فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 #استوری | #آزادسازی_خرمشهر
🔻 مکالمه بیسیمی سردار شهید احمد کاظمی(فاتح خرمشهر) و سردار رشید در لحظات اولیه آزادسازی خرمشهر
📍مرکز فضای مجازی راهیان نور
➕به راهیان نور بپیوندید👇
🆔 @Rahianenoor_News
🔰 #پیام_فرمانده | #تبیین_سبک_زندگی_شهدا
🔻امامخامنهای:
در بیان زندگینامهی شهیدان سعی کنیم خصوصیّات زندگی اینها و سبک زندگی اینها و چگونگی مشی زندگی اینها را تبیین کنیم، این مهم است.
۱۳۹۵/۰۷/۰۵
➕ به راهیان نور بپیوندید👇
🆔 @Rahianenoor_News
📊 #اینفوگرافیک | #آزاد_سازی_خرمشهر
🔻۳ خرداد ماه سالروز آزاد سازی خرمشهر گرامی باد.
➕ به راهیان نور بپیوندید👇
🆔 @Rahianenoor_News
💠 زمین آوردگاه حرامیان با مدافعان حریم و حرم است، کسانی که أَلَسْتُ بِرَبِّكُمْ خداوند رب و اعلی را قَالُوا بَلَی گفته اند و در رسیدن به حضرت ارباب لحظه شماری می کنند.
💠 گفته اند کُلُّ یَومٍ عاشورا و کُلُّ أرضٍ کَربَلا، تهران، بغداد، دمشق و حلب فرقی ندارد برگزیده باشی شهادت به سراغت میآید! پیر خمین خوب گفت «بکُشید ما را؛ ملت ما بیدارتر می شود.»
✍️ کانون علمی فرهنگی پاسداران اهل قلم @ahleghalam1
🍂 دنبال اسم و رسم باشیم باختیم!
👈 وقتی حسین به خانه آمد، از درجه و این حرفها پرسیدم. گفت: «درجهی خوب و ممتاز رو #شهدا گرفتن.
من و امثال من باید تلاش کنیم تا به درجهی اونا که یه درجهی خدائیه برسیم. اگه بخوایم برای خودمون اسم و رسم درست کنیم که #باختیم!»
📚 کتاب خداحافظ سالار، ص ۲۶۰
زندگی نامه شهید حسین همدانی
💢به کانال های رسمی پاسداران اهل قلم بپیوندید👇
📲 https://sapp.ir/ahleghalam1
📲 https://eitaa.com/ahleghalam1
📲 https://chat.whatsapp.com/K53URMCXdC92D7HJmqsNc2
📚📚 برشی از کتاب #گردان به تو می نازد صفحه 16👇👇👇
❇️ کوچهء شهیدبهشتی آنقدر طولانی بود که چند کوچهء فرعی به آن متصل میشد. سمت چپ خانه یک خرابهء خاکی بود. از میان برف های داخل خرابه، تکه سنگی را برداشت و گذاشت لای در که بسته نشود. تسبیح را دستش گرفته بود و همینطور که صلوات میفرستاد، از سراشیبی تند کوچه پایین آمد. تا وسط کوچه رفته بود که چشمش خورد به سیاهی روی تپه که انگار به سمت او می آمد. کمی که جلوتر رفت، توانست ساک روی دوشش را هم تشخیص بدهد. یک لحظه ایستاد و زل زد به سیاهی و با حسرت گفت: (( ای کاش قدیر من باشد...! )) این را گفت و بی اختیار به سمتش حرکت کرد. قدم هایش تند و تندتر میشد. انگار آن سیاهی هم که از روی تپه به سمتش می آمد، درحال دویدن بود. درست سر کوچه به هم رسیدند. یکمرتبه ایستاد: ((قدیر! تویی مادر...!)) متحیر مانده بود. باورش نمیشد در شب نزول برکت الهی، خدا میوهء دلش را به او برساند. ((خدایا اینکه قدیره!)) خودش را انداخت بغل قدیر و شروع کرد به بوسیدن سر و صورتش. از خوشحالی نمیدانست چه کند. قدیر با تعجب یک نگاه به مادرش انداخت و یک نگاه سمت خیابانی که فقط ردپای مادرش را بر سینه داشت. باتعجب پرسید: ((مامان این موقع شب! تو این برف و سرما! تک و تنها بیرون چیکار میکنی؟!)) اشرف که حاجتش را از خدا گرفته بود، نمیتوانست جلوی اشکهایش را بگیرد و فقط میگفت: ((به خدا میدانستم می آی مامان!))
