت (فرهنگی که پیام در بستر آن در حال انتقال است. اینکه پیام در چه بافت فرهنگی منتشر می شود در معنا و مفهومی که از آن برداشت می شود به شدت موثر است)
#عناصر_ارتباط
✅ با ما باسواد شوید
🌐 @nasragilan
برای درک هر متنی به این سه مفهوم احتیاج دارید:
#متن:
هرآنچه که در داخلِ خودِ اثرِ ادبی و هنری (یا علمی و فلسفی) قرار دارد، متعلق به حوزۀ متن است؛ هرچیزی که بهطور آشکار یا پنهان، مستقیم یا غیرمستقیم و باتأکید یا بدون تأکید در اثرِ هنری وجود دارد، متعلق به دنیای متن است. دیالوگهای یک فیلم، مکانها و شخصیتهای آن، وقایعِ داستان، مضامین و درونمایههای مستتر در آن، موسیقی، تصاویر، صداها و بازیها، همگی، بخشی از دنیای متناند و ارجاع به آنها و استفاده از آنها برای درک و تحلیلِ اثر منجر به فهمی درونی و پایبند به دنیای متن میگردد.
#زیرمتن:
زیر متن منظور بستری است که اثرِ هنری در درون آن شکل میگیرد و هنرمند با تأثیرپذیری از آن، آثارِ خود را خلق میکند. حتا هنرمندی که ادعای استقلال از شرایطِ پیرامونی دارد و آثاری خلق میکند که ظاهراً وجهۀ اجتماعی و بیرونی ندارند و به دنیاهای شخصی و ذهنیِ هنرمند مربوط میشوند، نیز، در اساس از جهانبینی و شخصیتِ خاصِ آن هنرمند نشأت گرفتهاند که به نوبۀ خود بهطور خودآگاه و ناخودآگاه از شرایطِ پیرامونی تأثیر پذیرفته است.
#فرامتن:
فرامتن به عناصری گفته میشود که خارج از دنیای متن قرار دارند اما به آن مرتبطاند و نشانهها و ارجاعاتی در متن به ما اجازه میدهند تا به این عناصرِ بیرونی توجه و آنها را واردِ تحلیلِ اثرِ هنریِ موردِ نظر کنیم.
✅ با ما باسواد شوید
🌐 @nasragilan
🌀 حذف برخی رشتههای مهم از شاخه کارودانش!
یکی از رشتههایی که خلاء آن حداقل در ایام قرنطینه کرونا مشاهده شد، رشته تولید محتوای الکترونیکی بود. مهارتی که حتی خیلی از معلمان فاقد آن بوده و از توانایی تولید یک محتوای ساده درسی عاجز بودند.
حال خبر میرسد که رشته تولید محتوا در سال جهش تولید، کلا از شاخه کارودانش حذف شده است.
رشتهای که نیاز مبرم عصر رسانهای شده حاضر است. و دانشآموزان به راحتی میتوانند با تحصیل در این رشته کسب و کاری برای خود داشته باشند (فریلنسری و..)
امیدوارم دلیل قانعای کننده از جانب شورایعالی آموزش و پرورش و دبیر این شورا، در این رابطه بیان شود!
از طرفی بیان میشود که دانشآموزان به سمت رشتههای فنی و مهارتی سوق داده میشوند، اما معلوم نیست این حذف کردن با چه دلیلی انجام شده است.
شاید منافع برخی در این باشد که دانشآموزان سراغ رشتههای پرمتقاضی مانند پزشکی بروند!
#تولید_محتوا
✅ با ما باسواد شوید
🌐 @nasragilan