✍️ کانون علمی فرهنگی پاسداران اهل قلم
🆔 @ahleghalam1
🍂 بررسی عملیاتهای دفاع مقدس
🔻 فتح المبین ۱۰
•┈••💠••┈•
🔅 مرحله سوم عملیات
شکست سنگین عراق در مرحله دوم عملیات، تسلط نیروهای خود بر عقبه های آنها، از هم پاشیدگی نیروهای عراق و موفق نبودن باتک های آنان، فرماندهان عملیات را بر آن داشت تا با استفاده از فرصت، ضمن جلوگیری از فرار و عقب نشینی احتمالی نیروهای دشمن، با ادامه عملیات به انهدام سنگین نیروهای باقی مانده در این منطقه بپردازند. بر این اساس روز ۶۱/۱/۷ برای آغاز مرحله سوم عملیات انتخاب گردید. اهداف این مرحله چنین بود
▪︎قرارگاه قدس: تصرف اهدافی که در مرحله اول از دست داده بود (امام زاده عباس و تپه ۲۰۲) و نیز رسیدن به منطقه ابوغریب و استقرار در ارتفاعات تبنه و نهايتا الحاف با قرار گاه های دیگر.
▪︎ قرارگاه نصر: در محور شوش که دشمن همچنان سرسختانه مقاومت می کرد با تغییر مانور، مأموریت تصرف سایت و رادار که از اهداف مهم این محور محسوب می گردید بر عهده قرارگاه نصر قرار گرفت تا از شمال به جنوب به پهلوی دشمن حمله کنند.
▪︎ قرارگاه فجر نیز مأموریت یافت تا در جبهه شوش با دشمن درگیر شود و در صورت امکان ضمن الحاق با قرارگاه نصر خود را به منطقه دو سلک برساند.
▪︎ قرارگاه فتح نیز همزمان برای تصرف برقازه اقدام می کند تا ضمن تصرف آن، در منطقه دوسلک با قرارگاه نصر و فجر الحاق نماید.
رزمندگان اسلام با شروع پیشروی در شب هفتم عمليات متوجه شدند که عراقی ها بسیاری از مناطق را تخليه و عقب نشینی کرده اند. دشمن در منطقه رقابیه برای جلوگیری از دور خوردن و انهدام بیشتری برقازه را رها و تا دوسلک و واوری عقب نشینی کرده بود، در منطقه عین خوش نیروهای عراقی دشت عباس (امام زاده عباس و ...) و ارتفاع ۲۰۲ را تخلیه و تا ابوغريب عقب کشیده بودند.
نیروهای دشمن در محور شوش مقاومت ضعیفی از خود نشان دادند و تصرف سایت و رادار در منطقه به سهولت انجام پذیرفت. برای اولین بار در این محور قرارگاه فجر موفق گردید خطوط دشمن را شکافته و نیروهای عراقی را - که خود برای عقب نشینی آمادگی داشتند - تا دوسلك عقب براند. از این پس دیگر درگیری سختی رخ نداد و گام به گام با عقب نشینی های دشمن، نیروهای اسلام در تعقیب آنها پیش می رفتند. با فرا رسیدن روز لحظه به لحظه بر تعداد اسیران عراقی افزوده می شد و نیروهای عراقی دسته دسته خود را تسليم رزمندگان اسلامی می کردند. تلاش عمده رزمندگان در این مقطع رساندن خود به عقبه های دشمن و ممانعت از فرار نیروهای عراقی بود. اما در این امر توفيق چندانی حاصل نگردید.
سرانجام رزمندگان اسلام در نهم فروردین پس از ۸ روز جنگ موفق شدند به اهداف خود به میزان ۱۰۰ درصد نائل شوند و با استقرار روی ارتفاعات تینه، بر قازه، رقابیه و میشداغ، دشمن را تا رودخانه دو برج و تپه های ۱۸۲ در جنوب ارتفاعات برقازه عقب برانند.
✵✦✵
ادامه دارد
#فتح_المبين
#بررسی_عملیاتها
http://eitaa.com/joinchat/2045509634Cf4f57c2edf
🍂
🍂 خرمشهر،
از زبان اسرای عراقی
°•°•°
تا چند ماه بعد از اشغال خرمشهر تقریباً روزانه چند نفر اسیر را که بیشتر از اهالی خرمشهر بودند به مقر میآورند و بعد از ۲۴ ساعت توقف آنها را به بصره میبردند. در این فاصله بدترین توهینها و شکنجهها را این مردم مسلمان و مظلوم متحمل میشدند و دم بر نمیآوردند.
اموال این مردم مسلمان ستمدیده نیز به طور وحشیانهای به غارت میرفت. درباره این موضوع برای شما توضیح کافی بدهم، حتی نمیتوانم یک هزارم آنچه غارت شده است، توصیف کنم. این برای فرماندهان هم مشکلی بود، زیرا به هیچ وجه قادر نبودند غارت غنایم و اموال مردم خرمشهر را مهار کنند. عده زیادی از نظامیان از راه غارت این اموال مکنتی به هم زده بودند و دیگر مایل نبودند در ارتش خدمت کنند و هر روز عدهای از این دزدان از ارتش استعفا میدادند تا بروند و با آن پولها زندگی راحتی داشته باشند.
http://eitaa.com/joinchat/2045509634Cf4f57c2edf
🍂
🍂 «فرمانده»
#طنز_جبهه
#طنز_اسارت
•┈••✾💧✾••┈•
عملیاتی که از حدود بیست روز پیش شروع شده به جای سخت و نفس گیر خودش رسیده, اکثر تیپ ها خود را به دروازه های خرمشهر نزدیک می کنند. یکی دو روز مانده بود به فتح خرمشهر. در آن گیرو باگیر چشمم افتاد به رزمنده ای که آر پی جی به دوش می رفت. از هیبت و راه رفتنش خوشم آمد. بلند فریاد زدم خدا قوت برادر...
چرخید به سمتم. صورتش پوشیده از گرد و غبار بود. لباس سبزش از عرق و خاک به سیاهی می زد... تا مرا دید خندید و گفت سلام برادر اسدی...
لبخند زیبایش، دندان های سفیدش که تنها جایی بود که از خستگی در امان مانده بود. شناختمش، سید محمد کدخدا بود...
ساعتی بعد که حاج نبی را دیدم غر زدم، پیر شده، مگه سید محمد فرمانده نیست؟! چرا آرپی جی دستشه!
حاج نبی، دستش را به قنداق ژ س اش زد و گفت:ای برادر، تو این گیرو واگیر کی سرجاشه که سید محمد سر جاش باشه...
•┈••✾💧✾••┈•
طنز جبهه
http://eitaa.com/joinchat/2045509634Cf4f57c2edf
🍂
🍂 خرمشهر،
از زبان اسرای عراقی
°•°•°
من در خرمشهر اسیر شدم.
شب حمله تمام نیروهای ما با وحشت و اضطراب در بندر این شهر مچاله شدند. از ترس و وحشت رمق حرکت کردن نداشتند و منتظر رسیدن نیروهای شما بودند. حدود دو شبانه روز هیچ غذا و جیرهای نداشتیم. نیروهای شما که آمدند دستهدسته افراد به اسارت آنان در آمدند و من هم با پشت سر گذاشتن حوادث بسیار عجیب و حیرتآور سوار کامیون شدم و از شهر ویران شدهی خرمشهر خداحافظی کردم.
http://eitaa.com/joinchat/2045509634Cf4f57c2edf
🍂
🍂 خرمشهر،
از زبان اسرای عراقی
°•°•°
تانکهای ما کمکم از مرزهای بینالمللی گذشتند. روستاهای بیپناه اهداف استراتژیکی تانکها و توپخانههای ما شده بود. همه مردم در حالی که ترس و وحشت تمام وجودشان را فرا گرفته بود، فرار میکردند و فریاد میزدند؛ عراقیها... عراقیها....
فرمانده لشکر دستور داد افراد غیرنظامی را با تانک هدف قرار دهند. ما ادعای بندگی و عبودیت میکنیم، اما در پشتسر خود شمشیرهای زهرآلودی برای ضربه زدن به مردم بیگناه مخفی کردهایم.
به راننده گفتم: همینجا توقف کن، تیراندازی نکن.
پس از لحظهای بیسیمچی آمد و گفتم "جناب سرهنگ، جناب فرمانده لشکر میگویند «چرا دستور توقف دادید؟»، دچار وحشت شدم جوابی نداشتم که بگویم و فقط گفتم: "مجدداً تیراندازی را آغاز میکنیم".
http://eitaa.com/joinchat/2045509634Cf4f57c2edf
🍂
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍂 ای شهیدان بخون غلطان خوزستان درود
#آهنگران
#بیت_المقدس
#خرمشهر
#نماهنگ
#کلیپ
http://eitaa.com/joinchat/2045509634Cf4f57c2edf
🍂
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍂 خرمشهر ها در پیش است
حضرت آیتالله خامنهای:
«جوانهای عزیز! بچههای عزیز من! فردا مال شما است، آینده مالِ شما است؛ شما هستید که باید این تاریخ را با عزّتش محفوظ نگه دارید؛ شما هستید که این بارِ مسئولیّت را بردوش دارید؛ خرّمشهرها در پیش است؛ نه در میدان جنگ نظامی، [بلکه] در یک میدانی که از جنگ نظامی سختتر است. البتّه ویرانیهای جنگ نظامی را ندارد؛ بعکس، آبادانی به دنبال دارد، امّا سختیاش بیشتر است.» ۱۳۹۵/۰۳/۰۳
#رهبری
#بیت_المقدس
#خرمشهر
#نماهنگ
#کلیپ
http://eitaa.com/joinchat/2045509634Cf4f57c2edf
🍂
🍂 خرمشهر،
از زبان اسرای عراقی
°•°•°
روستا به دیار اشباح تبدیل شد. ستونهایی از دود به هوا بلند شده بود، صدای انفجار از هر طرف به گوش میرسید. فریاد و ناله از هر طرف بلند بود، جنازه افراد ناشناخته در گوشه و کنار پراکنده شده بود، در این حال از میان دود و آتش مردی با ابهت به ما نزدیک شد و با صدای بلند گفت: "ای ستمگران،ای بزدلان! چه میخواهید؟ ".
بهخاطر دارم که سرگرد اسماعیل مخلص الدلیمی فرمانده گردان اول لشکر سوم شدیداً تحت تأثیر ارزشهای حزبی بود و از طرفداران سرسخت آن بهحساب میآمد. نامبرده با تانک بهسوی آن پیرمرد بزرگوار رفت. پیرمرد خواست از این وضعیت نجات پیدا کند و با قدرت هرچه تمام شروع به دویدن کرد، اما نتوانست و بر روی زمین افتاد و شروع به غلتیدن کرد. صدای فریاد او صفیر گلولهها را میشکافت، در این هنگام تانک پیکر شریف او را بلعید و آن پیرمرد آزاده به مشتی گوشت و خون چسبیده به زمین تبدیل شد.
http://eitaa.com/joinchat/2045509634Cf4f57c2edf
🍂
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍂 دفاع از شهر
روزهای مقاومت
(تکرار)
🔅 باید مقاوم ماند
#کلیپ
#آبادان
#زیر_خاکی
#نسل_مقاوم
#پشتیبانی
http://eitaa.com/joinchat/2045509634Cf4f57c2edf
🍂
❣شهیدان بختور و فرحان اسدی ماهها قبل از حمله همهجانبه ارتش بعث عراق و شروع رسمی جنگ تحمیلی، جابهجایی و تحرک گسترده بعثیها در خطوط مرزی حکایت از نیات سوء صدام داشت؛ حتی در ۲۱ خرداد ۱۳۵۹، پاسداران خرمشهری شهیدان موسی بختور و عباس فرحان اسدی در درگیریهای مرزی با رژیم بعث عراق به شهادت رسیدند و بهعنوان نخستین شهدای خرمشهر شناخته شدند و شهادتشان نیت صدام برای شروع جنگ را برملا کرد.
ده روز قبل از تهاجم همهجانبه دشمن نیز درگیریهای شدیدی رخ داد و بعثیها به پاسگاههای مرزی حملهور میشدند؛ لذا مدافعان خرمشهر، مقاومت خرمشهر را ۴۵ روزه میدانند نه ۳۵ روزه.
https://eitaa.com/joinchat/2216820748Cfb12fb35c1
❣
❣ سامرا،
غزّه، حلب، تهران،
چه فرقی میکند
کوه باشی، سیل یا باران
چه فرقی میکند
سرو باشی، باد یا توفان
چه فرقی میکند
مرزها سهم زمیناند و تو اهل آسمان
آسمان شام یا ایران
چه فرقی میکند
قفل باید بشکند، باید قفس را بشکنیم
حصر «الزهرا» و «آبادان»
چه فرقی میکند
مرز ما عشق است،
هرجا اوست آنجا خاک ماست
سامرا، غزّه، حلب، تهران
چه فرقی میکند
هر که را صبح شهادت نیست
شام مرگ هست
بیشهادت، مرگ با خسران
چه فرقی میکند
شعله در شعله تن ققنوس میسوزد ولی
لحظۀ آغاز با پایان
چه فرقی میکند
🔻پاسدار مدافع حرم
شهید حسن #صیاد_خدایی (خدایاری)
از نیروهای قدس سپاه پاسداران
#سید_مهدی_شفیعی
https://eitaa.com/joinchat/2216820748Cfb12fb35c1
❣
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❣بدرقه تا بهشت
مراسم تشییع پیکر شهید صیاد خدایی در میدان امام حسین تهران.
❣
آخرين فرمانده اصلي.pdf
1.16M
🌸آخرین فرمانده، اولین سرباز
💠پس از سرود حماسی و زیبای سلام فرمانده، سطح معارف مهدویت را بالاتر ببریم با خواندن کتاب «آخرین فرمانده»
💠این کتاب ١۴ سال قبل منتشر و پی در پی با تیراژ گسترده منتشر و مورد استقبال گسترده جوانان و نوجوانان قرار گرفت. ان شاء الله در انتشار این اثر معنوی نیز تلاش مهدوی داشته باشیم
💠برای سلامتي و فرج آقا امام زمان (عج) صلوات
اللَّهُمَّ صَلِّ علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم ولعن أعدائهم اجمعین